زیلان وژین: حل مسئله کورد در روژهلات کوردستان جزو اولویت فعالیت‌ها و هدف بنیادین ماست

وژین: ما به عنوان حزب، همواره قدرت خود را از خلق گرفته‌ایم و با اراده‌ای مستقل مبارزه برای کوردستان آزاد و دمکراتیک را به پیش برده‌ایم. خلقمان خواستار وحدت هستند. ما همچنین وضعیت پراکنده احزاب کورد را برای آینده خلق کورد خطرناک می‌دانیم.

زیلان وژین در گفتگویی اختصاصی با خبرگزاری فرات نیوز ضمن تحلیل وضعیت روژهلات کوردستان و ایران، از زنان به عنوان نیروی راستین دستیابی به دمکراسی و تحول‌سازترین قشر اجتماعی نام برد. زیلان در این گفتگو با تاکید بر لزوم اتحاد ملی در میان صفوف خلق کورد اظهارا داشت:"مناسب‌ترین، علمی و صحیح‌ترین شیوه‌ای که ما می‌توانیم بر مبنای آن آزادی و دمکراسی را تضمین کنیم، رهایی خلقمان از وضعیت تحت اشغال ملت- دولت ایران و فراهم نمودن یک زندگی شرافتمند و آزاد است. مبارزه ما بر این اصول بنیان نهاده شده است."

خبرگزاری فرات: از بدو ظهور جنبش آزادیخواهی خلق کورد در باکور کوردستان، مسئله دمکراسی و زنان در مبارزات خلق کورد با نظریات رهبری عجین شده است. طی سالهای اخیر نیز بسیار مشاهده کرده‌ایم که هم در حوزه سیاسی و هم نظریه پردازی سیاسی،بر نقش زنان در انقلاب آینده ایران بسیار تاکید کرده‌اند. شما به عنوان رئیس مشترک پژاک، رابطه بین حیات آزاد کوردستان، نقش زنان و آینده کوردستان و ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

زیلان وژین: در واقع با نگاهی عمیق به رویدادهای اخیر ریشه رویدادهای کنونی را بهتر می‌توان درک کرد. با نگاهی به یک رویداد و درک آن مسئله، می‌توان به نقطه آغازین آن اندیشیده و ریشه مشکلات را پیگیری کرد. در مورد مسئله زن و مشکلات آنان در فرایند سیاسی نیز باید با چنین نگاهی با مسئله برخورد کنیم. در همین راستا است که رهبر آپو جامع‌ترین رویکرد را به عنوان تعریف روش برخورد با مسئله زن دنبال می‌کند. یعنی رهبر آپو مسئله دمکراسی را در درجه اول به مسئله زنان پیوند می‌زند.

کاملاً مشخص است که مبنای رویکرد وی در پرداختن به مسئله زنان و به ویژه با موضوع نوع رابطه زن و مرد گره می‌خورد. رهبر آپو با این گفته که «تا زنان به آزادی دست نیابند، جامعه بدون تردید به آزادی نخواهد رسید»، بازتاب دهنده رویکرد وی به مسئله زن و دمکراسی است. در درجه نخست پایه و اساس تمامی مشکلات در وجود نابرابری، طبقه، اختلافات و در گام دوم محدود کردن زنان به چهار دیواری خانه و عدم اجازه زنان برای مشارکت در حوزه عمومی و تلاش برای ناآگاهی و عدم دستیابی زنان شناخت به زنان دیده می‌شود و این موارد تا به امروز مشکلات را عمیق‌تر کرده است. در فقدان حضور زنان در جامعه، دمکراسی نیز در اینجا بی‌معنا و بی‌اساس خواهد شد. در تاریخ نهضت آزادیبخش خلق کورد، و در فلسفه رهبر آپو تلاش برای آزادی زن کورد در صدر ایجاد راه حل برای تمامی مشکلات بوده است. به همین دلیل، مسئله کورد و کوردستان با مسئله زن پیوند خورده است. این مورد مسئله‌ای نیست که ما فقط در مورد آن صحبت کنیم، زبان، پارادایم و استراتژی مبارزه ما برای آزادی و دمکراسی ملی مبتنی بر آزادی زنان است.

