ناتو و نقش آن در پاکسازی نژادی خلق کورد در روژآوا | یادداشت [بخش دوم و پایانی]

... به رغم مخالفتهای وسیع جهانی و گروههای صلح طلب، شخصیتهای علمی و راهپیماییهای وسیع، کشورهای اصلی و تصمیم‌گیر در ناتو از جمله آلمان، فرانسه، ایتالیا و کشورهای دیگر صراحتا یا غیر مستقیم حمله ترکیه به روژآوا را تایید نمودند. ...

در بخش نخست به اختصار  به برخی از اقدامات ناتو در مقابل خلق کورد در ترکیه و باکور کوردستان اشاره شد. بخش اول این گزارش صرفا حاکی از رویکردهای استراتژیک ناتو در بعد داخلی ترکیه و نقش گلادیو و سازمان ارگنکون بود. در بخش دوم ابعاد بین‌المللی این مسئله، نقش ناتو در حمله به روژآوا و تضعیف جایگاه ترکیه در این سازمان مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

نگاهی به رویدادهای منتهی به حمله به روژآوا

نگاهی به رویدادهای سال ۲۰۱۱ نشان می‌دهد که ترکیه سرمست از پیروزیهای خود در لیبی و سوریه به پشتیبان مهم اخوان‌المسلمین تبدیل شد، با عربستان به مخالفت پرداخت و با در دستور کار قرار دادن رویاهای نئو-عثمانیگری تلاش نمود تا چهاردهمین امپراتوری مغول را تشکیل دهد. این رویای جدید ترکیه حاکی از چرخش این کشور از سیاست تنش صفر با همسایگان بود که البته در جریان بده بستانهای سیاسی با روسیه و برخی از اعضای ناتو صورت پذیرفت و پیامد آن در قبال سیاست‌های اشغالگرانه ترکیه در سوریه و روژاوا خود را نشان داد. با خرید موشکهای اس-۴۰۰ از روسیه، این کشور در نخستین گام پذیرفت که از جنایتکارانی که علیه بشریت دست به اقدام زده‌اند در مقابل در یگانهای مدافع خلق کورد دفاع نخواهد کرد، اما در عین حال به ترکیه اجازه دخالت نظامی را خواهد داد. در این بده بستان سیاسی، سوریه نیز در مقابل پذیرفت که فوراً علیه تهاجم ترکیه به اقدامی دست نزده و ایران نیز موافقت نمود که حتا اگر مداخلۀ ترکیه را قابل محکومیت بداند، صرفا در راستای منافع شیعیان مداخله کرده و آینده روژآوا را جزء مسائل ارجح کشورش نمی‌داند. ترکیه نیز به نوبه خود پیامدهای این پیام را درک نمود.

در ۲۲ ژوئیه سال ۲۰۱۹ ترکیه تعلیق توافقنامۀ مربوط به مهاجران را با اتحادیۀ اروپا اعلام کرده و در ۳ اگوست اردوغان فرمان تهاجم به روژآوا را صادر کرد. در این میان بده بستانی بین دولت ترکیه و سوریه نیز صورت گرفت؛ اردوغان دستور داد ارتش ترکیه در استان ادلب در مقابل ارتش سوریه عقب نشینی نماید تا جاییکه نظامیان سوریه بتوانند بخشی از خاک سوریه را  معادل با خاکی که ترکیه در شرق اشغال خواهد شد تصرف کنند. در ۲۳ آگوست پنتاگون به منظور زمینه سازی برای حمله ترکیه به روژآوا فرمان تخریب استحکامات یگانهای مدافع خلق کورد را صادر کرد. در ۱۸ سپتامبر ترامپ رابرت اوبرایان را به سمت مشاور امنیتی خود بر می‌گزیند. رابرت اوبرایان به عنوان یک سیاستمدار محافظه کار اردوغان را بخوبی شناخته و پیش از این نیز نتایج کودتای ژوئیۀ ۲۰۱۶ را حل و فصل کرده بود. در روز نخست اکتبر اردوغان از جابجائی فوری ۲ میلیون پناهندۀ سوری به روژاوا سخن می‌گوید. در پنجم اکتبر آمریکا از اعضای ائتلاف بین‌المللی درخواست می‌کند که جهادیون و تبهکاران داعشی زندانی در روژاوا را تحویل بگیرند. در ۶ اکتبر آمریکا اعلام می‌نماید که بیش از این مسئولیت تبهکاران داعش در روژاوا را نپذیرفته و مسئولیت آن به ترکیه واگذار می‌شود. در ۷ اکتبر آمریکا عقب‌نشینی نیروهای ویژۀ خود را  از روژاوا را آغاز می‌کند و ۹ اکتبر ارتش اشغالگر ترکیه به روژآوا حمله می‌کند.

