بسی خوزات ریاست مشترک شورای رهبری کنفدرالیسم جوامع کوردستان در رابطه با توطئه ۹ اکتبر، حملات اشغالگرانه، همکاریهای پارت دمکرات کوردستان با اشغالگران، مقاومت نیروهای گریلا و وضعیت اپوزیسیون در ترکیه با رادیو دنگ ولات گفتگو کرد.
توطئه بینالمللی ۹ اکتبر
بسی خوزات ضمن اشاره به توطئه بینالمللی ۹ اکتبر و انزوایی که ۶ سال است ادامه دارد گفتگو کرده و در این باره خاطرنشان ساخت: نخست به رهبر آپو درود میفرستم. توطئه بینالمللی وارد ۲۴ سالگرد خود شده است و انزوای تحمیلی بر ایشان همچنان دارد. دلایل این مسئله بسیار مورد تحلیل قرار گرفته است، دولت ترک از سال ۲۰۱۴ درصدد عملی کردن طرح به زانو درآوردن جنبشمان بوده است. در نشست هیات امنیت ملی که در ۳۱ اکتبر سال ۲۰۱۴، تصمیم گرفته شده بود که جنبش آزادی به طور کلی نابود گردد. این طرح در واقع طرح تکمیل نابودی کورد بود. نخستین قدم این طرح در امرالی برداشته شد و انزوایی شدید بر رهبر آپو تحمیل شد. دیدار وی با خانواده و وکلا قطع شد. دیالوگ با حزب دمکراتیک خلقها قطع شد. ۶ سال است که از سرنوشت رهبری اطلاعی در دست نیست، و تحت انزوایی بسیار سنگین قرار گرفته است. تلاش میکنند تا ارتباط وی را با خلق و جنبش به طور کامل قطع کنند. در این مسئله هم به پیروزی نرسیدند و نخواهند رسید. رهبری موضع خود را در این باره ادامه میدهد. جنبشمان هم مبارزه خود را براساس خط مشی رهبر آپو ادامه میدهد. خلقمان با پیشاهنگی رهبر آپو مقاومت بدون وقفه خود را ادامه میدهد. ۲۴ سال است که هجمهای شدید، وضعیت روانی و سیاسی بسیار دشوار و پلید علیه رهبر آپو ادامه یافته است اما در نهایت نتوانستهاند هیچ نتیجهای به دست بیاوردند. بر عکس، وضعیت جدیدی ایجاد شده است و حاکمیت فاشیستی وارد روند فروپاشی شده است. در موقعیت رهبری هیچگونه تغییری ایجاد نشده است، اما ستم بر وی همجنان ادامه دارد. ما میدانیم فشارها علیه رهبری را افزایش دادهاند.
نیروهای بینالمللی که سیستم امرالی را ایجاد کردهاند، برای دستیابی به منافع پلید خود چشم خود را بر سیاستها و عدم پیگیری حقوق وی بستهاند. در مقابل این، جنبش آزادی، خلقمان و دوستانمان ۲۳ سال است که در مقابل سیستم شکنجه امرالی دست به مبارزه ای عظیم زدهاند. ۶ سال است که مقاومتی بسیار بزرگ در جریان است. ما نمیتوانیم بگوییم که سیاستهای قتلعام و نابودیی که دولت ترک با اعمال علیه رهبر آپو، بر خلق کورد تحمیل میکند، به تمامی از میان رفته است. خلقمان و جنبشمان و رفقایمان در زندان، مقاومتی بزرگ را برای صیانت از رهبری نشان داده و طرحهای دولت ترک را خنثی کردهاند. امروز آزادی رهبر آپو در کانون بحثهای جهانی قرار داشته و مبارزه برای آزادی وی به مبارزهای جهانی تبدیل شده است. نه فقط خلق کورد، بلکه خلقهای دیگر جهان هم برای آزادی جسمی رهبری مبارزه میکنند. بسیاری از نویسندگان، سیاستمداران، آکادمیسینها و روشنفکران در سطح جهان آزادی جسمی رهبری را مورد بحث قرار داده و بحث در مورد آن را دامن میزنند. امروز آزادی جسمی رهبری نه فقط خواست کورد، بلکه به مطالبهای جهانی تبدیل شده است. مگر این پیشرفتها نمیتوانند حایز اهمیت باشند؟
مقاومت در زندانها
رادیو دنگ ولات: شما در چارچوب کارزار «زمان آزادی فرا رسیده است» به مبارزهای بزرگ در زندانها اشاره کردید. برای نخستین بار زمانیکه این کارزار اعلام شد، در زندانها اعتصاب غذا آغاز شد و مدت زمان زیادی اعتصابات سراسری زندانیان ادامه داشت. هم اکنون علیرغم شکنجه و فشارهای سنگین، مقاومتی بزرگ در جریان است. شما سیاستهای تحمیلی در زندانها و مقاومت در برابر آن را چگونه میبینید؟
بسی خوزات: هوالان زندان بسیار قدرتمندانه به این اعتصابات پیوستند و مقاومتی عظیم را از خود نشان دادند. سال ۲۰۲۰ زندان به یکی از مهمترین مکانهایی تبدیل شد که این حرکت را نمایندگی میکرد. اراده و موضعی بسیار قدرتمندانه در زندان نشان داده شد. به همه هوالان زندان درود میفرستم. مقاومت آنان مایه سربلندی و غرور است. هم اکنون هم به شیوههای مختلف این مقاومت را ادامه میدهند. دولت ترک سالیان درازی است نابودی هوالان را در زندانها هدف قرار داده و ادامه میدهد. تلاش میکند تا اراده هوالان را در زندانها شکسته و آنها را تسلیم کند. سیاست به تسلیمی کشاندن و شکستن اراده را به پیش میبرند. در مقابل این حملات دشمن موضعی بزرگ از مقاومت مشاهده میشود.
