"اقدام مشترک بر مبنای رسیدن به اهداف مشترک شرط اساسی تحقق آزادی است"

"جهت روبروشدن با زیاده‌خواهی‌های حاکمیت لازم است مردم مقوله‌ی دفاع ذاتی را بصورت جدی مد نظر قرار دهند، یعنی خودشان با تکیه بر نیروی ذاتی خودشان می‌توانند از ارزشهای بنیادین خود محافظت کرده و جهت بدست آوردن آزادی و دمکراسی اقدام نمایند."

دکتر مظلوم هفتن عضو شورای رهبری جامعه دمکراتیک و آزاد روژهلات کوردستان(کودار) در گفتگو با خبرگزاری فرات‌نیوز به ارزیابی وضعیت کنونی رژیم جمهوری اسلامی، نگرش جوامع نسبت به حاکمیت، راهکارهای گذار به دمکراسی واقعی و جایگاه نیروهای گوناگون در این میان پرداخت.

متن گفتگو با دکتر هفتن به شرح زیر است:

١- جناب آقای دکتر مظلوم هفتن، بعد از رویدادهای اخیر ایران، ما شاهد تعمیق بحران در ابعاد مختلف سیاست و جامعه ایرانی هستیم. اما بحران حاکمیت در این برهه نقشی کانونی یافته است و قدرت سازوکارهای لازم را برای استقرار سلطه از دست داده است. این امر به ناکارایی قانون در سراسر ایران منجر و حاکمیت ناچار به استفاده از خشونت عریان شده است. نظامی‌گری عریان، از میان رفتن دوگانه کاذب اصلاح طلبی، اصولگرایی و اقدامات و فعالیتهای جدید اپوزیسیون در ایران از پیامدهای این بحران حاکمیت به شمار می‌روند. شما به عنوان کودار پیامدهای این بحران حاکمیت را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

