جمیل باییک ریاست مشترک رهبری کنفدرالیسم جوامع کوردستان به مناسبت ۴١مین سالگرد تاسیس حزب کارگران کوردستان با خبرگزاری فرات گفتگو کرد.
سیاست کادر شدن جنبش آپویی چگونه ایجاد شد؟ ویژگیهای طبقاتی، اجتماعی و شخصیتی کادرهای چگونه بود؟ این ویژگیها به چه نحوی بر پیشرفت گروهی و مبارزه تاثیرگذار شدند؟ در این میان نقش خط مشی و شخصیت رهبر آپو چگونه بود؟
رهبر آپو از همان ابتدا به عنوان رهبر پذیرفته شد. هیچ کس نگفت که رهبر آپو را به عنوان رهبر قبول کنیم. حتی خود وی نیز اظهار نکرد که من را به عنوان رهبر قبول نمایید. وی با ذهنیت، سازماندهی، حیات و دیسیپلین خود، با خط مشی خود، با طنین اقدامات فداکارانه خود در راستای آزادی، با ارزشهایی که آفرید، با نوع برخورد خود با رویدادها، با دلسوزی و وفاداری نسبت به رفقا و خلق این مسئله را تثبیت نموده بود. رهبر آپو این مسئله را به مبنایی تبدیل کرده بود که با آفرینش و خلق خود، رفقا و خلق خود را نیز بیافریند. در درون شخصیت خود چه تحولاتی را پدید آورد؟ تلاش کرد که همان مسئله را در رابطه با رفقا و خلق خود نیز انجام دهد. تمامی وجود و شخصیت خود را با خلق خود در میان گذاشت، این مسئله را همانند مسئولیتی بنیادین برای خلق خود تلقی کرده و در تمامی شرایط تلاش نمود این مسئله را تحقق بخشد. به همین دلیل کادرهایی که در آن زمان ۴-۵ نفر بیش نبودند، رهبر آپو را به عنوان رهبر قبول نمودند.
رهبر آپو مسئولیت کادر شدن در نوع آپویی را خود برعهده گرفت و تمامی کادرها را شخصا آموزش داد و در این راه هم خود آموزش می دید و هم کادرها را آموزش میداد. ارتباط رهبر آپو با رفقا همواره بر مبنای آموزش قرار داشت. زندگی خود را به روند آموزشی بدل کرده بود. با رهبر آپو درک تاریخ قدرت می گرفت. نکات و درسهای مهمی را از تاریخ استنتاج کرده بود. کسانی که چنین واقعیاتی را در شخصیت خود ایجاد نمایند بدون تردید به پیروزی خواهند رسید. زمانیکه رهبر آپو مشغول آموزش کادرها بود بر اساس درسهای تاریخ، کادرها را آموزش میداد. واقعیت انسان و جامعه کوردستان، موقعیتی که بر کوردستان تحمیل شده است، سیاستهایی تحمیلی بر کوردستان، وضعیت اجتماعی و انسانی، واقعیت دشمن را عمیقا به افراد انتقال می داد. خصوصا در رابطه با شخصیت، جامعه، سازماندهی و راهکارهای مبارزه در مقابله با دشمن تمرکز مینمود. این وضعیت را به شیوهای گسترده در مقابل دیدگان ترسیم میکرد که جامعه و انسان کورد چگونه از واقعیت خود بدور افتاده است، سیاست مبتنی بر کشتار و استعمارگرانه بر وی تحمیل میگردد، که چگونه در حالیکه جهان کورد و کوردستان را نمیپذیرد، صیانت از کورد و کوردستان به معنای برخاستن در مقابل تمامی جهان خواهد بود، و این مبارزه سنگینترین مبارزه دمکراسی و آزادیخواهی در سرتاسر جهان است. مخاطبان را قانع مینمود که پیگیری مبارزه آزادیخواهی و دمکراسی در چنین سرزمینی و دستیابی به نتایج آن نیز امکان پذیر بوده و باید انسان پیوندهای خود را با مدرنیته کاپیتالیستی، استعمارگری و کشتار و نابودگری به تمامی قطع نماید. کسانی که میخواهند که این مبارزه را پیش ببرند باید از خود شروع نمایند و دست از ذهنیت زندگی شخصی بردارند، زندگی خود را فدای موجودیت کوردها و مبارزه برای آزادی نمایند، مبارزه خارج از این چارچوب هیچگاه به پیروزی دست نمییابد. به همین دلیل از همان ابتدا رهبر آپو، در شخصیت و درون خود شخصیتی فدایی را خلق کرد تا کادرها، سازمان و جامعهای فدایی را بیافریند و از همین رو با عشق و عقل به عمل پرداخت. کادرها را بر مبنای فدایی بودن خلق کرد. با چنین کادرهایی بود که سازمان و مبارزه تحول و پیشرفت یافت.
