جمیل باییک ریاست مشترک شورای رهبری ک.ج.ک در برنامه ویژه سترک تیوی شرکت نمود. باییک در بخش سوم گفتگو با سترک تیوی در رابطه با نقشههای چرکین ائتلاف آ.ک.پ/م.ه.پ و ارگنکون، حملات بیامان به خلق کورد و نیروهای دمکراتیک و مقاومت نیروهای گریلا در مقابله با این حملات سخن گفت.
باییک در این باره اظهار داشت مهم نیست که سیستم مدرنیته سرمایهداری میخواهد که گریلا را از مبارزه آزادیخواهی باز دارد. زیرا حزب کارگران کوردستان، نماینده گریلا و امیدهای آزادی است. به همین دلیل همیشه آماج حملات بزرگ قرار میگیرد.
متن بخش سوم گفتگوی باییک به شرح زیر است:
سترک تیوی: خلق در شمال کوردستان به رغم فاشیسم موجود در ترکیه، در حال مقاومت هستند. نتایج آن نیز منتشر میشوند. اخیرا شما گفتید که مقاومت ما فاشیسم را تضعیف میکند. داماد اردوغان از مقام خود استعفا داد؛ هم اکنون نیز اردوغان از انجام اصلاحات سخن میگوید. تلاش میکند خود را نجات دهد. اما بسیاری از نویسندگان، روشنفکران و سیاستمداران نیز خواهان منحل کردن ائتلاف آ.ک.پ/م.ه.پ هستند. به نوعی کشتی آنها در حال غرق شدن است. شما این تلاشها را چگونه ارزیابی و تحلیل میکنید؟ برخی میگویند که در درون خود آ.ک.پ نیز اختلافاتی وجود دارد. در این رابطه چه نظری دارید؟
باییک: همه میدانند که آ.ک.پ زمانیکه تاسیس شد، چه سیاستهایی را در پیش گرفته بود، کاملا متمایز بودند. اما بعد از آنکه با م.ه.پ و ارگنگون دست به ائتلاف زد، این سیاست دچار اختلاف میشود. آ.ک.پ کنونی هیچ ارتباطی با آ.ک.پ ابتدا ندارد. سیاستهای م.ه.پ-ارگنکون به تمامی بر سیاستهای آ.ک.پ برتری دارند، و بر آن تحمیل میشوند. با مبارزهای که ما صورت میدهیم هر روز واقعیتهای انها نیز برای همگان بیشتر قابل درک میشود و این واقعیتها در داخل و خارج مشخص میشوند و این موضوع نیز مانند قبل، مانع از کمک به انها در خارج و داخل میشود. حمایتها مانند قبل ادامه ندارند. پیش از این همه از آنها حمایت میکردند. هم در داخل و هم در خارج. امروز اما واقعیتهای آنان مشاهده میشود و میبینند که هیچ ارتباطی با دمکراسی و قانون ندارند. با فاشیسم کامل زمامداری میکنند، فاشیسمی هیتلری و حتی به مراتب بیش از آن. از تبهکاران و اراذل و اوباش استفاده میکنند. تهدیدهای فراوانی را پیش روی جامعه بشری قرار میدهند. همه شاهد این موضوع هستند و با این سیاستهای اکنون هیچ کس در خارج از آنها حمایت نمیکند. در داخل نیز روز به روز بسیاری از افراد با سیاستهای آ.ک.پ مخالفت میکنند و این مخالفتها افزایش پیدا میکند. از این حزب، دو حزب منشعب شدهاند. اکنون در آ.ک.پ سیاستهایی به پیش برده میشود که عادی نیستند. برخی نسبت به آن اعتراض دارند، و این اقدام درستی است. زیرا میبینند که سیاستی که اکنون پیگیری میشود، هیچ ارتباطی با آ.ک.پ ندارد. و میبینند که سیاستهای کنونی، سیاست ارگنکون و م.ه.پ است. و این هم هر روز ترکیه را بیش از پیش به سوی تهدید پیش میبرد. تهدیدهای خطرناکی را ایجاد میکند. برای آ.ک.پ و اعضای این حزب خطرات فراوانی را ایجاد میکند. در این رابطه همه فکر میکنند که آینده چگونه خواهد بود. چگونه میتوان ترکیه را از این مصیبت نجات داد؟ چگونه میتوانند خود را از این مصیبت نجاتدهند؟ در این رابطه فکر میکنند. اگر امروز مسائل و مشکلاتی در ترکیه وجود دارند، علت آن چیست؟ در این رابطه فکر میکنند. علت اینکه در این باره فکر میکنند، مبارزه ما است. مبارزه قهرمانانهای است که ما به پیش میبریم. در این رابطه هزینههای زیادی دادهایم. واقعیت است. علیه فاشیسم آ.ک.پ، م.ه.پ و ارگنکون، ما مبارزه برای آزادی، دمکراسی، عدالت را به پیش بردهایم و این عمل سهل و آسانی نبوده است. هزینه کم نبودهاند، ما نیز میخواستیم هزینه کم باشند، اما واقعیت اینگونه است. زیرا دشمنی که در مقابل ما قرار دارد، دشمنی بسیار غدار است. از تمامی فرصتها و امکانات استفاده میکند. تمامی قوانین خود، قانون اساسی خود و قوانین حقوق بشری خود و قوانین بشری جهانی را زیر پا میگذارد. همه چیز را زیر پا میگذارد نه دین و نه اخلاق را رعایت نمیکند. صرفا به بقای حاکمیت خود فکر میکند. خارج از آن به چیز دیگری فکر نمیکند. و هر چیزی را که در راستای منافع خود نباشد، به عنوان خطری برای خود میبیند. آن را به عنوان دشمن دیده و به آن حمله میکند. با اغاز کارزارمان، این واقعیت را بیشتر نشان دادیم. مشکلات آنها را هر چه بیشتر نشان دادیم. به همین علت است که روز بروز بر شدت و دامنه حملات آنها نیز افزوده میشود، تا بتوانند خود را حفظ کنند. زیرا میبینند که روز بروز بیشتر با شکست مواجه میشوند. اکنون همه میتوانند شاهد خاتمه آنها باشند. مسئله اکنون مخفی نیست. برای حفاظت از خود، روز بروز بر شدت خشونتها میافزایند.
از طرف دیگر در رابطه با موضوع اقتصادی، برخورد متمایزی دارند. به همین دلیل هم میبینیم که مسائل و مشکلات زیادی ایجاد شدهاند. زیرا مانند هم فکر میکنند. خواستند که متحد شوند، اما اختلافات بیشتر شد، به گونهای مسئله ادامه یافت که دیگر نتوانستند با هم ادامه بدهند. مشاهده میشود که مسائل و مشکلات اقتصادی روز به روز گشترش مییابد. در نتیجه آن نیز مشکلاتی برایشان ایجاد شده است. نه فقط در رابطه با مسائل اقتصادی، در تمامی حوزهها با یکدیگر اختلاف دارند. در رابطه با مسائل خارجی نیز، اختلاف دارند. در رابطه با مسائل داخلی نیز مانند هم فکر نمیکنند. و روز بروز بر اختلافات فکری آنها افزوده میشود. و در نهایت مشاهده میشود که این اختلافات انها را با تنگنا روبرو میکند. اختلافات فراوانی دارند. مبارزه ما نیز اختلافات آنها را روز بروز بیشتر کرده است. در نتیجه مبارزه ما است که اختلافات آنها برای همه قابل درک شده است. به همین دلیل است که شاهد این مسائل و مشکلات در ترکیه هستیم. پیش از این ترامپ وجود داشت. اردوغان ارتباطات گستردهای با ترامپ داشت. از طریق این ارتباطات عمل میکرد. اما این هم به پایان رسیده است. با آمدن بایدن به عرصه سیاست، میتوان انتظار داشت که مانند ترامپ عمل نکند. خودشان هم اینگونه اظهار نظر میکنند. اردوغان این مسئله را درک کرده است، مشاهده کرده است که خطرات خارجی روز بروز بیشتر افزایش پیدا میکنند. زیرا تا کنون هیچ کس از خارج برای آنها خطرآفرین نبوده است. بلکه همواره از خارج با آنها همکاری میشد. اما میبینند که این همکاریها ادامه پیدا نکرد، حتی ممکن است که مشکلاتی را پیش روی آنها قرار دهند. به همین دلیل میخواهند که تدابیر فوری را اتخاذ کنند. هم در داخل و هم برای خارج. مسائل و مشکلات داخلی و خارجی در یک نقطه به هم رسیده و برای انها خطرات بزرگی را رقم میزنند.