البته مسئله زنان فقط مسئله‌ای روزمره نیست، بلکه دارای جنبه‌های تاریخی، عقیدتی، اجتماعی و سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نیز است. یعنی مسئله‌ای است که در تمامی حوزه‌های کار و زندگی حضور داشته و از نقشی اساسی برخوردار است.

زنان در انقلاب‌های بزرگ جهانی مانند انقلاب فرانسه، انقلاب اکتبر، انقلاب ایران و اخیراً انقلاب روژآوا  با هدف دستیابی به دمکراسی و آزادی در جایگاهی پیشاهنگ برای دستیابی به دموکراسی نقشی سترگ ایفا کرده‌اند. اما انقلاب‌هایی که الگوی برابری را برای خود مبنا قرار ندادند و مسئله زنان را بررسی نکردند، قادر به استقرار دمکراسی واقعی نگشته‌اند؛ و در نهایت در فراگشت خود به ضد انقلاب مبدل شده‌اند. انقلاب ۵۷ خلق‌های ایران بازتاب دهنده این واقعیت است. اما در سالهای اخیر، شاهد شتاب سریع و قدرت‌گیری مبارزات زنان در ایران هستیم. به همین دلیل بدون هیچ تردیدی زنان در تاریخ انقلاب ایران، نقش پیشاهنگی را برعهده خواهند گرفت و این موضوعی است که در تحول بنیادین ایران مشاهده می‌شود.

زندگی آزاد بر پایه اصول دموکراسی، سوسیالیسم، برابری و آزادی بنا شده است. زنان نسبت به چنین مفاهیمی نزدیکی و همدلی بیشتری دارند. زنان اصولا هرگز برده‌داری را قبول نداشته‌اند. زنان همواره زندگی مشترک و برابری بر مبنای عقل و روح را برای خود مبنا قرار داده‌اند. اگر در سیستم مردسالاری همچنان می‌توان ارزش‌های جامعه را حفظ نمود، به دلیل نوع ارتباط زن با حقیقت زندگی و آزادی است. زنان در مسیر انقلاب و مبارزه مبارزات فراوانی را انجام داده‌اند، اما هرگز یک گام به پس نگذارده‌اند. اصرار و تمایل زنان به پیگیری حیات آزاد و دمکراتیک همواره عمیق و پررنگ بوده است. این امر همچنین راه را برای ایجاد تغییرات اساسی دمکراتیک در همه جوامع به ویژه در خلیج و روژهلات کوردستان هموار خواهد کرد.

بدون اینکه از پاسخ شما دور شویم، با توجه به نظریات پست مدرنیستی از زنان، زنان جنسیت متمایز و در نتیجه جهان متمایزی با مردان دارند، جنبش آزادیخواهی خلق کورد با مسئله جنسیت، آموزش زنان در صفوف مبارزه و نگاههای متمایز زنان به جهان و انقلاب چگونه برخورد کرده و چگونه تلاش می‌کند تا عقل مردانه را در عرصه سیاست تعدیل نموده یا با انقلابی در برابر آن، نوع دیگری از سیاست‌ورزی زنانه را معرفی کند؟

- وقتی در مورد تغییر صحبت می‌کنیم هدف صرفا تغییر شماتیک و مکانیکی سیستم نیست. چنین تغییری در هیچ زمینه دیگری رخ نخواهد داد، مگر اینکه ناشی از تغییر در ذهنیت و استدلال باشد که در آن رویکردهای ضددمکراتیک و ضد آزادی و جنسیت‌محور منتقل نشود. جهانی که توسط ذهن انسان ایجاد شده است و همه چیز مطابق با آن اداره می‌شود منشأ این مشکلات است. برای ایستادگی در برابر این سیستم و ذهنیت، باید در هر سطح و در هر زمینه‌ای سطح معرفت‌شناسی را ارتقا داد. زنان کورد از طریق تحولات ذهنی و روحی به مرحله مهمی در مبارزه دست یافته‌اند. ده‌ها سال است که جنبش آزادی زنان در کوردستان خود را بر اساس میهن‌دوستی در سرزمین خویش احیا کرده است.

