جنبش زنان آزاد به مناسبت ۲۵ نوامبر، روز مبارزه بینالمللی علیه خشونت بر زنان بیانیهای را منتشر کرد.
جنبش زنان آزاد در ابتدای بیانیه خود، با اشاره به ۲۵ نوامبر اظهار میدارد: در آستانه ۲۵ نوامبر، جنبش زنان آزاد در سده بیست و یکم در مقابله با تاریخ مردان قهرمان و مکار، ریاکار و نابودگر برای آزادی خود مبارزه میکند. امروز روز تاریخی مبارزه ما زنان آزاد، طبقه و ملت فرودست است.
متن بیانیه جنبش زنان آزاد به مناسبت روز مبارزه با خشونت علیه زنان:
ذهنیت فرادست مرد که خود را تحت عنوان دولت سازماندهی کرده است، به دشمنی علیه زنان دست زده و در مقابل آن نیز مبارزه آزادی زنان بدون وقفه ادامه دارد. مقاومت زنان در مقابله با دولت مردان نژادپرست، جنسیت محور، نظامیگرا که به بهرهبرداری از انسان دست میزند؛ بار دیگر نشان داده است که ملت-دولت برای مردان به سازمانی برای دست زدن به جرم سازماندهی شده (اعم از دزدی، افیون، قتل، شکنجه، تعدی بر زنان و ایجاد شبکهای از مردان که بردگی جنسی را بر زنان تحمیل می کنند...) روزانه علیه زنان تبدیل شده است. اندیشه آزادی زنان با تحمل هزینههای فراوان، دشواری و تجارب ما در مقابل با اندیشه مردسالار قرار گرفته است.
تلاش برای تداوم بقا از طریق جنگ
همانگونه که اطلاع دارید حاکمیت فاشیست آ.ک.پ از طریق جنگ است که به بقای خود ادامه میدهد، به منظور نجات سیاست، بهداشت، سیستم آموزشی، سیاست داخلی و خارجی و نیز اقتصاد درهم شکسته خود، در وهله اول تلاش میکند که تمامی حقوق اجتماعی زنان را غصب کند. این حاکمیت با سیاست گسترش نظام پلیس، ژاندارمری و بکچیها (پاسدار) تلاش میکند تا سیستم فروپاشیده خود را همچنان ادامه دهد. این سیستم تک محوری تا کنون با مونارشیهایی ایجاد شده، با دشمنی علیه زنان تلاش نموده است که موجودیت خود را ادامه دهد. باید به تاریخ ۲۵ نوامبر نگاهی بیفکنیم، زمانیکه هویت سیاسی خواهران میرابل را که در مقابله با دیکتاتوری فاشیستی جمهوری دومینیکن دست به مبارزه زدند ملاحظه میکنیم، بدون گفتگو از مردان فاشیست و نام نهادن این روز به عنوان روز مبارزه علیه خشونت بر زنان، این مسئله میتواند برای ما موضوع انتقاد باشد. زیرا به دلیل مبارزات زنان بوده است که فاشیسم به شرمی تاریخی تبدیل شد.
جنبش زنان آزاد تکرار تاریخ را باور ندارد. ما از تجارب خود دریافتهایم که حملات مرد-دولت علیه حقوق سیاسی زنان، حقوق فرهنگی، اقتصادی، انتخاب کنندگی و شوندگی، خودمدیریتی، حقوق، بهداشت، رسانه و... به نتیجه نخواهند رسید.
مقاومت بر اساس دفاع ذاتی
ما میدانیم که چرا جنگ جهانی سوم در جغرافیای کوردستان آغاز شد، حملات نخستین داعش علیه کوردهای ایزدی بیدولت، شنگال، علیه زنان شمال کوردستان، شمال-شرق سوریه سیستم مرد-دولت وحشی است. جهان میداند که داعش علیه دستاوردهای زنان و از سوی نیروهای جهانی ایجاد و نیروهای حاکم بر جهان نیز از آن حمایت کردند. ۶۰ دولت با چهرهای مردانه، و نیروهای ناتو که محصول تمدنی ۵ هزار ساله به شمار میرود، با تکنولوژی عظیم جنگی خود از هوا و آسمان در مقابل نیروهای داعش قرار گرفتند. با این وجود، مقاومت ذاتی زنان با پیشاهنگی زنان کورد در مقابل داعش به الهام بخش زنان در سراسر جهان تبدیل شده است.
