یل باییک رئیس مشترک شورای رهبری کنفدرالیسم جوامع کوردستان (ک.ج.ک) مهمان «برنامهی ویژهی» کانال ماهوارهای سترک تی وی بود و در مورد مباحث روز و تحولات جاری سخن گفت. باییک به تحولات جاری در کوردستان و خاورمیانه پرداخت و بر لزوم همبستگی خلق کورد و خلق عرب برای مواجهه با استعمارگری ترکیه تأکید کرد.
بخش دوم و پایانی گفتگو با جمیل باییک ریاست مشترک شورای رهبری ک.ج.ک به شرح زیر میباشد:
زنان نماد مبارزات آزادیخواهی هستند
به همین دلیل وجدان، اخلاق و انسانیت در میان کوردها نیرومند است. به ارزشها و فرهنگ خویش پایبند هستند. به همین دلیل حملات دشمنان به آسانی نخواهد توانست به نتیجهای دست یابد. برای کسب نتیجه به خلق کورد حملهور شدهاند. برای خارج کردن جامعه کورد از ویژگیهای اجتماعی خویش و محروم نمودن آن از این نیرو تلاش نموده و خواستار درهم شکستن اراده آن هستند. اینچنین خواستار به تسلیم واداشتن و به بردگی کشیدن یک خلق هستند، خواستار غصب سرزمین کوردستان به عنوان خاک خود هستند. چنین سیاستی را به پیش میبرند. در همین چارچوب به زنان حملهور میشوند. به کودکان کورد حملهور میشوند. به جوانان کورد حمله میکنند. به جغرافیای کوردستان حمله میکنند. به سازماندهی سیاسی آنان هجوم میبرند. به شهرداریها حمله میکنند. خاک کوردستان را در لوای احداث سد زیر آب میکنند. کوردها را تبعید میکنند. تمامی کوهستانهای آنان را به آتش میکشند، به هر آنچه نام کورد و کوردستان را با خود داشته باشد حملهور شدهاند، حتی مزارها را هم تخریب میکنند و غارت میکنند. یعنی میخواهند هر چیزی را که رنگی از کورد و کوردستان دارد از میان بردارند. در این رابطه به زنان، جوانان و کودکان حمله میکنند. چرا؟ زیرا زنان ماهیت آنان را افشا کردند. ماهیت آنها را برملا کردند. زنان به دینامیسم آزادیخواهی جامعه مبدل شدهاند، آزادی را به پیش میبرند. دمکراسیخواهی را گسترش میدهند. آنها دشمن آزادی و دمکراسی هستند. به همین سبب به دشمنی و خصومت علیه زنان دست میزنند. به زنان حملهور شده و آنان را مورد تعرض قرار داده و به قتل میرسانند. همچنین تعدادی از درجهداران آنان اقدام به احداث کافههایی در برخی مناطق کردهاند، دختران کورد را تحت عنوان کار به آنجا میآورند، در لوای فریب بزرگی به نام عشق، ادعا میکنند که خواستار زندگی با آنانند. اینچنین تلاش میکنند تمامی دختران کورد را به فحشا وادار کنند، شخصیت آنان را لکهدار کنند، اراده آنان را در هم بشکنند، تا این افراد را به مزدور خود مبدل کنند و برای منافع خویش به کار وادارند. در نمود زنان و دختران کورد و کودکان کورد خواستار نابودی اراده خلق کورد هستند. از آنان سلب اراده کنند تا بلکه نتوانند علیه این رژیم بپاخیزند، آنان را به تسلیم وادار کنند تا بلکه بتوانند کوردستان را به راحتی غصب کنند و به كشور خود مبدل کنند. اگر که به زنان حملهور میشوند به این دلیل است. زیرا زنان دارای شخصیت هستند، زنان علیه ظلم، علیه فاشیسم، علیه حاکمیت و علیه بردگی ایستادگی میکنند. نماد آزادی و دمکراسی هستند. هم دولت ترکیه و هم حاکمیت آ.ک.پ/م.ه.پ با موجودیت کوردها مشکل دارند. اینها با آزادی، دمکراسی، وجدان و اخلاق مشکل دارند. به نام اسلام و به نام تُرک خلق کورد را مورد حمله قرار داده و خواهان درهم شکستن اراده خلق در شخص زنان و جوانان کورد هستند. هدف از حمله همین است. یعنی بخشی از سیاست دولت برای نابودکردن کوردها را به اجرا گذاشتهاند. آن هم سیاستی که خود دولت آنرا طرح کرده است. اگر توجه کنیم، چه کسی/کسانی این سیاست را در تمامی شهرها و روستاهای کوردستان به پیش میبرد؟ پلیس، ارتش، درجهداران ارتش، افسرها، جاشها (مزدوران)، استاندار و فرمانداران، برخی افراد معمم که به نام دین به این سیاست خدمت میکنند، تمامی اینها برای پیشبرد این سیاست کار میکنند و آگاهانه فعالیت میکنند. برای اینکه در نابودکردن کوردها به نتیجه دست یابند. زنان در مقابل نسلکشی ایستادگی میکنند و نماد وحدت ملی کورد هستند. نه تنها نماد اتحاد زنان، بلکه نماد اتحاد ملی هستند. نماد آزادی و دمکراسی هستند. ضربهای مهلک بر فاشیسم وارد میکنند. ماهیت حاکمیت آ.