حکومت اردوغان سقوط می‌کند | یادداشت

طیب اردوغان به هر کاری هم که دست بزند نمی‌تواند خود را نجات دهد. حکومت طیب اردوغان سقوط می‌کند. این حتمی است... بنابراین باید نرمش نشان نداد، باید مبارزه علیه فاشیسم آ.ک.پ و م.ه.پ را نیرومندتر کرده و آنرا گسترش داد.

◼️ طیب اردوغان دبیر کل آ.ک.پ به پایان راه رسیده است. دیگر خشم او نسبت به اطرافیانشان ثمری در بر نخواهد داشت. آب به کشتی وارد شده است و ممکن نیست که چاره‌ای برای نجات این کشتی پیدا کرد. اگر بپرسد 'آن روزهای سابق کجا رفتند' و به رؤیاپردازی دست زند چیزی دستگیرش نمی‌شود.

تهدید و شانتاژ لایح جنگ دو ساله حمله به عراق و سوریه که آنرا دستاوردی برای فاشیسم آ.ک.پ و م.ه.پ می‌داند هیچ دردی را دوا نخواهد کرد.

به همین دلیل است که اردوغان انتظار سرنوشت محتوم خود را می‌کشد. بجز این مگر چه کار دیگری می‌تواند انجام دهد؟ کاملا واضح است که هر کاری انجام دهد نتیجه‌ای بسیار خطرناک را به دنبال دارد. باید به این مهم اذعان داشته باشد.

برخی از افراد طیب اردوغان را 'یک سیاستمدار کارکشته' می‌دانند. برخی می‌توانند او را 'نعمت خدا' بخوانند.

برخی هم حتی می‌توانند او را 'بزرگترین سیاستمدار' پس از مصطفی کمال پس از تأسیس جمهوری [تُرک] بخوانند.

بدون شک این سخنان باید مورد ارزیابی قرار گرفته و تحلیل شوند. اما واقعیت این است که در تاریخ صد ساله جمهوری طولانیترین حاکمیت را در دست داشته است. علاوه بر کنعان أورن آفریننده مرحله دوم موسوم به 'جمهوری دوم'.

هر کسی می‌داند که طیب اردوغان برای انجام اقدامی بزرگ نه دارای تدارکات لازم و جدی و نه دارای ظرفیت است.

این یک واقعیت است که کنعان أورن در میان ارتش ترک بی‌تجربه‌ترین و ناآگاه‌ترین نظامی بود. طیب اردوغان هم در سیاست جمهوری ترک بی‌تجربه‌ترین و بی‌اساسترین سیاستمدار بود.

اگر كنعان أورن و طیب اردوغان این همه بر اریکه قدرت باقی مانده‌اند، نه به دلیل هنر آنان بلکه به دلیل خلأ و حمایت‌هایی دیگران بوده است. همزمان به دلیل خودپرستی آن‌ها و جاه‌طلبی آنهاست.

نجم‌الدین اربکان راه طیب اردوغان را هموار کرده است.

انسان می‌تواند بگوید که جفای این برای نجم‌الدین اربکان بود و صفایش نصیب طیب اردوغان شد.

ویژگی‌های اساسی شخصیت طیب اردوغان؛ بسیار خودخواه و جاه‌طلب است. مثل بوقلمون پراگماتیست است. یک دماگوژ به تمام معناست، از احساسات انسان‌ها بهره می‌گیرد و هر چیز و هر کس را فدای منافع خود می‌کند.

به همین دلیل راهی را هموار کرد که افراد و اشخاص نیرومند از او استفاده کنند و او نیز آنان را برای آمال خود بکار گرفت.

ایالات متحده آمریکا سال ٢٠٠٠ طیب اردوغان و آ.ک.پ را موظف کرده است تا توطئه را به نتیجه برساند.

به همین دلیل است که در لوای 'مبارزه علیه ترور پ.ک.ک' بیست سال این نیروها از او حمایت کردند.

ناتو و ایالات متحده آمریکا به عنوان نیروهای حاکم نظام کاپیتالیستی ائتلافی را با دولت ترکیه علیه پ.ک.ک ایجاد کرده‌اند و حملات خود را با هدف امحا و تسویه ادامه داده‌اند.

