پژاک در خصوص تشدید حملات رژیمهای اشغالگر به جنوب کوردستان اعلام میدارد: نسلکشی و اشغال کامل در مناطقی متعدد از هر چهاربخش کوردستان با تفاوت در شیوهها و راهکارهای سیاسی ادامه دارد و در جنوب کوردستان اشغال تدریجی و غصب کامل سرزمینهای کوردستان به مرحله خطرناکتری رسیده است
حزب حیات آزاد کوردستان (پژاک) در تحلیلی سیاسی ضمن ارزیابی وضعیت موجود در خاورمیانه و کوردستان میافزاید: شرق کوردستان و سایر بخشها ناچار به اثرپذیری از یکدیگر و ایران مجبور به اثرپذیری از خاورمیانه میباشند. همین امر باعث گشته پژاک با خوانش صحیح از اوضاع موجود، استراتژی، برنامه و تاکتیکهای مرحله موجود خود را هوشیارانه برگزیند، لذا منتظر اخذ نتایج آرایش کنونی خویش در آیندهای نزدیک است.
متن تحلیل سیاسی پژاک به شرح زیر است:
"امروز وضعیتی ملی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی که در تهران به میان آمده، در تضاد و تنش کامل با اوضاع خلقهای کورد، بلوچ، آذری، عرب و سایر خلقها جریان دارد. اقتصاد ایران ماههاست وارد دوره احتضار فزایندهتر شده و نابودی محیطزیست و رکود – بحران اقتصادی و کائوس سیاسی در یکجا جمعشدهاند و اوضاع با سرعت بحرانی بهسوی نقطه آشوب در وضعیت اجتماعی فلاکتبار به پیشمیرود. پس از گذشت تقریبا یک سال از عمر دولت ابراهیم رئیسی، جامعه معترض یقین یافت که این دولت، دولت گشایش و حل مسایل سرطانیشده کشور نیست. چهبسا اصولگرایی افسارگسیخته، جامعه را به لبه پرتگاه سوقداده و نحوه اداره سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور را در جبهه ضد جامعه شکلداده. بنابراین کنترل اوضاع کشور ایران درحال حاضر با یک برنامه کاملا ملیتاریزه مدیریت غیرعادی میشود. همه این شرایط موجب گشته که نظام و جامعه ایران بصورت یک مین کاشتهشده درحال انفجار در زمین خاورمیانه درآید.
عقبماندن اپوزیسیون ایرانی از جامعه مدنی معترض امری دور از انتظار و شوکهکننده نبود زیرا سالهاست علیرغم آمادگی جامعه ایران برای قیام، هیچ تغییری نکرده است. حتی بدتر از آن، اپوزیسیون ایرانی به طرز تاسفباری قیام و بهار خلقها در ایران را هم عقب انداخته است. مشخص است که فردا درصورت آغاز خیزشی گستردهتر و قیام، همین اپوزیسیون درصورت عدمتحول، بعید نیست که قیام را دچار بحران و چنددستگی خصمانه سازد. حتی کاراکتر جمیع اپوزیسیون ایرانی ذاتا میان جریانهای سیاسی کشور و نیز میان خلقهای هویتخواه و دمکراسیطلب چنددستگی ایجاد کند. به همین دلیل بخش اصلی و بزرگ اپوزیسیون کوردی دنبالهرو آن نیست و از حیث گفتمان راهش سواست.
هماکنون با دستورالعمل سیاسی جدید از جانب دولت مرکزی موج سرکوبها، بازداشتها، اعدامها و ارعاب از طریق ملیتاریزهکردن جامعه و حتی دیوارکشیهای مرزی، اجرایی میگردد. اکیدا باید گفت پس از یک سال تظاهرات گسترده معلمان، کارگران و سایر اقشار زحمتکش و آزادیخواه، همه این اقشار تعیینکننده سمتوسوی تحولات آینده ایران و شرق کوردستان هستند.
در شرق کوردستان، جامعه بخاطر سرکوب متفاوت از سایر نقاط ایران، در مرحله استقامت مداوم قرار دارد و نگاه امیدوارانه به گشایش زودهنگام، معترضبودنش را مداوم ساخته. به همین دلیل از حیث هویتخواهی و آرمانهای دمکراسیطلبی تفاوت زیادی با کاراکتر اپوزیسیون ایرانی دارد اما کاملا در بحرانها و فروپاشی نظم کلی، در چارچوب حوزه ایرانی سهیم و گرفتار است. هریک از نظامهای کشورهای اشغالگر کوردستان در دوراهی انتخاب جنگ و بحران مداوم بسر میبرند و مسیر دمکراسی را کنار گذاشتهاند. همه آمادگیها و تدابیرشان را بر اساس همان رویههای جنگ و بحران انجاممیدهند و این امر وضعیت جامعه معترض را سختتر کرده. همین اشغالگران کوردستان نیز وضعیت بحرانی خاورمیانه را لحظه به لحظه تعیینمیکنند و این یک فکت نه که یک وضعیت عینی و ملموس جنگافروزانه است.
هر برنامه هژمونیهای جهانی نیز به برنامههای دول اشغالگر کوردستان جوش میخورد. نمونه بارز آن، وضعیت ناتو در ارتباط با ترکیه است. ناتو همچنان به فربهشدنش بعنوان تجمیع قدرتهای ضدکورد ادامه میدهد. مسلما دمکراسی ناقص اروپا با نظام اردوغانی ترکیه بر سر کوردها مماشات و تبانی میکنند اما با یکدیگر هم در تضادی تنشزا هستند.
