خبرمهم

'همانطور که تا کنون دشمن را متوقف کرده‌ایم، از این پس نیز پیروز خواهیم شد!'-تکمیلی-

مراد کاراییلان عضو کمیته اجرایی پ.ک.ک با بیان اینکه مبارزه برای آزادی، دموکراسی و حقوق طبیعی خلق در دوره جدید تشدید خواهد شد، گفت: همانطور که تاکنون دشمن را متوقف کرده‌ایم، از این پس نیز پیروز خواهیم شد.

مراد کاراییلان در یک برنامه ویژه که از شبکه تلویزیونی استرک (Stêrk TV) پخش شد، ارزیابی‌هایی را در مورد کارزار اول ژوئن، محاصره مخمور و انتخابات ترکیه ارائه کرد.

کاراییلان با بیان اینکه مبارزه برای آزادی و دموکراسی و حقوق طبیعی خلق در دوره جدید تشدید خواهد شد، گفت: آنها در برابر هر نوع حمله‌ای آماده هستند. کاراییلان با توجه به اینکه حل مسئله کوردها مسئله اصلی آنها است و تصریح نمود: برای حل این مسئله نیز دموکراسی لازم است. مخاطب مسئله کورد، دولت است نه احزاب. به عبارت دیگر، مخاطب ما دولت ترکیه است. به همین دلیل ما مسئله‌ای همچون دشمنی و یا رفیقی با احزاب نظام نداریم. زیرا مخاطب‌های ما معلوم هستند. مثلاً اگر الان دولت عوض می‌شد، باز هم همان چیز در پیش‌روی ما می‌بود. زیرا این یک سیاست دولتی است.

کاراییلان با تاکید بر اینکه خلق کورد بسیار قوی‌تر به مبارزه خود ادامه خواهند داد، اعلام کرد: ما نماینده یک واقعیت هستیم. کوردستان در ترکیه یک واقعیت است. خلق کورد یک واقعیت است. وجود پ.ک.ک و گریلا یک واقعیت است. آنها را نمی‌توان نادیده گرفت یا حذف کرد. آنها نمی‌توانند واقعیت رهبر آپو، گریلا، کورد و کوردستان را نادیده بگیرند. این امر بدین شکل است. ۴۰ سال است که می‌خواهند ما را نابود کنند. هر سال می‌گویند امسال آنها را نابود می‌کنیم، موفق می‌شویم، اما چیزی تغییر نمی‌کند. اگر عقل سلیم حاکم شود و تغییری رخ دهد، رهبر آپو در امرالی است. ۲۷ ماه پیش با وی دیداری صورت گرفت و وی در دیدار قبل از آن اعلام کرد که می‌تواند این مسئله را در عرض یک هفته حل کند. پس اگر راه‌حلی می‌خواهند، (بفرمایند) رهبر آپو آنجاست. اما اگر بخواهند با کشتن جوانان کورد به نتیجه دست یابند ما اجازه نمی‌دهیم و آنها را شکست می‌دهیم. شالوده‌ای که مقاومت ایجاد کرد، عمق تاکتیکی و سبک مناسبی که به دست آورده‌ایم، نشان‌دهنده واضح این امر است. ما تا انتها این را باور داریم و خلق و رفیقان ما نیز باید معتقد باشند. همانطور که تاکنون دشمن را متوقف کرده‌ایم، از این به بعد نیز پیروز خواهیم شد.

گفت و گو با کاراییلان به شرح زیر است:

* مفهوم و اهمیت کارزار اول ژوئن را چگونه می‌توان تعریف کرد؟

ابتدا کارزار اول ژوئن را به رهبر آپو، همه خلق کوردستان، رفیقان خلق کوردستان، همه رفقا، فعالان، همه گریلا‌های آزادی کوردستان و مبارزان تبریک می‌گویم. من با احترام یاد همه شهدای کارزار اول ژوئن ۲۰۰۴، از رفیق اردال، عادل و نودا گرفته تا فاضل بوتان-ها، عگید جویان-ها، دلال آمد-ها، یاشار بوتان و لیلا آمد را گرامی می‌دارم. با احترام در برابر یادشان تعظیم می‌کنم. یک بار دیگر قول رفاقتی که به آنها دادیم را تکرار می‌کنم و اعلام می‌دارم که تا آخر به این قول پایبند خواهم بود.

کارزار ۱ ژوئن، به ادامه‌ی کارزار ۱۵ آگوست و دومین کارزار ۱۵ آگوست اشاره دارد. ۱۵ آگوست از نابودی خلق کورد جلوگیری کرد و مسئله کورد را به میز راه‌حل کشاند. اما در مقابل این توطئه بین‌المللی صورت گرفت. از سوی دیگر، کارزار ۱ ژوئن نقشی تاریخی در جلوگیری از آسیب‌های ناشی از توطئه بین‌المللی و حل مسئله کوردها ایفا کرد.

کارزار ۱ ژوئن علیه تلاش‌های اخلالگری صورت گرفت

همانطور که مشخص است پس از توطئه بین‌المللی که در ۱۵ فوریه ۱۹۹۹ صورت گرفت، رهبر آپو در ارتباط با جنبش، خنثی کردن توطئه بین‌المللی و توسعه زیرساخت راه‌حل سیاسی و توقف جنگ به منظور جلوگیری از تحریکات را در دستور کار قرار داد. به طور کلی روند توقف جنگ که می‌توانیم آن را آتش‌بس بنامیم به مدت ۵ سال ادامه داشت. در این روند، اگرچه دولت ترکیه در ابتدا بسیاری از رفقای ما را با کمین گذاشتن در مقابل رفقایمان که بمنظور توقف جنگ در حال عقب‌نشینی بودند به قتل رساند، اما تا ۵ سال بعد از آن هیچ سلاح و گلوله‌ای شلیک نشد و یا جنگی از سوی ما صورت نگرفت. بار دیگر در امرالی، رهبر آپو تلاش‌های گسترده‌ای را به نمایش گذاشت. دیدارهایی انجام داد؛ منشوری راه‌حل را در دستور کار عمومی قرار داد؛ وی نامه‌هایی به مقامات ترکیه نوشت. وی شرایط را برای توسعه راه‌حل به میزان بسیار معقولی ترسیم کرد. اما با وجود همه اینها، دولت ترکیه زیر بار راه‌حل نرفت. برعکس، دولت آ.ک.پ که در آن زمان روی کار آمده بود، نقش از بین بردن مسئله کوردها را به آن سپرده بودند. آ.ک.پ در حال حاضر به عنوان یک پروژه به قدرت رسیده است. به همین دلیل، طیب اردوغان، رئیس آ.ک.پ گفت: «اگر به آن فکر نکنید، مسئله کورد وجود ندارد.» نه تنها این، بلکه از طریق تبهکاران مختلف می‌خواستند جنبش ما را از بیرون و داخل منحل کنند. کارزار ۱ ژوئن ۲۰۰۴ علیه این اقدامات دولت ترکیه لزوماً در دستور کار جنبش ما قرار گرفت. بر این اساس بود که این پیشرفت حاصل شد.