- دکتر مظلوم هفتن: در اینکه قیام سال ۱۳۵۷ قیامی مردمی و شکل گرفته از تنوعات جوامع ساکن در ایران با گرایشات و تعلقات گوناگون بود، شکی نیست. قیامی که با مشارکت هدفمند و ارادی مردم منجر به انقلاب مردمی شد؛ اما متاسفانه انقلاب در نطفه خفه شد و حاکمیت ولایت فقیه که امروزه بر اریکه‌ی قدرت تکیه زده است، ثمره‌ی انقلاب مردمی را دزدید و به ضد انقلاب تبدیل کرد. با مدنظر قرار دادن این مسئله درمی‌یابیم که مشکل امروزین حاکمیت، ریشه‌ای چهل ساله دارد. یعنی درواقع حاکمیت از بدو شکل‌گیری و غصب دسترنج خلق‌ها مشروعیت خویش را زیر سئوال برد و همواره به اشکال مختلف و با ترفندهای گوناگون سعی بر ایجاد مشروعیت می‌کند. مردم از روز اول شاهد فرصت‌طلبی ناجوانمردانه و دزدی حاکمیت بوده و با گذر ایام تا به امروز با مشاهده عملکرد حاکمیت، به یقین رسیداند که حاکمیت نارواست. اما متاسفانه تا این برهه‌ی زمانی حاکمیت توانسته است از مسایل و رویدادهای واقع شده و یا خودساخته بر علیه مردم استفاده‌ی مضاعف نموده و بر عمر خود بیافزاید، از جمله مسئله‌ی جنگ ایران و عراق و مسایل بقول آنها مداخله‌ی بیگانگان و تئوری‌های مداوم توطئه و ... که با آنها سعی بر به حاشیه راندن مطالبات برحق مردم داشته و حتی بهانه‌ای برای سرکوب آنها؛ اما با گذشت بیش از چهل سال از عمر حاکمیت نامشروع و آزمودن راههای مختلف جهت مسکوت گذاشتن ندای حق‌طلبی مردم و به کارگیری انواع راه‌های تشویق، ترغیب و تهدید جهت سرکوب مطالبات مردم، دیگر حنایشان برای مردم رنگی ندارد و مردم روز به روز و علیرغم مصائب و مشکلات، در این راه، در پیگیری مطالبات و خواسته‌هایشان مصرتر و کوشاتر می‌شوند. مردم با گذشت زمان به این باور رسیده‌اند که نام‌ها و اصطلاحاتی چون میانه‌رو، معتدل، اصلاح‌طلب و ... تنها در حد نام باقی مانده‌اند و حتی در مواقع حساس که حاکمیت بصورت جدی در تنگنا قرار گرفته، نقش سوپاپ اطمینانی برای ادامه‌ی حاکمیت بازی کرده‌اند. از اینرو مردم خواهان تحولاتی اساسی و بنیادین هستند که از مسیر این نام‌ها و اصطلاحات گذر نخواهد کرد. حاکمیت نیز چون بر اساس ماهیت اقتدار بر مرکب قدرت سوار شده و به هیچ وجه من الوجوهی خیال پیاده شدن را ندارند، با اقدامات نظامی، امنیتی و ارائه‌ی خشونت عریان فکر می‌کند می‌تواند مردم را مجبور به عقب‌نشینی کند تا از این راه بر عمرش بیفزاید. ما معتقدیم که حاکمیت دچار خطای استراتژیک شده و جامعه را به دو دسته‌ی خودی و غیر خودی تقسیم کرده است، آنانکه ملحق شده و ذوب گردیده‌اند خودی و بقیه را که کلیت جامعه هستند را غیر خودی می‌داند که کمر به نابودی آنها بسته است. حربه‌های ترغیبی و تشویقی حاکمیت جهت جلب رضایت مردم به نتیجه نرسیده و تنها حربه‌ی ارعاب و تهدید در دست آنها مانده است؛ ازاینرو با دستگیری، شکنجه و قتل و کشتار سعی بر کنترل اوضاع دارند که در واقع تیشه بر ریشه‌ی خود زدن است.  با این بینش و نگرش برخوردکردن روزانه بر افزایش فشار، خفقان و سرکوب خواهد افزود که نهایتا به انفجار خواهد انجامید. هر چند حاکمیت بر مبنای رسیدن به مطلوب خویش اینگونه اقدام می‌کند، اما بی‌گمان نتیجه ازآنِ مردم حق‌طلب و عدالت‌خواه خواهد بود.

۲- با این توصیفات شما، آیا حاکمیت کنونی غیر از نظامی‌گری و خشونت عریان راهی برای برون رفت از این بحران دارد؟ در مقابل برنامه‌های رژیم شما چه بدیلی دارید؟

- حاکمیت با این فرم و محتوایی که دارد یعنی حاکمیت نظام مطلقه‌ی ولایت فقیه، با مبانی آزادی، دمکراسی و عدالت اجتماعی ماهیتاً سر جنگ دارد؛ ازاینرو روز به روز با عدم مشروعیت و روابودگی روبه‌رو خواهد شد و اگر بر قالب‌های خویش اصرار ورزد و پروسه‌ی تحول بنیادین را مد نظر قرار ندهد، البته روزانه و بطور مستمر در مقابل مطالبات بر حق مردم قرار خواهد گرفت. یعنی با اصرار بر قبول رهبری  یک شخص، اصرار بر مرکزگرایی بیش از حد، دین‌گرایی، مذهب‌گرایی، جنس‌گرایی، تبعیض کشنده، نظامی‌گری و امنیتی کردن تمام مسایل، فساد افسار گریخته و سازمند و کلان در حاکمیت، ترویج فساد و ...، حاکمیت سعی بر فتح جامعه و برده و بنده گردانیدن مردم نماید، البته که با واکنش‌های ارادی، معیارمند و هدفدار جامعه روبرو خواهد شد. دراینصورت تنها راه و حربه‌ی حاکمیت جهت استمرار خویش به ناروایی، زور و خشونت است که بی‌گمان به نتیجه‌ی مطلوب نخواهد رسید.