کادرهای پ.ک.ک گفتههای خود را در زندگی به کار میبستند
کادرهای حزب کارگران کوردستان فقط در بعد ایدئولوژیک و سیاسی حول سازمان جمع نشده بودند. این افراد بودند که حیات جدیدی را رقم زدند و با این آرمان گردهم آمدند. آنچه را که از همان ابتدا بر زبان جاری میساختند، در شخصیت و حیات خود تحقق بخشیدند. زیرا به واقعیت رهبر آپو پیوسته بودند. آرمان واقعی رهبر آپو مبتنی بر این امر است که هر شخصی از همان آغاز آن را در شخصیت خود تحقق بخشد و سپس به منظور تحقق آن در میان خلق و رفقای خود تلاش و مبارزه نماید. کسانی که تلاش نمودند رفیق و همراه رهبر آپو باشند، این ذهنیت و موضعگیری را برای خود مبنا قرار دادند. تلاش نمودند تا این مسئله را در هر منطقه و تحت هر نوع شرایطی تحقق بخشند. و این امر نیز به نوبه خود از تاثیر بسیار مثبتی بر جامعه برخوردار بود. اما رهبر آپو در این رابطه نیز اظهار داشت: خلقمان بیش از آنکه به سخنان کادرها گوش کند، نوع زندگی و تعامل و برخورد آنها را نگاه میکند. رهبر آپو حیات خود را از طریق خط مشی کمونار و دمکراتیک سازماندهی نمود. کادرها را نیز در خانههای کمونی سازماندهی کرد. به همین دلیل کادرها از کاراکتری کمونال برخوردارند، کادرها عزیزتر از خلق نیستند. کادرها از حیاتی معمولی برخوردارند. همانند خلق زندگی میکنند. کادر دور از مادیات، معنوبات را اساس قرار داده است. به همین دلیل خلق واقعیات خود را در سبک زندگی کادرها یافته و به همین دلیل کادرها را پذیرفته است. بخش اعظم جامعه به رغم آنکه پ.ک.ک را به صورت عمیق درک نکرده است، اظهار میدارد که من پ.ک.کیی هستم.