اینکه چگونه از این خطرات و تهدیدها خود را نجات میدهند، معلوم نیست، اکنون برای این موضوع است که دست به تحرکاتی زدهاند. در این رابطه اردوغان گفته است که ما در مسائل حقوقی و دمکراسی تغییراتی را ایجاد میکنیم. تمامی این وعدهها فریبی بیش نیست. هیچ کس نباید نسبت به این گفتهها فریب بخورد و منتظر آنها باشد. تمامی این گفتهها بخشی از جنگ ویژه روانی هستند. برای فریب داخلی و خارجی هستند تا امیدهایی را آفریده و بتوانند خود را از تهدیدات دور کنند. ادعا میکنند که دست به رفرم میزنند. با این گفتهها و سخنان، میخواهند چکار کنند؟ مگر مدتی پیش نبود که پلیسی را که کمال کورکوت را به قتل رسانده بود آزاد کردند؟ مگر وی را تبرئه نکردند؟ در دادگاه خانواده شنیاشار [خانوادهی کورد اهل مردین که پدر و دو فرزند از سوی نماینده مجلس آ.ک.پ به قتل رسیدند] اجازه ندادند که وکلا حتی حرف بزنند، خواستار مجازات فراوانی برای این خانواده بوده و به آنها ظلم میکنند. در آمد، صدها وکیل و افرادی را که آ.ک.پ/م.ه.پ و ارگنکون مخالف آنان هستند، افرادی را که خواهان دمکراسی هستند، دستگیر کرده و محاکمه میکنند. تمامی این رویدادها بعد از خواست اردوغان برای اصلاحات روی دادهاند. و همین امر نشان میدهد که این سخنان به چه منظوری ایراد میشود. در واقع بعد از ایراد هر سخنرانی، با خشونت بیشتر رفتار میکنند. دستگیری، قتل و تاراج شدت میگیرد. فاشیسم بیش از پیش بر جامعه برتری پیدا کرده و این واقعیتی است که بعد از کمی تحقیق میتوان آن را مشاهده کرد. رویدادهایی که شکل میگیرند نیز به همین نحو هستند، به همین علت است که هیچ کس نباید نسبت به این مسائل امیدی پیدا کند، قادر به انجام چنین اصلاحاتی نیستند، تنها چیزی که میتوانند به آن دست بزنند، گسترش خشونت، قتل، ظلم است. در این راه ما هزینههای زیادی دادهایم. و این نتایج در نتیجه مبارزات ما هستند که خود را نشان دادهاند. لازم است که به این اقدامات و هزینههایی که ما دادهایم به دیده احترام نگریسته شود. با آن بازی نشود، آنها را انکار نکنند و آن را تحقیر نکنند. لازم است که همه گام در مسیر گسترش هر چه بیشتر مبارزه بگذارند. کاملا مشخص شده است که مبارزه آنها را به نابودی میکشاند، و نباید به آنها امیدوار بود. امید بستن به این افراد، منتظر مرگ ماندن است. کسانی که نمیخواهند بمیرند، کسانی که خواهان آزادی، دمکراسی هستند، لازم است برای جنبش و حرکت ما، مبارزه ما احترام قایل شوند، هزینههایی را که ما تا کنون در این باره دادهایم، مشاهده کرده و با احترام نسبت به آن نزدیک شود. ما از طریق مبارزه خود توانستهایم فرصتهایی را برای شما {اپوزیسیون} ایجاد کنیم و شما براساس این فرصتها است که میتوانید فعالیت داشته باشید. این واقعیت است.
اکنون جامعه با حملات وحشیانهای روبرو است، شاهد آن هستیم که روزانه امار رسمی زنانی که به قتل میرسند بیشتر میشود. امروز که ۲۵ نوامبر است، مشاهده میشود که در جزیر و مردین، حملات گستردهای را علیه روسای مشترک حزب دمکراتیک خلقها انجام دادهاند. تلاش میکنند که تمامی جامعه را به جاسوس و خبرچینهای خود تبدیل کنند. رژیم به همان اندازه که قتلعام را لازم میداند به همان اندازه نیز به جامعه حمله کرده و همراه با ان تلاش میکند که جنگ ویژه را گسترش دهد. در این باره جامعه باید چگونه عمل کند؟ یعنی دولت ترک با تمامی قدرت و امکانات خود سیاستهای خود را بر کوردستان تحمیل میکند، سیاست نابودی را و سیاست اشغالگرانه خود را بر کوردستان تحمیل میکند. با تمامی نمودهای کورد، نه فقط برخی از نمودهای کوردی، با نام کوردستان دشمنی ورزیده و تلاش میکند هر چیزی را که به نام کوردستان وجود داشته باشد، از میان بردارد و کوردستان را به سرزمین خود تبدیل کند. به همین منظور از تمامی امکانات خود استفاده میکند و در این باره هیچ تردیدی هم ندارد. برای تحقق هدف خود به هر اقدامی علیه جامعه دست میزند. دشمنی با زنان، جوانان و پیران، دشمنی با جامعه کورد، زبان کوردی، جغرافیای کوردی، سیاست کوردی و نهادهای کوردی؛ دشمنی با تمامی این موارد را به هدف خود تبدیل کرده است. به منظور از میان برداشتن این موارد بدون تردید دست به عمل میزند. و در این رابطه نیز بر مواردی تمرکز کرده است، نه فقط دستگیری، نه فقط برخی از سازمانها را تعطیل کرده است، بلکه بیشتر، با تمامی قدرت خود علیه زنان نیز جبهه گرفته است. زیرا زنان در مقابل آن تسلیم نشدهاند، زنان اعلام میکنند که از خود و جامعهاشان دفاع میکنند، اعلام میکنند که ارزشهای خود را حفظ میکنند، اعلام میکنند که ما تسلیم نمیشویم. در مقابل تمامی اقدامات شما ایستادگی میکنیم. در واقع زنان کورد به قهرمانی بزرگی دست میزنند، هم برای خود و هم برای جامعه خود، برای جامعه کوردی به هر کاری دست میزنند، این مبارزه زنان کورد است که امروز در مقابله با آ.ک.پ/م.هم.پ و ارگنکون این وضعیت را رقم زده است، نه فقط برای خود، بلکه روحیه جامعه را نیز حفظ کرده و باورهای خود را نیز به جامعه تزریق میکند. در صورتیکه جامعه در مقابل اشغالگری، نابودی، فاشیسم مقاومت کند، میتواند از خود نیز دفاع کند، میتواند برای خود باشد. به همن دلیل است که مبارزه زنان، در واقع مبارزه خود جامعه کوردی است، مبارزهای برای آزادی و دمکراسی است. به این مناسبت به مبارزات زنان کورد درود میفرستم، ۲۷ نوامبر روز مبارزه و منع خشونت علیه زنان است. مبارزه زنان باید هر چه بیشتر گسترش پیدا کند، لازم است که این مبارزه را هر چه بیشتر اعتلا بخشند. هر اندازه که این مبارزه اعتلا بخشیده شود، آزادی زن و جامعه کوردی نیز اعتلا بخشیده میشود. باعث گسترش مبارزه زنان در سطح جهانی میشود، مبارزه برای آزادی و دمکراسی را در سطح جهان توسعه میدهد. یعنی زنان کورد نه فقط گام در مسیر ایفای نقش ملی گذاشتهاند، بلکه همراه با آن نقش ملی، نقشی بینالمللی و انترناسیونال را نیز بر دوش گرفتهاند، به جامعه کورد و جامعه جهانی نیز روح داده و به نیروهای دمکراسی، آزادیخواه و سوسیالیست نیز روحیه میدهند. به همین دلیل است که این مبارزه، مبارزهای بسیار ارزشمند محسوب میشود.
اکنون دشمن بیش از هر چیز دیگر بر جاسوس پروری تمرکز کرده است و میخواهد که کوردها را تبدیل به جاسوس کند، در این رابطه نیز تمامی امکانات خود را بسیج کرده است. سازمان میت، دستگاههای امنیتی، ژاندارمری، پلیس، جاشها و همه بر این مسئله تمرکز کردهاند، برای این منظور هم واحدهای ویژهای را ایجاد کردهاند، تا خود را به خانوادههای گریلا، خانوادههای شهدا، زندانیان سیاسی و زندانیان، میهندوستان رسانده و در این باره با همه این موارد تماس تلفنی برقرار کردهاند. میگویند که میخواهیم در رابطه با این موضوع میخواهیم با شما حرف بزنیم، مسئله را بررسی کرده و گفتگو کنیم، اگر با ما همکاری نکنید میتوانیم برایتان مشکلاتی ایجاد کنیم، دستگیرتان کنیم، به زندان فرستاده و شما را محکوم کنیم. همه چیز در دست ما است، ما هر چه که بخواهیم میتوانیم انجام دهیم. به همین دلیل باید خواستههای ما را بپذیرید. یعنی تمامی امکانات و فرصتها را از آنها دریغ میکنند و تنها یک راه پیش آنها میگذارند، آنهم مسیر جاسوسی است. اگر شما علیه خودتان عمل کنید، با خودتان دشمنی کنید، علیه خلقتان و علیه ارزشهای انسانی دست به عمل بزنید، و در آنصورت است که ما امکاناتی را برای زندگی در اختیارتان میگذاریم. از طرف دیگر فشارهای فراوانی را بر جامعه ما وارد میکنند، اقتصاد ما را از میان برمیدارند، میخواهند که خلق گرسنه بماند، این اقدامات را نیز صرفا برای قرار دادن آنها در مسیر گسترش جاسوسی انجام میدهند. سیاست را در این مسیر طراحی میکنند، تا خلق به آنان وابسته باشد. چگونه؟ اگر خلق در مسیر اقتصادی، تضعیف شود، تمامی امکانات از دست آنها گرفته شود، و در چنین صورتی است که بدون امکانات نمیتوانند زندگی کرده و ناگزیر به جاسوسی میشوند. چنین سیاستی را به پیش میبرند. به همین دلیل است که باید جامعه ما، تمامی خانوادهها، جوانان کورد، دختران و پسران کورد، سیاستهای اشغالگری را به خوبی درک کرده و از آن اطلاع داشته باشند. این سیاست به منظور از میان برداشتن جامعه کورد است. زیرا از این طریق میتوانند جاسوسی را در میان خلق گسترش داده و امحای کورد را بیش از پیش گسترش دهند، و در تمامی جنبهها، در خدمت دشمن قرار گیرند. این مسیر جاسوسی و جاشپروری است. خلق کورد نباید این موضوع را بپذیرد. هیچگاه دشمن را نپذیرد، دشمن جاش و جاسوس را به چشم انسان نمیبیند، زیرا جاسوسی و جاش بودن را پیش روی خلق کورد میگذارد، زیرا کورد را به چشم یک انسان نمیبیند. به همین دلیل است که جاسوسی را گسترش میدهد. توهین بزرگی به خلق کورد میکنند، کوردها چرا باید این حقارت و توهین را بپذیرند؟ افرادی که جاسوسی را میپذیرند چگونه میتوانند انسانیت خود را قبول کند؟ چگونه میتوانند بیشرفی و بیناموسی خود را بپذیرند؟ زمانی که یک انسان این مسئله را میپذیرد، تمامی انسانیت خود را از دست میدهد، نباید این مسئله را قبول کرد. در سطح فرد، خانواده و جامعه لازم است که در مقابل این شیوه اشغالگری و نابودگری موضع گرفت. اگر ما را، نهادهای ما را نمیپذیرند، به معنای تلاش آنها برای نابودی ماست. لازم است که ما ان را نپذیریم و برای نابودی انها، از تمامی امکانات و فرصتهای خود استفاده کنیم. و این درست است. این نحوه عمل است که میتواند حافظ خلق باشد، جاسوسی حافظ خلق نیست، خودفروشی است، خودفروشی و بیشرفی خلق را حفظ نمیکند.
مشاهده میشود که فحشا را گسترش میدهند. علت پیشبرد آن چیست؟ تلاش میکنند که تمامی ارزشهای انسانی را از میان بردارند، انها را تخریب کنند. هدف اینست که جامعه کوردی را از میان بردارند. ان را از انسانیت خود بیبهره کنند. برای نمونه مواد مخدر را در جامعه پخش میکنند. مواد مخدر، فحشا، جاسوسی را در سطح جامعه منتشر میکنند. مشاهده میشود که با زنان کورد بازی میکنند، که مثلا شما را دوست داریم، با شما ازدواج میکنیم، به شما اعتماد داریم، انها را به دام انداخته و در نهایت به آنها خیانت میکنند. آنها را به فاحشه تبدیل میکنند، مواری بوده است که حتی انها را به خانههای فساد فروختهاند. در برخی خانهها از آنها سوء استفاده میکنند. بعد از مدتی نیز برخی از انها دست به خودکشی زدند، تنها از طریق خودکشی بود که توانستند خود را نجات دهند. زیرا راه دیگری برای آنها موجود نبود. این سیاست عمومی دولت است که چگونه جامعه کوردی را از انسانیت و ارزشهای انسانی آن بیبهره کند. از این طریق آن را مورد استفاده خود قرار میدهد. لازم است که همه در این رابطه هوشیاری خود را حفظ کنند، با کین و نفرتی بزرگ علیه سیاستهای دشمن موضعگیری کرده و آنها را به عنوان دشمن ببینند. همانگونه که دولت انسان کورد و تمامی نهادهای کوردی به چشم دشمن مینگرد، لازم است خلق ما نیز به همین شیوه، دشمن را در تمامی ابعاد خود مشاهده کرده و علیه دشمن، دست به دشمنی بزند. ان زمان است که میتواند از خود دفاع کند.
مقاومت و ایستادگی قهرمانانه نیروهای گریلا در سرحد و خصوصا منطقه هفتانین همچنان ادامه دارد، ما نمیدانیم که این مقاومت چگونه درک شده است، اما اخیرا اطلاعاتی بدست آمده است که در منطقه سرحد، علیرغم تمامی تکنولوژیهای بکار رفته از سوی اشغالگران مانند فیلم، مانند رمان، نیروهای گریلا مقاومت کردهاند، مرکز نیروهای مدافع خلق در این باره از نیروهای این منطقه تقدیر به عمل آوردند. شما سطح مقاومت و مبارزه گریلاها را در مقابل این فاشیسم و شدت خشونتهای دولت اشغالگر ترک را چگونه ارزیابی میکنید؟ مسئلهای دیگر که اخیرا روی داده است، دشمن کشته شدن نیروهای خود را به رویدادهایی مانند تصادف نسبت میدهد. این مسائل را در کل چگونه تحلیل میکنید؟
