نیروی بنیادین خلق‌ها در روژآوا: دفاع از خود [بخش دوم]

کوردهایی که در روژآوا که در معرض قتلعام و کشتار قرار گرفتند، در روژآوا انقلابی را بر پا کردند و نه فقط برای کوردها بلکه برای تمامی منطقه و خلقهای جهان اکنون به کور سوی امید بدل شده‌اند.

جنگ جهانی سوم با مرکزیت سوریه در جریان است. خلق کورد سیستم آزادیخواهی و دمکراتیک را در تمامی عرصه‌ها پیش برده است و برای خلق‌های ساکن در سوریه مدلی برای رهایی آفریده است. کوردهایی که در روژآوا که در معرض قتلعام و کشتار قرار گرفتند، در روژآوا انقلابی را بر پا کردند و نه فقط برای کوردها بلکه برای تمامی منطقه و خلقهای جهان اکنون به کور سوی امید بدل شده‌اند.

حراست و صیانت از انقلاب صرفا از طریق چند شخصیت امکان پذیر نیست، بلکه از طریق ایجاد یک سیستم مشترک دفاعی خلق‌ها که به اعتبار انقلاب بدل شده است امکانپذیر خواهد بود. به همین لیل در شمال-شرق سوریه دفاع از خود نه فقط نشانه‌ای از وجود یک سیستم دمکراتیک است، در تمامی سازمانها، که در هر عرصه‌ای حضور می‌توانند حضور داشته باشند به عنوان عنصری اساسی خود بر صیانت از دفاع از خود اتکا می کنند. جامعه‌ای که همواره در معرض قتل‌عام قرار دارد، دفاع از خود به معنای نبرد بقا محسوب می‌گردد.

زمانیکه داعش جهانیان را با ترس و تهدید مواجه کرده بود و شهرهای خاورمیانه را یکی پس از دیگری در اختیار می‌گرفت؛ به قتل‌عام و کشتار دست می‌زد، انقلاب روژآوا توانسته بود موجودیت خود را حفظ نماید و برای تمامی خلق‌ها به نمونه‌ای از یک سیستم دفاعی تبدیل شود. امروزه نیز خلقمان در روژآوا در مقابله با اشغالگری ارتش ترک، همان مقاومت را ادامه می‌دهد. در این راستا سوالی مطرح می گردد: دفاعی که قدم به قدم به یک انقلاب تبدیل شد اکنون در خودمدیریتی شمال-شرق سوریه از چه کارکردهایی برخوردار است؟

نیروهای سوریه دمکراتیک (ق.س.د)

در روژآوا خلق از طریق انقلابی که انجام داده است به کسب خودمدیریتی نایل شده است و اکنون این خودمدیریتی به «اداره خودگردان» تبدیل شده است. در مقابله با پاکسازی نژادی انجام شده از سوی داعش و جبهه النصره، انقلاب و مدیریت مستقل اداره خودگردان تاثیر بزرگی را بر تمامی شمال-شرق سوریه گذارده است.

بر اساس همان پارادایم خودمدیریتی، خلق‌های کورد، عرب، ارمنی، سریانی و ترکمن سیستم دمکراتیک خود را پذیرفته و به دفاع از خود و دفاع از ملت دمکراتیک دست زده و در سیستم دفاع از خود مشارکت نموده و به همین دلیل دفاع از خود صرفا با حضور یگانهای مدافع زنان و یگانهای مدافع خلق محدود نمانده است.