دشمن در زندانها، فشار و شکنجه درونی و ویژه را شدیدا اعمال میکند. هوالان ما موضعی بسیار قدرتمند از خود نشان داده و مقاومت میکنند. تا کنون موضعی بسیار محکم و پابرجا و بدون دادن امتیاز از خود نشان دادهاند. مقاومت زندانها نیرو و باور را به خلق و جنبشمان تزریق میکند. این مقاومت، مقاومتی بسیار ارزشمند و گرانقدر است و خواهد بود.
دولت فاشیست ترک در زندانها هم طرح به زانو دراوردن را پیگیری میکند. حملات صورت گرفته علیه زندانها بخشی از حملات قتلعام کلی هستند. لازم است هوالان زندان بر این نکته واقف باشند که فشار و ستم در زندانها چیزی خارج از روند کلی این طرح نبوده و بخشی از طرح نابودی کلی به شمار میرود. دولت ترک امروز توطئه نابودی کورد را در پیش گرفته است، طرح نابودی جنبشمان را در پیش گرفته است که اجرای بخشی از آن را در زندانها در نظر دارد. یعنی حملات صورت گرفته بر هوالان زندان بخشی از این طرح است. به همین دلیل است که موضعگیری در زندان و حمایت از زندانیان بسیار مهم است، همانگونه که در ابتدا به آن اشاره کردم موضعی گرانقدر و ارزشمند است و اعتقاد دارم که این موضع ارزشمند همچنان ادامه پیدا میکند. دولت ترک در هر صورت، نمیتواند اراده هوالان زندان را در هم بشکند. امکان ندارد. هوالان زندان به کرات این مسئله را ثابت کردهاند. هوالان ما در زندان عمیقا موضع و برنامه دولت ترک را علیه خلق کورد درک کرده و بر اساس آن است که سالیان درازی است مبارزه خود را ادامه میدهند و با مقاومت خود این توطئه پلید را خنثی کردهاند. به همین علت است که دولت ترک چنین تهاجمی عمل میکند. میبیند که شکنجه و ظلم و ستم تا امروز در زندانها بدون نتیجه مانده است، خشمگینتر شده و بیشتر دست به حمله میزند. حاکمیت فاشیستی غیر از اینکه نظارهگر جنگ باشد، هیچ راه دیگری برای دولت ترک نمانده است. به همین دلیل است که در زندانها، در کوهها و همه جا علیه کورد و نیروهای دمکراسی میجنگد و این جنگ را گسترش میدهد. تصور میکند که از این طریق میتواند سر پا بایستد.
حاکمیتی که جنگ و خشونت، پایان سیاست را مشخص میسازد، خاتمه یافته است. سیاستهای جنگی، انکار و امحا به این حاکمیت خاتمه خاهد بخشید. حاکمیتی که در داخل و خارج اعتبار خود را از دست داده است، در حال فروپاشی است. ترکیه در بحران عظیمی فرو رفته است. همراه با بحران سیستماتیک، بحران اقتصادی و اجتماعی هم در بالاترین سطح خود قرار گرفته است. آ.ک.پ دولت ۹۰ ساله را به ورطه فروپاشی کشانده است و تلاش میکند دولت خود را مستقر کند، اما احتمال ندراد که به پیروزی برسد، اما بحران همچنان عمیقتر میشود. در داخل جامعه در مقابل حاکمیت فاشیستی واکنش و نارضایتیهای گستردهای در جریان است. اپوزیسیون هم روز بروز سیاستهای مشترکی را در مقابل حاکمیت در پیش میگیرد. حملات نابودکننده علیه سیاستهای دمکراتیک به نتیجه خود دست نیافتهاند. حزب دمکراتیک خلقها دمکراسی خود را به شیوهای قدرتمندانه به پیش میبرده و میبرد. مبارزه خلق کورد و نیروهای دمکراسی هم در بسیاری از حوزهها این حملات را خنثی کرده است. در وضعیت کنونی حامیان حاکمیت فاشیستی هم ضعیف شدهاند و در وضعیتی هستند که نمیتوانند از حاکمیت حمایت کنند. در سیاست داخلی و خارجی حاکمیت اعتبار و سرمایه اجتماعی خود را از دست داده ست. با کشورهای همسایه و غیر همسایه مشکلات جدی دارد. با امریکا دچار اختلاف شده است. با اروپا دچار اختلاف شده است، تلاش کرد تا با ایجاد موازنه قوا با روسیه، این مرحله را از سیاست را به پیش ببرد. تا امروز اینگونه عمل کرده است، اما از امروز به بعد پیگیری این سیاست دشورا شده است و نمیتواند. حاکمیت در لبه پرتگاه قرار گرفته است.
