روایت تکان‌دهنده و دردناک دختر ایزدی قربانی خودفروشی بارزانی + ویدیو

رزیتا دختر هشت ساله ایزدی در شانزدگی سالگی به شنگال بازمی‌گردد

رزیتا حاجی باجو، دختر ایزدی که وقتی هشت ساله بود در هجوم گروه تبهکار داعش به شنگال ربوده شد، پس از ٨ سال در سن شانزده سالگی به خانه خود بازمی‌گردد. داستان زندگی او یکی از شرم‌آورترین صفحات تاریخ بشر در قرن بیست و یکم است. مسببین زجری که ایزدیان متحمل شدند، در هولیر و بغداد هنوز در کاخ‌های خود نشسته‌اند و به فکر تسلط دوباره بر شنگال هستند.

مردادماه ١٣٩٣ وقتی که داعش از موصل به شنگال حمله کرد، ارتش عراق فرار کرده بود و نیروهای مسلح حزب دمکرات با خیانت به ایزدیان آنها را ناجوانمردانه در چنگال خونین داعش رها کردند.

داعشیان بسیاری از مردان ایزدی را قتل‌عام کردند و هزاران زن و کودک را به بردگی گرفتند. آنچه رخ داد یک تراژدی تمام عیار بشری بود و شرمی بر پیشانی جهانی که آنرا به نظاره نشست.

رزیتا دختر ایزدی یکی از قربانیان بود که وقتی ربوده شد فقط هشت سال داشت. او به خبرگزاری هاوار گفت داعشی‌ها پدرم را کشتند و من و مادرم را با خود بردند.

نهادهای ایزدیان می‌گویند از میان ربوده شدگان، سه هزار و ۴٣٨ نفر از چنگ داعش رها شده اند اما دستکم ١٩٠٠ تن دیگر سرنوشتی نامعلوم دارند.

رزیتا و مادرش ابتدا به موصل و سپس به رقا در سوریه منتقل شدند.

او و مادرش در بازار برده فروشان به یک تبهکار الجزایری فروخته شدند. رزیتا سپس به تبهكاری بنام ابو اسلام فروخته می‌شود.

داستان دردآور زندگی رزیتا که در آن سنین کودکی قربانی خودفروختگان مسلح بارزانی، وحشی‌گری بنیادگرایان مذهبی و ریاکاری دول مدعی حقوق انسان در جهان شده بود به اینجا ختم نشد.

او شاهد تجاوز بی‌رحمانه برادرِ ابو اسلام به مادرش بود، اتفاقی که در پی آن مادر رزیتا به زندگی خود برای همیشه پایان داد.

رزیتا پس از سال‌‌ها شکنجه و آزار دوباره به عنوان کنیز در میان چند خانواده عراقی فروخته می‌شود. جزئیات زندگی او به شدت ناراحت کننده است.

سوم فروردین‌ماه ١٣٩٨ وقتی که نیروهای سوریه دمکراتیك آخرین قلمروی تحت حاکمیت داعش در باغوز سوریه را آزاد کردند، رزیتا در میان خانوادەهای داعشیان به اردوگاه هول منتقل می‌شود. رزیتا آنزمان سیزده ساله بود.

او گفته:"بارها می‌خواستم به مدیران کمپ بگویم که یک دختر ایزدی‌ام. ولی می‌ترسیدم که جامعه ما مرا نپذیرد. همچنین تبهکاران داعشی من را تهدید می‌کردند که مبادا هویتم را بیان کنم."

رزیتا که در شبکەهای اجتماعی به دنبال بستگان خود می‌گشت وقتی یکی از آنها را یافت خودش را به او معرفی کرد. آن فرد به نهاد خانه ایزدیان مراجعه می‌کند و مدیران کمپ هول در شمال سوریه فورا وارد عمل می‌شوند. او تحت امنیت و در محاصره مأ‌موران از اردوگاه خارج شد.

رزیتا حاجی باجو اکنون شانزده ساله است اما قصەهایی به بلندی تاریخ دارد. او گفته به سرزمینش شنگال برمی‌گردد و قرار است در خانواده عموزادگانش زندگی کند.