 برنامه و اعتقاد ما تحول بنیادین مسئله است یعنی دمکراسی بنیادین که در آن مردم مبنای همه‌ی امور باشند، مردم در تعیین سرنوشت خویش، در تفکر، تصمیم‌گیری و اجرا کردن بدون هیچ پیش شرط تبعیض گرایانه‌ای سهیم گردند که این مسئله با دمکراتیک شدن قانون اساسی سندیت خواهد یافت، البته رسیدن به این مهم با هوشیاری مردم جهت شناخت درست مطالبات و طلب مطالبات و رسیدن به آنها با سازماندهی درست و به جا میسر خواهد شد.

۳- از زاویه دیگری به مسئله نگاه می‌کنیم؛ جامعه ایرانی یک مفهوم کلی است، اما با نگاهی جامعه‌شناختی این جامعه متشکل از اقشار، گروه‌ها، جنسیت‌ها، خلق‌ها و ملیت‌های دیگری است که در ایران زندگی می‌کنند. اگر حاکمیت دینی در ایران اینبار در شکل نظامی‌گری و خشونت عریان در پی تداوم سلطه سیاسی خود برآید، با چه نگاه و رویکردی می‌توان این افشار مختلف و متنوع را علیه حاکمیت نظامی سازماندهی و بسیج کرد؟

- خلق‌های ایران تاریخی سرشار از فراز و فرود دارند، جستجوی حقیقت، حق‌طلبی و مبارزه با ظلم و ناعدالتی در این گستره‌ی جغرافیایی و تنوعات خلقی ارزشهای ماندگاری را برای بشریت به یادگار گذاشته و به ارمغان آورده است. حکایت‌های کاوه‌ها و ضحاکان در ادوار مختلف و با نامها و عناوین جداگانه، انقلاب‌های اجتماعی مزدکیان، مانوی‌ها، خرم‌دینان، سربداران و ... تا به امروزه گویای این واقعیات است. امروزه نیز خیزشهای خودجوش مردمی در سرتاسر ایران و حضور گسترده‌ی مردمی از تنوعات مختلف، شهری – روستایی، دیندار – لائیک، روشنفکر –عامی، زن و مرد و ... بیانگر این مسئله است که ندیدن اینها یا ظلمیست عامدانه یا سهویست جاهلانه! بی‌گمان در ایران زمینه‌ی عدالت‌خواهی و قیام در مقابل ظلم و ستم دارای پیشینه‌ی قوی تاریخیست. البته جهت روبروشدن با زیاده‌خواهی‌های حاکمیت و جلوگیری  از ظلم و ستم لازم است مردم مقوله‌ی دفاع ذاتی را بصورت جدی مد نظر قرار دهند، یعنی خودشان با تکیه بر نیروی ذاتی خودشان می‌توانند از ارزشهای بنیادین خود محافظت کرده و جهت بدست آوردن آزادی و دمکراسی اقدام نمایند. این موضوع مسئله‌ی خاص و ویژه‌ی کس یا گروهی خاصی نیست بلکه موضوعی کلی و شامل حال کلیت جامعه است. ازینرو جهت جلوگیری از پراکندگی و ایجاد تفرقه که حربه‌ی حاکمیت جهت به انقیاد کشاندن خلق‌ها است، لازم است بر اتحاد خلقی، اهداف مشترک و ارزش‌های مشترک تاکید مضاعف گردد. بی‌گمان آزادی فرد بدون آزادی جامعه و آزادی خلقی جدای از آزادی خلقهای دیگر جامعه میسر نخواهد شد؛ از اینرو اقدام مشترک بر مبنای رسیدن به اهداف مشترک شرط اساسی است.