حاکمیت تا کنون حملات همه جانبه خود را با حمایت داخلی و خارجی ادامه داده است، اما تداوم این حملات و کسب حمایت هم با دشواری مواجه شده است. فاشیسم آ.ک.پ/م.ه.پ هر روز بیشتر به سوی اضمحلال میرود. طرح به زانو دراوردن خلق کورد و جنبش آزادی امروز روندی معکوس به خود گرفته و خود حاکمیت را به سوی اضمحلال میبرد. زیرا غیر از جنگ و خشونتورزی حربه دیگری در دست آنها باقی نمانده است، بر ادامه جنگ اصرار میورزند و از این طریق تلاش میکنند بر بقای خود بیفزایند. به همین دلیل است که بیش از هر زمان دیگری متوجه ادامه جنگ شدهاند. در زندانها با هوالان میجنگد، با رهبری در حال جنگ قرار دارد، با خلق کورد و نیروهای گریلا در حال جنگ هستند، با همسایگان و جهان سر جنگ دارند. یعنی در وضعیتی قرار گرفتهاند که نمیتوانند عاقلانه، سیاستورزی کنند. در واقع عقلشان را از دست دادهاند. تنها به این فکر میکنند که هر چه بیشتر با کورد وارد جنگ شده و ستم را ادامه دهند، تا از این طریق چند صباحی حاکمیت خود را افزونتر کنند. به همین دلیل است که در ۶ سال گذشته جنگ را به بالاترین سطح کنونی کشاندهاند. اما مبارزه و مقاومت باعث شد تا حاکمیت فاشیست آ.ک.پ/م.ه.پ به نقطه نابودی برسد. این پیروزیی عظیم برای مبارزه ما است.
در این نقطه ادامه موضع مبارزه و مقاومت در زندانها بسیار مهم است. تا کنون ارادهای قدرتمند از خود نشان دادهاند و از این به بعد هم همینگونه خواهد بود. هوالان زندان بر اساس میراثی بسیار عظیم مبارزه را ادامه میدهند. میراثی که از مقاومت پر شکوه ۱۴ ژوئیه بر جا مانده است. این میراث برجا مانده، میراث کسانی است که علیه فاشیسم ۱۲ سپتامبر مبارزه پیروزمندانهای را ادامه دادند. در زندانها مقاومت سنت و فرهنگی عظیم است. خط مقاومت کمال پیر، خیری دورموش، مظلوم دوغان و ساکنیه جانسیز امروز خط مشی مقاومت در زندانها است. امروز رفقای ما بر اساس این خط مشی، مبارزات خود را ادامه میدهند. نمایندگی این خطمشی را برعهده دارند. این موضع، موضعی گرانبها است که آن را نمایندگی میکنند. خط مقاومت خطمشی پیروزی است. این خطمشی است که اکنون و در آینده به نتیجه دست مییابد. به همین دلیل است که ما باور داریم که حتی یکی از هوالان ما در زندان و تحت فشار و شکنجه نقطه ضعفی از خود نشان نمیدهد. یعنی بیپرده این موضع را از نامههایی که هوالان برای ما ارسال میکنند، درک میکنیم. روحیه و اعتقادی بزرگ وجود دارد. این موضع، روح کارزار و پیشاهنگی تا زمان دستیابی به آزادی ادامه پیدا میکند.
در این باره خصوصا میخواهم مطالبی را با هوالان زن در میان بگذارم. بسیاری از هوالان زن مدت زیادی است که در زندان هستند، ظلمی بزرگ بر هوالان زن تحمیل میشود و شرایط زندان برای انان دشوار است. در این باره ما میدانیم که هوالان در چه شرایطی به سر میبرند، از چه ارادهای برخوردارند، ما در مقابل آنان مراتب احترام و قدرشناسی خودمان را نشان میدهیم. ارادهای پولادین، نیازمند هوشمندی و اعتقادی عظیم و موضعگیری است. رفقای زن ما، دهها سال است که این اراده را رهبری میکنند. بر اساس خطمشی هوال سارا، موضعی احترام برانگیز گرفتهاند. موضعگیری آنان به جنبش آزادی زن نیرو میبخشد. میتوانم بگویم که نیروبخش است و آن را الگو و مدلمان قرار میدهیم. دشمن فشار و شکنجههای سنگینی را علیه هوالان ما در پیش میگیرد. اما هوالان قدرتمندانه در مقابل آن مقاومت میکنند.
