"وجود روح ملی ضروریتی‌ست که باید به صورت هیکل‌مند ایجاد گردد/ جمهوری اسلامی ایران اگر شفاف باشد، دیگر «جمهوری اسلامی ایران» نیست"

عضو شورای مدیریتی کودار در برنامه‌ی این هفته‌ی «خط سوم» به دیدار دیپلماتیک پژاک و کومله (سازمان کوردستانی حزب کمونیست ایران)، کنفراس گفتگوی ملی روژهلات کوردستان و مسئله ترور و تروریسم در ساختار رژیم استعمارگر ایران پرداخت

   آریو برزن عضو شورای مدیریتی جامعه‌ی دمکراتیک و آزاد روژهلات کوردستان-کودار در برنامه‌ی این هفته‌ی «خط سوم» تلویزیون آرین گفت: پیکربندی و ساختارمند نمودن روح ملی در کوردستان امری مهم است که می‌تواند در کنفراس و یا کنگره‌ی ملی کوردستان بحث و ایجاد گردد. همراستا با این امر اتحاد احزاب ضرورتی‌‌ است که باید برای ایجاد آن کوشید، دیگر فرصت برای هیچ اشتباه و خلای در فضای سیاسی و اجتماعی وجود ندارد.

   آریو برزن در ابتدا برنامه یاد و خاطره‌ی ۴ گریلای کودار «آرگش کارزان»، «تولهلدان سنه»، «روژهات شَر» و «دلوان فدا» را که سال گذشته توسط نیروهای مزدور رژیم استعمارگر اسلامی ایران به شهادت رسیدند را گرامی و گفت: رژیم استعمارگر اسلامی ایران تنها از منظرگاه نابودی، انکار خلقی و از میان برداشتن مبارزات و احزاب کوردی به حل مسئله کورد می‌نگرد. دشمنان کوردستان با دیدگاهی مشترک به مسئله‌ی کورد در هر چهار بخش کوردستان می‌نگرند. توجه به این نکته حائز اهمیت است که بدانیم، جهان ادراکی و ذهنیتی انسان کورد روز به روز دچار تغییر می‌گردد، اما چارچوب‌های ذهنیتی رژیم استعمارگر ایران هیچ تغییری نسبت به حل مسئله‌ی کورد نکرده است.

   آریو برزن به کنفرانس ملی رایزنی ملی روژهلات کوردستان پرداخت و گفت: در دیدارهای که با «رهبر آپو» صورت گرفته است، رهبرمان بر برگزاری کنگره‌ی ملی کوردستان اصرار و تاکید بسیاری داشته‌ است. در وضعیت کنونی وجود روح ملی ضروریتی‌ست که باید به صورت هدفمند و ساختارمند در میان احزاب روژهلات کوردستان به وجود آید. پیکربندی و ساختارمند نمودن روح ملی در کوردستان امری مهم است که می‌تواند در کنفراس و یا کنگره‌ی ملی کوردستان بحث و ایجاد گردد. ساختارمند نبودن روح ملی و نبود اتحاد راه را برای پیشبرد سیاست‌های متجاوزانه‌ی رژیم استعمارگر اسلامی ایران نسبت به خلق کورد باز می‌کند. کنفرانس رایزنی ملی روژهلات کوردستان می‌تواند اتحاد و همگرایی را به وجود آورد و با تمامی سیاست‌های رژیم استعمارگر ایران و دیگر دشمنان کوردستان مقابله نماید.

   عضو شورای مدیریتی کودار، به دیدار دیپلماتیک حزب حیات آزاد کوردستان -پژاک و کومله «سازمان کوردستانی حزب کمونیست ایران» اشاره نمود و خاطرنشان ساخت: دیدار دو حزب، پژاک و کومله گامی موثر و مثبت در مبارزات و فعالیت‌های انقلابی روژهلات کوردستان است. دیدار پژاک و کومله مرحله‌ی مقدماتی‌ است که در آینده می‌تواند اتحاد و همگرایی در میان احزاب را با توجه به کنگره‌ی ملی کوردستان به وجود آورد. باید آشکارا گفت و بخوبی گوش فرا گرفت که تلاش و اصرار برای اتحاد احزاب، تنها از سوی احزاب صورت نمی‌پذیرد بلکه شکل‌گیری این امر بر اساس خواست تاریخی خلق کورد پدید آمده است. دیگر خلق کورد عدم وجود اتحاد میان احزاب روژهلات کوردستان را قابل قبول نمی‌داند. همراستا با این امر اتحاد احزاب ضرورتی‌‌ تاریخی است که باید برای ایجاد کوشید، دیگر فرصت برای هیچ اشتباه و خلای در فضای سیاسی و اجتماعی وجود ندارد.

   وی در ادامه به پروژه‌ی پژاک و کودار اشاره نمود و گفت: پروژه‌ی پژاک‌ و کودار پروژه‌ی است که می‌تواند پاسخگوی خواست‌ها و مطالبات خلق کورد در روژهلات کوردستان باشد. با اتحاد و هم‌اندیشی از سوی احزاب روژهلات کوردستان نیز می‌توان به نیرومند و توانمند شدن این پروژه یاری رساند.