ک.پ/م.ه.پ را برای تمامی خلقها افشار میکنند. از اینرو به دشمنی علیه زنان و جوانان روی اوردهاند. خلقمان علیه این سیاست باید ایستار نیرومندی از خود نشان دهد. جوانان شرنخ علیه این سیاست بپا خواستند، به جوانان درود میفرستم، باید تمامی شهرها بپا میخواستند. به درازای تاریخ، تجاوز به یک زن به قیام و انقلاب مبدل شده است. باید از این تاریخ صیانت شود، از اراده، از ارزشهای خود صیانت کنند. از اخلاق، شرف، از کرامت خود دفاع کنند. [استعمارگران] در نمود زنان میخواهند یک سرزمین را نابود کنند. ناموس بزرگ برای هر کسی این میهن است. وقتی از سرزمین و میهن خود صیانت نمودی میتوانی از خویش هم دفاع کنی، در غیراینصورت نمیتوانی از خودت هم دفاع کنی. از اینرو دولت ترک به هر اقدامی که دست زند باید علیه آن بپا خواست، مقاومت کرد و مبارزه نمود. ملت کورد لازم است زندگی با این دولت، با این حاکمیت، با این دم و دستگاهها را رد کند. این دولت، این حکومت، این سازمانهای نظامی، پلیس، میت، جاش، استانداری و فرمانداری و بخشداری همه و همه برای نابودی و ریشهکن کردن کوردها کار میکنند. در اینصورت کوردها چگونه این دولت، این حکومت و این دمودستگاهها را قبول میکند؟ باید آنان را نپذیرد، دست رد به سینه آنها زند و علیه آنان مبارزه کند. با خلقهای [آزادیخواه] ترکیه مبارزه خود را گسترش دهد. اگر مبارزه را علیه حاکمیت آ.ک.پ/م.ه.پ ارتقا دهد این رژیم فرومیپاشد.
- سالروز کارزار تاریخی ١۵ آگوست است. ٣۶ سال است که فرمانده عگید و مبارزانش در حال جنگ هستند. وقتی شما از امروز به آن مینگرید ١۵ آگوست را چگونه ارزیابی میکنید؟
به پیشاهنگ و فرمانده ١۵ آگوست؛ رفیق عگید و با ادای احترام به رفیق عگید و به تمامی شهیدان راه آزادی، به رفیق انگین سینجار و سینان سور، بدران گوندکرمو یاد و خاطره تمامی آنان را گرامی میدارم، مراتب احترام خود را ابراز داشته و در مقابل آنان سر تعظیم خم میکنم. ما پیمان بزرگی با شهیدانمان بستهایم. ما بر مبنای این پیمان عمل میکنیم. امروز آنانی که در هفتانین حماسه خلق میکنند به پیمانی که بستهاند عمل مینمایند. قهرمان کورد، عگید کورد را الگوی خود میدانند. خطمشیای را که رهبر آپو در شخص رفیق عگید آنرا ایجاد کرد به پیش میبرند. این مشی امروز هم ادامه دارد. حماسههای بزرگی را خلق میکنند. واقعیت این است. تمامی دستاوردهای کوردها ثمره کارزار تاریخی ١۵ آگوست است. چیزی بجز این کارزار در میان نیست. مبنا و اساس تمامی دستاوردها این کارزار تاریخی است. با این کارزار، گامهای بزرگ دیگری برداشته شد. انقلاب در بطن انقلاب شکل گرفت. انقلاب اجتماعی، دمکراتیک، فرهنگ، زنان، ملتمان به انقلابهای بزرگی دست زدیم. جامعه کورد، افراد این جامعه را با به شیوهای گسترده تغییر داد. آنچه خلقهای دیگر جهان در برهههای زمانی صد ساله کسب کرده بودند این انقلاب در مرحلهای کوتاه برای خلق کورد فراهم نمود. تحول بزرگی در میان جامعه کورد رخ داد. ذهنیت تازهای شکل گرفت. شخصیت جداگانهای خلق شد، جامعهای نوین و زندگی تازهای فراهم شد. [کودتای] ١٢ سپتامبر [١٩٨٠] خواستار حاکمیت سیاهی بر کوردستان بود، میخواستند همه را به بردگی بکشند. اما کارزار ١۵ آگوست آنرا خنثی کرد. کنعان اورن که در تلاش بود سیاهی را بر کوردستان حکمفرما کند با کارزار ١۵ آگوست شکست خورد. البته نه تنها در کوردستان بلکه در تمامی خاورمیانه به تاریکی پایان داد. زیرا مقابله علیه دولت ترکیه مبارزهای آسان نیست. نه تنها علیه یک دولت بپا خواستند و مبارزه کردهاند. این دولت یک دولت عضو ناتو است. این دولت به ناتو تکیه کرده است. سیستمی وجود دارد. با همکاری آنان به قتلعام کوردها میپردازند. علیه چنین دولتی مبارزه نمودند. از اینرو آغاز کارزار ١۵ آگوست سرآغاز یک مرحله تاریخی است. تولدی تازه برای خلق کورد است. خلق کورد با این مرحله خود را تمیز نمود و به زیبایی دست یافت، به خلقی