بایزیت؛ نماد مقاومت امروز و دیروز

چهل و دو سال از قتلعام بایزیت می‌گذرد. اما با گذشت ۴۲ سال، دانشجویان دانشگاه استانبول می‌گویند که بایزیت نماد مقاومت امروز و دیروز ماست.

پیش از کودتای ۱۲ سپتامبر ۱۹۸۰ رویدادهای خشونت بار فراوانی به وقوع پیوسته بودند. یکی از این موارد قتلعام بایزیت بود. این قتلعام در ۱۶ مارس ۱۹۷۸ روی داد. بعد از اول ماه مه سال ۱۹۷۷، در نتیجه حملات ضد گریلایی ۳۴ نفر جان خود را از دست دادند، حزب خلق جمهوری با ریاست بولنت اجویت- در انتخابات ۵ ژوئن ۴۲ درصد آرا و ۲۲۶ کرسی پارلمانی را را کسب کرده بود. بعد از آنکه جبهه ملیگرا که متشکل از احزاب عدالت، حزب حرکت ملی و حزب گوون بودند، به قدرت دست یافتند، در دانشگاه به دانشجویان چپ گرا حمله کردند.

در ۱۶ مارس ۱۹۷۸ در دانشگاه استانبول نیز هنگامی که دانشجویان در حال خروج از دانشگاه بودند، با حمله دانشجویان فاشیست ترک و همراهی نیروهای پلیس مواجه شدند. در جریان این حمله نیز ۷ دانشجو جان خود را از دست دادند و بیش از ۴۰ نفر نیز مجروح شدند.

در رابطه با این قتلعام  ۱۷ نفر بازداشت شدند و از میان دستگیر شدگان تنها شخصی به نام صدیق پولاد به ۱۱ سال زندان محکوم شد. اما دادگاه عالی نظامی مجازات وی را نیز تعلیق کرده و دادگاه عالی کیفری شعبه ۶ استانبول در سال ۲۰۰۸ سرانجام این پرونده را محکوم گذشت زمان خوانده و آن را مختومه اعلام کرد.

کامل تکین سورک از وکلایی که در آن زمان وکالت پرونده دانشجویان را برعهده داشت در رابطه با این قتلعام و فرایند دادرسی آن گفت: حکومت جبهه ملیگرا تلاش داشت تا مانع از ورود دانشجویان چپگرا به دانشگاه شود، بعد از آنکه حکومت ساقط شد، در ۱ مارس دانشجویان تصمیم گرفتند که با هم به دانشگاه بروند. اما ورود و خروج به دانشگاه همواره کنترل می‌شد و از سوی دیگر مانع از ورود دانشجویان می‌شدند. دانشجویان نژادپرست نیز مرتبا دانشجویان چپ‌گرا را تهدید می‌کردند. قبل از ۱۶ مارس، یکبار به دانشجویان حمله شده بود.  زمانیکه که کلاس‌ها تعطیل و ما از دانشگاه خارج شدیم، متوجه شدیم که فاشیستها درصدد حمله هستند. ما دانشجویان چپ نیز تصمیم گرفتیم که با حمله آنها متفرق نشویم. زمانی که از در خارج شدیم، پلیسها موضع گرفتند. مقابل دانشکده داروسازی جمع شدیم. به محض اینکه از مقابل دانشکده داروسازی گذشتیم، یکی از رفقایمان فریاد زد بمب. به محض آنکه بازگشتم تا ببینم چه شده است بمب منفجر شد. همه جا را دود فرا گرفت. خود را زمین زدیم.

