کژار: زنان برای رسیدن به آزادی و یکسانی خود و خلقشان گام بردارند

جامعه زنان آزاد روژهلات کوردستان در بیانیه‌ای به ارزیابی وضعیت زنان در نظام زن‌ستیز جمهوری اسلامی ایران پرداخته است.

متن بیانیه کژار به این شرح است:

از انقلاب خلقهای تحت ستم تا دیکتاتوری سرکوبگر

در حالی که ۴۲ سال از انقلاب خلقهای ایران می‌گذرد، رژیم ایران همچنان به اعمال سیاستهای سرکوبگرانه خود علیه خلقها  بیش از پیش ادامه میدهد. دیکتاتوری که با مصادره کردن و سرکوب انقلاب خلقها ی ستمدیده ایران،  بر سر کار آمد به هیچ عنوان نتوانست نماینده توده‌ها باشد. با توجه به اینکه، قدرت دارای پتانسیل اعمال قدرت و استثمارمی باشد، با به نمایش گذاشتن و رها ساختن پتانسیل خویش، به طبقه‌ی استثمارگر تبدیل می‌گردد، و این رهاسازی پتانسیل قدرت، چه تحت عنوان رژیم شاهنشاهی از آغاز تا پایان و چه  تحت نام حکومت جمهوری اسلامی امروزه، ماهیتا هیچ تفاوتی در این مورد با هم ندارند. امروزه طبقه استثمارگر و مرتجع  تحت نام رژیم جمهوری اسلامی ایران با در دست گرفتن قدرت، سعی در ایجاد جامعه ای کاملا مردسالار و جنسیت گرا دارد.

ذهنیت مرد سالار چه در قالب رژیم استبدادی شاه و چه در قالب حکومت دیکتاتور اسلامی، ماهیت جنسیتگرا و ضد زن خود را آشکار کرده است.  علی رغم تمام تلاشها و نقش زنان درپیروزی انقلاب، ۱۳۵۷ حکومت ایران به طرز آشکاری سیاست نهادینه کردن و نورمالیزه کردن ذهنیت تبعیض‌گرا و سرکوب زنان و به حاشیه کشاندنشان در عرصه‌های اقتصادی، اجتماعی و حقوقی را سیستماتیک اعمال کرده است. اما علی‌رغم همه اینها زنان مبارز در ایران همچنان که در طول تاریخ در برابر این ذهنیت ایستادگی و مبارزه کرده‌اند، امروزه نیزبه مبارزات خود ادامه می‌دهند. زنان توانسته‌اند در این راه دستاوردهای چشمگیری را کسب کنند. امروزه نیز همانند سال ۱۹۰۶ که توده‌ها فریاد آزادی‌خواهی سر دادند و با انقلاب مشروطه، درصدد در هم شکستن خودکامگی حاکمیت برآمدند تا به سوی مدرنیته گام بردارند، که البته موفقیتی حاصل نشد، چرا که توازن قوا به نفع مشروطه خواهان نبود. زنان در ایران از همه ملل ساکن در آن جغرافیا، مدام برای به دست آوردن حقوق خود در حال مبارزه بوده و هستند. ازجمله این مبارزات، میتوان به مبارزات زنان در ایران برای به دست آوردن حق رای اشاره کرد. این مبارزات قبل از مشروطه آغاز شده بود و در دوران مشروطه به اوج خود رسیده و سرانجام در ۱۹۶۳ به انجام رسید و زنان صاحب حق رای شدند. اما در کنار این مبارزات ذهنیت مردسالار به شدت در تلاش  بوده است که سنگ بر سر راه مبارزات زنان بیاندازد و از دستیابیشان به مطالبات برابری‌طلبانه زنان جلوگیری کند. شخصیتهای مرتجعی از جمله سید حسن مدرس و روح الله خمینی و ابولقاسم کاشانی به عنوان نمایندگان ارتجاع مذهبی و ذهنیت مردسالاری در ایران سعی درجلوگیری از دستیابی زنان به مطالباتشان داشته‌اند. خمینی اعطای حق رای به زنان را خلاف اسلام دانست و کاشانی اعلام کرد که برایش قابل درک نیست که مردان چه گناهی کرده‌اند که باید به زنانشان رای بدهند. اگر چه پس از انقلاب  ۱۳۵۷، این حق از زنان گرفته نشد اما سیاستهای زن‌ستیزانه هر روز بیش از پیش به صورت قوانینی سرکوبگرانه و تعبیض‌آمیز علیه آنان تصویب شده و مورد اجرا قرار گرفته است. از جمله عدم حق نامزد شدن زنان برای ریاست جمهوری با گنجاندن عبارت "رجل سیاسی" در قانون اساسی این کشور.