اگر از جنبه‌ی مدیریتی و سیاسی به مسئله نگاه کنیم مشاهده می‌کنیم که در نتیجه حاکمیت ذهنیت مردسالار امر سیاست از دست جامعه خارج شده است و حتی برای منافع حاکمیت علیه جامعه مورد استفاده قرار گرفته است. در این چارچوب فرصت اظهار وجود به برخی از زنان با ذهنیت مردسالاری داده می‌شود و البته از آنان استفاده می‌کنند. اینگونه زنی که با ذهنیت مردسالاری رفتار کند و به عنوان پیشاهنگ، سیاستمدار، نماینده مجلس، دیپلمات و غیره در دولت و سیستم اقتدارگر جای گرفته باشد هیچ تفاوتی با زنی که در چاردیواری محبوس شده است ندارد. حتی می‌توان گفت نمونه اخیر بیشتر از جوهر خویش بیگانه شده و در وضعیت اسفناکتری بسر می‌برد. زیرا چنین فردی با ذهنیت مرد می‌زید و تحت هیچ شرایطی نخواهد توانست آلام زنان را درک کند. همچنین از ارائه راهکاری صحیح برای حل مشکلات عاجز است. زیرا عرصه سیاسی کنونی از سوی ذهنیت مردسالار که مبتنی بر نابرابری، غصب و حاکمیت است ایجاد شده است. زنان در چنین عرصه‌ای نخواهند توانست پا را از مرزهای آن فراتر نهند. از اینرو زنان لازم است با جوهر خویش به سیاست‌ورزی بپردازند و امر سیاست را به امری اجتماعی و عرصه سیاست جامعه مبدل کنند که در آن مسائل و بحران‌های تمامی جوامع در تمامی زمینه‌ها حل شوند.

یادآور می‌شوم که به استثنای جنبش آزادیخواهی كوردستان كه برخوردار از دیدگاهی دمکراتیک به سیاست و اجتماع است، سیاست جهانی بر مبنای سلطه و قدرت ذهنیت مردسالار استوار است. سیاست را به صحنه جنگ، ویرانی، اشغالگری، قتل عام، تاراج، نقض ارزش‌های جامعه و به اسارت گرفتن زنان مبدل کرده‌اند. اگر در این زمینه تغییری ایجاد نشود و زنان عقاید و اراده خود را به اشتراک نگذارند، این حوزه را نمی‌توان به عنوان یک زمینه سیاسی توصیف کرد. بنابراین، ما به دنبال اهمیت سیاست دمکراتیک، عاری از مرزهای قدرت و سرمایه جامعه خودمان و برای جامعه به عنوان یک نقطه بسیار مهم آزادی هستیم.

انقلاب روژآوا و تغییراتی که در قرارداد اجتماعی روژآوا در رابطه با زنان و به نفع آنان ایجاد شد، ریاست مشترک زنان در کلیه مناصب مدیریتی و اجرایی و حضور واقعی زنان در تمامی امور، بازتاب دهنده مدلی از کنفدرالیسم دمکراتیک و ملت دمکراتیک است که در اندیشه‌های رهبری به آن اشاره شده است. این تجارب آیا می‌توانند در زمینه اجتماعی و سیاسی روژهلات کوردستان و ایران نیز قابلیت اجرایی به خود بگیرند؟ چه مکانیزم‌هایی برای تحقق آن در نظر گرفته‌اید؟

- برای اولین بار سیستم ریاست مشترک در باکور کوردستان با توصیه و پروژه رهبر آپو مطرح و گسترش یافت. به طور کلی باکور کوردستان بر اساس به محک گذاردن پروژه‌های رهبری نقش مهمی را در مبارزه برای آزادی زنان داشته و به الگویی برای همه بخش‌های کوردستان تبدیل شده است. این اولین تجربه در سیستم ریاست مشترک بود که تأثیر بسیار مثبتی از خود برجای گذشته و شور و شوق فراوانی نیز به وجود آورد. پروژه ریاست مشترک اقدامی ایدئولوژیک، سیاسی و اجتماعی در مقابل سیستم اقتدار است. روژآوا نیز شاهد انقلابی است که می‌تواند منجر به پیشرفت تمامی زنان در قرن بیست‌و‌یکم باشد . زنان قرارداد اجتماعی دمکراتیک و قرارداد اجتماعی زنان را مطرح کردند. این مبنایی برای نحوه و چگونگی مشارکت زنان باید در مبارزات اجتماعی و نوع برخورد با آن بود.