در واقع نیروهای گریلا صفحات قهرمانانه را رقم زدهاند، قهرمانی بزرگی را در عمل از خود نشان دادهاند. وظایف خود را نسبت به خلق کورد و انسانیت انجام میدهند و در این باره هزینههای سنگینی را تقدیم کردهاند. اگر امروز جامعه سر پا ایستاده ست، موضع گرفته است، زنان، جوانان، تمامی نیروهای دمکراتیک در ترکیه موضع گرفتهاند، دست به مبارزه زدهاند، بر اساس مبارزه و مقاومتی است که نیروهای گریلا انجام میدهند. اگر مبارزه و ایستادگی نیروهای گریلا در جریان نبود، هیچ کس نمیتوانست علیه فاشیسم م.ه.پ/ آ.ک.ک اردوغان و ارگنکون ایستادگی کند. این مسئله در نهایت به نتیجه دست مییابد. چرا آ.ک.پ/م.ه.پ و ارگنکون و سخنگوی آنها، سلیمان سویلو، خلوصی اکار با آنها نشست و برخاست دارند و مرتبا از خاتمه دادن به گریلا سخن میگویند؟ مگر توانستهاند؟ تنها برای تبلیغات دست به چنین کاری میزنند. زیرا مبارزه گریلا اجازه نمیدهد که این هدف تحقق پیدا کند. علیرغم استفاده از تمامی امکانات نمیتوانند به هیچ نتیجهای دست پیدا کنند. نیروهای گریلا اجازه نمیدهند که سیستم خودشان را نهادینه کنند. از ان ممانعت میکنند. نه تنها مانع از تثبیت سیستم انها میشوند بلکه مسائل و مشکلات را نیز حل میکنند و برای نیروهایی که خواهان دمکراسی، آزادی و عدالت هستند، مبارزه کرده و روح مبارزه را در انها نیز تزریق میکنند. روحیه انها را ارتقا میبخشند. آنها این مسئله را میبینند، و با کینه به نیروهای گریلا حمله میکنند. تمامی فرصتها و امکانات ترکیه را برای خود مورد بهرهبرداری قرار میدهند، تا گریلا را از میان بردارند. تنها به این موضوع فکر میکنند. زیرا تا نتوانند نیروهای گریلا را از میان بردارند، نمیتوانند نیروهای دمکراسی را از میان بردارند و نمیتوانند در کوردستان به نتیجهای دست پیدا کنند. اگر تکنولوژی و تمامی سلاحهای موجود را نیز بکار گیرند، باز نمیتوانند به نتیجهای دست پیدا کنند. گریلا در تمامی مناطق و نواحی ضربات سنگینی را به آنها وارد میکند و قهرمانیهای بزرگی را رقم میزند. به این وسیله من از نیروهای گریلا، رزمندگان آزادی تشکر میکنم. آنها عملی بسیار مقدس را انجام میدهند. مطمئنا زحمات بسیاری میکشند، هزینههای سنگینی را میدهند، اما در مقابل دستاوردهای عظیمی را نیز کسب کردهاند. نتایج آن نیز روز به روز بیشتر آشکار میشود. از این به بعد نتایج این ایستادگی و مبارزه روز به روز بیشتر خود را نشان میدهد. در این رابطه اعتقاد دارم که از این برهه به بعد، نیروهای گریلا مقاومت و مبارزه خود را در ابعاد وسیعتری دنبال میکنند. در مقابل تکنولوژی نظامی، اطلاعات و تمامی نهادهای آنها بیش از پیش بر نقش خود واقف و ایفای نقش میکنند و امیدهای بیشتری را برای جامعه کورد، ترکیه و انسانیت رقم میزنند. زیرا مبارزه گریلاهای کوردستان تنها برای کوردستان نیست، برای ارزشهای انسانی و جامعه انسانی است که مبارزه برای آزادی را به پیش میبرند. زیرا در طول تاریخ، نیروهای گریلا بطور مداوم، برای خلقها و نیروهای آزادیخواه و دمکراتیک همیشه نیروی آزادیبخش به شمار رفته است.
سیستم مدرنیته سرمایهداری میخواهد که گریلا را از جایگاهش در مسیر آزادی و امید بخشی برای دستیابی به آزادی باز دارد. زیرا حزب کارگران کوردستان، نماینده گریلا و امیدهای آزادی است. به همین دلیل همیشه آماج حملات بزرگ قرار میگیرد. به همین علت است که مبارزه، هزینههای خود و نتیجهای که عاید میگردد، بزرگ و بینظیر است. همه باید این مسئله را از این زاویه ببییند. نگویند که این نیروی من است و من صرفا آن را برای خود انجام میدهم. در صورتیکه نیروهای گریلا وجود نداشته باشند، چنین نیرویی و چنین مبارزهای ادامه نخواهد یافت. اگر حکومت ترک آنها را به حساب میآورد، به دلیل پ.ک.ک و نیروهای گریلا است. این واقعیتی بوده و لازم است که هیچگاه این مسئله را از یاد نبرند. باید همانند گوشوارهای این مسئله را آویزه گوش خود قرار دهند. دولت ترک جنگی روانی ویژه را به پیش میبرد.
