اعلام همبستگی حزب کمونیست ترکیه/ مارکسیست-لنینیست با اعتصاب کارگران نیشکر هفت‌تپه

ت.ک.پ/م.ل: "ما از طرف کارگران و ستمدیدگان ترکیه، همبستگی و پشتیبانی خودمان را با کارگران و دیگر توده‌های زحمتکش ایران اعلام کرده و همدستی منحوس طبقات حاکمه مرتجع در ایران و ترکیه در جنگ و سرکوب علیه خلق‌های هر دو کشور و منطقه را محکوم می‌کنیم."

دفتر بین‌الملل حزب کمونیست ترکیه/ مارکسیست-لنینیست (ت.ک.پ/م.ل) در بیانیه‌ای با تأکید بر اعلام همبستگی با کارگران نیشکر هفت‌تپه خواستار همبستگی هر چه بیشتر خلق‌های تحت ستم برای مبارزه با رژیم‌های مرتجع و مزدور سرمایه‌داری شده است.

متن بیانیه به این شرح است:

"پیروزباد کارگران مستقل و مبارز نیشکر هفتتپه در ایران، در روز پنجاهم اعتصابشان!

جهان شاهد فراز نوینی از مبارزه و مقاومت کارگران و دیگر ستمدیدگان علیه نظام سرمایه‌داری است که موجودیت امپریالیسم و دیگر مرتجعین را به هراس افکنده است. سیر صعودی مقاومت و مبارزه تکانه‌های حرکت را از همۀ قاره‌ها گردهم می‌آورد. به طور مشخص در خاورمیانه که برای دهه‌ها صحنۀ رقابت‌های امپریالیستی، جنگ نیابتی، سلطۀ نیروها و دولت‌های ارتجاعی، و بربریت و نسل‌کشی‌های بی‌حساب علیه مردم بوده است، به رغم حدت یافتن وخامت اوضاع بر اثر شیوع ویروس کورونا، از همه جا صداهایی از مقاومت و شورش به گوش می‌رسد. از فلسطین اشغالی تا لبنان، عراق، ایران و ترکیه، مقاومت تودۀ خلق مبارز امید و رؤیاهای قدرت‌های امپریالیستی و نوکرانش به تحمیل صلحی قبرستانی در منطقه را در هم شکسته است. یک نمونه از این مبارزات، مقاومت قهرمانانۀ جاری و اعتصاب همه جانبۀ کارگران نیشکر هفت تپه در ایران است.

در روز ۳ اوت ۲۰۲۰، چهار هزار و پانصد کارگر مستقل مبارز و قدرتمند کارخانجات نیشکر هفت تپه در شهر شوش در جنوب شرقی ایران، پنجاهمین روز اعتصاب همه جانبۀ خود را آغاز می کنند که برای رسیدن به حقوقی مانند تقاضای ۴ ماه حقوق معوقه، تحت پیگرد قرار دادن مالکان فاسد کارخانه، آزادی بی‌قید و شرط همۀ کارگران زندانی منجمله همکاران شان، بازگشت به کار همۀ کارگران اخراج شده، و از همه مهم‌تر خواستۀ اصلی‌شان یعنی لغو خصوصی سازی اولیۀ کارخانه توسط دولت صورت می‌گیرد. این دومین اعتصاب بزرگ کارگران مستقل و مبارز هفت تپه در دو سال اخیر است. آخرین اعتصاب پیش درآمدی برای اعتراضات توده ای گستردۀ تهیدستان شهری بود که در مقیاسی عظیم صورت گرفت و پایه‌های رژیم جمهوری اسلامی را به لرزه درآورد. در دسامبر ۲۰۱۷ و ژانویۀ ۲۰۱۸ بیش از ۹۰ شهر در سراسر کشور در اعتراض به اقدامات ریاضتی و افزایش قیمت‌ها توسط رژیم ارتجاعی دست به قیام زدند که طی آن صدها نفر دستگیر شدند. اعتراضات پراکنده طی چندین ماه در مکان های مختلف تداوم یافت، و در نوامبر ۲۰۱۹ موج جدیدی از قیام توده‌ای رژیم بحران زده را شوکه کرد. این بار ۱۹۰ شهر به عرصۀ اعتراضات و مقاومت توده‌ای و طولانی مدت توسط تهیدستان شهری و بخش های گسترده‌تری از جامعه تبدیل شد.