زنان در روژآوا و به طور کلی در شمال-شرق سوریه، پیشگامان نظام کنفدرالیسم دمکراتیک شدند و سازمان‌های خودمدیریتی خویش را تأسیس کردند. همچنین سازمانهای مشابهی از کنفدرالیسم دمکراتیک در سایر مناطق کوردستان وجود دارد. در روژهلات کوردستان، سیستم کنفدرالیسم زنان در سال ۲۰۱۴ با نام کژار تأسیس شد. کژار در راستای تلاش برای آزادی روژهلات فعالیت می‌نماید. علی‌رغم تجارب اخذ شده از جنبش‌ آزادیخواه کردستان، کژار با تلاش و کوششهای مداوم خود در زمینه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، ارتباطی، دیپلماتیک، آموزش و دفاع، تأثیر مثبتی بر همه زنان کورد و ایرانی داشته است. کژار خود را به عنوان هویت عقیدتی و سیاسی زنان در روژهلات کوردستان سامان داده است. با توسعه سیستم دمکراتیک کنفدرالیسم زنان، می‌توان گفت که این سیستم تنها گزینه جایگزین برای حل مشکلات زنان ایرانی است. از آنجایی که سیستم دمکراتیک زنان امروز تمامی زنان را در روژآوا و سوریه در برگرفته است، در روژهلات کوردستان و ایران نیز کژار تمامی زنان را با همان فرصت و ذهنیت‌ پذیرفته و می‌تواند متناسب با واقعیت جامعه کوردستان، جوامع دیگر ساکن در ایران و در کل جوامع شرقی شمولیت خود را نشان دهد. در هرحال کژار در روژهلات کوردستان و ایران زمینه مبارزاتی خود را داشته و صیانت از اتوریته‌ی اجتماعی زن و صاحب‌مندی از محیط‌زیست را وظیفه خود می‌داند. در این راستا ما با تلاش خود برای رسیدن به انقلاب رهایی زنان تلاش کرده‌ایم.

تصاویر زنان از انقلاب روژآوا بخش بزرگی از تجربه مهم زنانگی در این بخش از کوردستان را بازنمایی می‌کند. اما برخی از فمینیست‌ها این انقلاب و این تصویرپردازی از زنان را نقد کرده و بر این باور هستند که جنگ امری مردانه است و مشارکت زنان در امر مردانه، در نهایت به بازتولید مردانگی و عقل مردانه می‌انجامد. از نقطه نظر فلسفه جنبش آزادیخواهی خلق کورد، چه پاسخی به این نقدها می‌توان ارائه کرد؟

- وقتی جامعه و تلاش برای زندگی به شیوه‌ای گسسته مد نظر قرار گیرد، جامعه و زنان به طور جداگانه مشاهده شوند، واقعیت اجتماعی و زنان از هم می‌گسلند، چنین رویکردهایی واقعیت‌ها را منحرف می‌کنند و در اصل یک رویکرد نئو‌لیبرالیستی محسوب می‌شود. این نوع شناخت مختص سیستم حاکم مردسالار است. از طرف دیگر می‌دانیم در جایی که هیچ‌گونه حمایتی از زنان و جامعه در جریان نیست، زنان در معرض محکومیت و انقیاد و ظلم و ستم قرار دارند، در چنین شرایطی سیستم استبدادی با تمامی توان خود حمله‌ور می‌شود، برای حملات خود از ارتش و نظامیان استفاده می‌کند، در این صورت چگونه می‌توان عرصه دفاع مشروع را خالی کرد؟ در عوض اینکه به ارتشی‌ شدن مبارزات زنان در این برهه به عنوان مقدسترین گام‌ها مورد ارزیابی قرار گیرد، رویکردهای لیبرالیستی [که در جنگ ایدئولوژیک علیه جامعه و زنان شریک شده‌اند] خواهان محروم نمودن زنان و جامعه از این پتانسیل هستند. نگاه کنید به جوامع و زنانی که علیه اشغالگری،  غصب و قتلعام بپا خواسته‌اند، حاکمان این مبارزه برحق و مشروع را «تروریسم» نامگذاری می‌کنند. این یک جنگ ایدئولوژیک بوده و بسیار مخاطره آمیز است. تا زمانیکه زنان و جامعه به دفاع از خویش برنخیزند موجودیت آنان با خطر نابودی همراه است. بنابراین لازم است عرصه دفاع مشروع را بسیار نیرومند کرد. تشکیل ارتش زنان پیشرفتی بسیار عظیم در حیات بوده و ضربه‌ی مرگباری بر سیستم حاکمیت مردسالار و نظامیان آن است. بدون شک تشکل زنان در ارتشی مختص به خود مبتنی بر ارزش‌های اجتماعی است و نه بر ذهنیت اشغالگرای، غصب و سرکوب. این امر شریان زندگی و خودبودن است. از اینرو لازم است آنانی که این روند را مورد انتقاد قرار می‌دهند و از جمله به دارندگان افکار لیبرال که چاکران حاکمیت ذهنیت مردسالار هستند خود را مورد ارزیابی مجدد قرار دهند و سپس با نگرشی صحیح از ارتشی شدن زنان حمایت نموده آنرا مقدس و حیاتی ببیند. وقتی داعش به زنان حمله می‌کرد، آیا ما زنان نباید اسلحه به دست می‌گرفتیم؟ از خود دفاع نمی‌کردیم؟ دست روی دست گذاشتن به قتلعام ما و جامعه‌مان می‌انجامید. هنگامی که دولت‌های اشغالگر ترکیه و ایران دست به اعدام، کشتار و زندانی نمودن زنان می‌زنند، ما نمی‌توانیم مبارزه مسلحانه و دفاع مشروع را کنار بگذاریم؛ بالعکس ضروریست ارتش زنان را از لحاظ کمیت و کیفیت ارتقا داده و نیرومند کنیم.