از طرف دیگر دشمن میخواهد که از طریق خانوادهها بر ما تاثیرگذار باشد و تلاش میکند اراده و روحیه ما را تضعیف کند. دشمن در این بعد سیاستهای جنگ ویژه را در پیش میگیرد. اگر افرادی هم از خود ضعف نشان دهند، تلاش میکنند که از این نقطه ضعف کوچک استفاده کرده و آن شخص را تسلیم کنند. بدون شک هوالان ما از اهداف این سیاستها مطلع هستند. برعکس تلاش میکنند تا خانواده خود را به مبارزه پیوند داده و سازماندهی کنند. ما میدانیم که هوالان ما در معرض جنگ روانی قرار دارند، درک میکنند که این جنگ ویژه روانی چه معنایی دارد و تمام این حملات بخشی از این حملات همه جانبه برای نابودی هستند. در واقع دولت ترک، دولت جنگ ویژه روانی است. این حاکمیت فاشیست هم در نوع خود دولت جنگ ویژه روانی است. ما در این نقطه به هوالانمان اعتماد داشته و میدانیم که به هیچ نحوی بازیچه قرار نخواهند گرفت. برای خنثی کردن سیاستهای جنگ ویژه، هوالان ما بدون شک راهکارهای مختلفی را در پیش میگیرند و سطح مبارزات خود را ارتقا میدهند. بار دیگر در این نقطه، اعلام میکنم که موضع هوالانمان بسیار مهم است. هوالان زن تا کنون رهبری مبارزه در زندان را بر عهده داشتهاند و علیه سیاستهای جنگ ویژه روانی مبارزهای نستوه را شکل دادهاند. از این به بعد هم این موضع ادامه پیدا میکند.
رادیو دنگ ولات: رژیم فاشیست ا.ک.پ/م.ه.پ در تمام ابعاد با بنبست مواجه شده است. و در مقابل مقاومت نیروهای گریلا هم با دشورایهای زیادی روبرو شده است. جنگ در مناطق حفاظتی میدیا را چگونه ارزیابی میکنید؟
بسی خوزات: مدت ۶ ماه است که در مناطق حفاظتی میدیا مقاومتی بی نظیر و بزرگ علیه ارتش اشغالگر ترک در جریان است. به مبارزان این مبارزه شکوهمند درود میفرستم. دولت ترک تلاش میکند ئا جنبشمان را از بین ببرد و در قدم دوم میخواهد باشور کوردستان را به تمامی اشغال کند. به همین دلیل است که حملات همه جانبه و نابود کننده را ادامه میدهد. حمله به رهبری، زندان و خلق بخشی از این توطئه است. ۶ ماه است حملات سنگینی علیه مناطق حفاظتی میدیا در جریان است و همراه با آن مقاومتی بینظیر و عظیم هم صورت میگیرد. گریلا در باکور، در باشور مقاومت میکند. میرزمد. هدف دشمن این است که جنبش را نابود کرده و سیاستهای نابودگرانه را گسترش دهد. پارت دمکرات کوردستان هم همراه حملات نابودگرانه دولت ترک است. پارت دمکرات نقش پلیدی را در این حملات ایفا میکند. همکار توطئه دولت ترک بوده و بخشی از این توطئه است. از هر جهت به ارتش اشغالگر و جانی ترک کمک میکند. ۹۰ درصد حملات هوایی علیه باشور کوردستان با اطلاعات و راهنمایی پارت دمکرات و میت انجام میشود. محل گریلاها اعم اماکن ثابت و متحرک را قدم به قدم به دشمن اطلاع میدهند. از طریق تلفن هماهنگیهای اطلاعاتی را انجام میدهند. به دلیل اطلاعاتی که پ.د.ک در اختیار دشمن قرار داده است، تا کنون صدها نفر از هوالان ما به شهادت رسیدهاند. دهها نفر از اعضای رهبری ما به شهادت رسیدهاند. غیر از اطلاعات، تلاش میکنند تا ارتباط گریلاها با هم، ارتباط مناطق حفاظتی میدیا را از هم بگسلند. خلق را هدف قرار داده و حملات نابودگرانه دولت ترک را پشتیبانی کنند. در آخرین مورد، در خلیفان ۶ نفر و پیش از آن هم در همنجا ۴ نفر از هوالان ما را در جریان کمینی به شهادت رساندهاند. لازم است صراحتا اظهار داشت که پ.د.ک همگام و بخشی از حملات نابودگرانه علیه خلق کورد قرار گرفته است. گویا دولت ترک به پ.د.ک گفته است که در صورت نابودی پ.ک.ک این حزب میتواند بر هر چهار بخش کوردستان همینه خود را گسترش دهد و حاکمیت را قبضه کند و پ.د.ک هم این را باور کرده است. پ.د.ک تصور میکند با دست زدن به قتلعام خلق کورد میتواند به نیروی حاکم در کوردستان تبدیل شود. تصور میکند که دولت ترک میتواند پ.ک.ک را نابود کند، و دستاوردهای ۵۰ ساله پ.ک.ک را قبضه کرده و حاکمیت خود را بر قرار سازد. تصور میکند که میتواند با ارزشهای کورد مانند کارت بازی با دولت ترک معامله کند و به دولتهای خارجی تقدیم کند و حاکمیت خود را ادامه دهد. یعنی بر سر نابودی و قتلعام کورد، سیاستی پلید را ادامه میدهد. پ.د.ک تصور میکند که با این سیاست به پیروزی دست پیدا میکند. اما محاسبه نمیکنند که بعد از آنکه اگر دولت ترک کورد آزاد را از میان بردارد، نوبت به کوردهای مزدور میرسد.