اعتصاب مبارزانۀ کارگران نیشکر هفت تپه در حالی در شرایط همه گیری ویروس کورونا در ایران وارد پنجاهمین روز خود می شود که این کشور تحت حکومت رژیم جمهوری اسلامی یکی از بدترین رکوردها را در سوءمدیریت و مهار این ویروس ثبت کرده است. با وجود این، کارگران مبارز در خیابان های شهر شوش دست به اعتراض می زنند و موجی از گرمای ۵۰ درجه سانتیگراد را تجربه می‌کنند، و از حمایت گستردۀ مردم سراسر کشور نیز برخوردار هستند.

رژیم بدنام جمهوری اسلامی که تاریخ چهل ساله‌ای از جنایت و سبعیت علیه خلق‌های ایران را در کارنامه دارد، ردای ضدیت با آمریکا را بر تن دارد و مدعی است که همۀ دشواری‌های اقتصادی نتیجۀ تحریم‌های آمریکا و جنگ اعلام نشده‌ای میان این دو کشور است. با این حال کارگران مبارز هفت تپه شواهدی در دست دارند که اثبات می‌کند بدون هیچ شکی معضل کنونی شرکت‌شان –که در یکی از حاصلخیزترین مناطق خاورمیانه با پیشینۀ چندین هزار سالۀ کشاورزی و تولید مواد غذایی قرار گرفته- فقط و تنها فقط ناشی از فساد و اتلاف منابع در عالی‌ترین سطوح دولت است. نتیجتاً مالکان کارخانه دستگیر شده و به اتهام فساد و احتکار ارز به صورت نمایشی تحت محاکمه قرار گرفتند. برخی از نزدیک‌ترین همکاران آن‌ها در بانک مرکزی و دولت نیز که در این رسوایی دخیل هستند، پرده از سیاست‌های به تمامی مخرب رژیم که منحصراً با هدف آستردوزی برای جیب‌های دوستان‌شان انجام گرفته و نیز دزدی های بادآوردۀ ناشی از حراج بی‌سر و صدای دارایی‌های ملی برداشته‌اند. کارگران همچنین اثبات کرده‌اند که از زمان خصوصی‌سازی کارخانۀ هفت‌تپه در ۴ سال پیش، و مقررات زدایی از واردات که به خودی‌های رژیم -منجمله شرکت سهامی «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی»- اجازه داد دست به واردات شکر و منابع دیگر از خارج از کشور بزنند، چندین شرکت و تولیدکننده مجبور به ورشکستگی یا کاهش ظرفیت تولید شده‌اند. آن‌ها همچنین نشان دادند که به دلایل مذکور و نیز سوءمدیریت شرکت، تولید شکر از ۸۰ هزار تُن قبل از خصوصی‌سازی به ۱۸ هزار تن در یک سال اخیر کاهش یافته است.

حکایت فروش این کارخانه به یک کنسرسیوم خصوصی متشکل از خودی‌های رژیم و از آن جمله خانواده‌ها و وابستگان کسانی که قدرت را در دست دارند، به قیمتی برابر با یک هزارم ارزش واقعی شرکت در ۴ سال پیش، در صنایع دیگر نیز طنین‌انداز شده است. صنایع عمومی و دارایی‌های ملی شامل جنگل‌های پهناور ملی، معادن، صنعت فولاد، کارخانجات تراکتورسازی و موارد دیگر و نیز خدمات عمومی به صورت گسترده به حراج گذارده شده‌اند. این مسئله خشم و عصبانیت مردم را به دنبال داشته است. حتی صدای بخش‌هایی از طبقۀ حاکمه هم که ازاین معاملات مُفسدانه سودی نبرده‌اند نیز درآمده و خواهان پاسخگویی شده‌اند.

حتی اگر این واگذار کردن شرکت‌ها و دارایی‌های ملی به افراد بانفوذ و سرمایه‌داران خصوصی داخلی هم کافی نبود، این بار عالی‌رتبه‌ترین سران جمهوری اسلامی در مذاکراتی محرمانه با امپریالیسم چین طی قراردادی برای اجارۀ ۲۵ ساله، به بقیۀ کشور هم چوب حراج زدند. جزئیات کامل این قرارداد منتشر نشده است و با وجود آنکه صدای درخواست انتشار آن حتی از اعضای دستچین شدۀ مجلس شورای اسلامی هم شنیده می‌شود تاکنون محرمانه نگاه داشته شده است.