   آریو برزن به مذاکرات اتاق همکاری احزاب روژهلات کوردستان با رژیم استعمارگر اسلامی ایران اشاره نمود افزود: تفاوت زیادی میان دیدار و مذاکره وجود دارد. اما می‌توان گفت دیدار رویداده تنها در چارچوب گفت‌وگو و صحبت انجام پذیرفته است. زیرا هم‌اکنون نیز رژیم با دیدگاهی کاملا امنیتی به کوردستان می‌نگرد. بدان معنی که رویکردهای امنیتی-نظامی هنوز تداوم دارد. دیدارها و گفت‌وگوهای بسیار ساده در چارچوب امنیتی انجام می‌پذیرد. این خود نقصانی بزرگ در سیاست‌های رژیم استبدادی ایران است. این چه نظامی‌ست که در طی ۴۰ سال اخیر هنوز نتوانسته از رویکرد امنیتی نسبت کوردستان گذار نماید؟! دیدارها در حالی صورت می‌پذیرد که از سوی رژیم استعمارگر اسلامی ایران افرادی نظامی و کم رتبه در این گفت‌وگو شرکت نموده‌اند. رژیم در رسانه‌های خود به این دیدار هیچ اشاره‌ای ننموده است. بنابراین باید این دیدارها را با خوانشی واقع‌بینانه و بدور از توهم بررسی نمود.

   آریو برزن در ادامه به مسئله‌ی ترور و فسادهای ساختاری درون رژیم پرداخت و ادامه داد: رژیم استعمارگر اسلامی ایران در وضعیت کنونی هر رویکرد دموکراتیک را ضد امنیت ملی و تجزیه‌‌طلبی قلمداد می‌نماید. اشخاص وفادار رژیم که در سرکوب خلق‌های ایران نقش‌ داشته‌اند، از سوی رژیم دوباره زنده و فعال شده و مسئولیت‌های را در نظام و نهادهای آن برعهده می‌گیرند. نبود «شفافیت» و  وجود «فساد فراگیر» بنیان‌های وجودی رژیم را تا بیخ استخوانش فاسد نموده‌ است. نظام دیگر به هر شخصی اعتماد ندارد. به همین ‌دلیل تغییراتی در نهادهای امنیتی و دولتی خود به وجود آورده است. تنش‌ها و بگومگوهای زبانی میان مسئولین‌ رژیم نیز تنها جنگی زرگری است.

   وی در پاسخ به ادعای مسئولین نظام مبنی «بر نبود فساد سیستماتیک در ساختارهای رژیم استعمارگر اسلامی ایران» گفت: در دوره‌ی قاجار «شتر و شپش و شاهزاده» همه‌ جا را فراگرفته بود، امروزه نیز «فقر و فساد و آقازاده» در نقطه به نقطه‌ی ایران شیوع پیدا کرده است. مافیاهای خانوادگی که در درون رژیم شکل گرفته، رانت خواری و فساد بخشی از موجودیت، ماهیت هستی‌شناسانه‌ی رژیم استعمارگر اسلامی ایران است. جمهوری اسلامی ایران اگر شفاف باشد، دیگر «جمهوری اسلامی ایران» نیست. رژیم با شفاف نبودن خود در همه‌ی عرصه‌ها و حوزه‌ها تا به امروز به زیست استبدادی خود ادامه داده است. رژیم تنها در موضوع «شفاف نبودنش»، شفاف است.

   در رابطه با مسئله‌ی ترور دولتی در ایران گفت: خود ترور هیچ تعریفی از لحاظ حقوقی به دلیل سیال بودنش در بر ندارد. دولت نیز تنها نیروی بوده است که می‌تواند برای رسیدن به اهداف خود فشار و سرکوب را انجام دهد. در مقایسه‌ و برآورد این دو تعریف، حاکمان رژیم استعمارگر اسلامی ایران برای از میان برداشتن مخالفین خود هرگونه عمل و رویکرد جنایت آمیزی از جمله سرکوب، زندان، اعدام و ترور و... را برای خود مشروع می‌دانند. دیگر چیزی به نام «قوه‌قضائیه‌» در ایران وجود ندارد. در حال حاضر دادگاه‌های که برگزار می‌شود، دادگاه‌های نظامی هستند. زیرا هیچ تعریفی از لحاظ حقوقی برای احکام آنان وجود ندارد. این احکام و اعمال تنها در چارچوب ترور دولتی قابل تعریف و خوانش هستند.

   آریو برزن عضو شورای مدیریتی-کودار در پایان برنامه به قانون اساسی و پایمال‌کردن حق و مطالبات خلق‌ها و زندانیان پرداخت و گفت: «ابراهیم رئیسی» از «رأفت اسلامی» بحث می‌کند اما شاهدیم که برای آزادی زندانیان محیط‌زیستی شروط ۸۰۰ میلیونی طلب می‌شود. آیا در چنین وضعیت «رأفت اسلامی» معنی دارد؟ احکامی که اجرا می‌شود در چارچوب تعاریف قانون اساسی رژیم استعمارگر ایران نیز نمی‌باشد. در وضعیت کنونی قانون اساسی در اجرا و اعمال احکام صادره هیچ نقشی ندارد. حق و حقوق خلق‌های ایران در قانون اساسی نادیده گرفته شده است. با وضعیتی متضاد روبرو هستیم بدین صورت که خود قانون اساسی به مانعی برای اجرای قوانین موجود در قانون اساسی مبدل شده است.‍