هیچ یک از زنان کورد بدون دلیل و بلاسبب اسلحه در دست نگرفته و نمی‌جنگند. برای پیروی از مرد یا دنباله‌روی وی اسلحه بدست نگرفته‌اند. مبنای ارتشی شدن زن در کوردستان متکی بر فلسفه و ایدئولوژی آزادی زن است. رهبر آپو ارتش زنان را به عنوان سلاحی ایدئولوژیک در مقابله با واقعیت مردسالار و ارتش مردسالاری که زن و جامعه را قتلعام می‌کند تشکیل داد. واقعیت هیچ جامعه‌ای مثل واقعیت جامعه و زنان کورد نیست. کوردستان سرزمینی است که نیروهای اشغالگر روزانه در آن به قتلعام دست می‌زنند. مهمتر از همه، وظیفه ما زنان اینست که بتوانیم خود را به جایگاهی ارتقا دهیم که بتوانیم از کشور و سرزمینمان دفاع کنیم. اولین معیار ارتشی شدن و حزب شدن زنان کورد وطن‌دوستی است. به همین دلیل وظیفه ما حمایت از سرزمینمان و میهنمان است.

دقت کنید، زنان هر روز کشته می‌شوند، بی‌خانمان می‌شوند. هیچ کس پاسخگوی قتل زنان و تجاوز و تعدی به آنان نیست. به همین دلیل زنان حق دارند به هر قیمتی از موجودیت خود محافظت کنند. در سراسر جهان زنان باید از حق دفاع از خود، برای محافظت از خود و پیوستن به ارتش زنان به عنوان یک فرصت عالی و امکانی مهم برای دست‌یابی به آزادی برخوردار شوند.

از زاویه دیگری به این مسئله اشاره می‌کنیم؛ مشکلات زنان کوردستان و ایران در عین برخورداری از زمینه‌های مشترک، تمایزهایی نیز با یکدیگر دارد. در کوردستان مشکلات زنان علاوه بر مسائل مردسالارانه، حجاب اجباری، مسئله معیشت، خودسوزی و ... با مسئله هویت زنانگی و هویت ملی کوردی نیز ارتباط دارد. پژاک برای حل این مسائل و مشکلات آیا صرفا به یک راهکار کلی برای حل این مشکلات توجه دارد یا تلاش می‌کند بر اساس تفاوت‌ها در زمینه‌های مختلف جغرافیایی این مشکلات را حل کند؟