هدف از این پیشرفت، هشدار دادن به دولت و آوردن آن به میز مذاکره بود. یعنی هدف آن راه‌حل بود. برای همین منظور، برخی اقدام در چارچوب دفاع فعالانه (دفاع عامل) توسعه یافت. اقدامات در حد مشخصی بود. این برای مدتی نقش داشت. در واقع، طیب اردوغان در سال ۲۰۰۵ به استان آمد آمد و گفت: مسئله کورد وجود دارد. مسئله ما هم هست؛ همچنین ارزیابی‌هایی مانند، «حلش می‌کنیم» انجام داده و قول‌هایی داد. اینگونه می‌خواستند که ما آتش‌بس کنیم. در این زمینه، آتش‌بس در سال ۲۰۰۶ صورت گرفت. در سال ۲۰۰۸، مذاکرات اسلو آغاز شد. هیأت ما و هیئت دولت ترکیه در اسلو جلساتی داشتند و مذاکراتی انجام شد. اما از همه اینها یک بار دیگر فهمیده شد که آنها می‌خواهند چنین فرآیندهایی را مبنای یک جنگ ویژه قرار دهند و نمی‌خواهند راه‌حلی ایجاد کنند، بلکه می‌خواهند با به درازا کشاندن راه‌حل در طول زمان ما را منحل و نابود کنند، خلق‌مان را بی اراده بگذارند، یعنی می‌خواستند بر سیاست نسل‌کشی اصرار بورزند. این چیزی بود که به نظر می‌رسید.

با نتایج مطلوبی که از انتخابات محلی ۲۰۰۹ به دست آمد، آتش‌بس اعلام کردیم. این آتش‌بس هنوز در سال ۲۰۱۰ به قوت خود باقی بود. در آن دوره بار دیگر رهبر آپو هم به دولت و هم به جنبش هشدار داد که به این شکل نمی‌تواند ادامه پیدا کند و دیدگاه‌هایی ارائه شد. بر این اساس، «اگر دولت به راه‌حل نرسد، ما با اتکا بر توان ذاتی‌مان به راه‌حلی خواهیم رفت، اما اگر دولت به ما حمله کند، با رهنمود جنگ خلق انقلابی پاسخ خواهیم داد و راه‌حل را مبنا قرار می‌دهیم. راه دیگری وجود ندارد. در این چارچوب، فرآیند جدیدی در قالب یک کارزار در ۱ ژوئن ۲۰۱۰ توسعه یافت. در واقع کارزار اول ژوئن شامل دو مرحله است. مرحله دوم نیز بسیار مهم است. زیرا دوره ای را که ما آن را دوره راهبردی چهارم می‌نامیم اعلام کرد که در آن ما راه‌حل خودمان را توسعه می‌دهیم و هیچکس نتواند خلق ما را بی‌اراده برشمرد و نقش خود را بر این اساس ایفا کرد. در این زمینه، مبارزه ما تا اینجا پیش رفته است. ۱۹ سال را پشت سر گذاشت. دوره‌های زیادی از روی این پیشرفت می‌گذرد. در ۸ سال گذشته، دولت ترکیه با یک مفهوم جدید به سرکشی آ.ک.پ- م.ه.پ-  ارگنکون علیه ما اعلام جنگ همه جانبه کرده است. ۸ سال است که می‌جنگند و هنوز هم این جنگ و این دوران ادامه دارد. البته خلق ما از کارزار اول ژوئن نیرو می‌گیرند و به مقاومت خود ادامه می‌دهند. اگر کارزار اول ژوئن به موقع صورت نمی‌گرفت، توطئه بین‌المللی به نتیجه می‌رسید و در واقع جنبش ما را منحل و خلق ما را قتل‌عام می‌کردند. اگر که می‌توانیم بگوییم "توطئه بین‌المللی متوقف شد، بی‌نتیجه ماند و مبارزه برای آزادی قوی‌تر شد"، در بنیان این امر تلاش شهدای قهرمان ما، مقاومت خلق ما و ایستار و مبارزه رهبر آپو که با کارزار اول ژوئن آغاز شد وجود دارد. به این ترتیب به این دوره رسیده‌ایم.

‍۱ ژوئن دستاوردهای سیاسی و اجتماعی به ارمغان آورد

* دستاوردهای سیاسی کارزار ۱ ژوئن به طور گسترده‌ای شناخته شده است. علاوه بر این، این پیشرفت چه دستاوردهای نظامی به همراه داشت؟

همانطور که گفتم، اگر کارزار اول ژوئن نمی‌بود، هیچ چیزی باقی نمی‌ماند. زیرا دشمن بی‌رحم است و می‌خواهد ما را از بین ببرد، هویت خلق ما را از بین ببرد. از این نظر، دستاوردهای سیاسی و اجتماعی این موفقیت بسیار زیاد است.

از منظر نظامی؛ قبل از کارزار ۱ ژوئن، ه.پ.گ اولین کنفرانس خود را برگزار کرده بود و تصمیم به بازسازی ساختار گرفته بود. بنابراین اول ژوئن با پروژه بازسازی مورد استقبال قرار گرفت. می‌توان گفت که دوره کارزار اول ژوئن با بازسازی سبک گریلایی گذشت. زیرا پس از کارزار، بازسازی سبک گریلای آزادی کوردستان سه بار دیگر در دستور کار قرار گرفت. به عبارت دیگر، گریلا هر روز خود را بازسازی می‌کرد. بدون شک، به ویژه پس از سال ۲۰۰۰، فناوری همیشه پیشرفت کرده است و این امر بر جنگ تأثیر گذاشته است. در چارچوب رهمنود‌های رهبر آپو در تفسیر دوران می‌توان گفت که فرماندهی گریلا نیز فرایند را به موقع خواند و به همین دلیل دائماً موضوع بازسازی را در دستور کار خود قرار داد.