امروز مشاهده میشود که گفتههای حاکمیت فاشیست آ.ک.پ/م.ه.پ را پارت دمکرات تکرار میکند. اعلام میکند که مسئلهای به نام مسئله کورد وجود ندارد. ترکیه بهترین کشور دمکراتیک است. چگونه میتوان گفت مسئله کورد وجود ندارد؟ اگر مسئله کورد وجود ندارد پس چرا ۲۴ سال است که رهبر آپو در زندان قرار دارد؟ اگر مسئله کورد وجود ندارد پس چرا دهها هزار زندانی سیاسی در زندانهای ترکیه هسنتند؟ اگر مسئله کورد وجود ندارد پس چرا شهرداران، اعضای مجلس از حزب دمکراتیک خلقها و شورای شهرها، روسای مشترک حزب دمکراتیک خلقها در زندان هستند؟ چرا تلاش میکنند حزب دمکراتیک خلقها را تعطیل کنند؟ اگر مسئلهای به نام مسئله کورد وجود ندارد پس چرا تلاش میکنند تا به روژآوا حمله کنند؟ چرا میخواهند باشور کوردستان را اشغال کنند؟ چرا تلاش میکنند موصل و کرکوک را اشغال کنند؟ و آن را به بخشی از فضای سرزمینی خود ملحق کنند. اگر مسئله کورد وجود ندارد چرا در سال ۲۰۱۷ در زمان رفراندوم باشور کوردستان، دولت ترک اعلام کرد که رفراندوم باعث جنگ خواهد شد؟
میگویند مسئله کورد وجود ندارد، باید خلقمان بپرسد که چگونه مسئلهای به نام مسئله کورد وجود ندارد. باید این مسئله را تحلیل کنند که چرا بخشی از حمله دولت ترک هستند؟ باید پاسخ بدهند که چرا با دولت ترک دست به معامله میزنند؟ غیر از مواردی که ما به آن اشاره کردیم، باید بپرسند که دولت ترک چه وعدههای دیگری به پ.د.ک داده است؟ چرا اینچنین ارزان دست به کورد فروشی میزنند؟ چرا بر سر پ.ک.ک معامله میکنند؟ باید این مسائل را فاش کرد. موضع و ایستار پ.د.ک برای خلق کورد تهدیدی عظیم به شمار میرود. زیرا در صورتیکه در جنگ همه جانبه دولت ترک قرار نگیرد، دولت ترک نمیتواند حتی دستاورد کوچکی از این جنگها نصیب خود کند و هوشمندی و عقلانیت سیاسی-کلنیالیستی آن دچار فروپاشی میشود.
اگر پ.د.ک در این جنگ ویرانگر با دولت ترک همگام نبود، امروز صدها نفر از هوالان مان به شهادت نمیرسیدند. پ.د.ک اگر در این جنگ مشارکت نمیکرد، عفرین و سریکانی و گری سپی اشغال نمیشدند. این تعداد عظیم از خلق آواره نمیشدند و دمگرافی کوردستان تغییر نمیکرد. دولت ترک در کوردستان مناطق مختلفی را اشغال میکند و با دمگرافی آن بازی میکند. پ.دک در روژآوا و باشور اشغالگری را مشروعیت میبخشد و از آن پشتیبانی خارجی میکند. باید پ.دک علت این موضع پلید خود را اعلام کند. باید علت آن را با خلق در میان بگذارد. این خطمشی و این ایستار پ.دک بسیار مهلک است. پ.د.ک هم اکنون علیه خلق کورد میجنگد. باید به خلق توضیح دهد که چرا علیه خلق کورد میجنگد و با خلق دشمنی میکند.
پارت دمکرات همکار ائتلاف فاشیستی آ.ک.پ/م.ه.پ است. هدف م.ه.پ نابودی کورد است. با این هدف تاسیس شده است. نژادپرست و استعمارگر است. فلسفه تاسیس آن دشمنی با کورد است. حزب گلادیو است، دولت مخفی است. نیروهای دولت مخفی از طریق م.ه.پ وارد سیاست شدهاند. پارت دمکرات و م.ه.پ چه ارتباطی با هم دارند؟ چرا پ.د.ک با بلوک فاشیستی همکاری دارد؟ خلقمان باید دلایل آن را بدانند.