۴- شما به عنوان کودار که سازمان چتری را برای برقراری دمکراسی، دست‌یابی خلق‌ها به حقوق سیاسی و فرهنگی خود و برابری جنسیتی نمایندگی می‌کنید، چه عواملی را جزو موانع اصلی برای سازماندهی و بسیج خلق‌ها و اقشار مختلف بر می‌شمارید؟

- جامعه علیرغم تنوعات گوناگون که هرکدام ویژگی‌های خاص خویش را دارا هستند، اما در مسایلی همچون زندگی معیارمند و هدفدار بر اساس مبنای آزادی، دمکراسی و عدالت اجتماعی هم رأی‌اند که اقدامات مشترک بر این مبنا صورت می‌گیرد. ما معتقدیم که جامعه‌ زنده و پویاست و در مقابل مسایل مختلف واکنش‌های ارادی هدفمندی انجام می‌دهد، در برداشت ما جامعه تعیین کننده‌ی اصلی مسایل است و در واقع علیرغم نقش پیشاهنگ و یا پیشاهنگ‌ها در مسایل تعیین کننده‌ی نتایج در تحولات و انقلابات جامعه خواهد بود که برای این منظورسازماندهی جامعه نقش جدی ای ایفا خواهد کرد؛ یعنی جامعه‌ای سازماندهی شده به نتیجه‌ای مطلوب خواهد رسید و جامعه‌ی بدون سازماندهی با مشکلات عدیده‌ای روبرو می‌گردد. دولت‌ها و حاکمان جهت به انحراف کشانیدن نیروی جامعه و حتی به انقیاد کشاندن آن به اشکال مختلف و شگردهای گوناگون به جنگ جامعه می‌روند. با ترویج فساد – بی‌اخلاقی و انواع و اقسام شگردهای جنگ ویژه سعی بر پاشیده شدن شیرازه‌ی وجودی جامعه دارند. در کار ما هم بعنوان سیستم کودار جهت اتحاد خلق‌ها و سازماندهی جامعه مشکلات عدیده‌ای وجود دارد که عمده‌ی آنها ناشی از بمباران‌های مداوم دستگاههای مختلف حاکمیتی بر  فرد فرد جامعه است که ناشی از مسایل جنگ روانی و جنگ ویژه‌ی رژیم بر علیه جامعه می‌باشد.

۵- شما به عنوان کودار که یک سازمان چتر به شمار می‌رود طبیعتا با گروه‌ها و اپوزیسیون ایرانی در ارتباط هستید. طی دو سال اخیر سلطنت‌طلبان فعالیت‌های خود را تشدید کرده و گروه فرشگرد و همچنین شورای گذار نیز اعلام موجودیت کرده‌اند. این گروه‌ها علیرغم اینکه برنامه‌ای برای برون‌رفت ایران از مشکلات ساختاری خود ارائه نکرده‌اند، صرفا یک فرم حقوقی-سیاسی سکولار را به جای دولت تئوکراتیک جمهوری اسلامی ایران ارائه کردند. برای نمونه فرزند پهلوی در رابطه با کوردستان اظهار می‌دارد که من می‌آیم و کوردستان را به یک منطقه توریستی تبدیل می‌کنم. کودار برای از میان برداشتن این ذهنیت متصلب و ایرانیگری در میان اپوزیسیون فارس که مسئله کورد را صرفا در توسعه اقتصادی می‌داند، چه برنامه‌ای دارد و اصولا به از میان رفتن این ذهنیت متصلب باور دارد؟ راهکارهای عملی شما برای این مسئله شامل چه مواردی است؟