اگر از ۱۵ شهریور به آن بنگریم، خیلی چیزها در گریلا تغییر کرده است. به عبارت دیگر، در بسیاری از ابعاد تعمیق و توسعه صورت گرفته است. قبل از هر چیز، تعمیق ایدئولوژیک - فلسفی ایجاد شد؛ تعمیق در امر گریلایی وجود داشت. عگید‌شدن، زیلانی‌شدن، یعنی روحیه فداکاری خیلی بالا بود. مثلاً در تمام مقاومت‌هایی که امسال و سال گذشته صورت گرفت، این امر به میان آمده است. به عبارت دیگر، روحیه ایثارگری بسیار بالایی در گریلا ایجاد شد. علاوه بر این، عملکرد و تخصص رزمی نیز بسیار بهبود یافته است. هر گریلا نیز یک متخصص و یک فدایی است. بر این اساس، جنگ تیمی بر اساس تخصص در اراضی توسعه یافته است. این یک بازسازی و یک احتیاط در برابر حملات مبتنی بر تکنیک دشمن است.

دشمن در دو سال گذشته نمی‌تواند در زاپ پیشروی کند

پس از آن مهمترین جنگ زیرزمینی توسعه یافت. بدون شک، این امر در نتیجه تحقیق و آماده‌سازی شکل گرفت. نه به صورت خودجوش اتفاق افتاد و نه از روی مجبوریت وارد دستور کار ما نشد. خیر زیرا آمادگی نظری و عملی برای این امر به ده سال قبل برمی‌گردد. همانطور که مشخص است بر این اساس تاکتیک جنگ تونلی، جنگ تیم‌های متحرک و ضربتی در منطقه بر اساس تخصص از سال ۲۰۲۱ به کار گرفته شده است.

همچنین در تکنیک‌های مختلف بر اساس امکانات خود تخصص پیدا کرد. نیروهای هوایی در گریلا مستقر شدند و اکنون نیز با نیروی هوایی می‌جنگند. به عبارت دیگر، گریلاهای آزادی کوردستان امروز مانند گریلاهای قدیمی و کلاسیک فقط در روی زمین نمی‌جنگند. به طرز ماهرانه‌ای در آسمان مبارزه می‌کند، همچنین در زیر زمین می‌جنگد و اکنون سطح نظامی خود را در آسمان بهبود می‌بخشد. بدین ترتیب یک سطح و قدرتی کسب نمود. اینها دستاوردهای نظامی مهمی برای ما هستند. با این روش‌ها ثابت شده است که می‌توان از سرزمین‌های آزاد دفاع کرد، دشمن را ناکام گذاشته و متوقف کرد. این واقعیت در زاپ مشهود است. دشمن در این ۲ سال نمی‌تواند در زاپ پیشروی کند. این امر در عمل نیز ثابت شده است و بر این اساس اعتقاد و قناعت نیز شکل گرفته است.

این وضعیت روحیه فداکاری را در رفقای ما تقویت کرد. جنگ به یک جنگ فدائیون مبدل شد، به سطح اوج دست یافت. این سطح گریلا به همه اعم از رفیق و دشمن نشان داد که گریلا یک نیروی شکست‌ناپذیر است.

یک فرمانده زن قوی در بوتان

*اخیرا شهادت رفیق‌تان لیلا سرخین اعلام شد. قبل از آن رفیق یاشار بوتان در درسیم به شهادت رسید. یک بار دیگر وارد ماه ژوئن می‌شویم. نظر شما در مورد شهدای ماه ژوئن و به طور کلی این شهدا چیست؟

ژوئن ماه شهداست. در شخص همه شهدای فدائی‌مان، شهید گولان و سما و زیلان، یاد همه شهدای ماه ژوئن را گرامی می‌دارم و در مقابل یاد و خاطره آنها با احترام سر تعظیم فرود می‌آورم. یک بار دیگر قولی را که به آنها داده بودیم تکرار می‌کنم.

در مبارزات ما انسان‌های زیبا، ارزشمند و شریف بسیاری بر صحنه تاریخ ظاهر شده‌اند. البته بسیاری از آنها شهید هستند. یکی از این رفقا لیلا سرخین است (ما وی را لیلا آمد می‌نامیم).

اوایل ماه می سال ۱۹۹۷ بود. من برای مأموریت به هفتانین آمده بودم و باید دوباره به منطقه بوتان برمی‌گشتم. ما یک گروه رفیق بودیم. تعداد ما حدود ۴۵ نفر بود. اما حساسیت‌ها و بحران‌های زیادی در منطقه وجود داشت. باز هم اطلاعاتی وجود داشت که دشمن هر لحظه می‌تواند حمله کند. همه در آماده باش بودند. وضعیت آماده‌باشی وجود داشت. برخی از راه‌ها نیز بسته شده بود. بنابراین، پیشگامی که راه را بلد بود، باید با ما به منطقه‌ی جودی، به آن‌سوی هزل سویو می‌آمد. در آن زمان فرمانده آن خط بر عهده رفیق رشید سردار بود. وی اطلاعاتی را برای من فرستاد و گفت: «من رفیقی را پیش شما می‌فرستم که راه را خوب بلد است. تو را به آن سوی آب و به جودی می‌برد». منتظر آمدن آن رفیق بودیم. ناگهان نگاه کردم و یک رفیق زن جوان کوتاه قد آمد. گفت از طرف رفیق رشید آمده است. گفتم: می‌دانی، یکی از رفقا قرار بود بیاید و ما را هدایت کند. او به من گفت: "آن رفیق من هستم". پرسیدم حالا می‌توانی ما را به جودی ببری؟ گفت: «بله. دیدم خیلی با اعتماد به نفس حرف می‌زند، گفتم: بسیار خب، پس پیش بیفت» و راه افتادیم.