رادیو دنگ ولات: پارت دمکرات از دولت ترک دعوت میکند، میگوید که میتوانی باشور را اشغال کنی، تنها به این شرط که به پ.ک.ک خاتمه بدهی، من به هر نحوی به تو کمک میکنم. کمک هم میکند. تمام کوردستان را پیشکش دولت ترک میکند. چرا باید در مقابل دولت ترک، تا این حد با خلق کورد دشمنی داشته باشد؟
بسی خوزات: گریلا از باشور کوردستان دفاع میکند. مدت ۶ سال است که علیه آواشین، زاپ و متینا و پیش از آن هم هفتانین و تمام مناطق گریلایی حملات سنگینی در جریان بوده است و در مقابل، مقاومت بینظیر گریلا هم صورت گرفته است. دولت فاشیست ترک از سلاحهای ممنوعه، سلاحهای شیمیایی استفاده میکند. زمانیکه ضربات سنگین را از گریلا دریافت میکند، از حملات خود به نتیجهای دست پیدا نمیکند، از سلاح شیمیایی استفاده میکند. این مسئله برخلاف قوانین جنگی است. شش ماه است علیه مناطق حفاظتی میدیا از سلاحهای شیمیایی استفاده میکند. از تمام تکنولوژیهای موجود استفاده کرده و نتیجهای عاید دولت ترک نشده است. نمیتواند مقاومت نیروهای گریلا را در هم بشکند. نمیتواند پیشروی کند. تا کنون در مرزها نبرد ادامه دارد. گریلا در چارچوب نوسازی، با بکارگیری تاکتیکهای جدید، حملات را در هم میشکند. گریلا به نحوی پیروزمندانه میرزمد. دشمن برای درهم شکستن این حملات، بر سلاح شمیایی تمرکز میکند. مقابله با استفاده از سلاح شیمیایی نیازمند مبارزه اجتماعی است. باید اقدامات دولت ترک فاش شود، و این دولت را پاسخگو کرد.
نیروهای گریلا با ارادهای فرا انسانی میرزمند. اگر اعتقاد و باوری قدرتمند، ارادهای نستوه و ایدئولوژی و میهندوستی وجود نداشته باشد، مقاومتی این چنین عظیم امکان ندارد. ذهنیت آزادیخواهانه، عشق به رهبر و خلق ارادهای نستوه را در میان نیروهای گریلا ایجاد کرده است. ۶ ماه است که گریلا در مقابله با حملات سنگین دشمن با ارادهای نستوه مبارزه میکند. این جنگ در تمام ابعاد خود، جنگی پلید و غیر اخلاقی و خارج از معیارهای حقوقی است. در مقابل آن هم ارادهای بر اساس اعتقاد و باور و خشم انسانی وجود دارد، مقاومتی بینظیر در جریان است.
امروز گریلا نه تنها برای آزادی کورد، برای ارزشهای انسانی مقاومت و مبارزه میکند. به همین دلیل است که خلقمان و بشریت برای توسعه و گسترش مقاومت اجتماعی باید از مبارزه و مقاومت خلق حمایت و صیانت کند. باید به بخشی از این مبارزه و مقاومت تبدیل شوند. نمیتوان گفت که بگذارید گریلا بجنگد، مقاومت کند، از خلق دفاع کند. گریلا خود بر نقش و انجام آن واقف است. به مبارزه اجتماعی نیرو میبخشد، به مقاومت سیاسی نیرو میبخشد. فاشیسم را به سوی نابودی سوق میدهد. دیگر ویژگی جنگ تغییر کرده است. بدون هیچ تردید پیروزی با نبرد انقلابی خلق امکانپذیر میشود. مبارزه و مقاومت گریلا بخشی از جنگ خلق انقلابی است. یکی از ستونهای جنگ خلق انقلابی مقاومت خلق، و جنگ خلق است. به همین دلیل است که باید به شیوهای بسیار قدرتمند، خلق در مقاومت ایفای نقش کند. گریلا به نام انسانیت، شکوهمندانه مقاومت و مبارزه میکند.
رادیو دنگ ولات: اردوغان فاشیست برای تمکیل پروژه کوردکشی، دنبال بهانه است. در آمریکا تلاش کرد تا با بایدن گفتگو کند، که نتوانست، بعد از ان بود که با پوتین دیدار کرد. درک میشود که در این دیدار در رابطه با شمال-شرق سوریه طرحهایی را مورد بحث و بررسی قرار میدهند. این رویه چه تاثیری را بر وضعیت شمال-شرق سوریه از خود بر جا میگذارد؟ خلق در مقابل این تلاشهای اشغالگرانه باید چگونه مبارزه بکند؟