مبدل شد که برای بشریت نقش فدایی را برعهده گیرد. چنان خلقی را آفرید. اگر امروز در جهان شناختی در رابطه با کورد وجود دارد، اگر اعتباری برای کوردها کسب شده است نتیجه کارزار ١۵ آگوست است. اگر چنین مرحلهای وجود نمیداشت کوردها به این جایگاه دست نمییافتند. اگر در تمامی بخشهای کوردستان مبارزه وجود دارد، اتحادیه ملی میان کوردها شکل گرفته است محصول ای مرحله است. زیرا زمینهای بزرگ را فراهم کرده است. تنها کارزاری برای باکور (شمال)، نه بلکه برای بخشهای دیگر کوردستان است. برای خاورمیانه است. به همین سبب امروز خلق کورد، رهبر آپو و پ.ک.ک به سرچشمه امید بشریت برای دستیابی به آزادی و دمکراسی مبدل شدهاند. اینها دستاوردهای کارزار ١۵ آگوست هستند. این مرحله به آسانی میسر نشد. بلکه برخی چنین بیأندیشند. اما واقعیت این است که با زحمات و تلاش فراوان مسیر شد. وقتی آغاز شد کسی به موفقیتش باور نداشت. حتی فراتر از آن کسی به تداوم آن باور نداشت. انقلاب در دل انقلاب، رقم زدن تحولی آنچنان بزرگ، مبدل کردن کوردها به منبع امید دمکراسی و آزادیخواهی تنها با مبارزه فراهم شد. هر کسی میگفت که آغاز نمیشود، حتی اگر هم آغاز شود عمرش ٢۴ ساعت است. اما تا امروز هم ادامه دارد. فراتر از آن به سطحی چنان بلند دست یافت که بشریت آنرا روشنایی خود میبیند. به این سطح دست یافت.
خلقمان باید رنجهای رهبر آپو و فرمانده عگید را از یاد نبرد
در این رابطه رهبر آپو زحمات بس بزرگی را متحمل شد. همه باید به این واقعیت اذعان داشته باشند. رهبر آپو در سختترین شرایط و با کمترین امکانات این کارزار را فراهم کرد. این مرحله با تدارکات و رنج ایشان میسر شد. همچنین رفیق عگید هم در این مرحله رنج بسیاری متحمل شد. در عرصه پراکتیکی این کارزار را به انجام رساند و فرماندهی را بر عهده داشت. از اینرو رنج بسیاری کشید. خلقمان هیچ زمانی نباید زحمات رهبر آپو، زحمات رفیق عگید و رفقایی که در این کارزار به شهادت رسیدند را فراموش کنند. چرا به این مورد اشاره کردم؟ گریلا نه تنها برای خلق کورد، بلکه برای بشریت زندگی تازهای را رقم زد. این مهم در شرایط سخت و امکانات بسیار کم میسر شد. آنانکه این گام را برداشتند میدانستند که در این راه شهید خواهند شد اما با شهادت خویش خلق کورد را از خواب غفلت بیدار میکنند. خلق کورد را با تاریخ آشنا میکنند و تاریخ تازهای رقم میخورد. به همین سبب شهادت در این راه را پذیرفتند. تمامی مصائب و مشکلات را نادیده گرفتند تا کوردها را سرپا نگه دارند و نگه هم داشتند. از این روز به بعد نیروهای گریلا مبارزهای قهرمانانه را به پیش میبرند. حماسه خلق میکنند، حماسه پشت حماسه رقم میخورد. به این سبب به نقطه امید بشریت مبدل شده است. مبارزهای که گریلا به پیش برد و شهادت گریلاها در این راه هیچ زمانی بلاسبب نبود، به اهداف خود رسیدند. هیچ کسی نمیتواند منکر این واقعیت شود. هر کسی که این واقعیت را انکار کرد لازم است نسبت به انسان بودن او گمان برد. آن قهرمانان برای خود چیزی طلب نکردند و خواستی شخصی نداشتند. تمامی داشتههای خود را صرف خدمت به خلق کورد، خلقهای خاورمیانه و بشریت نمودند. به فداییگیری دست زدند و از جانشان دست شستند. تحولات اینچنین رقم خوردند و ارزشها به این شیوه کسب شدند. خلق کورد در سطح جهان به کرامت دست یافت و سرچشمه امید شد. این اثباتگر چه چیزی است؟ خلق کورد موفق بوده است. خلق کورد با گریلاهایش به پیروزی دست یافته است. گریلاها امروز هم در هفتانین این مبارزه را ادامه میدهند. این فداییگری و قهرمانی نماد خلق کورد، نماد خاورمیانه و نماد بشریت است. به همین دلیل گریلا پیروز شده است. هیچ نیرویی یارای مقابله با گریلا را ندارد. هر آنکه مدعی است تنها در توهم و خیال زندگی میکند. پیش از این هم خیلی گفتند جلو گریلاها را میگیریم و آنها را از میان برمیداریم، اما آنچه روی داد نیرومندتر شدن نیروهای گریلا بود. نیرومندتر شدن پ.ک.ک بود. پ.ک.ک به امید بشریت مبدل شد و به هرجایی که میرود امید بیشتری به انسانیت میبخشد.