اینگونه با رفیق لیلا آشنا شدیم. رفیق لیلا قدم به قدم و سنگ به سنگ راهی را که قرار بود برویم می‌شناخت. او هیچ اشتباهی نکرد و ما را با موفقیت به طرف مقابل رساند. و سپس به جای خود بازگشت. وقتی از او پرسیدم چه وظیفه‌ای بر عهده داری، گفت فرمانده گروهان است. او فرمانده گروهان در گردان متحرک بود. سالها در آن گردان ماند و بعد از آن خیلی بیشتر با وی آشنا شدم. گردان متحرک، گردان جنگ بود. هر جا حمله می‌شد اگر سطح آن سنگین می‌بود به آنجا می‌رفتند. رفیق لیلا در تمام آن پراکتیک دهه ۹۰ در بسیاری از اقدامات کلی در منطقه بوتان شرکت کرد. او در بسیاری از حملات شرکت کرد. به عنوان یک فرمانده نقش مهمی داشت. او رفیقی بسیار صمیمی، بسیار صادق، بسیار محترم، بسیار با اخلاق بود که بر اساس صداقت به عهد خود عمل می‌کرد و مورد علاقه همه رفقایش بود. همه رفقا دوست داشتند رفیق لیلا در کنارشان باشد. پس مثل یک جواهر بود. در واقع، برای یک زن کورد بسیار مهم است که با چنین شجاعت، قاطعیت و بی‌باکی پیشاهنگی کند. اینها فضایل بسیار مهم و ارجمندی است.

او رفیقی مثل یک فرشته بود

رفیق لیلا حدود ۳۱ سال در پراکتیک گریلایی ماند. به جز چند سال اول حضورش در جودی، من در مورد تمام پراکتیک‌های وی مطلع هستم. درست مثل رفیق فاضل، نه انتقادی بر او وارد شده و نه مورد تحقیق قرار گرفته است. مثلاً حتی یک ذره انتقاد به خصوص در مورد زندگی‌اش به وی وارد نشد. زندگی ایشان بسیار شرافتمندانه، بسیار ارزشمند و مثال زدنی بود. وی مثل یک فرشته بود. همچون فرشتگان بود. قبلاً تنها برای یک رفیق گفته بودم که "او مثل یک فرشته بود". و او نیز رفیق نودا کارکَر بود. در واقع یک فرشته دیگر نیز رفیق لیلا آمد است. البته همه‌ی رفقای زن پیشاهنگ ما اینطوری هستند، اما من این رفقا را همانطور که خیلی خوب می‌شناسم تعریف می‌کنم. وگرنه خیلی از رفقا همینطور هستند. به عبارت دیگر، رفیق لیلا هم با معیار، اسلوب، عمل، رفتار و ایستار همیشه متواضعانه‌اش و همچنین با نقش‌آفرینی‌اش با زندگی و متانتش رفیقی نمونه بود.

به عنوان مثال، ایران در سال ۲۰۱۱ به قندیل حمله کرد. جنگ بین رفقا و ایران در گرفت. رفقا آن را جنگ منطقه 'جاسوسان' نامیدند. ایران به هیچ نحوی نتوانست از گردنه جاسوسان عبور کند. در آن جنگ ۳ نفر نقش فرماندهی داشتند. بدلیل اینکه دو رفیق دیگر قبلا به شهادت رسیده بودند، اعلام شده بودند. یکی از آنها رفیق سمکو و دیگری نیز رفیق فاضل بود. لیلا آمد نیز سومین رفیق شد که عمدتاً مکمل آنها بود و در جنگ نقش داشت. رفیق‌مان لیلا پراکتیک‌های زیادی از این دست دارد. آخرین پراکتیک وی در بوتان که پنج سال طول کشید، به همین ترتیب یک فداکاری بزرگ است. او به عنوان عضو کمیته مرکزی پ.ک.ک، عضو شورای فرماندهی ه.پ.گ و یژا استار و فرمانده منطقه‌ی بوتان تلاش زیادی نمود. این یک نیرو بود، یک اراده در پیشاهنگی و انجام کار. وی رفیقی جوان و از نظر جسمانی کوچک بود، اما او یک گوهر بود. دلش بزرگ بود، وفادار بود، صاحب ایستار بود. تا زمانی که چنین دختران کورد وجود داشته باشند و این جنبش چنین شخصیت‌هایی را ایجاد کند، تا زمانی که این خلق چنین دخترانی با اراده و با معیار بالا پرورش دهد، خلق کورد شکست نخواهند خورد. این چنین است.

یاشار بوتان در فداکاری، شجاعت، صداقت و اخلاص از معیارهای بالایی برخوردار بود

من رفیق یاشار بوتان را به خوبی می‌شناسم. وی رفیقی از بوتان، از قبیله زِوکی است. خانواده وی در مخمور بسر می‌برند. وی با فرهنگ مخمور پرورش یافت. آنجا درس خوانده بود. در واقع او به عنوان یک رفیق جوان با رویکرد صادقانه، پاک و اخلاقی خود از استانداردهای بالایی برخوردار بود. وی در گذشته به درسیم رفت و ۶ سال در آنجا ماند. بعداً آمد و ۳ سال به عنوان فرمانده امنیت پیش من ماند. آموزش‌های لازم را دید. درسیم را بسیار دوست می‌داشت. تقریباً عاشق درسیم بود. رفیق یاشار صرفا برای رفتن به درسیم فقط اعتصاب غذا ماند که انجام نداد. او به بسیاری از روش‌های دیگر متوسل شد. گزارش می‌نوشت، مدام پیشنهاد می‌داد و خیلی تلاش می‌کرد تا به درسیم برود. در نهایت رفت. او و رفیق یلماز درسیم با هم رفتند. هر دو رفیق خیلی به هم وابسته بودند. پس از آن رفیق یلماز به شهادت رسید و رفیق یاشار به عنوان فرماندهی درسیم جای وی را گرفت.

رفیق یاشار در فداکاری، شجاعت، صداقت و اخلاص از معیارهای بالایی برخوردار بود. به عنوان فردی که از بوتان ظهور کرده است، البته فرمانده درسیم بودن خودش معنایی دارد. رفیق لیلا هم همینطور. او نیز اهل بسمیل / آمد است، اما در زاگرس و بوتان فرماندهی کرده است. رفیق یاشار هم از بوتان ظهور کرد و به عنوان فرمانده درسیم خدمت کرد و سالها کار و فعالیت نمود. وی چنین رفیقی بود. برای آخرین بار با فداکاری و شهامت فراوان، با روحیه ایثارگری جنگید و مبارزه کرد. وی نه تنها با دشمن، بلکه با طبیعت، با سرمای زمستان جنگید. رفیقی همراه با وی بدلیل سوز و سرما به شهادت می‌رسد. رفیق یاشار رفیقش را به خاک می‌سپارد. در عین حال پاهایش نیز از سرما می‌سوزد. در چنین شرایطی باز هم در آخرین نقطه‌ای که دشمن او را محاصره کرده، آخرین گلوله را برای خود استفاده می‌کند و پاسخ لازم را می‌دهد. ایشان چنین قهرمانی بود. شرفش اجازه نداد تسلیم دشمن شود. وی چنین فدایی بود. وی همچنین عضو نیروهای ویژه بود.

