دوران کالکان عضو شورای رهبری حزب کارگران کردستان ـ پ.ک.ک که از سال ۱۹٨٨ تا سال ۱۹۹۴ در زندانهای آلمان در حبس بوده است، روابط سیاسی میان آلمان و ترکیه و همچنین سیاستهای حکومت آلمان در قبال پ.ک.ک را مورد ارزیابی قرار داد.
۲۵ سال از زمان اعلام ممنوعیت فعالیت پ.ک.ک در آلمان میگذرد. وزارت امور خارجهی آلمان که هر سال ممنوعیت فعالیت برای اعضای پ.ک.ک در آلمان را تمدید میکند، هفتهی پیش دوباره عرصهی فعالیت را بر تشکلات کُردها محدود نمود.
حکومت آلمان که به مدت ۳۰ سال است از سیاستهای دولت ترکیه حمایت میکند، از اوایل سال ۱۹٨۰ در سیاستهای خصمانه و نابودگرایانه برای مقابله با جنبش آزادیخواهی خلق کُرد با دولت ترکیه به همپیمانی دست یافتهاند.
دوران کالکان اعلام کرد که ترکیه حکومت آلمان را نزدیک به خود میداند و خاطرنشان ساخت که کشور آلمان از چند ایالت تشکیل میشود و میتوان ترکیه را نیز به عنوان یکی از ایالتهای آن به حساب آورد و در این رابطه گفت:" به دلیل ورود کارگران تُرک به آلمان، این دو کشور از لحاظ فرهنگی نیز به یکدیگر نزدیک گشتهاند و روابط آنها نیز با هم زیادتر شده است."
کالکان در ادامهی سخنانش افزود:"ما در سال ۱۹٨۰ مطلع شدیم که میز کار روابط ترکیه با ناتو در آلمان قرار دارد. اگر چه مرکز ناتو در بروکسل واقع شده اما میزکار مربوط به ترکیه در آلمان قرار دارد، بنابراین آلمان مدیریت روابط میان دولت ترکیه با ناتو را برعهده دارد. این میز کار برای برقراری روابط اقتصادی و استراتژیک در آلمان جای گرفته است.
بنابراین مغز متفکر و مرکز مدیریت کودتای فاشیستی ۱۲ سپتامبر در ترکیه، حکومت آلمان بوده است و این کودتا نه در آنکارا بلکه در آلمان مدیریت شده است. حکومت آلمان پیش از هر کسی به فعالیتهای پ.ک.ک و تدارکات گریلا یورش بُرد و بسیاری افراد آموزش دیده را به عنوان جاسوس به میان اعضای پ.ک.ک فرستاد.
نقش حکومت آلمان در جریان جنگ علیه نیروهای گریلا در تاریخ ۱۵ آگوست، از مسئولان دولت ترکیه بیشتر است. آلمان برای مقابله با جنبش آزادیخواهی کردستان تنها سیاست دشمنیکردن را در پیش نمیگیرد، بلکه برای نابودی این جنبش استراتژی و تاکتیکهای ویژهای را نیز به کار میبرد. جنگ علیه پ.ک.ک در سالهای اخیر نیز توسط حکومت آلمان سازماندهی میشود.
کالکان در رابطه با سیاست حکومت آلمان در قبال خلق کُرد گفت:"آیا به راستی حکومت آلمان موجودیت کُردها را قبول میکند؟ آیا کُردها را به عنوان یک ملت میداند؟ آیا حقوقی که برای دیگر خلقها قائل است، خلق کُرد را نیز شامل میشود؟ اینها مواردیاند که با توجه به سیاستهای حکومت آلمان از شفافیت کافی برخودار نیستند.
در میان سیاستمداران آلمان آنانی که بیشتر از همه ادعای دفاع از حقوق بشر را دارند، از حقوق کُردها سخن به میان میآورند. مفاهیمی همچون "حقوق کُردها" در آلمان زیاد بکار برده میشود. قاضی و دادستان جلسهی دادگاهی من در دوسلدورف آلمان نیز بر همین اساس با من برخورد میکردند. قاضی دادگاه به من میگفت:" ما از موجودیت خلق کُرد حمایت میکنیم اما پ.ک.ک یک سازمان تروریستی است و ما با این قضیه مشکل داریم."
وکیل مدافع من نیز در جواب قاضی دادگاه گفته بود که در حقیقت "کُرد=پ.ک.ک=آپو" است. هرکسی که این فرمول را قبول نداشته باشد و مدعی دفاع از موجودیت و حقوق کُردها باشد، ادعایش از هیچ ارزشی برخودار نیست. زمانی که روابط سیاسی ترکیه و آلمان در سطح خوبی بود، حکومت آلمان میخواست تا از لحاظ اقتصادی نیز از ترکیه منافعی را به دست آورد.
دادستان دادگاه دوسلدورف میگفت:" از روابط آلمان ـ ترکیه انتقاد نکنید. به دلیل اینکه آنها میخواهند از حاکمیت ترکیه فاشیست بسازند." در واقع با این اظهارات درصدد بودند تا با سواستفاده از مسئلهی کُرد، دولت ترکیه را تهدید کرده و آن را در راستای منافع اقتصادی خود بکار بگیرند. در چارچوب این مسائل میتوان سیاست آلمان در قبال کُردها را ارزیابی کرد. حکومت آلمان بارها دولت ترکیه را تهدید کرده که اگر خواستههای آنها را به جا نیاورند، کُردها را علیه آنها تحریک خواهند کرد. در حقیقت حکومت آلمان نمیخواهد که در راستای منافع خلق کُرد گامی بردارد بلکه تنها مسئلهی کُرد را برای پیشبرد سیاستهای استعمارگرانهی خود بکار میبرد و این سیاست را در مقابله با دولت ترکیه و حتی ایران نیز بکار میگیرد. "
کالکان در رابطه با روابط میان حزب دمکرات کردستان عراق ـ پ.د.ک و آلمان نیز اعلام کرد:" پ.ک.ک نمایانگر ارادهی کُرد آزاد است و اگر حکومت آلمان پ.ک.ک را به رسمیت بشناسد، به این معناست که دیگر نمیتواند منافع خود در کردستان را پیش ببرد. اما پ.د.ک ارادهی خلق کُرد را نابود میکند و حکومت آلمان با برقراری روابط با این حزب خواهان به تاراج بردن کُردستان است.