- جوانان کورد در اروپا و باکور کوردستان که سازماندهی خود را حفظ کردهاند کمپینی را تحت عنوان «برخیز» آغاز کردند. جوانان کورد و ترک در تمامی عرصهها به مقاومت ادامه میدهند. شما مقاومت جوانان را چگونه ارزیابی میکنید؟
نخست به تمامی هواداران نیروهای متحد انقلابی خلقها و یگانهای دفاع غیرنظامی درود میفرستم. در واقع آنان به وظایف خویش در قبال جامعه کورد در ترکیه عمل میكنند. درخواست ما این است که این وظیفه را به شیوهای گستردهتر به انجام رسانند. لازم است که فعالیتها را گسترش دهند. آنچه در قلب فاشیسم آ.ک.پ/م.ه.پ انجام میدهند کار کمی نیست. زیرا فاشیسم اجازه نمیدهد دو انسان بهم نزدیک شوند. در چنین شرایطی این عملیاتها به انجام میرسند. از اینرو واجد معنی هستند. باید همه با دیده احترام به آنها بنگرد. آنانی که خود را در جبهه مخالف فاشیسم آ.ک.پ/م.ه.پ قرار دادهاند باید این فعالیتها را مبنا قرار دهند. هواداران ی.پ.س نیز باید کارزاری را که علیه فاشیسم به راه انداختهاند گسترش دهند. به توانایی آنان برای گسترش و ارتقای هر چه بیشتر فعالیتهایشان باور دارم.
اکنون جنبش پ.ک.ک جنبش جوانان در میدان است. رهبر آپو چه میگفت:"با جوانی آغاز کردیم، ما با جوانی ادامه داده و با جوانی نیز به پیروزی میرسیم." این یعنی اینکه پ.ک.ک جنبش جوانان است. گریلا خود سازماندهی جوانان است. تمامی اعضای ه.پ.گ جوانان هستند. گریلا نیروی متشکل از جوانان است. قهرمانان همین جوانها هستند. به همین دلیل دارای هزاران شهید هستند. به این مناسبت به جوانان کورد درود میفرستم.
جوانان کورد هر آنچه بخواهند علیه رژیم ترک میتوانند انجام دهند
جوانان کوردستان مثل جوانان دیگر نیستند. نباید با چنین نگرشی به خود بنگرند که تنها جوانان کوردستان هستند. یعنی اینکه سیاست نابودگری علیه کوردستان به اجرا گذاشته شده است. سیاستی که علیه خلق کورد اجرا میشود، در تاریخ علیه خلقهای دیگر اعمال نشده است. [جوانان کورد] در چنین سرزمینی زندگی میکنند. نباید هیچ گاه این واقعیت را فراموش کنند. اگر این را فراموش کنند و خود را مثل جوانان کشورهای دیگر دیدند با اشتباه بزرگی روبرو خواهند شد. در آنصورت نخواهند توانست به مسئولیت خود عمل کنند. وظیفه آنان پیشاهنگی این جامعه است. دفاع از این جامعه در تمامی زمینههاست. آنان مدافعان جامعه کوردستان و خلق کورد هستند. به همین جهت، رژیم ترکیه سیاست جنگ روانی را علیه خلق کورد و آنانی که علیه اشغالگری و فاشیسم تُرک مقاومت میکنند به اجرا گذاشته است. بویژه علیه زنان کورد، جوانان کورد و کودکان کورد. فحشا و مواد مخدر را ترویج میدهد. به نام پیشرفت به ترویج فحشا و مزدوریگری میپردازد. مورد شکنجه، قتل و زندان قرار میدهد. در شخصیت زن، کودک و جوانان خواستار وارد کردن ضربەی بزرگی به جامعه کورد است. اخلاق را به بازی میگیرد، وجدان را به بازی گرفته است و تمامی خط قرمزها را زیر پا گذاشته است. به منظور نسلکشی خلق کورد به هر کاری دست میزند. کاپیتالیسم خود ضداجتماعی است. این رژیم تُرک نیز ضد جامعه است. حمایت کاپیتالیسم از اردوغان و م.ه.