این قهرمانان هرگز فراموش نمی‌شوند. نام خود را در تاریخ خلق ما با حروف زرین نوشتند. اینها محافظان خلق هستند. تا زمانی که اینگونه فدائیون وجود داشته باشند، همانطور که گفتیم، پشت این خلق به زمین نخواهد افتاد. تا زمانی که این گونه فدائیون فداکار و شجاع همچون یاشار-ها باشند، این خلق و این جنبش هرگز شکست نخواهند خورد. می‌دانیم که هر یک از رفقای جوان ما در صفوف ما با روحیه لیلا-ها و یاشار-ها ژرفا می‌یابند و برای گرفتن انتقام آنها و رساندن مبارزه‌شان به موفقیت می‌کوشند. ما یاد و خاطره آنها را زنده نگه می‌داریم و از قول خود به آنها صیانت خواهیم کرد.

دیار خوشناو با صداقت و شجاعتش رفیقی نمونه بود

اکنون بسیاری از جوانان کورد این گونه‌اند. ۱۰ می در اینجا یک حادثه رخ داد. من به سخنان پدر رفیقمان دیار خوشناو (چاوان محمد)، رفیق جوان اهل هولیر گوش دادم. وی می‌گفت: "سرمان با او بلند است". درست است؛ سر آنها باید با آن بسیار بسیار بلند باشد. دیار خوشناو به نام رفیق دیار غریب نامگذاری شد. در واقع او از پیروان دیار غریب شد. او یک جوان قهرمان بود. او با صداقت و پاکیزگی و شجاعتش رفیقی نمونه بود. او همیشه می‌خواست در سخت‌ترین مناطق شرکت کند. مدام خود را برای چنین مناطقی آماده می‌کرد. بر این اساس آموزش دید و بر همین اساس شکل‌گیری پیدا کرد. او جوانی بود که می‌توانست در آینده نقش ایفا کند. متاسفانه در حالی که با رفقایش در اتاق نشسته است و می‌خواهد رخت خود را بپوشد، وقتی رخت را برمی‌دارد، سنجاق نارنجک در زیپ جیبش گیر می‌کند و با کشیدن آن نارنجک منفجر می‌شود. در چنین حادثه‌ای به شهادت رسید و چهار رفیقش مجروح شدند که حال یکی از آنها وخیم است. درمان آنها در حال حاضر ادامه دارد. یعنی چنین حادثه ناگواری رخ داد و رفیق دیار به شهادت رسید. سایر رفقا نیز مجروح شدند. برای رفقای مجروح آرزوی شفای عاجل دارم. به خانواده شهید دیار تسلیت می‌گویم. من به خلق خوشناو و هولیر تسلیت می‌گویم. آنها می‌توانند بسیار بسیار به این قهرمانان افتخار کنند.

خلق مخمور با دولت عراق مسئله‌ای ندارند

* ارتش عراق مدتی است که کمپ پناهندگان مخمور را محاصره کرده است. در مقابل این، مقاومت خلق مخمور نیز وجود دارد. نظر شما در مورد این موضوع چیست؟

ابتدا به مخمورهای فداکار و میهن‌دوست‌مان از صمیم قلب درود می‌فرستم. من به ایستار آنها احترام می‌گذارم. خلق مخمور ما نماد و افتخاری برای ما و کل خلق کورد هستند. با مواضع شرافتمندانه و میهن‌دوستانه‌شان برای تمام کوردستان در جایگاه نمایندگی هستند.

درست است؛ از مطبوعات شنیدیم که سربازان عراقی می‌خواستند محاصره کنند، حصارها و برج‌های دیدبانی بسازند. ما این را با دقت دنبال می‌کنیم. واضح است که عراق به درخواست دولت ترکیه اقدام کرده است. اما عراق باید ترفندهای دولت ترکیه را ببیند. دولت ترکیه می‌خواهد عراق را تخلیه کند. می‌خواهد عراق را به نقطه مقابل رفقایش بکشاند. دولت ترکیه برای عراق برنامه‌هایی دارد. آنها می‌خواهند حکومت عراق، دولت عراق را بدنام کنند تا اهداف خود را تحمیل کنند، آنها را تضعیف کنند و تحت حاکمیت خود درآورند. می‌خواهند بگویند شما میراث امپراتوری عثمانی هستید. آنها عراق را در این زمینه در نظر می‌گیرند. با این ذهنیت با آن برخورد می‌کنند.

به عنوان مثال، ۷-۸ سال پیش، نخست وزیر عراق رسماً گفت: "ما از دولت ترکیه می‌خواهیم نیروهای خود را از بعشیقه خارج کند." آیا ترکیه نیروهایش را خارج کرد؟ خیر؛ برعکس افزایش یافت. زیرا ترکیه نمی‌خواهد عراق یک کشور شریف و خصلت‌مند باشد. می‌خواهد آن را تحت حاکمیت خود درآورد. او برای عراق و سوریه برنامه دارد. برای همین دلیل دولت و حکومت عراق باید ذهنیت ترک را که ذهنیت آ.ک.پ- م.ه.پ است ببیند و نباید دستیار آنها باشد. آنها با گفتن اینکه «ما دریچه آب را برای شما باز می‌کنیم، اما شما نیز اطراف مخمور را محاصره کنید، شنگال را منحل کنید و .... خواسته‌هایش را به شما تحمیل می‌کنند. در واقع آنها می‌خواهند با تحمیل بر دولت‌های سوریه و عراق به نتیجه برسند. برای این منظور، دولت عراق باید در برابر این اقدامات ترکیه هوشیار باشد. همانطور که خلق مخمور ما در مطبوعات اعلام کردند، خلق مخمور ما هیچ مشکلی با دولت عراق ندارند.

هر کسی که جهت خود را به سمت مخمور برگرداند، ابتدا باید حملات داعش را در نظر بگیرد. پس چه کسی می‌تواند در مقابل داعش بایستد؟ اما این قوم و رزمندگانشان به یک اراده و جایگاه بزرگ در برابر داعش تبدیل شدند. آنها از هولیر و شهرهای دیگر نیز دفاع کردند. این چیز کوچکی نبود. هیچ کس نباید این را فراموش کند. همه باید این را در نظر بگیرند. این به تنهایی نشان از افتخار کمپ مخمور دارد.