در همین حین رژیم به سرکوب خیرش بی‌سابقۀ مبارزات کارگران در سراسر کشور ادامه می‌دهد و دست به تهدید و ارعاب کارگران معترض و خانواده‌هایشان می‌زند. کارگران بسیاری با اتهامات بی‌اساس دستگیر شده و به احکام طولانی مدت زندان محکوم شده‌اند. رهبران کارگری از صنایع مختلف شامل هفت تپه و صنایع فولاد اهواز با اتهامات بی‌اساس دستگیر شده و بسیاری هم به دنبال آزادی‌شان از زندان از محل کار خود اخراج شده‌اند. برای نمونه می‌توان به 'اسماعیل بخشی' نمایندۀ کارگران از کارخانۀ شکر هفت‌تپه و 'میثم آل مهدی' از کارخانۀ فولاد اهواز و بسیاری دیگر اشاره کرد که به احکام درازمدت زندان محکوم شده اند.

جرقۀ موج کنونی مبارزات کارگری در ایران که از مارس ۲۰۲۰ توسط معدنکاران مبارز مس در کرمان زده شد، و اکنون در هفت تپه و در شهر شوش تداوم دارد که پنجاهمین روز از اعتصاب همه جانبۀ خود را پشت سر می‌گذارد که بدون شک در وخیم‌تر شدن اوضاع اقتصادی ریشه دارد. اما در خلال ۵ سال اخیر در جنبش کارگران و رزمندگی آنان در چنین اعتصاب‌ها و کنش‌های اعتراضی تغییر شکل قابل وجهی اتفاق افتاده است. این مبارزات دیگر فقط اعتراضات و اعتصاباتی خودبخودی و پراکنده در درون کارخانه نیستند. بلکه اعتصابات به صورت اجتناب ناپذیری به بقیۀ شهر گسترش یافته و از جانب دیگر کارگران و ستمدیدگان مورد حمایت قرار می‌گیرد. در حقیقت مطالبات کارگران سراسر کشور مبنی بر تمرکز بر خاتمه دادن به خصوصی‌سازی دارایی‌های عمومی که از زبان کارگران مبارز نیشکر هفت تپه شنیده می‌شود، چالش مستقیمی برای رژیم ارتجاعی و فاسد جمهوری اسلامی است. این خواستۀ محوری کارگران در دیگر بخش‌ها و صنایع از جمله آموزش، بهداشت، کارمندان بازنشسته و انجمن‌های غیررسمی‌شان مورد پشتیبانی قرار گرفته است.

رژیم جمهوری اسلامی از بدو تأسیس‌اش در فوریۀ ۱۹۷۹ از طریق تحمیل قوانین واپسگرایانۀ کار و تمهیدات ارتجاعی ضد کارگری مانند تحمیل «شوراهای اسلامی کار» به استثمار حداکثری کارگران و دیگر ستمدیدگان به دست سرمایه‌داران و نهادهایشان مشروعیت‌بخشی کرده است. همچنین تشکیل انجمن‌ها و اتحادیه‌های صنفی غیرقانونی شناخته شده است. با وجود این، چنین سازمان‌های برحق و رزمنده‌ای وجود دارند و دهه‌هاست که مشغول مبارزه هستند. نکتۀ قابل توجه این است که این تشکل‌ها در چند سال اخیر تحت شرایط سرکوب سخت در حال پیشروی به سوی هماهنگی و اتحاد در کنش های مشترک‌شان بوده‌اند تا از حق کارگران و مطالبات برحق کارگران صنایع مختلف در سراسر کشور دفاع کنند.

کارگران در این مبارزات ماهیت راستین رژیم جمهوری اسلامی را به عنوان آلت دست نظام امپریالیستی بوژوازی کمپرادور و نمایندۀ فاسدترین و مرتجع‌ترین بخش‌های طبقۀ حاکمه در ایران آشکار کرده‌اند. امروز کارگران ایران پس از ۱۲۰ سال درگیری در مبارزات طبقاتی به مرحلۀ نوینی وارد می‌شوند و نشان خود را بر تاریخ کشور به جای می‌گذارند.