با مشارکت این نیروها سیستم دفاع از خود در اکتبر سال ۲۰۱۵ در شمال-شرق سوریه ایجاد و نیروهای سوریه دمکراتیک به عنوان چتری برای دفاع از خود تاسیس شد. نیروهای حفاظتی خلق‌های شمال-شرق سوریه که تحت این سازمان نظامی چتر قرار رفته‌اند بدین شرح هستند:

یگانهای مدافع خلق، یگانهای مدافع زنان، شورای نظامی سریانی، گردان مبارزان ارمنی تحت عنوان نوبار اوزانیان، جیش السوار، برکان الفرات، نیروهای السنادید، گردان سواره رقا، شمس الشمال، تیپ سلجوق، تیپ الجزیره، جبهه الاکراد، شورای نظامی منبج، شورای نظامی باب، شورای نظامی دیرالزور، شورای نظامی رقه، شورای نظامی گری سپی، شورای نظامی سریکانی، شورای نظامی کوبانی، شورای نظامی قامیشلو، شورای نظامی هول و نیروهای حفاظتی خابور. با تاسیس نیروهای سوریه دمکراتیک، مبارزه مشترک خلق‌ها و انقلاب ابعاد وسیعتری به خود گرفت. بر همین مبنا بود که انقلاب روژآوا به انقلاب شمال-شرق سوریه تبدیل و مبارزه خلق‌های شهرهای منبج، طبقا، رقه، دیرالزور پاکسازی این شهرها از تبهکاران جنبه های دیگری به خود گرفت.

در عرصه نظامی، سیستم دفاعی شمال-شرق سوریه از سوی نیروهای تشکیل دهنده سوریه دمکراتیک ایجاد شده است، و در مناطق مختلف تحت تحت کنترل اداره خودگردان که به منظور حفاظت از این نیروها ایجاد شده اند بدین شرح است:

نیروهای حفاظت اجتماعی یا ه.پ.ج-ژن

این سیستم خلقی برای دفاع از سرزمین، هویت، موجودیت و فرهنگ خود ایجاد شده بود و در طول زمان تحت عنوان نیروهای حفاظت اجتماعی یا (ه.پ.ج-ژن HPC-JIN) به یک سیستم تبدیل شده است. این سیستم ایجاد شده با مشارکت خلقی به منظور حفاظت از انقلاب و دستاوردهای خلقی در روستاها، محلات و شهرها دست به فداکاریهای بزرگی زده است.در سال ۲۰۱۵ در شهر رمیلان و در جریان کنفرانسی نیروهای حفاظت اجتماعی یا ه.پ.ج-ژن به عنوان نیروی رسمی اجتماعی تاسیس شد. این نیرو به عنوان نیروی دفاعی اجتماعی و حفاظت از دستاوردهای انقلاب مبارزات خود را ادامه میدهد. از آنجا که نیروهای حفاظت اجتماعی یا ه.پ.ج-ژن با شعار فرد سازماندهی شده، جامعه سازماندهی شده است عمل می‌نماید، نه فقط در روژآوا، بلکه در تمامی شمال-شرق سوریه با استقبال بزرگی روبرو شده و آحاد خلق به آن پوستند. وظبفه دفاع از خود محدودیت سنی نداشته و صرفا مختص شخص یا جنسیت خاصی نیست. زنان، مردان، جوانان، پیران، کهنسالان و و تمامی اعضای اجتماع به عنوان بخشی از این سیستم دفاعی محسوب می‌شوند. همزمان با آن، در تمامی شهرهای شمال-شرق سوریه خلق با خواست خود برای حفاظت و حراست از محلات و کوچه‌های خود در میان صفوف نیروهای حفاظت اجتماعی یا ه.پ.ج-ژن جای گرفته‌اند.

آسایش

در سیستم مدیریت مستقلی که در شمال-شرق سوریه به منظور امنیت ایجاد شده است، یگانهای آسایش مدیریت اطلاعاتی شهرها را بر عهده دارند. نیروهای ضد ترور بخش اساسی مسئولیت در آسایش را برعهده دارند. یگانهای زنان بر اساس برابری زنان و مردان، در سیستم مدیریت مستقل شمال-شرق سوریه و در هر بخشی، سازمان مستقلی را در میان بخشهای امنیت داخلی ایجاد کرده‌اند. در رابطه با گزارشهای مرتبط به رویدادهای خشونت آمیز، یگانهای آسایش زنان بلافاصله وارد صحنه می‌شوند.