کامل تکین اظهار می‌دارد که بعد از آن صدای شلیک گلوله شنیدیم. بعد از این رویداد دانشجویان دانشکده مدیریت محاصره شدند. در ۱۷ مارس تظاهرات بزرگی برگزار و DÎSK نیز  با شعار اخطار به فاشیسم، دو روز اعلام اعتصاب نمود. در ۱۷ آوریل نیز متوجه یکی از اساتید ما به سرور تنالی شدند. من آنزمان پرونده را پیگیری نکردم. این پرونده به دادگاه جرایم سنگین فرستاده شده بود. رهبران حزب حرکت ملی و نژادپرستان تُرک را جمع کرده و سپس آزاد کردند. تا جایی که به یاد دارم هیچ کس دستگیر نشد و سپس بعد از جریان مرعش، وضعیت اضطراری اعلام شد. پرونده نیز به دادگاه اضطراری فرستاده شد و در آنجا نیز این پرونده مدت زمان زیادی تعلیق شد.

قتلعام و رویداد سوسورلوک

سورک در ادامه خاطرات خود از رویدادهای آن دوره افزود: در سال ۱۹۹۸زولکیف ایسوت که یکی از عاملان این کشتار بود، کشته شد و بعد از قتل وی این پرونده مجددا گشوده شد. در آن زمان وی نیز در این پرونده مشارکت داشته و در خاطرات علی یورت آرسلان نیز که از حزب حرکت ملی بریده بود، نوشته است که بمب را محمد علی چولیک در دست داشت. مصطفی کاپلان که در آن زمان فرماندهی کل را در دست داشت به آنها اطلاعات لازم را ارسال می‌کرد. اما سپس در پرونده ارگنگون محاکمه شد. این مسئله نیز به واقعه سوسورلوک باز می‌گشت. عکسهای رشاد آلتای و عبدالله چاتلی با یکدیگر به دست آمدند و اسنادی نیز نشان می‌داد که آلتای اجازه نداده بود که پلیس از این رویداد ممانعت به عمل آورد.

سورک در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشت که تلاش‌هایی به عمل آمد تا پرونده سوسورلوک و این قتلعام در یکدیگر ادغام شود. اما دادگاه امنیت دولت این درخواست ما را رد کرد. بعد از مدتی نیز این پروند مشمول مرور زمان شد. بعد از آن مسئله ارگنگون مطرح شد. اینبار نیز تلاش به عمل امد تا این پرونده به ارگنگون وصل شود. اما دادگاه امنیت ملی مجددا این مسئله را رد کرد. اگر این پرونده به پرنده ارگنکون مرتبط می‌‌شد، مشمول مرور زمان نمی‌شد. در میتینگ تنها یک کودک به صورت موقتی دستگیر شده بود. اما غیر از این مورد، هیچ کس در رابطه سازماندهی این ماجرا مورد محاکمه قرار نگرفت و از هیچ کس بازجویی نشد. سورک به یاد می‌آورد که صدها پرونده‌ای که در رابطه با این قتلعام و شکنجه‌های آن وجود دارند، تمامی فاعلان آن محاکمه نشده‌اند. دولت حتی امروز نیز افرادی را که دست به شکنجه می‌زنند مورد محافظت قرار می‌دهد.

هدف خاتمه دادن به جنبش دانشجویی بود

اولاش بدری چلیک از دانشجویان دانشکاه استانبول خاطر نشان می‌سازد که بایزیت هم برای دولت و هم جنبش دانشجویی ویژگی بسیار نمادینی دارد. زیرا هم دیروز سیاستهای استثمارگرانه ادامه داشتند و این سیاستها امروز نیز حضور دارند. چلیک در این رابطه اظهار داشت که خصوصا بعد از اکسیون پارک گزی، فشارها شدت گرفته و بنابه دلایل واهی بسیاری از دانشجویان دستگیر و زندانی شده‌اند. یکی دیگر از دانشجویان با نام امید دوغان می‌گوید کسانی که دیروز با بمب به دانشجویان حمله‌ور شدند، امروز نیز همراه با همکاری تبهکاران فاشیست حملاتشان را ادامه می‌دهند. هم اکنون نیز مشاهده می‌شود که جوانان از پتانسیلی فراوان و قدرتمند برخوردارند. جوانانی که امیدی به آینده خود ندارند، دوباره به خیابانها خواهند آمد. اکنون زمان برپاداشتن پرچم‌ها برای ایجاد جهانی جدید فرا رسیده است.