ما این فرصت را مغتنم می‌شماریم تا به مبارزۀ کارگران رزمندۀ هفت تپه درود فرستاده، و در پنجاهمین روز از مقاومت الهام‌بخش و رزم‌آورانه‌شان سلام انقلابی و اتحاد و حمایت خودمان را در راستای اهداف مشترک نثار آنان می‌کنیم. ما از طرف کارگران و ستمدیدگان ترکیه، همبستگی و پشتیبانی خودمان را با کارگران و دیگر توده‌های زحمتکش ایران اعلام کرده و همدستی منحوس طبقات حاکمۀ مرتجع در ایران و ترکیه در جنگ و سرکوب علیه خلق‌های هر دو کشور و منطقه را محکوم می‌کنیم.

ما تحویل دادن پناهندگان مبارز ایرانی توسط دولت فاشیست ترکیه را که از شکنجه در ایران گریخته بودند محکوم می‌کنیم. ما هر دو رژیم ارتجاعی و فاشیست را در رابطه با پروندۀ سه مبارز جوان، امیرحسین مرادی، محمد رجبی و سعید تمجیدی، که در ایران به دلیل شرکت در اعتراضات نوامبر ۲۰۱۹ به اعدام محکوم شده‌اند، و نیز تحویل دادن آن‌ها به رژیم ایران توسط مقامات ترکیه را محکوم می‌کنیم.

ما سیاست‌های توسعه‌طلبانه و ماجراجویانۀ هر دو رژیم فاشیستی را که دست در دست قدرت‌های امپریالیستی و یا در رقابت‌های‌شان، خاورمیانه را به عرصۀ یک جنگ مخرب تبدیل کرده‌اند، محکوم می‌کنیم.

حزب ما در بیانیه‌ها و تحلیلات اخیر خود به طوفان‌های قریب الوقوع در آینده اشاره کرده و به همۀ رفقایمان و احزاب برادر فراخوان داده که به تدارک پرداخته و پرچم انترناسیونالیسم پرولتری را به اهتزاز درآورده و برای به غنیمت شمردن لحظات و ارتقای انگیزۀ انقلاب علیه کلیت نظام امپریالیستی و دولت‌های دست نشانده و ارتجاعی به نیروها بپیوندند.

مبارزات گستردۀ رزم‌آورانۀ ضد نژادپرستی در ایالات متحده و دیگر مبارزات در سراسر جهان در میانۀ گسترش ویروس کرونا و فروپاشی اقتصادی شکل یافته از بحران اقتصادی موجود، همگی جنبه‌ها و اجزای یک مبارزۀ طبقاتی بین‌المللی هستند که می‌باید در نهایت توسط احزاب پرولتری هدایت شود که قادر باشند این مبارزات را به سوی پیروزی رهبری کنند. در ایران و دیگر کشورهای منطقه و سرتاسر جهان، چنین احزابی وجود ندارند و یا در نتیجۀ سال‌ها سرکوب شدید به وسیلۀ طبقۀ حاکمه و پشتیبانان امپریالیست‌شان تضعیف شده‌اند. با این حال همۀ ما باید بدانیم که این حالت ضعف بیشتر از پیآمدهای مسلط شدن اپورتونیسم و تجدیدنظر‌طلبی مدرن است که قدرت و قابلیت‌های پرولتاریای بین‌المللی را تحلیل برده است. تجدید حیات سرمایه‌داری در روسیه در ۱۹۵۶  و سپس در چین در اکتبر ۱۹۷۶ خسارتی بیان نکردنی به جنبش کمونیستی بین‌الملل وارد کرد و به گسترش تجدیدنظرطلبی در همۀ کشورها یاری رساند که جنبش انقلابی را فلج کرد. با این حال تمام تضادهای نظام امپریالیستی که به انقلاب اکتبر ۱۹۱۷، پیروزی انقلاب چین در ۱۹۴۹ و دیگر مبارزات رهایی‌بخش در سدۀ بیستم راه برد، در سطحی حادتر و بحرانی‌تر به حیات خود ادامه داد.