پ به همین واقعیت برمیگردد. به هر عملی دست میزنند. خواستههای نظام سرمایه را عملی میکنند. تداوم حیات خود را با حاکمیت آنان گره زدهاند. منافع خود را با این رژیم گره زدهاند. اینچنین به همدیگر کمک میکنند. هم جامعه ما باید از این واقعیت آگاه باشد و هم خانوادهها، چه جوانان و چه زنان و مردان باید به این موضوع واقف باشند. باید به صیانت از خویش بپردازند. از جامعه دفاع کنند و به محافظت آن برخیزند. اینچنین به جوانان کوردستان مبدل خواهند شد، به پیشاهنگ مبدل میشوند. اینگونه خلق نسبت به آنان احترام قائل میشود. اگر خود را پیشاهنگ جامعه بپندارند تنها یک وظیفه آن نیز مسئولیت پذیری در قبال جامعه وظیفهشان است. اما اگر مسئولیتپذیر نباشند و به دفاع از جامعه و محافظت از آن نپردازند، علیه اشغالگران و قاتلان تُرک در تمامی عرصهها ایستادگی نکنند در اینصورت جوانی آنان فاقد معنی است. حتی اگر ادعای جوانی داشته باشند نیز بیمعنی است. برخلاف روند تاریخ خلقشان قرار میگیرند. با رهبر اپو، با پ.ک.ک و شهیدان و با خلق کورد روندی معکوس را پی میگیرند. زیرا رهبر آپو به ما گفت:«وقتی از جوانان کوردستان صحبت به میان میآید، انسان به یاد شهیدان و خلق مقاومتگر کورد میافتد». از اینرو انسان نباید کاری کند که برخلاف تاریخ و هویت خودش باشد. باید سعی کند به شیوهای نیرومندتر نماد تاریخ خلقش باشد. تا میتواند خلقش را نیرومندتر کند، درخواست از جوانان این است. در هر میدانی میتوانند بهم برسند، دو نفره، سه نفر، چهار نفر، جوانان اینچنین خود را سازماندهی کنند. آنچه در توان دارند باید انجام دهند. این وظیفه آنان و حق آنان است. آنان علیه اشغالگری و جنایتهای تُرکها به هر آنچه مد نظر دارند میتوانند دست زنند. برای انجام هر کاری اول باید خود را سازماندهی کنند. در هر عرصهای باید سازماندهی ایجاد شود، آنانی که که همدیگر را میشناسند و به همدیگر اعتماد دارند باید خود را علیه دشمن سازماندهی نمایند. میتوانند انتقام خلق، انتقام زنان و جوانان را از دولت ترکیه بگیرند. باید به هر عمل این رژیم واکنش فوری نشان دهند. انچه از آنان انتظار میرود همین است. همچنانکه علیه تجاوز به کودک در شرنخ بپا خواستند باید در مناطق دیگر نیز به همین شیوه عمل کنند. در هر جا قتلی روی داد باید آنرا به یک قیام مبدل کنند. جوان کورد در سربازی رژیم کشته شد، دولت ترک ادعا میکند که سکته قلبی کرده است، چگونه امکان دارد. هم این جوانان را میكشند و هم جنازه آنرا با پرچمشان میپوشانند و خواستار برگزاری مراسم هستند. خانواده سرباز کشته شده این وضعیت را قبول نکرد. به آنان درود میفرستم. باید انسان علیه دشمن اینچنین بأیستد. هر جوان کورد و بویژه زنان جوان کورد باید اینگونه با نظامیان و پلیسهای ترک، با درجهداران ارتش و با اعضای میت و مزدوران و جاشها اینگونه رفتار کند. نباید به اعضای آ.ک.پ نزدیک شد. انسان نمیتواند عاشق قاتل خود باشد. انسان از جلاد خود حسابخواهی میکند، برخی از خانوادهها باید رفتار و روابط فرزندانشان را مد نظر قرار دهند. بویژه هر انسان، هر جوان کورد باید از کوردیت، از ارزشهایش و فرهنگش محافظت کند. باید هیچ چیز دولت ترک را نپذیرد. باید روابط خود را با جوانان انقلابی و سوسیالیست و دمکرات ترکیه گسترش دهد، با همدیگر مبارزه علیه رژیم را ارتقا دهند. در دانشگاهها و در خارج از دانشگاه باید سازماندهی گسترش یابد. میتوانند علیه رژیم فاشیست ترک عملیاتهای مشترکی را به انجام رسانند. آنچه از جوانان انتظار میرود این است.
