دلنوشتهی زینب جلالیان از زندان خوی به لیلا گووَن در ٧٢مین روز اعتصاب غذا
" لیلای عزیزم؛ من زینبم، زینب جلالیان، پشت میلەهای زندان آن هنگام که صدای رسای آزادیخواهی تو را میشنوم برای مبارزە علیە ستمگران مصممتر و مقاومتر میگردم"
" لیلای عزیزم؛ من زینبم، زینب جلالیان، پشت میلەهای زندان آن هنگام که صدای رسای آزادیخواهی تو را میشنوم برای مبارزە علیە ستمگران مصممتر و مقاومتر میگردم"
زینب جلالیان زندانی سیاسی کُرد محبوس در زندان خوی دیروز (جمعه ١٨ ژانویه/ ٢٨ دی ماه) در ٧٢مین روز اعتصاب غذای نامحدود لیلا گووَن زندانی سیاسی کُرد محبوس در زندان آمَد نامهای برای وی نوشته، ضمن اعلام همصدایی برای وی آرزوی موفقیت نموده است.
متن دلنوشتهی زینب جلالیان به لیلا گوون در پی میآید:
"کردستان مادر تمام تمدنهای جهان بودە و است. اما دیکتاتورهای قدرتگرا همیشه درصدد نابودی این تمدن زرین برآمدهاند. میدانیم و شاهیدم که سالهاست خلق کرد آماج هجمهی این رویکردهای اقتدارگرا بوده که نتیجهاش چیزی جز مرگ هزاران انسان بیگناه نبوده است. دولت ترکیە کە ظلم و ستمش علیە کردها بیداد میکند، راە حل را در تهاجمات فاشیستی تعریف کرده؛ تهاجماتی که تنها به ظلم علیە ملت کرد خلاصه نمیشود. این ظلم، ظلمی دوطرفە است؛ زیرا بحرانهای اقتصادی در ترکیە وضعیت وخیم ملت ترک را دو چندان کردە بە گونەای کە روزانە با فقر و گرسنگی دست و پنجە نرم میکنند. این جنگهای ویرانگر مسبب مرگ و بیخانمانی هزاران انسان در منطقه بوده و میباشند. این در حالی است که کردها همیشە دست صلح و آشتی را بە سوی دولتهای منطقە دراز کردەاند و با سیستم کنفدرالیسم دمکراتیک کە تنها راه حل بحران برای منطقە است، سعی در چارەیابی مسایل داشتە و دارند. البتە کە این مدل برای دولتهای منطقە تهدیدی جدییست. چرا که منافع خلقها در این سیستم پایەریزی میشود و صد البته چون ملت کرد پیشاهنگی مدل خودمدیریتی را برعهدە دارد تهاجمات بیشتر از پیش متوجه این خلق است. اما همهمان میدانیم ملت کرد با پشتوانەایی تاریخی از مقاومت، رهبری همچون عبداللە اوجالان و نمایندگانی همچون لیلا گووَن و هزاران مبارز راه آزادی در زندانها، سعی در شکستن حصر رهبر اوجالان دارند:
لیلا جان، من میدانم بیخبری از تحولات بدتر از شکنجە، ظلم، زور و اعتصاب غذا و بدتر از همهی دردهاست. با همهی وجود درکت میکنم. بیخبری در زندان چیزی چون مرگ تدریجیست لیلا جان؛ اما من میدانم تو را با آزادی، تو را با فولاد سرشتەاند؛، چرا که با هر ضربهی دیکتاتورها بر تو و بر پیکر نازنینت پولادوار و باصلابتتر خواهی شد. لیلای عزیزم؛ من زینبم، زینب جلالیان، پشت میلەهای زندان آن هنگام که صدای رسای آزادیخواهی تو را میشنوم برای مبارزە علیە ستمگران مصممتر و مقاومتر میگردم. باید امیدوار باشم در این ٧٢ روزی کە لب بە غذا نزدهای پیکر نازنینت صدمەی زیادی ندیدە باشد. چرا که سلامتی تو برایم بسیار اهمیت دارد. با تمام وجودم، همەی نیرویی کە در بدن دارم را بە تو تقدیم میکنم. امیدوارم این هدیەی ناقابل را از من اسیر پذیرا باشی. لیلا جان هیچ تلاشی بیسرانجام نخواهد ماند. ایمان دارم کە تو با استقامت و مقاومتت بە هدفت خواهی رسید. لیلای نازنین عشق صدای فاصلەهاست من با تمام وجودم تو را در آغوش میکشم و آرزو میکنم با سربلندی از این امتحان تاریخی بیرون بیایی. چرا که تو و کسانی همچون تو پیشاهنگ جنبشی جهانیاند. پس لایق بهترینها هستید."