به همین دلیل نه فقط امروز بلکه پیش از این نیز هنگامی که نظامیانشان کشته میشدند، آن را ا مخفی میکردند، اعلام نمیکردند. هم اکنون نیز آن را اعلام نمیکنند. این مسئله جدید نیست. هم اکنون نیز بسیاری کشته میشوند، ارقام را بسیار پایین ذکر میکنند، در مقابل تعداد بسیار کشته شدگان مثلا میگویند که یک نفر کشته شده است، یا اعلام میکنند که در نتیجه سانحه یا تصادف کشته شدهاند. یا در جریان اموزش و به هنگام پاک کردن اسلحه کشته شدهاند. یعنی با بهانههای واهی سعی میکنند به این شیوه به مردم بقبولانند. با این وجود میدانند، خصوصا که خلق کورد میداند، سالیان درازی است که از این بهانهها اطلاع دارد. زیرا سالیان درازی است که این مسئله را میبیند. آن را تجربه میکند ودر مقابل دیدگان این خلق مسائل فراوانی از این دست را مشاهده میکند. میبیند که دولت ترک یا تعداد کشتهشدکان خود را مخفی میکند یا دلیل مرگ سربازانش را به مسائل دیگری نسبت میدهد، اما با تمامی این موارد خلق همچنان باور نمیکنند.
از سخنان شما اینگونه برداشت می شود که عاقبت چیلر و آغار را برای اردوغان هم پیش بینی میکنید!
درست است، باید به این مسئله نیز اشاره کنم، یعنی دولت ترک امروز در هر نشست و برخاستی اعلام میکند که گریلاها و پ.ک.ک را خاتمه دادیم. هر روز این را تکرار میکند و همزمان میگوید که به آنان خاتمه میدهیم. هر روز اعلام میکنند که نیروهای گریلا در فلان منطقه حضور دارند، به فلان منطقه رفتهاند. چنین تبلیغاتی را هم دامن میزنند. این تناقضات چه چیزی را نشان میدهد؟ نشان میدهد که با چه تنگناهایی روبرو هستند. اگر سخنان و گفتههایشان اندکی واقعیت داشتند لازم نبود که هر روز این گفتهها را تکرار کنند. بسیاری از این سخنان گفتند. آمدند و رفتند. به یاد ندارید که چه کسی آمد و گفت پ.ک.ک و گریلا را به تمامی نابود میکنیم؟ خودشان نابود شدند. نه یک حکومت، نه ده حکومت، نه یک سرفرماندهی ارتش، چندین سرفرمانده این سخنان را تکرار کردند، تکرار کردند که در آستانه اضمحلال هستند. و دست آخر ملاحظه کردند که زمان آنها به سر رسیده است و در نهایت نیز نتوانستند پ.ک.ک را از میان بردارند. در نهایت خلقمان، نیروهای دمکراسی و آزادیخواه به پیروزی دست مییابند. نمیتوانند مانع از حرکت ما شوند.
هر چند رسانههای ترکیه آن را بازتاب نمیدهند اما میدانیم که کل رسانههای ترکیه در تملک فاشیستها قرار گرفته است. واحدهای انتقامی HBDH و YPS نیز مانند گریلاهایی که در کوهستان مبارزه را ادامه میدهند، در شهرهای شمال کوردستان و ترکیه دست به اقدام زده و فاشیسم را تحت فشار قرار میدهند. شما این فعالیتها را چگونه تحلیل میکنید؟ آیا کافی هستند، سطح مبارزه چگونه است و باید به کجا برسد؟
از مبارزان و مبارزات HBDH و YPS تقدیر میکنم. فعالیتهای آنها خوب اما تعداد آنها کم است. لازم است که بیش از پیش مبارزاتشان را با قدرت و انسجام هر چه بیشتر به پیش ببرند و آن را گسترش دهند. و این درخواستی است که از آنها میشود و همه نسبت به این نیز امید دارند. این نیروها خودشان نیز در مواقعی بیانیههای خود را صادر کرده و اعلام میکنند که باید هر چه بیشتر ایفای نقش کنند و عملیاتهای بیشتری را سازماندهی کنند. تصور میکنم که از این به بعد نیز اینگونه باشد، زیرا از این به بعد فرصتهای بیشتری در اختیار قرار میگیرد و میتوانند فعالیتهای قدرتمندتری را نیز پیگیری کنند. اقدامات آنها در مقابله با فاشیسم، بر فاشیسم ضربه وارد میکند، یعنی در اینجا خلق و گریلا با همدیگر نقش مکمل هم را ایفا میکنند. اگر دامنه اقدامات آنها قدرتمندتر و گستردهتر شود، بر نیروهای گریلا نیز تاثیر میگذارد، بر جامعه و نیروهایی که علیه فاشیسم موضعگیری میکنند نیز تاثیر میگذارد. مبارزه قدرتمندتر دمکراتیک را علیه فاشیسم دنبال میکنند. تصور