این عملیات اوج تناقض عملکرد ناتو را در پاکسازی خلق کورد در روژآوا و خلق‌های ساکن در شمال-شرق سوریه را به نمایش می‌گذارد. در حالیکه کوردها از سال ۲۰۱۴ مهمترین شریک نیروهای ائتلاف – که بخشی از ناتو نیز بوده است- در مقابله با داعش بودند آمریکا و کشورهای ائتلاف کوردها را فدای منافع خود در ترکیه نمودند. اندکی بعد از حمله اشغالگرانه دولت ترک به روژآوا، در حالیکه شورای امنیت به درخواست امانوئل مکرون و آنجلا مرکل نشستی فوری را برگزار کردند. حتی این نشست نیز پشت درهای بسته صورت گرفت و هیچ بیانیه‌ای از سوی رئیس شورا اعلام نشد زیرا نمایندگان آمریکا و روسیه طرح محکومیت ترکیه را مشترکا وتو کرده بودند. در ۱۱ اکتبر دبیر کل ناتو ینس استولتنبرگ در آنکارا از عملکرد عملیات چشمه صلح-بخوانید چشمه  خون- اطمینان حاصل کرده و از عظمت ترکیه تجلیل به عمل آورد.

ناتو و پشتیبانی از عملیات چشمه خون

 به رغم مخالفتهای وسیع جهانی و گروههای صلح طلب، شخصیتهای علمی و راهپیماییهای وسیع، کشورهای اصلی و تصمیم‌گیر در ناتو از جمله آلمان، فرانسه، ایتالیا و کشورهای دیگر صراحتا یا غیر مستقیم حمله ترکیه به روژآوا را تایید نمودند. ینس استولتنبرگ دبیر کل ناتو نیز در دیدار ۱۱ اکتبر خود از  ترکیه اظهار داشت که ترکیه در خط مقدم منطقه‌ای بی‌ثبات به سر می‌برد، هیچ یک از همپیمانان ما بیش از ترکیه مورد حملۀ تروریستی قرار نداشته و در معرض انفجار خشونتهای خاورمیانه واقع نشده‌اند، استولتنبرگ  علاوه براین سخنان، در بخش دیگری از گفته‌های خود افزود که ترکیه نگرانی‌های قابل توجیهی برای امنیت خود دارد. در این سفر استولنبرگ که تنها دو روز از آغاز حمله به روژآوا و آغاز عملیات چشمه خون می‌گذشت، اظهار داشت که  ناتو حضور هوائی و دریای خود را در ترکیه افزایش و بیش از ۵ میلیارد دلار برای ایجاد پایگاه و زیربناهای نظامی در این کشور سرمایه‌گذاری کرده است. استولنبرگ در این دیدار از استقرار یگان سامپ-تی ایتالیایی نیز در مرز جنوب ترکیه با سوریه نیز خبر داد. این سخنان استولنبرگ در حالی ایراد می‌شد که وزیر امور خارجه ایتالیا، دی مایو (Di Maio) فرمانی را مبنی بر منع صادرات اسلحه به ترکیه تصویب کرده و بر مبنای آن باید ایتالیا باید فوراً سامانه‌های سامپ –تی را از خاک ترکیه خارج و متعهد شود که سلاحی به ترکیه نخواهد فروخت. این تصویر از ناتو و رفتارهای متناقض این سازمان در مواجهه با خلقی است که در موقعیت دشواری از ژئو-استراتژیک خاورمیانه قرار گرفته است. در حالیکه روژآوا غرقه درخون بود، اعضای ناتو همزمان خواستار توقف صادرات سلاح به ترکیه بوده و از طرف دیگر شعله‌های آتش جنگ را تاب می‌دهند.