نسلکشی و اشغال کامل در مناطقی متعدد از هر چهاربخش کوردستان با تفاوت در شیوهها و راهکارهای سیاسی ادامه دارد و در جنوب کوردستان اشغال تدریجی و غصب کامل سرزمینهای کوردستان به مرحله خطرناکتری رسیده است. امروز در چارچوب هرچهاربخش کوردستان گفتمانهای «اتحاد خلق کورد» و «جدا دانستن هر بخش از یکدیگر» از جانب بخشی از اپوزیسیون، در تعارض و تضاد هستند. ناسیونالیستها و برخی احزاب با روشهای کلاسیک دولت-ملتگرایانه، در ژرفای این تضاد بسر میبرند و خود بزرگترین ضربه را بر پیکره اتحاد ملی میزنند. برخی احزاب کورد که در این تضاد بسر میبرند امروز در مقابل مخالفتها و انتقادات خلقمان تاب تحمل ندارند و کارشان سختتر گشته. این میزان از رشد ذهنیت سیاسی – دمکراتیک اکثریت جامعه کوردی و هوشیاری ملی، مسیر سیاسی قیام آینده نزدیک را تعیین و سمتوسوی برنامههای سیاسی روزانه احزاب را هم شدیدا تحت تاثیرقرارمیدهد.
مناطق گریلایی امروز به مرکز اصلی مقاومت و مبارزه خلق کورد مبدل شده و از هماکنون باارزشترین پیروزیها را رقم زده است. به موازات جنگ شیمیایی که اردوغان به نیابت از دول اشغالگر کوردستان ادامه میدهد، در جبهه مبارزاتی، سرنوشت هرچهاربخش کوردستان خواهناخواه به پیروزی نیروی گریلا و اتحاد خلق گره خورده است.
سطح گسترده جنگ نیز به جایی رسیده که حتی به نحوی از انحاء سرنوشت احزاب کوردی هر چهاربخش را به خود وابسته ساخته. چرا که جنبش آپویی، هر چهاربخش را به یک دهکده کوردستانی یگانه مبدلساخته و همه اپوزیسیون کوردی با چنین واقعیتی امروزین روبرو هستند. نظام فاشیست ایران، بخاطر خدمتهای جنگافروزانه ترکیه و نیز به دلیل مشغولیتهای جهانی در خصوص بحرانهایش، حملات نظامی برونمرزی را متوقف ساخته و گاهگداری علیه هولیر به عملیاتهای در آن راستا دست میزند، اما این توقفها موقتی خواهد بود. بنابراین استراتژی سرکوب داخلی هم کارساز نیست و گذرا میباشد. چرا که اوضاع و احوالات سیاسی داخلی شرق کوردستان محدود به درون مرزهای ایران نیست و اوضاع سایر بخشهای کوردستان تعیینکننده شرایط سیاسی و اجتماعی خلقمان در شرق کوردستان بیش از سابق است. همین نکته بنیادین، شرایط حرکت جامعه شرق کوردستان بسوی تغییر را لاجرم ساخته است. زیرا شرق کوردستان و سایر بخشها ناچار به اثرپذیری از یکدیگر و ایران مجبور به اثرپذیری از خاورمیانه میباشند. همین امر باعث گشته پژاک با خوانش صحیح از اوضاع موجود، استراتژی، برنامه و تاکتیکهای مرحله موجود خود را هوشیارانه برگزیند، لذا منتظر اخذ نتایج آرایش کنونی خویش در آیندهای نزدیک است. بیشک تکیه پژاک بر مرحله دمکراسیخواهی و سازماندهی بیشتر بجای جنگ، میرود که وی را از نتایج آن منتفع گرداند.
باوجود جنگ گسترده ترکیه در کوردستان و تقلاهای بینالمللی آن کشور برای امتیازگیری از کشورها برای ضدیت با خلق کورد، اما همچنان رهبر آپو جایگاه خویش بعنوان تنها شانس پایاندادن به جنگ و بحران را در درجه اول حفظ نموده، لذا تمدید مجازاتهای تشدید انزوا علیه رهبر آپو هم دیگر تسلیبخش دولت فاشیست ترکیه نخواهد بود. مبارزات گریلایی و مقاومتهای رهبر آپو به یک اندازه به هرچهاربخش تسری یافتهاند و سمتوسوی خلق کورد در منطقه و عرصه بینالمللی را تعیین میکنند که میتواند مقوله اتحاد ملی خلقکورد را بیش از سابق تقویت نماید و استاتوی سیاسی خلقمان در سال جاری را در مسیر یا دفاع مشروع و یا صلح، معین سازد. بخاطر اینکه این وضعیت جنبش آپویی برنامههای سیاسی روزانه آنکارا، تهران، بغداد و دمشق را تحت فشار و تکانه قرار میدهد، بزرگترین واکنشهای منطقهای در کانون کوردستان شکل گرفتهاند. وضعیت سیاسی چنان است که هژمونی جهانی نیز به موازات دول اشغالگر کوردستان، به جنگ جهانی سوم بصورت پراکنده با بکارگیری ارتش ترکیه دامن میزند. این جنگ حتی اسفناکتر و حادتر از جنگ اوکراین و طولانیتر از آن میباشد. خلق کورد اما در سایه جنبش آزادیخواهی خویش از بزرگترین شانسهای پیروزی علیرغم بروز برخی خطرات بزرگ، برخوردار است."