زنان پیشاهنگ
در جنگ جهانی سوم علیه داعش، همکاران و متحدان آن و کسانی که با همان ذهنیت در مقابل همان وحشیگری داعشی بربر اما با پیشاهنگی زنان کوردی ایستادگی کردند که آوارگی را انتخاب نکردند، بلکه مقاومت را برگزیدند، اجازه ندادند به غنایم جنگی تبدیل شوند، بلکه در مقابل به غنیمت گرفته شدن ایستادگی کردند. اما امروز مشاهده میشود زنان تا زمانیکه دفاع ذاتی و انسانی، وجدانی و اخلاقی و حقوقی خود را علیه داعش ادامه دادند، قانونی بودند، اما بعد از پیروزی بر داعش، به نیرویی غیر قانونی بدل شدند. این نوع سیاست ورزی مرد-دولت مکار و ستمکار است. با حملات هوایی و زمینی علیه سازمانهای زنان کورد و اتحاد ملی کوردی، تلاش میکنند که تفکر دفاع ذاتی را که برای پویش آزادیخواهی به الگویی تبدیل شده است، مورد حمله قرار داده و در مقابل آن ممانعت ایجاد کنند. تمامی جهان میداند که ما زنان، دیگر بدون سازماندهی و بدون مقاومت نیستیم. ما اعلام میکنیم که نمیتوانند مانع از حرکت زنان پیشاهنگ ملت دمکراتیک شوند.
به همین دلیل است که حملات رژیم مرد محور آ.ک.پ/م.ه.پ علیه زنان کوردستان و ترکیه، همراه با خشونت مردان و خشونت مرد-دولت یکپارچه، مرگ زنان را به شیوهای سیتماتیک رقم زده است. زیرا این سیستم هیچگاه بین زنانی که علیه این سیستم هستند و زنانی که در شنگال و شمال-شرق سوریه دست به مقاومت زدند، تفاوتی قایل نیست. در هر جایی از جهان که زنان دارای دستاورد باشند، این ذهنیت زنان را مانند تهدیدی علیه خود قلمداد کرده و دیپلماسی مردسالار را پیگیری میکند. به این دلیل است که در خاورمیانه، آفریقا، آسیا، اروپا، آمریکای لاتین، کوردستان و تمامی جهان، در مقابله با مبارزه مشترک زنان، در صدد ائتلافی مردسالار و دولت محور بوده و ذهنیتهای فاشیستی را به همکاری فرا میخوانند.
دولت با گماشتکان خود، به دستاوردهای زنان چشم دوخته است تا آنها را دو سده بیشتر به عقب بازگرداند و در این مسیر تلاش میکند تا حقوق زنان، اراده و عزم راسخ آنان، قدرت انتخاب و حق انتخاب شوندگی آنان و حق خودمدیریتی آنان را ملغی کند. مبارزه علیه خشونت بر زنان و آزادی نمایندگی و سازماندهی زنان را جرم انگاری و غیر قانونی اعلام میکند. همیشه سازماندهی مستقل زنان را نادیده گرفته و در بهترین حالت ان را جرم میداند. تعیین گماشتگان بر سازمانها و نهادهای زنان مزیدی بر اشغالگری هر چه بیشتر است.
انزوا بس است، آزادی هم اکنون
در دورهای که دولتها هر چه بیشتر کوچک شده و توانایی تداوم حاکمیت خود را از دست میدهند به پروتکلهای بینالمللی که خود امضا کردهاند خیانت میکنند. علت آن نیز دشمنی سیستم مرد-دولت با زنان است؛ سیاستهای مکارانه و خائن مرد-دولت است. دولتهایی که در مقابل جرایم رژیم آ.ک.پ/م.ه.پ و خصوصا انزوا، جامعه را دچار خفگی کردهاند، همکاریهای خود را با این جرایم علنا نشان دادهاند. انزوای تحمیل شده در امرالی بر رهبر خلق کورد، آقای عبدالله اوجالان در واقع، بر اساس مبارزه علیه زنان است. امروز نیز آقای اوجالان را به علت داشتن اندیشهها و افکار آزادیخواهانه برای زنان متهم و مجرم قلمداد کردهاند. مدت بیست و یکسال است که با تحمیل انزوا بر انزوایی دیگر، انسانیت را در حصر قرار دادهاند. سیاستهای اسارت محور، تهدید و ارعاب را بر زنان مبارزی اعمال کردهاند که نمونههای آن را تنها میتوان در اردوگاههای تجمیع هیتلر یافت. باید بدانند که ما هیچگاه اعمال ضداخلاقی آنان را از یاد نبردهایم و هیچ زمانی از سبعیت آنان ترسی به دل راه ندادهایم. مبارزه زنان در همه جا و زندانیان سیاسی در همه جا مایه شکوه و افتخار ما هستند. ما فریاد میزنیم انزوا بس است، آزادی هم اکنون.