تردیدی نیست که بعد از عملیات ناتو در یوگوسلاوی و لیبی، این سازمان همان عملیات را در سوریه و از طریق افرادی متشکل از گروههای اسلامگرا از افغانستان، بوسنی، چچن، لیبی و عراق و سوریه در راستای منافع خود سازماندهی نموده باشد. این گروهها در استانهای مرزی ترکیه و عمدتا در مناطق آدانا و هاتای تجمع و سازمان سیا با برپایی مراکز آموزشی از عرصه ناوهای ناتو در بندر اسکندرون به فرماندهی آنان دست میزد. اما فرماندهی ناتو در دیدار با مقامات ترک و در روزهای نخستین عملیات چشمه خون ابراز می‌داشت که ترکیه بیش از همه کشورها  در معرض خشونت خاورمیانه قرار گرفته است.  با آغاز عملیات چشمه خون اکثریت کشورهای ناتو در سوریه حمایت بی‌قید و شرطی را از شبه‌نظامیان تروریست و تبهکاران آغاز نموده‌اند. حتی اسنادی که اخیرا که از سوی ویکیلیکس منتشر شده‌اند نشان می‌دهد که ناتو به حمایت‌های اطلاعاتی و لجستیکی از نیروهای شبه نظامی مخالف دولت اسد دست زده است.

جایگاه کنونی ترکیه در ناتو

به رغم این اقدامات عملی و حمایتی از ترکیه، اما بسیاری از استراتژیسینهای غربی در ناتو و خارج از آن اکنون بر این باورند که اکنون اردوغان تمامی جنبشهای دمکراسیخواه در ترکیه را نابود کرده و به حامی برجسته اخوان المسلمین و دیگر گروههای جهادی تبدیل شده است و از همه مهمتر با جهادیها در سوریه از هدف مشترکی برخوردار شده است، به تحریمهای آمریکا علیه ایران پابیند نبوده و به روسیه بسیار نزدیک شده است و سرانجام اشغالگریهای ترکیه در شمال-شرق سوریه این وضعیت را بیش از پیش وخیم کرده است. ماکس بوت از نویسندگان مجله فارین پالیسی براین باور است که موقعیت ترکیه امروز در ناتو چنان وخیم است که بدلیل رفتارهای خلاف عرف، اگر امروز این کشور از ناتو درخواست پذیرش می‌نمود، هیچگاه درخواست پذیرش وی مورد موافقت قرار نمی‌گرفت. ناتو کشورهایی را که از دمکراسی پایدار برخوردار نباشند و به حل مشکلات قومی و اختلافات ارضی داخلی و خارجی نپردازند، یا از حقوق بشر و کنترل بر نیروهای مسلح خود برخوردار نباشند را نمی‌تواند بپذیرد. از این نظر اکنون بخشی از اعضای ناتو براین باورند که آمریکا و برخی از کشورهای دیگر باید از این توهم دست بشویند که ترکیه می‌تواند شریک قابل اعتمادی برای آنها به شمار آید. ماکس بوت براین باور است که اعضای ناتو باید به عنوان یک دیوانه با ترکیه رفتار کنند. ریچارد هاس از مشاوران سیاست خارجی امریکا براین باور است که ایالات متحده امریکا باید تمامی سلاحهای هسته‌ای خود را از ترکیه خارج کرده و سیستم تقسیم اطلاعات و فروش اسلحه به ترکیه را نیز محدود نماید.

 کتی گلیسینیان در مقاله‌ای در ۱۱ اکتبر در نشریه راهبردی آتلانتیک این سوال را مطرح کرده است که با وجود ارزشها و علایق دور ترکیه و آمریکا چه عاملی باعث ماندن ترکیه در ناتو شده است؟ وی می‌نویسد که در اکتبر سالجاری یک مقام ارشد وزارت امور خارجه آمریکا اظهار داشت که حملات ترکیه به شمال-شرق سوریه و هدف قرار دادن رزمندگان کورد که بهترین شرکای آمریکا در شکست داعش در سوریه بودند، به هیچ کس و حتی خود ترکیه نیز کمک نمی‌کند. حمله به کوردها امنیت آنها یا امنیت ما یا امنیت هیچ کس دیگری را افزایش نمی‌دهد. این نویسنده با ارائه سرنخهایی مهم در رابطه با ارتباط ناتو و ترکیه می‌نویسد یکی از مقامات ارشد دولت سابق آمریکا به شرط ناشناس بودن گفته است که افرادی در حکومت آمریکا وجود دارند که از نظر آنها ترکیه مقدس بوده و تمامی مشکلات از جمله گروگان‌گیری آمریکاییها، تهدید دیگر متحدان ناتو مانند یونان، حمایت از گروههای جهادی، خرید سلاحهای روسی و ... متوجه آنهاست.