بسی خوزات: فاشیسم آ.ک.پ/م.ه.پ در استانه فروپاشی قرار دارد. با توسعه و گسترش جنگ در سال ۲۰۲۳ یا حتی پیش از آن میخواهند که مانع از فروپاشی اقتدارشان شوند. به همین دلیل است که جنگ نابودی را گسترش میدهند و ادامه میدهند. فاشیسم آ.ک.پ/م.ه.پ با این جنگ میخواهد که طول دوره زمامداری خود را افزایش دهد. برای اینکه این جنگ را با پیروزی ادامه بدهد، نیازمند همکاری داخلی و خارجی است. به همین دلیل در ابتدا پیامهای نرمی را به آمریکا داده و تلاش کردند از این کمکها را از آمریکا دریافت کنند. اردوغان با مسافرت به نیویورک تلاش کرد تا با بایدن گفتگو کند. زمانیکه بایدن با وی ملاقات نگرد، برآشفت. زیرا سیاستهای آ.ک.پ/م.ه.پ کاملا در راستای منافع آمریکا در منطقه نبوده و با آن مشکل دارد. مسئولان آمریکا به ترکیه گفتهاند منافع ما در خاورمیانه در معرض خطر جدی قرار دارد. بایدن گفت که ترکیه مبارزه ما علیه داعش را با مانع مواجه میکند، ثبات را در منطقه بر هم میزند. اینگونه بود که آمریکا به ارتباط آ.ک.پ-م.ه.پ با داعش اشاره کرد و صراحتا اعلام شد که موقعیت و آرایش ترکیه را بر اساس منافع آمریکا باید تغییر دهد. البته حاکمیت فاشیستی این مسئله را نپذیرفته و هدف هم این بود که تنها از آمریکا کمک دریافت نماید تا بتواند تمام روژآوای کوردستان را اشغال کرده و پروژه قتلعام کورد در این بخش از کوردستان را به نتیجه برساند. به نفت روژآوا دسترسی پیدا کرده و در نهایت میثاق ملی را عملی کنند. انچه که اکنون به نظر میرسد، این است که از آمریکا به نتیجهای دست نیافتهاند. آمریکا در رابطه با موشکهای اس ۴۰۰ از ترکیه درخواست کرد که سیاستهایش را با روسیه تغییر دهد. میشود فهمید که اردوغان و پوتین در این بازه دست به معاملاتی میزنند. چنین پیداست که در رابطه با ادلب دست به سوداگری بزنند. روسیه از ترکیه خواسته است که شاهراه 4M-5M کاملا در کنترل روسیه و رژیم قرار بگیرد. احتمال دارد که روسیه در مقابل آن برخی از مناطق روژآوا را به ترکیه تقدیم کرده باشد. اکنون محل بحث و منازعه است که آیا به تل رفعت و شهبا حملهای صورت میگیرد یا خیر؟ ادعاهایی مطرح هستند، احتمال دارد که به منبج حمله شود، کوبانی و تل تمر، حریم هوایی مناطق در اختیار روسیه و آمریکاست. معلوم میشود که ترکیه و روسیه در این رابطه به معاملات خود دست زدهاند. تهدیدهای جدید اردوغان بر این اساس است. روسیه برای آنکه ترکیه را ناگزیر به دادن امتیاز کند، از کورد هزینه میکند. سیاستی بسیار غیر اخلاقی و پلید را برای سیاستهای خود در پیش گرفته است. در سیاستهای آن اخلاقیاتی وجود ندارد.
آ.ک.پ/م.ه.پ بسیار نیازمند جنگی دیگر هستند. ترکیه به سوی انتخابات پیش میرود، اردوغان تا سال ۲۰۲۳ میخواهد که نابودی کورد را به نتیجه برساند. در این رابطه است که به جنگی عمومی دست میزند. حملات اشغالگرانه به باشور کوردستان خاتمه پیدا نمیکنند، تلاش میکند تا جنگ دیگری را علیه روژآوا آغاز کند. میخواهند که در ترکیه موجی نو از نژادپرستی گسترش پیدا کند، با این گفته که موجودیت دولت در خطر فتاده است، اپوزیسیون را به خود نزدیک میکند. تلاش میکند تا حزب دمکراتیک خلقها و کوردها را بیشتر به دشمن تبدیل کرده و با کمک اپوزیسیون داخل سیستم در مسند قدرت باقی بماند.
اگر توجه شود میبینیم که اخیرا به لحاظ روانی اپوزیسیون در افکار عمومی مطرح شده است، نظرات ج.ه.پ در مورد مسئله کورد حایز اهمیت است. این هم دلایل خاص خود را دارد. یکی از این دلایل مسئله انتخابات است، اما یکی از دلایل دیگر این است که در ترکیه هر کس که میخواهد به قدرت برسد ناچار است که مسئله کورد را حل کند. در ترکیه قانون قدرت در نتیجه مبارزه ۵۰ ساله تغییر پیدا کرده است. کسانی که پیش از این در قدرت بودند، با ادامه جنگ و کشتار کورد میتوانستند در مسند قدرت باقی بمانند. اما اکنون این قانون رفته رفته تغیر پیدا کرده است. در ترکیه برای ماندن در قدرت و به قدرت رسیدن با مسئله کورد حل شود. نیرویی که این اراده را مشخص میکند بزرگ شده و از شانس رسیدن به قدرت برخوردار شده است. مبارزه ۵۰ ساله ما، دولت ترکیه را به این نقطه گشانده است و این پیروزی بزرگی به شمار میرود. دیگر احزاب میدانند که بدون حل مسئله کورد نمیتوانند به قدرت برسند. برای آنکه به قدرت هم برسند، نیازمند یاری کورد هستند. اظهارات ج.ه.پ در مجموع در این چارچوب است. سیاستهای انکار و امحا و نابودی که ترکیه اکنون آنها را ادامه میدهد به نتیجهای دست نیافته است و از هم اکنون به بعد، هم بدون تردید نتیجهای نخواهد داشت.