حکومت آلمان نمیخواهد که موجودیت کُردها را به رسمیت بشناسد، بلکه فقط با سواستفاده از مسئلهی کُرد در ترکیه، استعمارگری خود را پیش میبرد و هرگاه بخواهد که مانع دستیابی کُردها به منافعشان شود به آنها برچسب "تروریست" میزند. بنابراین نباید بپذیریم که حکومت آلمان از حقوق دمکراتیک کُردها دفاع کند. چرا که همواره در روابطشان تنها منافع اقتصادی خود را در نظر میگیرند. به همین دلیل نیز حکومت آلمان در طول تاریخ کُردها و جنبش آزادیخواهی خلق کُرد را همچون دشمن خود به حساب آورده است."
دوران کالکان در رابطه با ممنوعیت فعالیت اعضای پ.ک.ک در آلمان گفت:" در نوامبر سال ۱۹۹۳ یک روز مانده به فرا رسیدن (۱۵)امین سالگرد تاسیس پ.ک.ک، حکومت آلمان و پارلمان آن ممنوعیت فعالیت پ.ک.ک در آلمان را اعلام کردند. با این تصمیم حکومت آلمان، مدت حبس من نیز ۶ سال دیگر ادامه یافت به دلیل اینکه دادگاه نمیتوانست محکومیت من را اثبات نموده و برایم حکم صادر کند. این رسوایی با تبلیغات فراوانی علیه من آغاز شده و در مدت ۶ سال نتوانستند چیزی را اثبات کنند و در این مسئله بیشتر از همه قاضی و دادستان دادگاه نقش داشتند."
کالکان در رابطه با چگونگی پایان یافتن دادگاه خود نیز گفت:" قبل از اعلام ممنوعیت فعالیت پ.ک.ک در آلمان، قاضی و دادستان درصدد توافق با من و پایان دادن به موضوع دادگاه بودند. خواستند که با من دیداری داشته باشند و من نیز موافقت کردم. طی نشستی که یک روز در سلولم به همراه وکیلم با قاضی و دادستان دادگاه داشتیم، آنها به من پیشنهاد معامله دادند. موضوع معامله نیز این بود که آنها میخواهند به حبس پایان دهند اما حکومت آلمان نمیتواند که ابتدا من را مجرم بشناسند و پس از آن من را عفو نماید. بنابراین آنها بایستی سزای من را که همان زندان است، بدهند. به آنها گفتم که از من چه میخواهید و آنها در جواب گفتند که باید در دادگاه جرمم را بپذیرم و پس از آن ما حکم به تبعید تو میدهیم. اینگونه خواهان پایان دادن به مسئلهی دادگاه من بودند. اما در جواب به آنها گفتم من بیگناهم و دلیلی ندارد که جرمی را بپذیرم. حکومت آلمان تنها میخواهد وجههی خود را حفظ کند و هیچ نفعی به من نمیرسد. من به مدت ۶ سال است که بیدلیل در زندانم، ۶ سال دیگر نیز در زندان خواهم ماند اما پیشنهاد شما را نمیپذیرم.
پس از این مسئله که حکومت آلمان به هدف خود نرسیده بود، تنها یک راه پیش رو داشت و آن نیز شناساندن پ.ک.ک ب عنوان یک سازمان تروریستی بود. بنابراین حکومت آلمان در سال ۱۹۹۳، پ.ک.ک را یک سازمان تروریستی اعلام کرد و اینگونه حکم ۶ سال حبس من را مشروعیت بخشید. در حالی که زمانیکه من در سال ۱۹٨٨ زندانی شدم چنین قانونی وجود نداشت و با این تصمیم، در سال ۱۹۹۳ بصورت غیرقانونی من را محکوم کردند. من در بهار سال ۱۹۹۴ تبعید شدم. اعلام ممنوعیت فعالیت پ.ک.ک بر این اساس است و به مبارزات کُردستان و روابط میان ترکیه و آلمان ارتباطی ندارد. برخی افراد میگویند که پ.ک.ک در آلمان فعالیتی فراگیر سازماندهی کرد. به همین دلیل حکومت آلمان فعالیتهای آن را ممنوع اعلام کرد اما واقعیت ماجرا در مسائلی بود که من عنوان کردم.
پس از اعلام جرم من از سوی دادگاه آلمان، دادگاه حقوق بشر اروپا این حکم را نقض کرده و اعلام نمود که در رابطه با این مسئله حکومت آلمان دچار نقض قوانین حقوق بشری شده است. چرا که بر اساس تصمیم خود فردی را بدون گناه ۶ سال زندانی کرده و این خلاف عدالت و دمکراسی است. زمانی که مسئلهی کُردها در میان باشد، حق و حقوق و دمکراسی معنایی ندارد. من در سال ۱۹٨٨ دستگیر شدم چرا باید بر اساس قانون ساد ۱۹۹۳ مجرم شناخته شوم؟ آیا چنین چیزی اصلا ممکن است؟ قضاوت دربارهی عدالت و قانونیبودن این مسئله را به وجدان انسانها واگذار میکنم."