پیمان لوزان؛ تضعیف زندگی مسالمت‌آمیز جوامع و تجزیه خاک کوردستان

زمانی‌که توافق لوزان انجام شد، کوردها از لحاظ نظامی، سیاسی، دیپلماتیک و اقتصادی قدرتی نداشتند و سازمان ‌یافته نبودند. کوردها تا به امروز پیمان لوزان را نپذیرفته‌اند و پس ‌از دهه ۷۰ قرن گذشته مرحله جدیدی برای کوردها آغاز شد.

۹۹ سال از پیمان لوزان می‌گذرد. پیمانی که جغرافیای کوردستان را بین ۴ دولت ملی‌گرا تقسیم نمود. با پیمان لوزان پروسه ژنوساید و نابودی کورد سرعت گرفت و کشورهای دیگر هم چشمان خود را در برابر سیاست کشتار کوردها بستند.

توافق لوزان در خاورمیانه سبب از دست دادن فرهنگ اتحاد خلق‌ها و جدایی تاریخی شد. این کشورها خلق کورد را میان خود تقسیم نمودند و آن را مرزبندی کردند. با این اقدامات و این تقسیمات مسئله دولت- ملت وارد میدان شد و سیاست انکار و امحای خلق کورد تسریع شد.

پیمان لوزان چگونه شکل گرفت؟

پیمان لوزان در ۲۴ ژوییه ۱۹۲۳ در قلعه اوشی "قلعه تاریخی انقلابیون قرن ۱۳ که به از بین بردن انقلابیون تبدیل شد" در شهر لوزان سوئیس امضا شد.

در ۲۰ نوامبر ۱۹۲۲ کنگره لوزان میان کشورهای بریتانیا، فرانسه، ایتالیا، ژاپن، یونان، رومانی، اسلونی، صربستان و ترکیه برگزار شد. غیر از این ها کشورهای اوکراین، بلغارستان و... عضو حاضر در کنگره بودند.

به پیشنهاد ترکیه در ۲۳ آوریل ۱۹۲۳ مرحله دوم کنگره لوزان آغاز شد. در نشست دوم کنگره در رابطه با دولت عثمانی به مدت ۳ ماه گفتوگو کردند. در نتیجه در ۲۴ ژوییه ۱۹۲۳ توافق لوزان میان هیأت ترکیه و کشورهای این ائتلاف امضا شد. این توافق علیه معاهده سور (۱۰/۸/۱۹۲۰)  بود که حاکمان عثمانی، بریتانیا و کشورهای دیگر به‌طور رسمی کوردها را به‌عنوان ملت قبول کردند. آتاتورک در مقابل مجازات اعدام را بر کسانی که این توافق را امضا کرده بودند تحمیل نمود. همه تلاش‌های ترکیه برای آن بود که ماده‌های ۶۲ و ۶۳ و ۶۴ معاهده سور اجرا نشود.

اینچنین بدون توجه به اراده ملت کورد نقشه منطقه دوباره طراحی شد. ملت کورد و میهنش برای دومین ‌بار در تاریخ تقسیم شد که درواقع نوسازی توافق قصرشیرین بود که آن را از ۲ بخش به ۴ بخش تقسیم کرده و کوردستان به کشوری کلونیال بین‌المللی تبدیل شد.

قول اتونومی به کوردها داده شد اما در نهایت از توافق حذف کردید

آتاترک و مسئولین آن زمان ترکیه قبل ‌از معاهده سور در کنگره‌های ارزروم و سیواس به کوردها قول دادند، همه حقوق خلق کورد را محقق کنند. در ۲۳ آوریل ۱۹۲۰ در آنکارا پارلمان ترکیه اتونومی کورد را پذیرفت. آتاتورک گفت؛ "سرنوشت کورد و ترک مانند هم است و مسئله کوردها مسئله ماست."

مسئله کورد طبق قانون اساسی سال ۱۹۲۱ قرار بود که حل شود، اما پس ‌از قانون اساسی سال ۱۹۲۱ با قانون اساسی ارسال ۱۹۲۴ مسئله کورد و موجودیت کوردها انکار شد. پس از قانون اساسی، آن‌ها انکار و کوچاندن و کشتار کوردها و ویرانگری کوردستان را آغاز نمودند.