- ما به فرمول "آزادی کوردستان = دمکراسی ایران" معتقدیم و جهت رسیدن به آن اقدام می‌کنیم. به تنوعات مختلف قومی، عقیدتی، فرهنگی  و... در ایران به شکلی طبیعی نگاه می‌کنیم و موردی را بر موردی دیگر ترجیح نمی‌دهیم. با نگاه‌ها و برخوردهای تبعیض‌گرا و خودمحور مخالفیم. ایران را متعلق به تمامی ایرانیان می‌دانیم و مشارکت همه جانبه آنها را در تعیین سرنوشت خویش لازم و ضروری می‌دانیم. هر چند اقتصاد و مشکلات اقتصادی یکی از مشکلات اصلی مردم است اما مشکل مردم صرف این مسئله نبوده نیست و مشکلات اقتصادی را ناشی از مشکلات دیگری می‌دانیم که از سرچشمه‌ی ذهنیتی و برخوردی کلان ریشه دارند؛ از نظر ما درد اصلی مردم، آزادی، دمکراسی و عدالت اجتماعی است. در این راستا با اپوزیسیون کوردستانی و ایرانی اشتراکاتی داریم و گاها هم راستا و حتی همگرا نیز می‌شویم، اما این به معنای یکی بودن و یکی شدن نیست. در مواردی که شما به صورت مثال ذکر نموده‌اید مختصرا مواردی را بیان می‌دارم، ازجمله اینکه جامعه دارای حافظه‌ای تاریخیست و با لحاظ کردن و نقد آن حافظه با مسایل و موارد و رویدادها برخورد خواهد کرد. از اینرو افراد، احزاب و سازمان‌هایی که قبلا عملکردهایی داشته‌اند و یا دارای برنامه و اهدافی هستند که مسبوق به سابقه‌اند لازم است بدانند که جامعه دارای قدرت بازخواست و مواخذه کردن است و مخالفتش با رژیم موجود به معنای پذیرش هرگونه رژیم دیگری نیست. یعنی قدرت و اراده‌ی انتخاب کنندگی داشته و برای رد و قبول یک نگرش یا ایستار دارای معیار است؛ پس تنها برای جامعه نسخه پیچیدن و نگاهی منفعل و شئ‌واره به جامعه و تنوعات آن داشتن نه تنها غلط است بلکه باید با آن مبارزه کرد؛ مشکل مردم قضیه‌ی احمد و محمود نیست، مردم با رابطه‌ی ارباب - رعیتی مشکل هویتی دارند و آن را قبول نخواهند کرد.

۶ - اجازه بدهید از زاویه‌ای دیگر نیز به بحران ایران و نقش کودار بپردازیم؛ پوزیسیون سیاسی گروه‌ها در مقطع کنونی ایران را اگر به دو طیف کلی چپ و راست و خلق‌های ایران (شکاف‌های ملیتی در ایران) تقسیم کنیم، در رویکرد شما با این شکاف‌ها چگونه برخورد می‌شود؟ کودار چگونه می‌تواند بر مبنای نظریات رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان، نقطه اشتراک سیاسی را در میان ایستارهای متنوع و متمایز سیاسی ایجاد کند؟ شما گفتار مشترک سیاسی را چگونه می‌توانید تدوین کنید؟ شما براساس نظرات عبدالله اوجالان، چگونه می‌توانید دشمنی سیاسی را به تفاوت سیاسی تبدیل کنید؟

ما جامعه را زنده و پویا می‌دانیم و تنها جامعه را چیدمانی کمیتی از افراد و یا گروه‌ها در کنار هم نمی‌دانیم، جامعه علیرغم این مسایل کمیتی دارای بعد کیفیتی نیز هست که محتوای اصلی آن را می‌سازد. تنوعات موجود در جامعه را مشخصه و یا ویژگی طبیعی جامعه می‌دانیم که بدون شک این تنوعات، رویکردها و مطالبات خاص خود را خواهند داشت که اگر به صورت شایسته و صحیحی با آنها برخورد شود نه تنها مضر نبوده بلکه مفید فایده نیز خواهند بود. ما بر اساس فکر و فلسفه ی رهبر آپو هرچند در مقوله‌ی ایدئولوژی رادیکال و اصولی برخورد می‌کنیم اما در عملکرد سیاسی دارای انعطاف و نرمی قابل ملاحظه‌ای هستیم و این یکی از ویژگی‌های اساسی ماست که راه را برای اقداماتی همچون همراستایی، اقدام مشترک، متفق و متحد شدن و ... می‌گشاید. ما به مبانی اصولی اکولوژیک، دمکراسی و آزادی زن پایبندیم و با جنس‌گرایی، دین‌گرایی، علم‌گرایی، ملی‌گرایی نژاد‌پرستانه و هرگونه نگرش و عملکرد تنگ نظرانه‌ی فاشیستی مخالفیم. در این راستا می‌توان با تنوعات مختلف بر مبنای رسیدن به اهداف و ارزش‌های متعالی مشترک اقدامات مشترک انجام داد و در این راه اگر با تکیه بر حداقل مشترکات جهت رفع حداکثر اختلافات تلاش کنیم بی‌گمان موفق خواهیم شد.