ما معتقدیم که گفت و گو با موفقیت همراه خواهد بود

ما معتقدیم که گفت و گو بین دولت عراق و مجلس (دموکراتیک خلق) که خلق ما در مخمور را نمایندگی می‌کند موفقیت‌آمیز خواهد بود و آنها مسائل خود را از طریق گفتگو حل خواهند کرد. این اردوگاه برای پناهندگان سیاسی است. مورد مداقه قرار دادن آن به شکلی نظامی صحیح نیست. بله؛ وقتی حملات گسترش یافت، ما به عنوان گریلا به کمک خلق خود شتافتیم، اما پس از آن به مرور زمان نیروی خود را خارج کردیم. اکنون نیروی بسیار کمی داریم. در صورت نیاز می‌توانیم آنها را نیز خارج کنیم. به عبارت دیگر، چند نفر در آنجا نمی‌تواند بر وضعیت پناهندگی سیاسی خلق ما در آنجا سایه بیندازد. همچنین در صورت تمایل می‌توان آنها را خارج ساخت. در حال حاضر تعداد بسیار کمی در آنجا وجود دارد. به عنوان مثال، اگر دولت عراق و سازمان ملل متحد تضمین کنند که از خلق ما محافظت خواهند کرد، مسئله‌ای برای ما وجود ندارد و حتی یک نفر در آنجا نمی‌ماند. یک تدبیر و راه‌حل برای این وجود دارد. خلق ما در آنجا غیرنظامی هستند. کودکان، زنان، افراد مسن و افراد شاغلی هستند. مطابق با آنچه که دولت ترکیه می‌گوید، آنها در موقعیتی نیستند که در کانون حمله به ترکیه قرار گیرند. اینها چیزهایی هستند که واقعیت را منعکس نمی‌کنند. به همین دلیل معتقدیم مشکلاتی که در آنجا به وجود می‌آید با گفت وگو قابل حل است و این انتظار را داریم.

انتخابات عادلانه نبود

* انتخابات دور دوم ریاست جمهوری در ترکیه و شمال کوردستان برگزار شد. چگونه می‌توان نتایج انتخابات را تفسیر کرد؟ شما به عنوان یک جنبش چگونه با نتایج انتخابات برخورد می‌کنید؟

بله؛ ما شاهد انتخابات در ترکیه و شمال کوردستان بودیم. اول از همه این را بگویم: انتخابات عادلانه‌ای نبود. هیچ برابری بین طرفین وجود نداشت. یک طرف از همه امکانات دولت در عرصه مطبوعات و مالی به شکلی همه‌جانبه استفاده کرد. باز هم دستگیری‌ها و سرکوب‌های چند وجهی شکل گرفت. علاوه بر این، حوادث کلاهبرداری و دزدی در بسیاری از جاها افشا شد و به اشکال مختلفی بسیار اتفاق افتاد. بنابراین نمی‌توان گفت که انتخاباتی دموکراتیک و عادلانه است. بنابراین، نتایج این انتخابات مشروع نیست. نمی‌توان گفت که این انتخابات مشروع و صحیح است. یک دولت ۲۱ ساله از تمام قدرت دولت استفاده می‌کند و با استفاده نامحدود و نه با در نظر گرفتن قوانین و حقوق به این نتیجه می‌رسد. بنابراین این یک نتیجه‌گیری قانونی نیست.

دوم اینکه نتایج این انتخابات برای خلق ما نیز مهم است. خلق ما همانطور که در ۱۴ می نیز ایستار خود را نشان دادند، در ۲۸ می نیز نشان دادند. خلق ما طرفدار دموکراسی و تغییر هستند. در این امر مصمم و متحد است. درست است، شاید نسبت به دوره قبلی کاهشی در آرا وجود داشته باشد، اما با وجود این همه حمله، با وجود این همه دستگیری و تهدید، ایستار مهمی از خود نشان داد. اکنون شاهد هستیم که بعضی‌ها خیلی در این باره حرف می‌زنند، اما بگذار خودشان را جای خلق ما بگذارند و در محیطی کار کنند که این همه انسان را به زندان می‌اندازند و چنین تهدیدی وجود دارد! با وجود این همه حمله، نشان دادن اراده کار آسانی نیست. خلق باید این را در نظر بگیرند. با توجه به همه اینها، ایستار خلق ما ستودنی و معنادار است.

آنها با تبلیغاتی مبتنی بر دروغ کار کردند

ثالثاً، من می‌خواهم به این نکته اشاره کنم که علیرغم این واقعیت که اردوغان ترکیه را فاسد کرد، آن را با گرسنگی مواجه ساخت و آن را به کشوری تبدیل کرد که در آن از هر نظر بحران وجود دارد، ولی اردوغان دوباره انتخاب شد. چرا؟ من فکر می‌کنم اکنون لازم است که واقعیت‌ها به وضوح بیان شود. فکر می‌کنم وقت آن رسیده است که بگوییم "پادشاه برهنه است". رقیب اردوغان یک کورد و علوی بود. به آن رای داده نشد. واضح است که جامعه‌شناسی شکل گرفته توسط نظام جمهوری ترکیه اجازه نمی‌دهد یک کورد علوی رئیس جمهور شود. درست است؛ شاید کسانی در درون دولت خواهان تغییر باشند، اما استفاده از این همه قدرت دولت در اینجا نتیجه یک طرح و پروژه است. این نظام جمهوری خواه به سرکشی آ.ک.پ- م.ه.پ- ارگنکون یک جامعه‌شناسی ایجاد کرد. این جامعه‌شناسی یک جامعه‌شناسی اهل سنت و نژادپرستانه است. آنها گرایش مذهبی-نژادپرستانه را بر اساس سنتز ترکی-اسلامی خمیر کردند. این نکته اصلی است. اگر اینطور نبود، ۲۱ سال پیش اردوغان وعده‌هایی داده بود. او گفت: "من عدالت خواهم آورد، ممنوعیت‌ها را برمی‌دارم، فقر را ریشه‌کن می‌کنم." آیا او اینها را انجام داد؟ بالعکس گرسنگی را آورد. با این حال، با این وجود انتخاب شد. چرا؟چون با تبلیغاتی مبتنی بر دروغ کار کردند.