- برخی از مسائل و مشکلات زنان در کل دنیا یکپارچه و بهم پیوسته است. تمامی مسائل را می‌توان ناشی از ذهنیت مردسالار و سیستم اشغالگر ایجاد شده توسط آن دانست. به همین دلیل، ما تمامی زنان کم و بیش با چنین وضعیتی روبرو هستیم. یعنی اگر در ظاهر نرمش‌هایی هم دیده شود اما در سرتاسر جهان با همین نگرش طرفیم. بدیهی است در مناطقی که شیوه حاکمیت مردسالارانه را بزک می‌کنند وضعیت زنان بسیار پیچیده‌تر است، زیرا فریب، مکر و دروغ بیشتری رواج دارد و این امر تأثیری منفی بر مبارزه‌ی رادیکال بر جای می‌گذارد. اما شرایط خود و ویژه هر جامعه، هویت‌های اتنیکی، آیینی و فرهنگی نیز برای زنان مسائل جداگانه‌ای را به همراه دارد. زنان در خاورمیانه به دلیل اعمال دولت – ملت‌های مستبد، همچنین به سبب دگماتیسم عمیقی که در این بخش وجود دارد در شرایطی بسیار طاقت‌فرسا قرار دارند. بویژه در ایران و روژهلات کوردستان مسئله زنان بسیار ژرف است. ما زنان کورد هم برای هویت ملی خویش و آزادی میهنمان مبارزه می‌کنیم و هم برای صیانت از هویت جنسیتی خود تلاش می‌نماییم. بنیان مبارزه ما بر این اساس شکل گرفته است.

البته وضعیت نه تنها در کشورها، بلکه در هر منطقه، هر شهر و روستا نیز تفاوتها و تمایزهایی با دیگر مناطق دارد. به عنوان مثال، در بعضی از مناطق مشکل ختنه‌کردن زنان وجود دارد، در بعضی از مناطق زنان تحت فشارهای اقتصادی شدید قرار دارند، وضعیت زنان عرب و بلوچ با وضعیت زنان فارس یا آذری متمایز است، باید در درجه اول این تفاوت‌ها را مد نظر قرار داد. در این راستا ، ما طرحهای پژوهشی در دست اجرا داشته و هم چشم انداز مبارزه و دستیابی به راه حل را نیز در افق سیاسی خود ترسیم می‌کنیم. مبارزه پژاک با توجه به این مسائل شکل گرفته است. مهمتر اینکه در تلاش هستیم جبهه‌ای متحد را برای زنان ساکن ایران و روژهلات کوردستان تشکیل دهیم  و همه زنان را در این جبهه پیرامون مبارزه آزادی و انقلاب زن گردهم آوریم. به موازات آن نیز با توجه به خودویژگی‌های مناطق موضع خویش را نشان می‌دهیم.

اجازه بدهید وارد موضوع دیگری شویم؛ تحولات در خاورمیانه و خصوصا ایران سرعت بیشتری به خود گرفته است. پژاک سمت و سوی کلی این تحولات را چگونه ارزیابی می‌کند؟

- اگر روند فعلی به درستی مورد ارزیابی و بررسی قرار گیرد، به نظر می‌رسد که در آغاز قرن بیست و یکم، شانس انقلاب دیگری برای خلقمان در کوردستان، خلق‌های ساکن در ایران و خاورمیانه پدید آمده باشد. نگرش‌ها در حال تغییر است و بحران‌های جدی خود را به رخ می‌کشند. بحران‌های مشروعیت و نا‌کارآمدی چنان عمق یافته‌اند که در این میان اگر مردم با تلاشهای خود، با قدرت سازمان یافته خود حرکت کنند می‌توانند یک انقلاب اساسی دمکراتیک را رقم زنند. سیستم سرمایه‌داری در منطقه و جهان برای گذار از بحران فعلی، وارد خاورمیانه شده و در این منطقه با پروژه و طرح‌هایی مبتنی بر منافع خویش در تلاش تداوم اشغالگری و استعمار است. از سوی دیگر سیستم اقتدارگر محافظه‌کار نیز برای تداوم حیات خویش در تلاش است. اما اساساً مبارزه اصلی از سوی خلق‌ها در جریان است. لازم است که خلق هر دو سیستم را به عنوان چاره‌ ساز بحران‌ها ننگرند و برای برساخت سیستم خویش مدل خودمدیریتی کنفدراسیون تلاش کنند. به مرور زمان در این زمینه گام‌های قابل توجهی دیده می‌شوند و بنظر می‌رسد که با تداوم جنگ اگر ما به عنوان خلق‌های خاورمیانه با مد نظر قراردادن دستورالعمل‌ها و پروژه‌های واقعی رفتار کنیم، دوره‌ی نوینی برای خلق‌ها رقم می‌خورد.

