بازگشت به اصالت "دمکراسی" در روژآوا | یادداشت

واقعیت آن است که امروزه فقط اسم دمکراسی در سیستمهای سیاسی کشورها باقی مانده و ماهیت آن به طور کامل دگرگون گشته است، برای نمونه ربودن رهبر خلق کورد، عبدالله اوجالان و توطئه‌ای بین‌المللی از سوی مدعیان دمکراسی علیه کوردها گویای واقعیت است.

◼️ لفظ دمکراسی در اصل در دولت-شهرهای یونان باستان پدید آمد و مراد از آن حکومت "دموس" یا "عامه مردم" است، یعنی حق همگان برای شرکت در تصمیم گیری در مورد امور همگانی جامعه، این صورت از دمکراسی، "دمکراسی مستقیم" نام دارد، این شکل از حکومت به ویژه در آتن (سده‌ی پنجم ق.م) پدید آمد و در آن همه‌ی مردم (به جز زنان، کودکان و بردگان) مستقیم در وضع قوانین شرکت می کردند و برای امور اجرایی نیز به نوبت عهده دار سمتها می شدند و دادرسان دادگاهها نیز با قرعه برگزیده  می شدند اما با پیدایش دوره‌ی امپراطوری‌ها، دمکراسی از آتن و سایر مکانها رخت بربست.

دمکراسی حال حاضر جهان غرب، دمکراسی غیرمستقیم یا نمایندگی می باشد، یعنی از اصالت خویش که همانا حکومت مردم بر مردم به وسیله‌ی مردم می باشد بیگانه گشته و به حکومت نخبگان بر مردم به وسیله‌ی نخبگان تبدیل شده است، یعنی تامین منافع مردم که هدف اصلی دمکراسی بود به تامین منافع نخبگان حاکم تقلیل پیدا نموده است.

تغییر حکومت مردم بر مردم به حکومت نخبگان بر مردم باعث گردیده تا زیرساخت اساسی دمکراسی یعنی پلورالیسم در جامعه چون در تضاد با منافع نخبگان حاکم قرار می گیرد روز به روز تقلیل یافته و محدودتر شود، زیرا دمکراسی کنونی که در چهارچوب پارادایم مدرنیته سرمایه داری بازتعریف گشته است، حدود و ثغور آن به مکانیزمها و منافع جهان سرمایه داری یعنی شرکتهای چندملیتی و سرمایه داران بزرگ و... تقلیل پیدا نموده است، به نوعیکه شاهد آن هستیم در کشوری همچون ایالات متحده آمریکا، کمپینهای انتخاباتی دو حزب جمهوری خواه و دمکرات چگونه در پی جلب نظر شرکتهای چندملیتی و سرمایه داران بزرگ می باشند، زیرا هر کمپینی که پول بیشتری در اختیار داشته باشد می تواند تبلیغات گسترده تری انجام دهد و با استفاده از تکنیکهای تبلیغاتی رای و نظر مردم را به سمت خود جلب نماید اگر چه هدف این تبلیغاتها وارونه جلوه دادن حقیقت و فریب افکار عمومی می باشد.

واقعیت آن است که امروزه فقط اسم دمکراسی در سیستمهای سیاسی کشورها باقی مانده و ماهیت آن به طور کامل دگرگون گشته است، برای شفاف تر شدن این موضوع می توان به وضعیت رهبر خلق کورد، عبدالله اوجالان اشاره نمود که چگونه طی یک توطئه‌ی بین المللی از جانب همین مدعیان دمکراسی‌ بازداشت و تحویل رژیم ترکیه داده و بیش از دو دهه است بدون برخورداری از هیچ حقوقی در یک سلول انفرادی تحت بازداشت می باشد.

پارادوکس زمانه آنجایی است فردی که تئوریسین اصلی احیای دمکراسی مستقیم می باشد، حزبی برای آن تشکیل داده و در این راه آغاز به مبارزه برای بازگشت حاکمیت به مردم است توسط مدعیان کنونی دمکراسی از ابتدایی ترین حقوق طبیعی و مدنی خویش محروم گردیده است، اما اندیشه های دمکراتیک آپو در زندان محبوس نمانده و در روژآوا امید تمدن انسانی را برای بازگشت به اصالت انسانیت زنده نموده است.

سیستم سیاسی روژآوا یا خودمدیریتی دمکراتیک شمال و شرق سوریه، در چهارچوب پارادایم مدرنیته دمکراتیک، مدل کنفدرالیسم دمکراتیک را که بر مبنای دمکراسی مستقیم و رادیکال است تاسیس نموده به طوریکه تمامی افراد ساکن در جغرافیای تحت حاکمیت خودمدیریتی دمکراتیک، به صورت مستقیم در تصمیم گیری‌ها مشارکت داشته و حق انتخاب کردن و انتخاب شدن برابر را دارا می باشند، همچنین اصل پلورالیسم نیز که در جوامع غربی در چهارچوب تعریف هویت ملی که ناشی از مدل ملت – دولت می باشد محدود و نقض گردیده، در روژآوا در چهارچوب مفهوم ملت دمکراتیک بار دیگر اصالت معنایی خویش را دریافته و انواعی از هویتهای متفاوت همچون کورد، عرب، چرکس و... در سیستم سیاسی خودمدیریتی شمال و شرق سوریه مشارکت داشته و سهیم می باشند، به تعبیری دیگر، حکومت مردم بر مردم به وسیله‌ی مردم در روژآوا تحقق یافته و بازگشت به اصالت دمکراسی صورت گرفته است.◻️