انقلاب ایران نقطه عطفی در تاریخ منطقه بود که نه تنها اوضاع اقتصادی و اجتماعی ایران را متحول ساخت بلکه بر روابط و موقعیتهای سیاسی منطقه نیز تاثیر عمیقی داشت. مردم ایران برای رسیدن به یک نظام جمهوری دست به انقلاب زدند و رهبران دینی که خود را پیشاهنگان مردم می‌نامیدند ، وعده یک نظام مردم سالار و دینی را به مردم می‌دادند. خمینی در برنامه‌های خود اظهار می‌داشت که "من آمده‌ام تا به دنیا اعلام کنم که ما میلیونها روح بی‌گناه را آزاد خواهیم کرد و هر کس به آزادی خواهد رسید"، اما آنچه که امروز شاهد آن هستیم ناتوانی رژیم در عمل کردن به وعده‌هایش است. ارمغان رژیم برای خلقهای ایران، به دار آویختن هزاران انسان به دست خلخالی دیروز و رئیسی امروز بوده و است. می‌توان اظهار داشت که این رژیم به هیچ وجه یک جمهوری که نماینده اراده مردم باشد، نیست؛ بلکه رژیمی بی‌رحم و سرکوبگر است که تنها برای بقای خود در تکاپو است و سیاستهایش نیز بر مبنای مصلحت مورد نیاز وی تغییر می‌کند و بر پایه ای ایدولوژیک استوار نیست. برای نمونه سیاست خارجی "نه شرقی، نه غربی" رژیم ایران که از ابتدای انقلاب عنوان می‌کرد، با هم پیمانی با روسیه تا روابط دوستانه‌اش با چین، به زیر سؤال رفت.

طرفداران انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ ادعای رهانیدن ایران از استبداد شاهنشاهی را داشتند. اما در واقعیت آنها رژیمی سرکوبگر را بر سر کار آوردند که بر پایه سرکوب زنان، ملل تحت ستم، کارگران و همه ستمکشان جامعه  وخشونت و اعدام بنا شده و موجب فلج شدن اقتصاد ایران و نابودی محیط زیست گردیده است. با گذشت ۴۲ سال از انقلاب اسلامی کارنامه رژیم ایران برخلاف تبلیغات رسمی پرشور و شعف خود در سالگردهای تاسیسش، آکنده از شکست و ناکامی است. همچنین از منظر اقتصادی سالانه شاهد افت شدید قدرت اقتصادی مردم هستیم . از لحاظ سیاسی نیز در انزوای بسیار شدیدی قرار داشته داشته و همچنان در تحریم به سر میبرد. هر روز بیشتر از پیش در انزوا فرو رفته و به عنوان تهدید برای امنیت و ثبات منطقه شناخته میشود. پس از انقلاب خلق ها و روی کار آمدن رژیم دیکتاتور و اسلامی ، زنان و ملیتها از جمله اولین قربانیان این رژیم بودند که با اعتراضات وسیع خیابانی مردم خصوصا زنان هم روبرو شد . در اسفند ۱۳۵۷ هزاران زن به خیابانها آمدند تا ضمن گرامیداشت روز جهانی زن ، به حجاب اجباری اعلام شده از سوی خمینی (که قبل تر هم زنان با قانون کشف حجاب تصویب شده از سوی شاه دست و پنجه نرم کرده بودند) و اصلاحات انجام شده در قانون حمایت خانواده که بسیار زن ستیزانه بود و برکناری زنان از قضاوت و دیگر برنامه های تبعیض گرا و زن ستیزانه رژیم اعتراض خود را نشان دهند . که به مدت یک هفته دوام داشت. در شهرهای مختلف شرق کوردستان نیز در برابر رژیم مخالفت صورت گرفت که به درگیری های مسلحانه هم انجامید . خمینی با کافر خواندن مبارزان ، مخالفت صریح خود را اعلام کرد و در پی آن نیز خلخالی به عنوان نماینده خمینی در همه شهرها شروع به اعدام هزاران آزادی خواه و مساوات طلب کرد. خلخالی که بعدها به قصاب کوردستان شهرت یافت از جانب خمینی به شرق کوردستان اعزام شد. در شهرهای سنه، سقز، بانه، مهاباد و مریوان شروع به تیرباران و به دارآویختن زنان و مردان مبارز و آزادی خواه کرد.

جنسیت‌گرایی که برگرفته از ذهنیت مردسالار است؛ هم در سیستم های قبل از انقلاب خلق‌ها وجود داشت و هم پس از انقلاب و برخلاف انتظار صاحبان اصلی انقلاب، یعنی خلقهای تحت ستم در ایران، از لحاظ قانونی و رسمی شدت گرفت. ضرب و شتم زنان ، کودک همسری، قتل های ناموسی ،ختنه کردن زنان و ... که در سنت و فرهنگ ما وجود داشته نه تنها تلاشی برای رفع آنها صورت نگرفته بلکه بر آن افزوده شده است. از جمله پایین آوردن سن ازدواج از ۱۸ به ۱۳ سال (که پس از تلاش زنان در دوره اصلاحات از ۹ سالگی به ۱۳ سالگی رسید) ، نیمه انسان خواندن زنان (برای مثال در میزان دیه) به این تبعیضات دامن زد که از نتایج آن میتوان به قتل های ناموسی ، اسیدپاشی ،کالا کردن زنان وخودکشی های روبه ازدیاد زنان نام برد.