خلقهای سریانی، آسوری، ارمنی و عرب در مناطق خود با حضور در سیستم آسایش خود در میان کل سیستم آسایش مدیریت مستقل جای می‌گیرند. در سیستم مدیریت مستقل نهادی که نیروهای نظامی وابسته به آن هستند، وزارت اطلاعات مدیریت مستقل است. اما این سیستم مانند سیستم دولتی یکپارچه و سخت نیست. بر اساس حضور نیروهایی که در آن حضور دارند، بر اساس حضور خلق‌های ساکن در منطقه، هر یک از این خلق‌ها نیز سازمانهای مستقل خود را دارند. برای نمونه سریانی‌ها، ارمنی‌ها، اعراب و البته کوردها، هر نیرویی که نمایندگی جامعه منطقه خود را بر عهده دارد می‌تواند با نمایندگی نظامی و مدنی خلق خود، به وزارت اطلاعات بپیوندد.

نگرش اوجالان در رابطه با روژآوا

عبدالله اوجالان رهبر خلق کورد انقلاب روژآوا را بدینگونه ارزیابی می‌کند:

"تاکنون خلقمان در سوریه با دشواریهای فراوانی روبرو بوده است و این دشواریها نیز درک می‌شوند. رژیم بعث سوریه اجازه نمی‌داد خلقمان دمی بیاساید. خلقمان از هیچگونه حقوق ملی، اجتماعی و سیاسی برخوردار نبود.

جنبش آزادی کوردستان، از فرصتی که با جنگ سوریه ایجاد شده بود استفاده کرده و این فرصت تاریخی را به کونه‌ای درست ارزیابی کرده و انقلاب آزادی روژآوا را تحقق بخشید. این فرصت، فرصتی تاریخی به شمار می‌رود. در درجه نخست خلقمان در روژآوا و در کل، خلقمان در کوردستان در مقطع تاریخی مهمی قرار دارد.

در سوریه و خاورمیانه جنگ در جریان است. به همین علت باید این انقلاب حفظ شود، گسترش یابد، توسعه یابد و برای تداوم آن، باید امنیت حراست گردد. خلقمان در روژآوا و سوریه باید با تمامی موجودیت و نیروی خود از این انقلاب صیانت نماید. از شرایط جنگی و فرصتهایی که در جریان آن مهیا می‌شود استفاده نموده و این انقلاب را به نقطه‌ای مطمئن برساند. به همین دلیل است که کوردها باید تا آخرین نفس از این انقلاب صیانت نمایند، مبارزه نمایند و نبرد را ادامه بدهند. خلقمان در مقابل تمامی دشواریها به نبرد دست زده و می‌تواند مقاومت نماید و تمامی حیات خود را بر مبنای جنگ سازماندهی نماید. به همین دلیل باید بر مبنای واقعیت نبرد خود را سازماندهی نماید.

باید با شیوه زندگی جنگی تطابق یابد و آن را توسعه دهد. من به شما اعلام می‌کنم، باید واقعیت خلق جنگجو را دریافت. اگر این واقعیت به سطح واقعیت خلقی جنگجو ارتقا نیابد و بر این مبنا ویژگی جامعه خلق نگردد، شما نخواهید توانست موجودیت خود را حفظ نموده و تداوم بخشید. برای آنکه بتوان به شیوه‌ای آزادانه زیست، باید به سطح خلقی جنگجو ارتقا یافت، و از تحقق آن اطمینان یافت، آن زمان است که می‌توانید موجودیت خود را حفظ نموده و آزادانه زندگی کنید؛ و می‌دانید که این گونه زیستن آسان نیست. باید تمامی کوردها از این انقلاب حراست و صیانت نمایند و در این رابطه تا آخرین لحظه بجنگند، مبارزه کنند وعلیرغم وجود تمامی دشواریها از آن صیانت نمایند."