اردوغان از یک طرف تبلیغات رسمی انجام داد، اما بیشتر ما را طوری در دستور کار قرار داد که انگار با ما در انتخابات حضور دارد. او می‌خواست احساسات نژادپرستانه-ناسیونالیستی را احیا کند. در اصل تبلیغات بود. و همیشه تلویحاً جملاتی مانند "من معتقدم خلق ما کسی را که به ارزش‌های آنها وفادار نیست به رئیس جمهورشان انتخاب نمی‌کنند" می‌گفت. از یک طرف اینطور کار می‌کردند. از طرفی دیگر نیز، کاری که ضربه اصلی را وارد کند را سازماندهی کردند. آنها گسترده‌ترین کارها را از راه طریقت و جماعت انجام دادند. آنها چه کردند؟ در سراسر ترکیه گفتند: دولت و مذهب در حال فروپاشی است، گرسنه بمانیم، اما دین خود را از دست ندهیم. به این ترتیب آرای توده‌ها را به سمت اردوغان هدایت کردند و به کلیچداراوغلو رای ندادند.

به نظر می‌رسد کلیچداراوغلو فردی صادق است. او سال‌ها به دولت خدمت کرده است. عمرش را به آن داد. هرگز رشوه نگرفته است، یعنی حرام نخورده است. فعالیتی انجام داد. در واقع او موفق شد با دیالوگ‌هایش افراد زیادی را گرد هم آورد. از شخصیت او در این زمینه حرفی برای گفتن نیست. اما هویت او تکذیب شده است. این یک حقیقت است.

ببینید؛ شاید جوانان ندانند، اما بزرگسالان می‌دانند. در گذشته فردی به نام کامران اینان در آ.ک.پ حضور داشت. او یکی از چهره‌های شاخص آ.ک.پ بود که دائماً با دمیرل بود. او از خانواده‌ای سرشناس اهل بدلیس بود. محفلی همراه با دولت بود. کورد بودند اما نمی‌گفتند «ما کوردیم». در واقع کلیچداراوغلو هم گفته من علوی هستم اما نگفته که کورد هستم. با این حال همه می‌دانستند که او یک کورد اهل درسیم است. کامران اینان فردی بود که ۷-۸ زبان بلد بود. تخصص او دیپلماسی بود. هر بار که دولت‌های دمیرل تأسیس می‌شد، او در شورای وزیران نیز حضور داشت. اما این وزارت خارجه نیست که انتظار آن می‌رود، بلکه وزیر نیرو و غیره است. به وزارتخانه‌های مختلف انتصاب می‌شود. به طور خلاصه، همانطور که در زمان سلیمان دمیرل دولت‌های زیادی تشکیل شد، او همیشه وزیر بود، اما هرگز وزیر امور خارجه نبود. انتظار او این بود که وزیر خارجه شود. چون تخصصش همین بود. در نتیجه، کامران اینان قبل از مرگش گفت: «قانون نانوشته‌ای در قانون اساسی ترکیه وجود دارد. همچنین این قانون است که یک کورد نمی‌تواند وزیر خارجه باشد. نقطه."

اگر یک کورد نمی‌تواند وزیر امور خارجه باشد، بنابراین یک کورد نمی‌تواند رئیس جمهور هم شود. این چنین است. بله، شاید فردی سیاه‌پوست-دو رگه مانند اوباما رئیس جمهور آمریکا شد و این یک پیشرفت بود. اگر کلیچداراوغلو در ترکیه انتخاب می‌شد، این یک تحول انقلابی در ترکیه می‌شد. اما بخاطر اینکه جامعه‌شناسی که به عنوان یک پروژه در ترکیه ایجاد شده بود، به آن راه نداد شکست خورد. این دلیل اصلی شکست اوست.

الان خیلی‌ها دعوا می‌کنند و دور موضوع می‌چرخند، اما هیچ کس حقیقت را نمی‌گوید. درست است؛ شاید تحت عنوان "تروریسم" کوردستیزی به منصه ظهور رسید و به نظر می‌رسد که تبلیغات اردوغان بر این اساس نتیجه داده است یا اینگونه نشان داده می‌شود، اما واقعیت پشت پرده اینگونه نیست. نتیجه مسئله هویت و طریقت است. دیگر موارد چیزهایی بودند که رسمی به نظر می‌رسید، اما این اصلی‌ترین چیزی بود که در خیابان‌ها، روستاها و همه جا، از طریق طریقت‌ها و جماعت‌ها گسترش داده می‌شد، یعنی بر این اساس بر مخالفان غلبه کردند.

حزب ما یک حزب انتخاباتی نیست

از سوی دیگر کاستی‌های دیگری نیز وجود داشت. البته لازم نیست در اینجا به همه آنها اشاره کنم. به عنوان مثال، در دور دوم، مخالفان با نگاهی به تبلیغات آ.ک.پ، لفاظی خود را تغییر دادند. آنها دیدند که آ.ک.پ می‌خواهد از طریق ناسیونالیسم و ​​نژادپرستی به نتیجه می‌رسد، لذا شروع به استفاده از زبان آ.ک.پ کردند. یعنی علیه ما کوردها حرف زدند و به این ترتیب با افتادن در دام آ.ک.پ یعنی در مدار تبلیغاتشان شکست خوردند. اگر در گفتمان مصمم‌تر و باورپذیرتر می‌بودند، شاید نتیجه اینگونه نمی‌شد. نگاه کنید؛ آ.ک.پ همیشه بر لفاظی‌های خود پافشاری می‌کرد. دروغ می‌گوید؛ معلوم می‌شود که او دروغ گفته است، اما همچنان بر همان گفتمان پافشاری می‌کند. مثلاً آن ویدیو مونتاژی وجود داشت که در آن از تصاویر خودم استفاده شده بود. تصویر استفاده شده در آنجا را ۲ سال پیش به مناسبت یک مراسم گرفته بودم. با وجود اینکه مشخص شد که آنها از این ویدیو با تقلب استفاده کرده‌اند، اگرچه اردوغان به نوعی به آن اعتراف کرده است، اما آنها همچنان تا انتها از آن تصاویر و سخنان او صیانت کردند. با این حال، ج.ه.پ این کار را نکرد. گفتمان تغییر کرد اما به جای این کار، باید برای یافتن راه‌حل، دموکراسی، صلح، اقتصاد و... تلاش کند. اگر بر سیاست خود پافشاری می‌کرد در دور دوم رای بیشتری می‌آوردند. خلاصه چنین اشتباهاتی کردند. همانطور که اشاره کردم اشتباهات دیگری هم داشتند، اما اشتباهات اصلی آنها نبود. اساس هویت و جامعه‌شناسی بود که نظام ایجاد کرده است. راه ندادند، امتناع کردند. به همین دلیل به فردی که دیگر نباید در حال انجام وظیفه باشد رأی داده شد و از کلیچداراوغلو جلوگیری شد. این یکی از مهمترین و اساسی‌ترین نتایج انتخابات است.