این قدم ج.ه.پ دستور روز را در ترکیه به سمت دیگری برده است و بعد از ان بود که حزب دمکراتیک خلقها اعلامیه خود را منتشر کرد. اعلامیه حزب دمکراتیک خلقها بسیار مهم بود. این دکلراسیون مسیر دمکراتیک شدن ترکیه را نشان میدهد. این قدم حزب دمکراتیک خلقها جرات و جسارت را به اپوزیسیون بخشید. موضع مشترک اپوزیسیون حاکمیت آ.ک.پ/م.ه.پ را در تنگنا قرار داد. حاکمیت فاشیست برتری روانی خود را از دست داد. و اکنون اپوزیسیون میتواند دستور کار روز را تبیین کند. این وضعیت حاکمیت را در بنبست قرار داده و بسیار تضعیف کرد. در واقع بلوک قدرت را با تکان مواجه کرد. امروز آ.ک.پ در باکور کوردستان نفوذی ندارد. حمایت کورد را هم از دست دادهاند. حاکمیت ا.ک.پ/م.ه.پ بر اساس این قدم اپوزیسیون طرح اشغال روژآوا را مطرح کرده است.
حاکمیت آ.ک.پ/م.ه.پ با این اقدام میخواهد که اپوزیسیون را خنثی کند یا آن را به سوی خود جلب کند. با طرح لزوم بقای دولت میخواهد که ج.ه.پ/ایی پارتی و اپوزیسیون را به سوی خود جلب کند. این توطئه، کمینی علیه اپوزیسیون است. اکنون اپوزیسیون هم در حال گذراندن آزمون دیگری است. زیرا تا پیش از این با این رویکرد، اپوزیسیون را خنثی کرده بود، با طرح مسئله بقای دولت همه را به سوی خود جلب کرده بود. هم اکنون هم میخواهد از همان حربه استفاده کند. اپوزیسیون نباید وارد این بازی شود. برای بقای اردوغان نباید اتحاد، برادری خلقها فدا شود.
حاکمیت این مسئله را به استراتژی و تاکتیکی اصلی تبدیل کرده است. هر گاه که دچار تنگنا میشود و در آستانه شکست قرار میگیرد، مسئله بقای دولت را مطرح میکند. کورد و نیروهای دمکراسیطلب را مانند دشمن عنوان کرده و امواج نژادپرستانه را دامن میزند، اپوزیسیون را خنثی میکند. در دوره گذشته اپوزیسیون وارد بازی آ.ک.پ/م.ه.پ شده و از اشغال عفرین، سریکانی و گری سپی حمایت کرد. در سلب مصونیت نمایندگان در مجلس، ج.ه.پ نقشافرینی کرد. به همین دلیل میتوان گفت که اپوزیسیون از این تجربه برخوردار است. آ.ک.پ/م.ه.پ با سنگینتر کردن جنگ میخواهند که اپوزیسیون را خنثی کنند. تلاش میکنند تا حزب دمکراتیک خلقها را تنها باقی بگذرند. آن را نابود کنند و حاکمیت خود را ادامه بدهند. زیرا مهم است که در مسند قدرت باقی بمانند. به همین دلیل اپوزیسیون در مقابل آزمونی بزرگ قرار دارد. باید این بار از این آزمون سربلند بیرون بیاید. نباید وارد توطئه آ.ک.پ شود، نباید به بخشی از این توطئه تبدیل شود. به همین دلیل است که باید علیه جنگ موضع بگیرد.
حزب خلق جمهوری اعلام کرده است که مسئله کورد را حل میکند. پس باید صداقت به خرج دهد. اگر از حملات دولت به روژآوا حمایت کنند مسئله کورد حل نمیشود. در سیاست باید راستگو بود. اگر اعلام میکنند که مسئله کورد را حل میکنند و از ان طرف از قتلعام و کشتار کورد حمایت میکنند، این سیاست نمیتواند محل اعتماد قرار بگیرد. دمکراسیطلبی نیازمند این است که حق طبیعی کورد را به رسمیت بشناسند. اگر بر این اساس عمل کنند میتوان گفت که سیاستی مشترک ایجاد میشود. حقطلبی و حرکت بر اساس قانون با برداشتن بیعدالتیهای امرالی امکانپذیر است. اپوزیسیون علیه سیاستهای جنگطلبانه حاکمیت باید بتواند سیاست آلترناتیو را معرفیکند. هر گونه برخورد معکوس بر بقای حاکمیت میافزاید و تمام طرحهای خود را از طریق اپوزیسیون انجام میدهد.
در مقابله با این ذهنیت کشتارگر خلقمان در هر چهار بخش کوردستان باید مبارزه و مقاومت خود را گسترش دهد. اگر حملهای اشغالگرانه علیه روژاوای کوردستان روی بدهد، خلقمان این مبارزه را دامنهدارتر خواهد کرد. نبرد انقلابی خلق که خلق به آن پیوسته است، به پیروزی منجر میشود، فاشیسم نابودگر را در هم میشکند. هر فردی در جامعه باید مانند یک شروان یگانهای مدافع خلق، یگانهای مدافع زنان و نیروهای سوریه دمکراتیک عمل کند و بدون هیچ تردیدی سرزمین خود را ترک نکند. با نیروهای نظامی خود به مقاومت دست بزنند، اگر چنین ارادهای در میان خلق ایجاد شود، دولت فاشیست ترک به هر اقدامی دست بزند، نمیتواند در مقابل اراده خلق به نتیجهای دست پیدا کند.