- در روزهای اخیر خبرهایی از روژاوای کوردستان مبنی بر اتحاد و همچنین در رابطه با امضای توافقنامه منتشر شدند. بیانیههایی هم صادر شدهاند. ارزیابی شما در این رابطه چیست؟
ما هم از رسانهها مطلع شدیم. اینکه بنیان این توافقات بر چه مبنایی است به تمامی اطلاعی نداریم. گفته میشود که با یک شرکت استخراج نفت توافق کردهاند. حتی رژیم سوریه در بیانیهای اعلام کرد که این موضوع را نمیپذیرد. ادعا کرد که غیرحقوقی است و نفت ما دزدیده میشود. آنچه ما میدانیم این است که سوریه در عرصههای بینالمللی و دولتی اعتبار دارد، یعنی از لحاظ حکومت و دولت. در این رابطه میتوانم بگویم که آنچه در زیر زمین و روی زمین خاک سوریه باشد متعلق به تمامی خلقهای سوریه است نه متعلق به یک طیف. برخی نخواهند توانست با این عناوین به وارونهسازی و تحریف واقعیتها دست زنند. آنرا مایملک خود بدانند. ما پیش از این گفتهایم و اکنون هم تکرار میکنیم. حتی مسئولان خودمدیریتی شمال و شرق سوریه نیز همین دیدگاه را اعلام کردند که هم نفت و هم تمامی منابع زمینی و زیرزمینی سوریه متعلق به همه خلقهای سوریه است. مورد صحیح نیز همین است. یعنی توافقاتی که با شرکتهای نفتی امضا شده تا چه حد در این چارچوب بودهاند، ما از این مورد اطلاعی نداریم. اما لازم است چنین عمل شود. امروز سوریه با بحرانهای اقتصادی روبروست، در شمال سوریه نیز مسائل اقتصادی را باید مد نظر قرار داد و برای حل آنها گام برداشت، اگر در این راستا توافقی صورت گرفته است، و اگر این توافقنامه بر مبنای منافع خلقهای سوریه باشد ما حرفی نداریم، اما اگر چنین نباشد باید آنرا مد نظر قرار داد.
آ.ک.پ ماشین جنگی مزدوران را بنیان گذاشت
در زمینه اتحاد ملی اکنون شاهد برداشتن گامهایی هستیم. بیانیههایی هم صادر میشوند، بر چه مبناهایی این توافقات صورت گرفتهاند به تمامی اطلاع نداریم. اما واقعیت این است که رهبر آپو سالها در روژاوای کوردستان رنج گزافی را بر دوش کشید. اگر در میان کوردهای روژاوا این نگرش ملی پیشرفت کرد، نگرشها آزادیخواهانه و دمکراتیک شکل گرفته و ارتقا یافت نتیجه رنجهای رهبر آپوست. زیرا رهبر آپو حدود ٢٠ سال در این عرصه فعالیت نمود. اگر انقلاب روژاوا به ثمر نشست بر این مبنا بود. بنیان این انقلاب به تلاشهای رهبری برمیگردد. اگر این مبانی و این تلاشها نبودند چیزی به نام انقلاب در میان نبود. همچنین اگر این انقلاب بسوی پیشرفت گام برداشت و به عنوان انقلابی دمکراتیک مطرح شد، میان خلقها برادری را گسترش داد، هر خلق با هویت خویش به سازماندهی خود پرداخت، هر خلق خواستههایش را بیان کرد، البته تمامی اینها ثمره پارادایم رهبر آپوست. پارادایم ملت دمکراتیک است. ایشان این انقلاب را به انقلابی دمکراتیک مبدل نمود و میان خلقها برادری را مستقر کرد. آزادی خلقها را مسیر نمود. از اینرو اگر بنا باشد از کسی قدردانی شود باید قبل از همه از رهبر آپو قدردانی به عمل آید. زیرا هیچ فردی به اندازه رهبر آپو در این منطقه زحمت نکشیده است و کار نکرده است. از لحاظ ایدئولوژی، فلسفه، پارادایم این خلقها را بهرهمند کرده است. تمامی این موارد را رهبر آپو فراهم کرد. اگر امروز در رابطه با اتحاد ملی نشستهایی صورت میگیرد در مبنای تمامی آنها رنج بزرگ رهبر آپو و پارادایم رهبر آپو قرار دارد. اگر این رنج و این پارادایم وجود نمیداشت نه انقلابی در میان بود و نه نشستهایی که کوردها در مورد اتحاد ملت صحبت کنند. قبل از همه باید تمامی طرفها از رهبر آپو قدردانی کنند. اگر از رهبر آپو قدردانی نکنند و از افرادی دیگر تشکر کنند این نشاندهنده غفلتی بزرگ است. هیچ کسی هم این غفلت را قبول نخواهد کرد. خلق روژاوا نیز این غفلت را نمیپذیرد. بویژه زنان و جوانان روژاوا آنرا نمیپذیرند. زیرا آنان با رهبر آپو به هویت خویش پی بردهاند. آنچه کسب کردهاند را حاصل دسترنج رهبر آپو میدانند. هر روز این را بر زبان میآورند. چگونه امکان دارد رهبر آپو را مبنا قرار ندهند؟ هر روز رهبری را اساس فعالیتهای خود قرار میدهند و خود را در آینه رهبری میبینند. با صیانت از رهبری از خود دفاع میکنند. رهبر آپو این مهم را فراهم نمود. از اینرو آنان نمیپذیرند که بجز رهبر آپو از افراد دیگری قدردانی شود. اگر بناست از کسی تشکر شود باید قبل از همه قدردان رهبر آپو بود.