حزب ما یک حزب انتخاباتی نیست. این برای ما چندان مسئله اساسی نیست، اما البته باید جامعه‌شناسی ایجاد شده در ترکیه را به درستی خواند. این مسئله از قبل برای اعضای ج.ه.پ و حتی برخی از کوردها بود. زیرا کوردها نیز رویکردهای اشتباهی در این زمینه داشتند. به عنوان مثال، اگر یک کاندیدای دیگری از ج.ه.پ نامزد می‌شد، امکان پیروزی برای او وجود داشت. عدم نامزدی و شفاف‌سازی وجود داشت. اگر جامعه‌شناسی ایجاد شده را می‌دیدند و درست می‌خواندند، می‌توانستند با قاطعیت مناسب‌تری در برابر فاشیسم پیروز شوند.

البته وقتی آن را از دیدگاه خود ارزیابی می‌کنیم، از ایستار خلق خود می‌فهمیم که خلق ما به آرمان خود وابسته هستند، دنبال آزادی هستند، طرفدار دموکراسی هستند و حامی جنبش خود هستند. این به ما نیرو می‌بخشد. اینگونه نیرو می‌گیریم و در سطحی بالاتر و قوی‌تر به مبارزه ادامه خواهیم داد. همه حامیان ما، خلق ما، میهن‌دوستان و انقلابیون ترکیه باید بر این اساس عمل کنند. باید از این نتیجه نیرو بگیریم. زیرا پایه توانمندسازی گذاشته شده است و باید این نتیجه را به نیرو تبدیل کنیم.

از این به بعد نیز پیروز خواهیم شد

* در آخر، آیا چیزی هست که بخواهید به آن اشاره کنید؟

در دوره جدید مبارزه برای آزادی و دموکراسی و حقوق طبیعی خلق ما بسیار قوی‌تر خواهد شد. بدون شک باید برای هر نوع حمله‌ای آماده باشیم همانطور که از قبل خود را آماده کرده‌ایم. اما باید این را بگویم: از دیدگاه ما مسئله اصلی حل مسئله کورد است. دموکراسی برای حل این مسئله ضروری است. مخاطب مسئله کورد، دولت است نه احزاب. به عبارت دیگر، مخاطب ما دولت ترکیه است. به همین دلیل ما مسئله دشمنی یا دوستی کردن با احزاب درون نظام را نداریم. چون مخاطبان ما معلوم هستند. مثلاً اگر الان دولت (حکومت اردوغان) عوض شده بود، باز هم همین چیز در پیش‌رویمان قرار می‌گرفت. زیرا این یک سیاست دولتی است.

به همین دلیل ما تفاوت زیادی نمی‌بینیم و مبارزه ما بسیار قوی‌تر ادامه خواهد یافت.

قبل از هر چیز، ما آماده حملات هستیم. بنابراین ما آماده جنگ هستیم. این را باید به اختصار بیان کنم. صد سال می‌خواستند با کشتار و نسل‌کشی و نیست‌انگاری مسئله کوردها را از بین ببرند. باز هم آ.ک.پ-م.ه.پ-ارگنکون این کار را با یک مفهوم جدید و حملات همه جانبه به ویژه در ۸ سال گذشته ادامه داد. با این حال، آنها شکست خوردند. اینجا ما همه جا هستیم و مواضع ما تحت دفاع است. با وجود این، اگر آنها بخواهند با کشتار و نسل‌کشی به نتیجه برسند، ما آماده مبارزه هستیم. خلق ما هم باید آماده باشند. خلق ما با ایستارش نشان داد که برای حقوق هویتی و آرمان خود آماده هر کاری هستند. خلق ما خلقی فداکار هستند و هر کاری که لازم باشد در این زمینه انجام خواهند داد و از خود گذشتگی لازم را نشان خواهند داد. ما یک واقعیت را نشان می‌دهیم. کوردستان در ترکیه یک واقعیت است. خلق کورد یک واقعیت است. وجود پ.ک.ک و گریلا یک واقعیت است. آنها را نمی‌توان نادیده گرفت یا حذف کرد. آنها نمی‌توانند واقعیت رهبر آپو، گریلا و کورد-کوردستان را نادیده بگیرند. این چنین است. ۴۰ سال است که می‌خواهند ما را نابود کنند. هر سال می‌گویند امسال آنها را نابود می‌کنیم، موفق می‌شویم، اما چیزی تغییر نمی‌کند. اگر عقل سلیم حاکم شود و تغییری رخ دهد، رهبر آپو در امرالی است. ۲۷ ماه پیش با وی دیداری صورت گرفت و وی در دیدار قبل از آن اعلام کرد که می‌تواند این مسئله را در عرض یک هفته حل کند. پس اگر راه‌حلی می‌خواهند، (بفرمایند) رهبر آپو آنجاست. اما اگر بخواهند با کشتن جوانان کورد به نتیجه دست یابند ما اجازه نمی‌دهیم و آنها را شکست می‌دهیم. شالوده‌ای که مقاومت ایجاد کرد، عمق تاکتیکی و سبک مناسبی که به دست آورده‌ایم، نشان‌دهنده واضح این امر است. ما تا انتها این را باور داریم و خلق و رفیقان ما نیز باید معتقد باشند. همانطور که تاکنون دشمن را متوقف کرده‌ایم، از این به بعد نیز پیروز خواهیم شد.

در این زمینه ابتدا از جوانان و زنان کورد می‌خواهم که کار تشکیلاتی را تقویت کنند. باز هم از مردان و زنان جوان می‌خواهم که جامعه را رهبری کنند، کار را تقویت کنند و جهت خود را به گریلا معطوف کنند. ما منتظر آنها هستیم. آنها نیز باید در این دوره مهم نقش خود را در بالاترین سطح ایفا کنند. ما معتقدیم که جوانان کورد شایسته این هستند. در اینجا دشمن از آنها می‌ترسد. ببینید، آنها همه جا در گَوَر و پرسوس به آنها حمله می‌کنند و آنها را دستگیر می‌کنند. چون از آنها می‌ترسند. اما اکنون هیچکس نمی‌تواند جلوی این جوانان را بگیرد. ما کاملاً به این واقعیت اعتقاد داریم. موفقیت از آن ما خواهد بود؛ موفقیت از آن نیروهای دموکراسی خواهد بود. موفقیت از آن خلق کوردستان خواهد بود.