اما پیوندهای ترکیه با ناتو ابعاد دیگری نیز داشته است؛ در ماه فوریه سالجاری روزنامه صباح که از طرفداران دولت اردوغان است مقاله‌ای را در رابطه با پیوندهای ناتو با ترکیه منتشر نمود. در این مقاله سیما نازلی گوربوز نوشته بود که ترکیه دومین ارتش بزرگ ناتو و شریک اصلی این سازمان در افغانستان و جاهای دیگر است که میزبان اقدامات ناتو در گستره این سازمان به شمار می‌رود و در سال ۲۰۱۸ بیش از ۱۰۰ میلیون دلار به آن کمک کرده است. با این وجود ناتو حداقل تا سال ۲۰۱۸ چندبار در مسائل مهم سیاسی با ترکیه همکاری نکرده است و امتناع از تحویل فتح الله گولن به ترکیه از جمله این موارد است. از سوی دیگر در طول زمان بخشی از اعضای ناتو و در مواردی آمریکا، از همراهی با ترکیه امتناع کرده‌اند. اعتراض برخی از مقامات پنتاگون در رابطه با تصمیم ترامپ مبنی بر خروج از شمال-شرق سوریه نیز را باید از جمله این موارد دانست.

اما از سوی دیگر در  شورای امنیت سازمان ملل متحد، برخی از اعضای ناتو و از جمله فرانسه، آلمان، انگلستان و بلژیک و لهستان با انتشار بیانیه‌ای حمله ترکیه به روژآوا را محکوم کردند؛ در این نشست ترکیه با همکاری روسیه و آمریکا مانع از تایید این محکومیت در سطح شورای امنیت سازمان ملل متحد شد. تماسهای منظمی برای محرومیت ترکیه یا تعلیق عضویت این کشور از ناتو در جریان است، اما به نظر می‌رسد چنین اقدامی امکان پذیر نباشد زیرا در ناتو هیچ مقرراتی برای این کار وجود ندارد. اما راشل اللوئوس یک مقام ارشد سابق پنتاگون که هم اکنون در مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی در واشنگتن است براین باور است که ترکها نیز هیچگاه خروج از ناتو را به طور یکطرفه قبول نمی‌کنند، زیرا حضور آنها در ناتو به ترکیه قدرت، نفوذ و تضمینهای امینتی می‌دهد.

با تمامی این موارد به نظر می‌رسد حمایتهای آمریکا از ترکیه در قالب ناتو همچنان ادامه داشته باشد. به رغم تمامی اختلافات کنونی برخی از اعضای ناتو با ترکیه همکاریهای منظم بین نظامیان و از جمله همکاریهای نظامی همچنان ادامه دارند. استولنبرگ دبیر کل ناتو اعلام نموده است که سازمان ناتو بیش از ۵ میلیارد دلار در تاسیسات نظامی مانند پایگاههای دریایی و سایتهای ردگیری در این کشور سرمایه گذاری کرده است و این کشور را با سیستمهای موشکی و افزایش حضور هوایی و دریایی حمایت می‌کند. علیرغم خروج ترکیه از سیستم تولید هواپیماهای اف-۳۵ ترکیه همچنان شریک استراتژیک آمریکا و از اعضای مهم ناتو محسوب می‌شود.