میکنم که از این به بعد اینگونه خواهد شد. نباید هیچ کس به شیوهای محدود با این نهادها برخورد نکند. باید همه از این سازمانها حمایت کنند. بر این اساس همه باید بر اساس امکانات خود در این سازمانها جا بگیرند و از انها حمایت کنند. لازم است که خلق کورد در تمامی ترکیه و همچنین تمامی نیروهای دمکراسی بدانند که مبارزه یکطرفه امکان ندارد. باید در عرصههای بسیاری مبارزه را ادامه داد. این مبارزه را هم گسترده کرده و هم رادیکال نماید. در این صورت است که مبارزه به نتیجه دست مییابد. تصور میکنم که روز بروز این مسئله بهتر درک شده و گسترش نیز پیدا میکند. این رویه خوب است و لازم است که بیش از پیش پیشرفت پیدا کند. یعنی سرنوشت خلقها در ترکیه و کوردستان به هم مرتبط است. سرنوشت نیروهای سوسیالیست، دمکراسی و آزادی به همدیگر گره خورده است. به همین منظور لازم است که همه گامهایی را که از سوی HBDH برداشته شدهاند، به خوبی ارزیابی کند. این مرحله گام مهمی برای دستیابی به دمکراسی و آزادی است. کسانی که خواهان دمکراسی و آزادی هستند، باید در این مرحله و در این کارزار جا گرفته و با آن همکاری کرده و آن را تقویت کنند و در آن ایفای نقش کنند. همچنین این اقدامات میتواند فاشیسم در ترکیه را نیز خاتمه داده و امکان تاسیس جمهوری دمکراتیک در ترکیه را گسترش دهد. این اقدامات خوب هستند، از کورد دفاع میکنند. دفاع از خلق کورد و خلق ترکیه نیز محسوب میشود. یعنی نقشی را که YPS ایفا میکند، مانند نقش HBDH است. مکمل نقش یکدیگر هستند. این مبارزه با همگامی این دو نیرو تقویت میشود و موانع بسیاری را برای فاشیستها ایجاد میکند. با تقویت و کمک به این نیروهاست که میتوان بر فاشیسم غلبه کرد و آن را خاتمه داد. به همین منطور لازم است که عملیاتهای HBDH و YPS گسترش پیدا کنند. در تمام مناطق گسترش پیدا کنند، بیش از پیش تقویت و منسجم شوند. تمامی نهادها و مرکز فاشیستی را که بر خلق فشار وارد میکنند مورد هدف قرار دهند. زیرا اگر فاشیسم و نهادهای فاشیسم را هدف قرار دهند، آن زمان است که میتوانند ضربات سنگینی را بر فاشیسم وارد کنند و آن را نابود کنند. این اهداف در همه جا در دسترس هستند. لازم است که اهداف بیشتری را شناسایی کنند. همچنین کیفیت هدفگیری این مراکز را نیز هر چه بیشتر مورد توجه قرار دهند، در ان زمان است که جامعه بیش از پیش در مقابل فاشیسم موضعگیری میکند. جوانان در همه جا حضور دارند، صدها و هزاران جوان حضور دارند، میتوانند در محلات و نواحی مختلف سازماندهی خود را گسترش بدهند، کسانی که به همدیگر اعتماد دارند، همدیگر را میشناسند، میتوانند با همدیکر گروههایی را یجاد کنند و اقدامات خود را دنبال کنند. این دولت فاشیست هر اندازه که از طریق میت، دستگاههای اطلاعاتی، ژاندارمری و سیستم دوربینهای مداربسته برخوردار باشد، مهم نیست، نمیتواند جوانان را تحت کنترل قرار داده و مانع آنان شود. پیشرفتها بر این اساس هستند که روی میدهند، اعتقاد دارم که در این رابطه گامهای مستحکمی برداشته میشوند و ما روز به روز بیشتر به رهایی از دست فاشیسم نزدیکتر میشویم. زیرا فاشیسم در بحران قرار دارد، به پایان خود نزدیک شده است و از آینده خود در هراس هستند، به همین دلیل تلاش میکنند که تدابیری را برای به تعویق انداختن خود بکار بگیرند، اما علیرغم تمامی این موارد، نابودی در انتظار آنهاست. به همین علت لازم ست که ما مبارزه خود را گسترش داده تا بتوانیم یک روز زودتر، خودمان، خلقمان و جامعه را بتوانیم از دست فاشیسم نجات دهیم. براین اساس است که بار دیگر سالروز تاسیس حزب کارگران کوردستان، جشن خلق کورد و انسانیت را به رهبر آپو، رزمندگان پ.ک.ک، همکاران و حامیان پ.ک.ک، خلقهای کوردستان و جامعه بشری و دوستان پ.ک.ک و خلق کورد تبریک و شادباش عرض میکنم.