٧-در رابطه با کوردستان و اپوزیسیون سیاسی کورد، کودار  چه قدم‌هایی را برای حضور این احزاب در اتحاد نیروها برداشته است؟ آیا در این راه موفقیتی داشته‌اید؟ موانع پیش روی شما در این رابطه تا کنون چه عواملی بوده‌اند؟

- ما معتقدیم که آزادی فرد با آزادی جامعه میسر می گردد؛ یعنی کورد آزاد با آزادی کوردها و آزادی خلق کورد با آزادی خلق‌های ایران میسر خواهد شد که این مسایل ارتباطی ماهیتی با یکدیگر دارند. در این راستا تلاش ما جهت اتحاد کوردها در راستای اتحاد خلق‌های ایران خواهد بود. ما با مقوله‌ی اتحاد کوردها برخوردی مقطعی و تاکتیکی نداریم بلکه برخوردمان استراتژیک و حتی فراتر از آن حیاتیست. اگر به تاریخمان نگاهی نقادانه داشته باشیم در می‌یابیم که یکی از اصلی‌ترین علل شکست قیام‌های حق‌طلبانه‌ی ما عدم اتحاد و پراکندگی کوردها بوده است، البته موارد متعدد و مختلفی بر مبنای شرایط زمانی و مکانی وجود داشته‌اند اما مسئله‌ی عدم اتحاد نقش موثر و حتی تعیین کننده داشته است که امروزه هم تبعات این پراکندگی را به اشکال مختلف می‌بینیم. ما معتقدیم که مسئله‌ی خطیری به نام کورد و کورد بودن وجود دارد که برای دشمنان ما معضل و مشکل اساسی است. یعنی برای آنها آنچه که موضوعیت تعیین کنندگی دارد، «کورد بودن» است. حال آنکه تنوعات آن از نظر عقیدتی (شیعه، سنی، یاری و ...) و یا لهجه‌ای (سوران، کورمانج، لک و ...) و یا حزبی (پژاک، کومله، دمکرات و ... ) چیز چندانی از اصل موضوع کم نمی‌کند. در ذهنیت و عقلانیت دشمنان ما بهترین کورد، کورد مرده است! پس با این وجود مقوله‌ی اتحاد ما مقوله‌ای حیاتی است. ما به عنوان حرکت آپویی در روژهلات کوردستان جهت رسیدن به این هدف اقداماتی انجام داده‌ایم و بی‌گمان انجام خواهیم داد. می‌دانیم که کار بسیار مشکلیست اما غیر ممکن نیست، مشکلات اصلی ما در دشمنی آگاهانه و جهالت داخلیست! یعنی دشمن به صورت مستمر و آگاهانه درصدد است که نه‌تنها متحد نشویم بلکه در تضاد و تقابل هم قرار گیریم و صد افسوس جهل داخلی نیز کمتر از سعی آگاهانه‌ی دشمن نیست که چوب لای چرخ می‌گذارد و مانع سازی می‌کند؛ اما در هر صورت با آموزش و سازماندهی خلق و مشارکت بالفعل خلق در این پروسه یقینا به نتیجه‌ی مطلوب خواهیم رسید.