از ۲۵ نوامبر ۱۹۶۰ تا کنون هشتاد سال از قتل خواهران میرابل، پارتریا، مینرو و ماریا گذشته است. شمار فراوانی از زنان کورد نیز مانند خواهران میرابل به قتل رسیدهاند. در پاریس ساکینه، روژبین و لیلا؛ در شهر سلوپی نیز سیوه، پاکیزه و فاطمه، در کوبانی مزگین، امینه و زهرا، در مخمور عایشه، عظیما و حوا جان خود را از دست دادهاند و در شرق کوردستان نیز، ذهنیتی وجود دارد به آزادیهای زنان تعدی و تجاوز میکند، آنان را به دار میکشد، شمار فراوانی از زنان و مدافعان آزادی را به قتل رسانده است.
اما زنان خواستهای آزادیخواهانه خود را به روح زندگی تغییر دادهاند. در این سرزمین که قتل زنان هر روز افزایش مییابد، گلستان از ۵ ژانویه سال گذشته در شهر درسیم مفقود شده است، ما تا زمانیکه قاتلین زنان محاکمه نشده و مجازت نشوند از پا نمینشینیم. جرایم زنان سیاسی هستند و در این میان خصلتهای مردان خسیس، مکار و جنسیتگرا و نژادپرست، خیانت به عشق و دوستی است. ما عشق و دوستی را که قتل باشد نمیپذیریم، سر تعظیم فرود نمیآوریم، نمیبخشیم، محکوم میکنیم و آنان را از عشق به زنان و انسانیت محروم میکنیم.
حرکت دمکراتیک خود را ادامه میدهیم
دولت به جای تحقق پیمان استانبول، سیاستهای سیتماتیک خود را مبنی بر نادیده گرفتن حقوق زنان، تلاش برای کودک همسری را پیگیری میکند و این اقدامات در نتیجه سیاستهای دولت هستند. بدون انکه برای مقابله با کوید-۱۹ بودجهای را اختصاص دهد، زنان را در خانهها محبوس کرده و مسئولیت کودکان، پیران، کار در خانه را بر آنان تحمیل کرده و نقش ابژه جنسی را بر آنان تحمیل میکند. همچنین تلاش میکند صداهای آزادی زنان را بیاعتبار جلوه داده و آن را در خدمت منافع مدرنیته کاپیتالیستی قرار دهد. مدرنیته کاپیتالیستی نیز دست به قمار زده و با خواست گسترش بدون وقفه و رقابت بر سر منابع بدون مرز طبیعت جامعه را به سوی فاجعه میبرد. فاشیسم از منابع بدون مرز، برای کار بدون مرز، از رنج و کار زنان استفاده کرده و آن را به عنوان ارزش افزودهای برای قتلعام بکار میبندد. بر مبنای کاپیتالیسمی که سیستهای الیگارشیک و مونارشیک را حمایت میکند، همه را به زیر پای خود به آشفتگی کشیده است. علیرغم انکه سیاستهای نظامیگریانه کاپیتالیسم برای کسب نیروی کار بیپایان از میان رفته است، اما این سیستم سیاستهای تسلیحاتی دولت مردان و دولتهای وابسته را همچنان ادامه میدهد. سیستم میخواهد مانع از تحقق و هژمونی پارادایم ما برای حیات دمکراتیک، اکولوژیک و آزادی جهانی زنان شود. اما زنان به لحاظ طبیعی دمکراتیک بوده و ما حرکت دمکراتیک رادیکال خود را همچنان ادامه میدهیم.