در این جنگ رژیم ترک خواست کوردها را، آمریکا و ناتو نیز خواستند پ.ک.ک را نابود کنند. طیب اردوغان به این موضوع پی برد و برای منافع خود می‌خواهد بازیگر این مرحله باشد.

به اختصار به ماشه‌‌چکان علیه پ.ک.ک و نگبان توطئه بین‌المللی مبدل شدند.

در ٣ نوامبر طیب اردوغان و حاکمیت آ.ک.پ وارد ٢٠مین سال حاکمیت خود می‌شوند. نتیجه هم قابل مشاهده است.

در خلال این ٢٠ سال نه توطئه بین‌المللی به موفقیت دست یافت و نه پ.ک.ک تسویه شد. یعنی اینکه طیب اردوغان و آ.ک.پ وظیفه اساسی خود را به انجام نرساندند. نتوانسته‌اند ماشه‌چکان و نگهبانی موفق باشند.

البته در طول ٢٠ سال خدمات بسیاری به آمریکا و ناتو کرده‌اند، اما وظیفه اصلی را به نتیجه نرساندند.

طیب اردوغان  برای آمریکا و ناتو به یک بار غیرقابل تحمل مبدل شده‌اند. امریکا و ناتو می‌خواهند از این بار نجات یابند و افراد دیگری را اهداف خود پیدا کنند.

در چنین شرایطی سیاست‌های روسیه برای دستیابی به منابع انرژی و نفوذ در خاورمیانه و تنش میان ایران - آمریکا به دلایل اساسی برای کمک‌رسانی به طیب اردوغاب مبدل شده‌اند.

طیب اردوغان درصدد بود تا در چهارچوب جنگ سوریه از این فرصت‌ها برای مقابله با پ.ک.ک بهره گیرد.

حمایت آمریکا و ناتو کافی نبود و خواستار حمایت روسیه و ایران برای موفقیت خود بوده است. در میان آمریکا-ناتو و روسیه-ایران به داد و ستد پرداخته و خواستار تداوم حاکمیت خود بوده است.

اما دیگر زمان این سیاست هم فرارسیده است. با حکومت تازه آمریکا، مذاکرات مابین آمریکا و ایران هم آغاز شده است. فرصت‌های کمی برای حکومت طیب اردوغان باقی مانده است.

توافقات مابین آمریکا و روسیه در مورد وضعیت سوریه وضعیتی را ایجاد کرده است که طیب اردوغان نمی‌تواند به سیاست جنگی خود ادامه دهد.

خلاصه اینکه در سایه حمایت‌های روسیه و ایران نمی‌تواند مثل گذشته به سیاست‌هایش در سوریه ادامه دهد.

افزون بر این تاکنون نیز از رژیم اردوغان درخواست امتیاز و یا خروج از سوریه می‌شود. در تازه‌ترین مورد دولت چین هم گفت که دولت ترک در سوریه یک اشغالگر است.

وضعیت طیب اردوغان در عرصه سیاست داخلی هم تفاوتی با سیاست‌ خارجی ندارد. با وجود تشکیل گروهک‌های مزدور نژادپرست اما حمایت عمومی از او رو به کاهش است و عموما مردم ترکیه از اردوغان بیزار شده‌اند.

بر اساس نظرسنجی‌ها درصورت برگزاری انتخابات دمکراتیک اردوغان به هیچ عنوانی نمی‌تواند یکبار دیگر بر قدرت تکیه کند. حتی م.ه.پ که خود را به اردوغان آویزان کرد نمی‌تواند حد نصاب ١٠ درصد آرا را کسب کند.

رأی «نه» حزب خلق جمهوری به لایحه جنگ در عراق و سوریه فشار‌ها را بر حاکمیت رژیم اردوغان بشدت افزایش داده و عملا این حکومت با بن‌بست روبرو شده است.

اکنون بیش از هر زمان دیگری محرز شده است که در برابر رژیم فاشیست کنونی آ.ک.پ و م.ه.پ کشور ترکیه به حکومت متفاوت نیاز دارد.