احزاب پرولتری واقعی که به واسطۀ پیوندهایی عمیق در درون طبقۀ کارگر ایجاد شدند، احزابی گلخانه‌ای نبودند و همچون موجودیت‌هایی منفصل و یا به صورت انتزاعی به وجود نیامدند. این احزاب تنها می‌توانستند از درون گرماگرم مبارزۀ طبقاتی به وجود بیایند و از طرق درگیری مستقیم در مبارزات روزانه که آخرین تئوری‌های انقلابی را به عملِ کارگران شرکت کننده در پیکار طبقاتی تزریق می‌کند، آبدیده بشوند. حزب ما نیز استثنا نیست. بنیانگذاران حزب ما یعنی «حزب کمونیست ترکیه/مارکسیست-لنینیست» به رهبری «ابراهیم کایپاک کایا» عمیقاً از اعتصاب قهرمانانۀ کارگران مبارز در ۱۵ و ۱۶ ژوئن ۱۹۷۰ در ترکیه ملهم بودند. این درگیری در این مبارزۀ عظیم، مبارزات ایدئولوژیک متعاقب آن و گسست از تجدیدنظرطلبی بود که به تأسیس حزب ما در آوریل ۱۹۷۲ منجر شد. ما امسال پنجاهمین سالگرد این مقاومت بزرگ کارگران را جشن گرفتیم که نقطۀ عطف عظیمی در تاریخ مبارزۀ طبقاتی کارگران علیه طبقۀ سرمایه‌دار در کشور ما بود. در خلال این پنج دهه، حزب ما ضایعه‌ها و از دست دادن‌های بسیاری را متحمل شد. ما ۴ دبیر کل و تعداد زیادی از کادرهای‌مان را در مبارزه علیه طبقات حاکمه و دولت فاشیستی‌شان در ترکیه از دست دادیم. اما هر فقدان، خاک را برای ترمیم و تشدید پیکارمان بارورتر کرد.

در آخرین کنگره‌مان در آوریل ۲۰۱۹ که در شرایطی برگزار شد که تأثیرات هماهنگ‌ترین حمله علیه حزب‌مان، یعنی دستگیری چند تن از چهره‌های برجستۀ حزب در آلمان در سال ۲۰۱۵ که به شکافی انحلال‌طلبانه نیز انجامید، را متحمل می‌شدیم، حزب ما با درک اهمیت نقش خود در منطقه از تصمیم برای شدت بخشیدن به نقش بین‌المللیش در منطقه پشتیبانی کرد که به موجب آن همۀ تلاش خود را می‌کند تا از طریق نیروهای انقلابی و پیکار رزم‌آورانه مشتمل بر کارگران، زنان، جوانان و اقلیت‌های ملی در سراسر منطقه پل‌هایی بسازد.

ما همۀ رفقا و احزاب برادر را فرا می‌خوانیم و فراخوان‌مان را مبنی بر به هم پیوستن برای تحقق بخشیدن به این خواستۀ مهم و فوری، برای ایجاد پشتیبانی از مبارزات برحق خلق‌های منطقه، برای چاره‌یابی معضلات مشترک‌مان، و خدمت به خلق در مبارزات برحق و انقلابی‌شان برای رهایی از یوغ امپریالیسم و همۀ مرتجعین تکرار می‌کنیم.

سرمایه‌داری خود به گورکنانش حیات بخشیده است. تنها پرولتاریا و پیشتازانش این مأموریت تاریخی را بر عهده دارند که مبارزات توده‌های ستمدیده را تجمیع و متحد کرده و راهبری کنند و تلاش‌های انقلابی را در راستای در هم شکستن ماشین دولت بورژوازی و پایان بخشیدن به حاکمیت امپریالیسم و همۀ مرتجعانش هدایت کند.

پیش به سوی تدارک برای طوفان‌های انقلابی عظیم قریب الوقوع!

زنده باد انترناسیونالیسم پرولتری!

زنده باد مبارزات دمکراتیک و ضد امپریالیستی خلق‌های ستمدیدۀ خاورمیانه!

پیروز باد نیروهای انقلابی پرولتری در افغانستان، ایران، عراق، کوردستان، لبنان، فلسطین و ترکیه!

پیروز باد کارگران مبارز هفت‌تپه و دیگر کارگران در ایران!

مرگ بر امپریالیسم و همۀ مرتجعانش!

«حزب کمونیست ترکیه/مارکسیست-لنینیست» (ت.ک.پ/م.ل) – دفتر بین المللی

اوت ۲۰۲۰"