خلقهای کورد و عرب باید شانه به شانه همدیگر علیه دولت ترک بپاخیزند
- شما بارها تحولات لیبی را مورد ارزیابی قرار دادهاید. تمامی پیشبینیهایتان در عمل دیده شدند. تبهکاران دولت ترکیه بر روی خاک اعراب به حملاتشان ادامه میدهند. در مقابل آنها نوههای عمر مختار و خط میهندوستی عرب در حال مقاومت هستند. شما این موضوع را چگونه میبینید؟
اکنون دولت ترکیه و حکومت آ.ک.پ و م.ه.پ ماشین جنگی از تبهکاران درست کردهاند و با این ماشین کار میکنند. در روژاوا، سوریه، باشور، لیبی، آذربایجان و ارمنستان با آن کار میکنند. همچنین میخواهد در یمن نیز از آن استفاده کند. میخواهد با این ماشین جنگی در خاورمیانه به اهداف خود برسد. گروهی میگویند دولت ترکیه و حکومت آ.ک.پ-م.ه.پ سیاست دولت عثمانی را اجرا میکنند. در سیاست دولت عثمانی دولت-ملت وجود نداشت. آنها نابودی خلقها را اساس قرار نمیدادند. مناطقی را که اشغال میکردند، از آنها باج میگرفتند، در زمان جنگ در آنها به جمعآوری سرباز میپرداختند، غیر اینها همه بر اساس خودمدیریتی خود زندگی میکردند. اکنون آ.ک.پ-م.ه.پ، دولت ترکیه، دولت-ملت است. چنین دولتی بنیاد نهاده شده است. اینان از آیین اسلام هم به نفع خود بهره میگیرند. اینها هیچ ارتباطی با اسلام ندارتد. دشمن همهی خلقها هستند و خصومتشان تنها محدود به ملت کورد نیست. اگر فقط دشمن خلق کورد بودند به لیبی نمیرفتند چون لیبی کورد ندارد. در دریای سفید هم کورد وجود ندارد. آشکار و مبرهن است که دولت ترکیه در دریای سفید با همه مشکل دارد. لیبی را مملو از تبهکارانش کرده است، ادلب نیز همین طور. هزاران سرباز خود را به این مناطق منتقل کرده است. پ.ک.ک در آذربایجان و یمن حضور ندارد. مشخص است که مسئله فقط دشمنی با کورد نیست. آنها با خلقها دشمن هستند، با ادیان دشمن هستند، غیر از مذهب سنی به همهی مذاهب و آیینها حمله میکنند. فقط ترکها، مذهب سنی و فرهنگ ترکی را قبول دارند و میگویند همه باید این را بپذیرد. چه در داخل ترکیه و چه در خارج، این سیاست اجرا میشود. وارد هر جایی میشوند در آنجا حکومتی تاسیس کرده و آنجا را مانند ایالتی از ترکیه اداره میکنند. وارد عفرین شدند، هر دستگاه و سازمانی که دارند، در عفرین هم تاسیس کردند. در سریکانی و گریسپی نیز همین کار را کردند. غیر از دستگاههای خود هیچ چیز دیگری را نمیپذیرند. همه چیز را ممنوع و غارت میکنند. در این جاها مدرسه ترکی تاسیس میکنند و باید با زبان ترکی درس بخوانند. در همه جا پرچم خود را برافراشته کردهاند. بیمارستان و نیروی پلیس تاسیس میکنند، دستگاه جاسوسی درست میکنند، فرماندار و استاندار و مدیر منصوب میکنند. همان طور که هاتای عرب بودند و آنها را ترک کردند، در عفرین، گریسپی و سریکانی و قبرس هم همان کار را میکنند. یعنی به هر جایی میرود آنجا را به ملک خود تبدیل میکند. اینها همه مشخص هستند. در میان اعراب تعدادی تبهکار را جمع کرده و آنها را سازماندهی میکنند، آموزش میدهند، به آنها سلاح میدهد، در هر جایی که بخواهد مستقر شود این تبهکاران را به آنجا میفرستد. در این جاها دست به اعمال غیر انسانی و ایجاد رعب و وحشت میزند. ماشینی جنگی درست کرده که در همه جا از آن استفاده میکند. میخواهد همه تسلیم شوند، هرکس تسلیم نشود حق زندگی نخواهد داشت. در لیبی نیز همین کار را میکند. به گفتهی رسانهها ۱۷ هزار تبهکار را به آنجا فرستاده است. آ.