به وضوح می‌توانیم بگوییم که دلیل طولانی شدن حاکمیت اردوغان نه خلاقیت و یا لیاقت او بلکه به دلیل حمایت نیروهای خارجی و ضعف مبارزات ضدفاشیستی در داخل بود.

بدون شک ٢٠ سال است که در مقابل حاکمیت طیب اردوغان مبارزه ادامه دارد و این مبارزه در ٧ سال گذشته قهرمانانه بوده است. ما از مبارزه‌ای تاریخی و گسترش این مبارزه سخن می‌گوییم که حکومت را بن بست مواجه کرده است.

اما موضوعی که به وضوح دیده می‌شود این است که این مبارزه باشکوه برای فروپاشی حاکمیت طیب اردوغان کافی نیست.

البته مبارزه در زمان حاضر گسترش یافته و فاشیسم آ.ک.پ-م.ه.پ را در آستانه فروپاشی قرار داده است.

تحولات در حوزه سیاسی آشکارا نشان می‌دهند که دیکتاتوری طیب اردوغان از هر لحاظ رسوا شده است.

بدون شک مهمترین بخش این مبارزه قهرمانانه را نیروهای گریلای جنبش آزادیبخش کورستان در ٧ سال گذشته به پیش برده‌اند.

این مبارزه در ماه فوریه در گاره، از ٢٣ آپریل تاکنون در متینا، زاپ و آواشین رژیم فاشیست آ.ک.پ و م.ه.پ را بسوی نابودی سوق داده است.

حکومت طیب اردوغان در برابر گریلاهای کورد در آستانه فروپاشیست.

حکومتی که در کوردستان دچار هزیمت شده باشد نمی‌تواند هیچگونه حمایتی از جامعه ترکیه و نیروهای خارجی کسب کند.

در نتیجه وضعیت سیاسی داخل و خارج بوضوح نشان می‌دهند که طیب اردوغان به پایان راه رسیده است. برای سبک کردن بار خود و تداوم حاکمیت درصدد کسب حمایت از آمریکا و روسیه می‌باشد، اما این اقدامت توفیری در سرنوشت محتوم اردوغان ندارند.

او چکار دیگری می‌خواهد انجام دهد؟ می‌گویند که او با تکیه بر لایحه جنگ در عراق و سوریه جنگ تازه‌ای را راه می‌اندازند، اینچنین انتخابات را به تأخیر انداخته و حاکمیت خود را ادامه می‌دهند. هدف از تصویب لایحه ٢ ساله جنگ هم همین بوده است.

بدون شک این هم یک احتمال می‌باشد و آشکار است که این موضوع برای دولت ترک چندان هم آسان نخواهد بود.

زیرا اگر دولت ترک وارد جنگ شود ناتو هم وارد جنگ می‌شود، طیب اردوغان نمی‌تواند به تنهایی اعلان جنگ کند.

این موضوع با قتل‌عام پ.ک.ک‌ای‌ها و کوردها [از سوی رژیم ترکیه] متفاوت است.

اگر برخلاف میل آمریکا، ناتو و روسیه طیب اردوغان رأسا اعلام جنگ کند در آنصورت تنها خواهد ماند و در مقابل مقاومت گریلا و خیزش خلق هدف قرار می‌گیرد.

آنان هر کاری هم بکنند دیگر راهی برای طیب اردوغان باقی نمانده است. حکومت طیب اردوغان سقوط می‌کند. این حتمی است. اما مهم این است که این سقوط چه زمانی و چگونه خواهد بود.

در اینجا موضوع مهم این است که انسان منتظر سقوط خودبخودی حکومت نباشد و تلاش کند در زمان بسیار کوتاهی ساقط شدن این حاکمیت را ممکن کند. این مهم با مبارزه انقلابی، دمکراتیک، متحد و صحیح می‌تواند به انجام برسد.

بنابراین انسان نباید نرمش نشان دهد، بلکه باید با سازماندهی گسترده‌تر و موثرتر علیه آ.ک.پ و م.ه.پ مبارزه را به پیش ببرد.◻️

منبع: ozgurpolitika