اما به رغم این موارد، یکی از بزرگترین ریسک‌های بحران فعلی، فرسایش اعتماد متقابل به دو کشور باشد. در حالی که کنگره آمریکا به طور غیرمعمول در عصبانیت و ناامیدی خود نسبت به آنکارا رویکردی واحد دارد اما برخی از تحلیلگران نگران این هستند که حتی اگر اختلافات فعلی برطرف شود، زدودن بی اعتمادی و عصبانیت عمیقی که سالها در هر دو طرف جمع شده است، دشوار خواهد بود. ماکرون در این رابطه اظهار داشته است که آنچه که در روزهای گذشته رخ داده است خطای جدی غرب و ناتو در منطقه بوده است. ماکرون در رابطه اشغالگری دولت ترک و حمایت مستقیم و غیر مستقیم ناتو از این شغالگری اظهار داشته است که این امر موجب تضعیف اعتبار ما نزد کسانی شده است که می‌خواهند در کنار ما مبارزه کنند و باور دارند که ما در دراز مدت حامی آنها خواهیم بود. اخیرا خبرگزاریهای آلمان نیز به نقل از امانوئل مکرون نوشته‌اند که ما باید بدانیم ترکیه می‌خواهد تا کجا پیش برود و چگونه می‌توان این کشور را به موقعیت معقولی باز گرداند که حراست از امنیت داخلی یا اهداف امنیتی خودش را در عین احترام به موازین و وحدت موجود در ناتو پیش ببرد.

رویکرد جنبش آزادیخواهی خلق کورد

رهبر آپو در کتاب مانیفست تمدن دمکراتیک اظهار می‌دارد در ۲ فوریه سال ۱۹۹۲ به دستور ویژه ناتو تمامی فرودگاههای اروپا بر روی هواپیمایی که در آن بودم بسته شدند و این در حالی بود که نخست وزیر ایتالیا، ماسیمو دالما رویکردی حمایتی از جنبش خلق کورد و رهبر آپو داشت. هم اکنون با توجه به اخبار منتشر شده از روژآوا، از هر ۱۰ نفر شهید ۸ تا ۹ نفر توسط هوایپماهای بدون سرنشین ترکیه به شهادت می‌رسند. سوالی که در این میان مطرح می‌شود تناقض عملکرد ناتو و اعضای آن در تمامی مقاطع مذکور است. آیا در حالی که این اعضای ناتو در ظاهر فروش سلاح به ترکیه را ممنوع می‌کنند نمی‌توانند حریم هوایی روژآوا را بر هواپیماهای ترکیه ببندند؟ آیا این نسل‌کشی جدید ترکیه که با همکاری ناتو در جریان است شباهتی با اقدامات گلادیوی ناتو و ارگنکون در سال ۱۹۸۶ و قتلعام روشنفکران و اعضای حزب کارگران کوردستان ندارد؟

آنچه که کاملا بدیهی به نظر می‌رسد، ترکیه در درون ناتو مخالفانی دارد، کشورهای غربی نیز از اقدامات تبهکارانه و زیاده خواهانه ترکیه علیه خلق خلق کورد اطلاع دارند، اما به نظر می‌رسد حداقل دو مسئله مهم پیوندهای ناتو و ترکیه را تحت الشعاع خود قرار داده است. نخستین آن در سطحی کلان و جهانی است که منافع درازمدت خود را در زد و خوردهای مداوم در خاورمیانه می‌جوید. این مسئله در بعد استراتژیکی خود شاید به نهادهای بسیار متنفذی مانند مجمع بیلدربرگ مرتبط باشد. دومین مسئله حداقل استفاده اردوغان از کارت پناهندگان سوریه و تهدید اروپا با آن است. هر دو مسئله باعث شده است تا به رغم آنکه جامعه جهانی تمامی رویکردها و زیاده خواهیهای اردوغان را درک کند، اما نسبت به آن بی‌تفاوت باشد.

با تمامی موارد یاد شده، خلق کورد در اوج فشارهای ترکیه و ناتو، مبارزه بی‌امان خود را ادامه است و با پیگیری خط سوم و اتکا به نیروی خلق توانسته است این مقاومت را از زندانهای دیاربکر به تمامی خاورمیانه بکشاند. علیرغم تمامی این فشارها دیپلماسی جنبش آزادیخواهانه خلقمان نیز توانسته است از رویکردهای اشغالگرانه ترکیه بهره برداری کرده و با اتکا به افکار عمومی جهانی، صدای روژآوا و مقاومت خلقمان را در سراسر جهان طنین انداز نماید. از همین‌رو جهانی شدن مسئله روژآوا نه تنها بخشی از رویکرد مقاومت جنبشمان را به نمایش می‌گذارد، بلکه رویکرد پیشتازانه جنبش خلق کورد را نیز بازتاب می‌دهد که در نهایت و با همگامی مبارزه و دیپلماسی عمومی، می‌تواند جایگاه ترکیه را در ناتو و در سطح جهانی بیش از پیش با چالش مواجه سازد.