تجربه خلقمان و احزاب کوردی در فردای انقلاب ۱۹۷۹ در ایران شاهد پراکندگی، خصومت و دشمنی این احزاب با یکدیگر و هدر رفتن انرژی و نیرو بوده است. اکنون در باکور کوردستان و روژآوا اراده مصممی برای دستیابی به اتحاد کوردها در جریان است. پژاک در نظر ندارد در این رابطه گامهای قاطع و مهمی بردارد؟ در این خصوص و با فرض خلا حکومت مرکزی، چه در صورت وقوع یک انقلاب یا در هر صورت دیگری، پژاک برای نشان دادن ارادهای مستقل از خلقمان در کوردستان در مقابل مرکز و قدرتهای مرکز چه راهکارهایی را پیش روی دارد؟ چه راهکارهایی را پیش روی خلقمان در روژهلات و احزاب روژهلات قرار می‌دهد؟

- در شرایط فعلی ایران، سازمان‌های سیاسی روژهلات با خطرناکترین وضعیت روبرو هستند. در صورت تداوم چنین رویه‌ای احزاب و سازمانهای سیاسی به دلیل پراکندگی، قادر به پاسخگویی به نیازهای خلقمان در روژهلات نخواهند بود. این سیاست، سیاستی است که تمامی دشمنان خلق کورد برای ایجاد شکاف در میان ملت کورد به آن دست زده‌اند تا اجازه ایجاد وحدت ملی را فراهم ننمایند. این سیاست مبتنی بر قرار دادن خلق کورد در مقابل یکدیگر است. این سیاست به طور سیستماتیک توسط حکومت‌های عثمانی و قاجار در سده‌های ۱۹ و ۲۰ پیروی شد و در سیاست انگلستان به اوج خود رسید. از این طریق آنها می‌خواستند کوردها را به تسلیم شدن واداشته و کوردستان را تحت کنترل خود بگیرند. کوردهایی که گام در راه آزادی گذاشتند مورد قتلعام و نسل‌كشی قرار گرفتند. حتی در دوران انقلاب ایران، خلق کورد هیچ پروژه واقعی برای آینده و ترسیم افق‌های سیاسی کوردستان نداشت.

کنگره ملی کوردستان (ک.ن.ک) سالهاست که در راستای دست‌یابی به اتحاد خلق کورد کارهای گسترده‌ای را انجام داده است. با این وجود هنوز سازمان‌ها و احزاب کورد هیچ دیدگاه مشترکی درباره آینده کوردستان ندارند. چنین مسئله‌ای بر تمام سیاست‌های کوردها تاثیر گذار است. نیروهای کورد در برخی از مسائل اساسی نتوانسته‌اند به پاسخی شایسته برای آینده کوردها دست یافته و نقشی اساسی ایفا کنند. این گفته «کرم از خود درخت است» واقعیت سیاست داخلی كوردستان را نشان می‌دهد. سال گذشته اتحاد بین نیروهای کورد در باکور و روژاوای کوردستان شکل گرفت. این نیز تأثیر مثبتی داشته است. زیرا وحدت کوردها است به تضعیف دشمنان آنان می‌انجامد. اما تفرقه و جدایی کوردها بزرگترین منبع مورد استفاده دشمنان آنها و سبب حمله آنان است.

به عنوان پژاک، بدون وقفه تلاش کرده‌ایم تا وحدت میان سازمان‌ها و احزاب خلق کورد را در روژهلات کوردستان فراهم نموده و بخشی از وحدت ملی باشیم. ما معتقدیم که سیاست اتحاد ملی در میان ملت کورد خطر حمله و اشغال کوردستان را از میان برمی‌دارد. ما به عنوان حزب، همواره قدرت خود را از خلق گرفته‌ایم و با اراده‌ای مستقل مبارزه برای کوردستان آزاد و دمکراتیک را به پیش برده‌ایم. خلقمان خواستار وحدت هستند. ما همچنین وضعیت پراکنده احزاب کورد را برای آینده خلق کورد خطرناک می‌دانیم. به همین دلیل، در برخی از زمینه‌ها مانند ابعاد نظامی و دیپلماتیک، نیاز به اشتراک نظر را الزامی می‌دانیم. ما به عنوان یکی از احزاب روژهلات کوردستان خواهان درپیش گرفتن اتحاد ملی و تبدیل شدن به قدرتی پیشاهنگ در روژهلات کوردستان هستیم. ما [نیروهای کورد روژهلات] باید از انرژی خویش برای تضعیف دشمن و نه در راستای تضعیف یکدیگر استفاده کنیم،  باید دشمن را تضعیف کنیم و از آن استفاده کنیم. تا زمانی که رویکرد و سیاست فردی یا خانوادگی -قبیله‌ای از میان نرود، نمی‌توان به چنین امری مهمی دست یافت. ما نباید سیاست ملی را قربانی نگرش‌های فردی و حزبی کنیم.