ک.پ و م.ه.پ با اجبار هزاران تن را از سوریه به ترکیه منتقل کردهاند، چرا؟ چون میخواستند به همراه خانوادهها، تبهکاران را نیز تحت کنترل خود درآورند تا آنها را برای اهداف خود بکار گیرند. هم تبهکاران را سازماندهی میکند و هم اینگونه پایهی خود در سوریه را قوی میکند، هم اقتصاد سوریه را کاملا غارت کرد و هم این افراد را در ترکیه با عنوان نیروی کار ارزان به کار میگیرد و در میان این خانوادههای مزدور را پرورش میدهد. ماشینی از تبهکاران درست کرده و از آنها در همه جا استفاده میکند. گفته میشود ۱۷ هزار تبهکار به لیبی فرستاده و آنها را در آنجا اسکان میدهد، برای آنها شناسنامه درست میکند و همزمان رعب و وحشت ایجاد میکند. میخواهد لیبی را به دست آورد. همانطور که در تاریخ عمر مختار در مقابل اشغالگری ایستاد، اکنون نیز نوادگانش مقاومت میکنند. میگویند آنهایی که بر خط قذافی هستند با ترکیه میجنگند و اجازه نمیدهند لیبی به دست ترکیه بیفتند. قذافی دارای خطمشی میهندوستی بود. بر این اساس نیز کوردها را دوست خود میدانست و با کوردها همکاری میکرد. ما به این موضوع واقفیم. به ویژه با کوردهای باشور همکاری کرد. همچنین خط میهندوستی عرب را تقویت کرد. به همین دلیل تصمیم گرفتند قذافی را از بین ببرند. امروز آنهایی که قذافی و عمر مختار را برای خود اساس قرار میدهند، از لیبی صیانت میکنند. میگویند علیه اشغالگری و قتلعام ترکیه مبارزه میکنیم و اجازه نمیدهیم لیبی به دست آنان بیفتند. درست هم همین است، این حق آنهاست. ما با این سیاست همراه هستیم. به همین دلیل دولت ترکیه نه تنها برای خلق کورد بلکه برای خلق عرب هم خطرناک است. در حقیقت همهی دولتها و نویسندگان و روشنفکران عرب این را خوب میدانند. روز به روز تاکید میکنند که دولت ترکیه خطری بزرگ است و یک دولت اشغالگر است. آنان به تاریخ عثمانیها آگاهند و میگویند دولت ترکیه از عثمانی هم بدتر هستند. باید کورد و عرب با هم در مقابل حکومت آ.ک.پ و م.ه.پ بایستند. در خاورمیانه کوردها و عربها در جنگ جهانی اول آسیب بسیاری دیدند. تقسیم شدند، سیاست ویژهای بر کورد و عرب اعمال میشود. سیاست تقسیم را افزایش دادند و معادلات نو ایجاد کردند. این هم به ضرر کورد بود و هم عرب. اکنون هم ترکیه هنوز بر این سیاست تاکید دارد، میخواهد هر جنبشی را از بین ببرد. میخواهد همه را به بردگی خود درآورد. در مقابل آن، کورد وعرب میتوانند با هم توافق کنند. چون ترکیه هم دشمن کورد است و هم عرب. خاورمیانه بیشتر عرب هستند و کوردستان نیز در میان آنها قرار گرفته است. به همین دلیل اگر کورد و عرب در مقابل این حکومت با هم توافق کنند دیگر نمیتواند به قتلعام و اشغالگری بپردازد. چون ضعیف است. امروز آنقدر تضعیف شده که تبدیل به نیروی مسلح یک گروه کوچک شده است. اگر همه علیه این رژیم به حمایت از هم بپردازند، میتوان بساط آن را برچید. امروز آ.ک.پ و م.ه.پ در میان جوانان عرب گروههای تبهکاری درست کرده که آنها را به جنگ اعراب میفرستد، با دست این تبهکاران، مردم عرب کشته میشوند. خلق عرب این را چگونه میپذیرند؟ نباید این را بپذیرند و باید در مقابل آن بایستند. اگر آنها پیروز شوند، این حکومت نمیتواند ادامه یابد، خلقهای کورد و عرب به حقیقت خود میرسند و میتوانند برادری تاریخی خود را دوباره زنده کنند.