ما مقاومت میکنیم
امسال همزمانی ۲۵ نوامبر و کارزار از خود مراقبت میکنیم، اراده ما را برای تداوم عزم راسخمان برای مبارزه و آزادی زنان را هر چه بیشتر جزم کرده است. مواجهه با خشونت رسانهای، روانی، فیزیکی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی نشان میدهد که گفتار زنان از اسلحههای حاکمیت نیرومندتر است و حاکمیت از گسترش پیروزیها و دستاورهای زنان میهراسد. حاکمان مرد از خشونت علیه زنان حمایت میکنند. زیرا زنان به نیروی تغییر و دگرگونی تبدیل شدهاند. مردان فرادست با این گفته که زنان سرمایه ما، نژاد ما، دین ما، زن همدین من، زن هم طبقه من، زن همفکر من، زن عشیره من، زن خانواده من، زن من، نمیتوانند دیگر در مقابل مبارزه زنان ایستادگی کنند.
امروز به بن بست رسیدن سیستم ملت-دولت و مرد قهرمان، در نتیجه مبارزه آزادیخواهانه زنان روی داده است. امروز دیگر گفتههایی این چنین معنا ندارند؛ 'به جای آنکه دولت اشغالگر من را بکشد، اجازه بدهید دولت خودم، من را بکشد، برای ممانعت از تجزیه خاک و هلدینگ تجاری، ازدواج میکنم، به جای آنکه نا پدری من را کتک بزند، بگذارید مرد خودم، من را کتک بزند، به جای آنکه یک مرد من را در کوچه و خیایان کتک بزند، اجازه بدهم که شوهرم من را کتک بزند، به جای انکه شوهرم من را کتک بزند اجازه بدهم که معشوقهام من را کتک بزند، به جای آنکه زن دوم بشوم، به معشوقه تبدیل میشوم، به جای آنکه با در ماجرای عاشقانه کشته شوم، بگذارید با دست بستگانم کشته شوم.'
ما به صورت تمام عیار در مقابل سیاستهای مدرنیته سرمایهداری که با ذهنیتی نژادپرستانه و جنسیتگرا، زنان را به مرتجعه و مترقی تقسیم میکند، سرکوب میکند، مدرنیزه و رمانتیزه میکند قد علم میکنیم. ما تمامی لایههای نژادپرستی، جنسیت محوری و دینگرایانهای را که در صدد استثمار بوده و اراده ما را از ما گرفته و ما را دچار نفاق کردهاند بدور میافکنیم. در مقابل سیستم فاشیستی ما مقاومت کردهایم.
چون تسلیم نشدیم، سربلندیم
ما شعلههای مقاومت و ایستادگی را دامن میزنیم، بدنمان، حیاتمان، سرزمینمان، کوهستانهایمان، زبان مادریمان و آزادیمان را با سازماندهی خود حراست و حفاظت میکنیم. مانند ققنوس از خاکستر خود برخواهیم خواست و به حیات طبیعی و زنده دست خواهیم یافت. آزادی بدون سازماندهی امکانپذیر نیست و این نظر، منبع حیات ماست.
به عنوان جنبش زنان آزاد ما در مقابل سیاستهای دشمن سر تعظیم فرود نمیآوریم. ما از مردان چماق به دست، از مردانی که یونیفرمهای دولتی بر خود کردهاند نمیترسیم و مردانی که با چهرهای بزک شده، خود را رفیق زنان خطاب میکنند را نمیبخشیم. به اتخاذ موضع تاریخی خودمان مباهات میکنیم، ما اشغالگر نیستیم و به این مسئله مباهات میکنیم، ما سر تعظیم فرود نیاوردیم و به آن مباهات میکنیم، ما از قوانین فرادستانه دولتی که محصول ذهنی آن بوده و زنان را به رسمیت نمیشناسد، هراسی نداریم، در مقابل آن نیز سر تعظیم فرود نیاوردیم، و در مقابل آن عقب نمینشینیم. ما به عنوان جنبش زنان آزاد کوردستان، ترکیه و جهان، در ۲۵ نوامبر با این شعار که زندگی و میادین از آن ما هستند، زنان آزاد را به میادین فرا میخوانیم.
ژن، ژیان، آزادی.