اگرچه طبق این توافقات اعلام نمودند، کوردها و ترک‌ها یکی هستند، اما در حقیقت ۹۹ سال است علیه آن گام برمی‌دارند. در مقابل، کوردها نیز ده‌ها قیام برپا کردند. قیام شیخ سعید در سال ۱۹۲۵، قیام آگری (زیلان) در ۱۹۳۰، قیام درسیم ۱۹۳۷ مشخص‌ترین این قیام‌ها هستند که کوردها آن را انجام دادند.

لوزان امروزه تلاش برای مرحله جدیدی توسط کوردهاست

زمانی‌که توافق لوزان انجام شد، کوردها از لحاظ نظامی، سیاسی، دیپلماتیک و اقتصادی قدرتی نداشتند و سازمان ‌یافته نبودند. کوردها تا به امروز پیمان لوزان را نپذیرفته‌اند و پس ‌از دهه ۷۰ قرن گذشته مرحله جدیدی برای کوردها آغاز شد. حزب کارگران کوردستان (پ.ک.ک) به رهبری عبدالله اوجالان تاسیس شد و همراه با این قیام جدید فشار نظامی علیه کوردها نیز افزایش یافت. هزاران روستا به آتش کشیده شدند و میلیون‌ها کورد آواره شدند.

اگرچه در برخی مراحل پروسه صلح بویژه مابین سال‌های ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ توسط هیأت‌ها آغاز شد، اما پروسه پس ‌از ۲۴ ژوییه ۲۰۱۵ وارد مرحله‌ای دشوار شد و توافق دلمه باغچه را امضاء نمودند.

اردوغان با شعار "همه‌چیز برای ترک‌ها و ترکیه"، پیمان میثاق ملی و بازگشت به مرزهای عثمانی را دوباره زنده نمود. در تلاش برای اشغال کوبانی از راه تبهکاران داعش و سپس اشغال مستقیم عفرین،  سریکانی، گری‌سپی و ویران کردن و قتل‌عام مناطق سور آمد، جزیر، سلوپی و چندین منطقه باکور کوردستان و دخالت در کرکوک و موصل و تاسیس مقرهای نظامی جدید در نزدیکی موصل و اقلیم کوردستان و ایجاد نیروهای نظامی میان ترکمن‌ها و سنی‌های عراق و فرستادن نیرو به سوریه و لیبی توطئه‌های خطرناک خود را عملی نمود.

رهبر عبدالله اوجان: لوزان فاجعه‌بارترین رخداد قرن بیستم بود

رهبر عبدالله اوجالان در ارزیابی و تفسیرهایش توافق لوزان را فاجعه‌بارترین رخدادهای قرن بیستم معرفی کرده و می‌گوید؛"لوزان فقط بر کوردها تاثیر ندارد، بلکه به‌اندازه بمب اتمی بر خلق عرب و غیرعرب و ترک نیز تاثیر گذاشته‌ است."

رهبر اوجالان به‌وضوح در رابطه با مرحله ی کنونی می‌گوید:"برای بسیاری از خلق‌ها پیمان لرزان به معنی صلح است، اما زمانی‌ که برنده و بازنده وجود داشته باشد، نمی‌توان این وضعیت را صلح و آشتی نامید. امروز آ.ک.پ، م.ه.پ، ج.ه.پ و طیف‌های دیگر مشابه آن‌ها با نژادپرستی به سیاست‌های پیشین خود ادامه می‌دهند. به‌همین دلیل زمان فروپاشی پیمان لوزان فرا رسیده و باید براساس دمکراتیزه نمودن، این ائتلاف نوسازی شود."

لازم به ذکر است، اگرچه امروز در حقیقت توافق لوزان به شیوه‌ی دفاکتو ازبین ‌رفته است، اما این توافق، توافقی بین‌المللی است و باید در چارچوب گسترده و با عدالت بین‌المللی تفسیر شود و به همین دلیل بسیار مهم و حائز اهمیت است تا تلاش‌ها در مقابل آن در سطح بین‌المللی افزایش یابد. همان‌طور که رهبر آپو در رابطه با معاهده سور و پیمان لوزان به گفته «کمال پیر» انقلابی اصالتاً ترک که می‌گوید؛"نجات خلق من در نجات خلق کورد است"، اشاره می‌کند.

امروز اردوغان با رؤیای امپراتوری عثمانی جدید کار می‌کند، اما پروژه ملت دمکراتیک رهبر آپو که به‌صورت کنفدرالیسم خاورمیانه را معرفی می‌نماید و مانع  لوزان دوم است. تاریخ نشان داد لوزان اشتباه است و عادلانه نیست چون کوردها را به صفحات تاریخ می‌سپارد.