در سال اخیر طی پاندومی کرونا با افزایش انزوای اجتماعی شاهد افزایش شدید خشونتهای خانگی ، قتلهای ناموسی و خودکشی به ویژه در قشر جوان بودیم. خشونتهای خانگی که غالبا به دلیل کاهش سرمایه اجتماعی و سرمایه اقتصادی روی میدهد ، در دوران قرنطینه به اوج خود رسیده است. تحریمهای اعمال شده بر حکومت ایران از یک طرف و تعطیلی و نیمه تعطیلی ها به دلیل همه گیری کرونا آن هم به سبب عدم مدیریت صحیح دولت برای جلوگیری از همه گیر شدن آن از طرف دیگر سبب کاهش قدرت اقتصادی مردم شده است . در این میان همانطور که شاهد بودیم زنان بیشترین قربانیان بودند.

حکومت دیکتاتور خمینی دیروز و خامنه ای امروز با هدف قرار دادن زنان در اساس ملیت ها را قتلعام کردند. امروزه هم توسعه دادن فحشا در همین راستا انجام میشود. با قانونی کردن صیغه و کودک همسری به بی اخلاقی ها دامن میزنند. در حالی که دختران کمتر از ۱۸ سال حق رای ندارند چگونه آمادگی ازدواج دارند؟ زنان بسیاری در برابر این بی عدالتی ها سکوت نکردند و صدای اعتراض آنها به گوش همه رسید . از جمله این زنان مبارز میتوان شیرین علم هولی را نام برد که رژیم جنسیت گرای ایران پس از شکنجه های فراوان فیزیکی و روانی او را به همراه چهار تن از همرزمانش اعدام کرد. زینب جلالیان که به حبس ابد محکوم شده ،گلرخ ایرایی ،آتنا دائمی و نسرین ستوده تا به امروز هم با انتقال آنها به زندانهای مختلف و فوق امنیتی ایران و انتقالشان به سلولهای انفرادی و هزاران شکنجه فیزیکی و روانی وحشیانه دیگر سعی در خفه کردن صدایشان دارد.

اینان نمونه زنان آزادی خواه هستند که در طول تاریخ نمونه هایشان بسیار زیاد است . زنان برای رسیدن به حقوق خود قربانی های فراوانی داده اند. در سالهای اخیر هم زنان از رادیکالترین مخالفان بوده اند که روحیه مقاومت و مبارزه را در کل شرق کوردستان و ایران تقویت کرده اند و بذرامید و شجاعت را در دل جامعه خود زنده نگه داشته اند. زمانی که بیشترین قربانیان زنان هستند، پس مستحقترین  قشرهم برای نائل آمدن به آزادی زنان هستند. زنان شرق کوردستان  وایران با هر ملیتی در فعالیتهای چند سال اخیر خود برعلیه حجاب اجباری و کودک همسری و در جهت تغییر قوانین، ثابت کرده اند که خواهان تغییر ساختار و گسست رادیکال از نظام سرمایه، مردسالارو ارتجاعی حاکم بر ایران هستند.

زنان کورد هم میدان مبارزات و مقاومت را بیشتر توسعه داده اند و با سازماندهی خود در هر زمینه ای صدای آزادی را بلندتر کرده و به گوش جهانیان رسانیده اند . زنان کورد در ۴۲ سال اخیر قربانی های بزرگی داده اند و به سبب تجربیات خود از دست و پنجه نرم کردن با نظام  حاکم بر ایران ،برای زندگی آزاد و یکسان برای تمامی خلقهای ایران ،نقشی پویا و شاخص دارند و به مانند پیشاهنگ عمل می‌کنند.

در این راستا جامعه زنان شرق کردستان _کژار به مانند نظامی چترآسا برای پشتیبانی ازمطالبات زنان کارزار «در نفی اعدام و نسل کشی زنان، زمان دفاع از زندگی آزاد است»‌ را شروع کرده و با اعلام همبستگی با تمام زنان در ایران برای رسیدن به اتحاد و یکپارچگی زنان، با پیشاهنگی زنان کورد در تمامی عرصه‌های سیاسی و سازماندهی و دفاع ذاتی فعالیت می‌کند. در این راه به موفقیتهای زیادی از جمله بیداری بیشتر زنان دست یافته است. سیاست کژار در این راستا پیدا کردن نقاط مشترک با تمامی زنان کورد، فارس، آذر، بلوچ ، لر، افغان و تمامی خلق‌های دیگر برای رسیدن به آزادی می‌باشد و جزو اهداف بلند مدت کژار نیز است که  برای رسیدن به آن سازماندهی زنان را گسترش خواهد داد. در این راه همه زنان باید مسلح به آگاهی گشته و برای رسیدن به آزادی و یکسانی خود و خلقشان گام بردارند.