کادرهای پ.ک.ک به دنبال فرصت نبودند، بر مبنای فرصتها به مبارزه دست نیافتند. صرفا به نیروی خود و نگرش و شخصیت میلیتان خود اتکا نمودند. خود را به فرصتها یا فقدان فرصتها نسپردند، با مبارزه خود فرصت ایجاد کردند، فرصتها را گسترش دادند و این فرصتها را به مبنایی برای مبارزه در راستای حل مشکلات و حل مشکلات شخصیتی خود تبدیل نمودند. به هیچ شیوهای در این معیار بنیادین هیچگونه تغییر و امتیازی داده نشده است. به همین دلیل خود را مدیون هیچ کسی ننمودهاند، تحت تاثیر و غلبه هیچ نیرویی قرار نگرفتند؛ در بعد ایدئولوژیک، سیاسی و سازماندهی هموراه مستقل بوده است. در آغاز خلق براین باور بود که شما فرزندان خانوادههای فقیر هستید، هیچ کسی را ندارید، عشیرهای ندارید که از شما حمایت نماید، دولتی ندارید، کسانی که حتی از این موارد برخوردار نبودند موفقیتی کسب نکرده بودند. همگی از میان رفتند، شما چگونه میتوانید به موفقیت دست یابید؟ هنوز نیز دیر نشده است دست از این کار بکشید، شما خودتان و ما را نیز نابود میکنید. اما عزم راسخ کادرها بر این معیار و تحقق آن، بر خلق تاثیرگذار بود و خلق نیز به حمایت از کادرها و مبارزه دست زدند. آپوییها بر درستی نگرش خود تاکید داشته و با شور فعالیتهای خود را ادامه میدهند. این مسئله برخلق تاثیرگذار بود.
آپوییها فرادستان کورد، خوانین و آغاها را مورد انتقاد قرار دادند. ارتجاع در میان کوردها را نقد کردند. در میان جامعه کورد برای نخستین بار بود که فرادستان، آغاها و خوانین صراحتا مورد نقد قرار میگرفتند. این مسئله به خلق جسارتی فراوان بخشید. صراحتا نشان داد که جنبش حامی فرادستان نیست، بلکه حامی خلق است. این نقد در عمل خود را نشان داد و این امر نیز به نوبه خود خلق را اطمینان داد که به مبارزه بپیوندند.
رهبر آپو روند کادر شدن را به اشخاصی از فرودستان و محرومان سپرد، از همین روست که میگویند تمامی کادرهای آغازین پ.ک.ک از میان افراد زحمتکش و محروم بودند. گروه آپویی برآمده از افرادی بود که از سوی جامعه مورد محبت قرار داشتند، از طرف جامعه پذیرفته شده بودند، این افراد زحمتکش، فداکار، جسور، با عزمی راسخ، دوستدار خلق و پاک بودند. کادرهایی که با فلسفه، ایدئولوژی، خط مشی و طنین رهبری آموزش دیده بودند، کادرهایی بودند که دنبال راه حلی کوتاه و آسان نبودند. دنبال بیماری اقتدار نیافتادند، برای خود زندگی شخصی دست و پا نکردند، خود را جدا از خلق و رفقایشان ندیدند. در مقابله با محدودیتها، مشقات و فقدان امکانات مبارزه کرده و در هر شرایطی فعالیتهای خود را ادامه دادند. مبارزه در شرایط بسیار دشوار به خط مشی آپویی بدل شد. از همین رو میتوان گفت که دشواریهای انقلاب کوردستان باعث شد که شخصیت آپویی آفریده شود. در برهههای دشوار انسان آپویی خلق شد و آنرا معنادار نمود. از چنان ذهنیتی برخوردار شد که همواره گام در مسیر موفقیت و پیروزی بنهد، غیر از موفقیت چیز دیگری را قبول ننماید، آنچه را که بدست میآورد کافی قلمداد نکند، همواره خواهان پیروزیهای بزرگتر باشد و تمامی این اقدامات و خواستهها را نیز از طریق مبارزه پیگیری نماید. و در این میان هر آنچه را نیز که کسب کردند، به مبنا و فرصتی برای تقویت مبارزه تبدیل نمودند.
کادرها به این دلیل که در هر منطقهای و در شرایط گوناگون مبارزه ایدئولوژیک را با عزم راسخ و جسارت پیش بردند، تمایز خود را به هر نحو ممکن نشان دادند، به حاکمیت ایدئولوژیک دست یافتند. موضع ایدئولوژیک خود را با اعتقاد و با سخن به همگان نشان دادند. کسانی که مبارزه ایدئولوژیک را با موفقیت به پیروزی میرسانند، به نتیجه دست خواهند یافت. از همین رو بود که پ.ک.ک سریعا توسعه یافت.