همچون پژاک از بدو تأسیس تاکنون تلاش در این راستا را پیگیری کرده‌ایم. نه تنها با احزاب و گروه‌ها بلکه پروژه‌ها و کمپین‌هایی را با هدف فعالیت ملی مشترک به انجام رسانده‌ایم. ما همچنین با طیف‌های متفاوت جامعه فعالیت‌ها و اقدامات مشترکی را به پیش می‌بریم و در تلاشیم تا سازمان‌ها، شخصیت‌ها، هنرمندان و نهادها را سازماندهی کنیم. در هفته‌های اخیر کنفرانس مشاوره ملی را برگزار کردیم و این فعالیت‌ را گسترده‌تر نیز خواهیم کرد. زیرا لازم است نظرات و انتقادات مردم، در نشست‌های رسمی طرح شوند و هر کس سهم خود را در آن مسائل و چگونگی گذار از آن‌ها درک کند. ما پیشتر فعالیت‌های نتیجه‌ بخشی را به انجام رسانده‌ایم و از این پس نیز با رویکردهای جداگانه‌ای مبارزه را به پیش می‌بریم.

منتقدان پژاک، با رویکردهای مختلفی از دستور کار خارج شدن تاسیس دولت کوردی را با عناوین مختلفی تخطئه و مورد انتقاد قرار می دهند و از این زاویه هجمه‌های فراوانی بر شما وارد می‌گردد. اما از سوی دیگر در مقطع کنونی حتی برخی از داعیه‌دارترین احزاب کوردی، نه تنها این مسئله را در نظر ندارند، بلکه به راحتی با سیاستهای اشغالگران کوردستان نیز همراه شده‌اند. پژاک بین کوردستانی بودن، هویت کوردی و ایران و ایرانی‌بودن چه رابطه‌ای را برقرار می‌کند؟

- ما اهداف، استراتژی‌ها و پارادایم‌های مبارزاتی خود را در برنامه حزبیمان به وضوح بیان کرده‌ایم و نشان داده‌ایم که برای ما حل مسئله کورد در روژهلات کوردستان اولویت فعالیت‌ها و هدف بنیادین ماست. مناسب‌ترین، علمی و صحیح‌ترین شیوه‌ای که ما می‌توانیم بر مبنای آن آزادی و دمکراسی را تضمین کنیم، رهایی خلقمان از وضعیت تحت اشغال ملت- دولت ایران و فراهم نمودن یک زندگی شرافتمند و آزاد است. مبارزه ما بر این اصول بنیان نهاده شده است. در سده بیستم، الگوی ملت – دولت را برای حل مسائل ملت‌ها نشان دادند و تقریبا اغلب ملت‌ها از این مدل استفاده کردند. اما قرن بیستم به مرحله‌ی جنگهای بی پایان، نسل کشی، تجاوز ، تاراج و اشغالگری مبدل شد. علاوه بر این تمام زمینه‌های مادی و اخلاقی جامعه غصب گردید. ما باید این واقعیت‌ها را مد نظر داشته باشیم. در غیر اینصورت، با در پیش گرفتن رویکردی صرفا ناسیونالیستی و شوونیستی مرحله‌ای تازه از نسل‌کشی و فلاکت را با خود به همراه خواهد داشت. ما الگوی ملت-دولت را متعلق به جامعه، زنان و طیف‌های اجتماعی نمی‌دانیم. این مدل بیشترین زیان را بر خلق‌ها تحمیل می‌کند. بنابراین لزومی ندارد روی این مدل پافشاری کنیم. ما در مقابل این پروژه پروژه‌ای کاملا واضح و صحیح را مبنای مبارزه قرار می‌دهیم که آن را کنفدرالیسم دمکراتیک می‌نامیم. کنفدرالیسم دمکراتیک به ما امکان می‌دهد که راه‌حل‌هایی را برای حل مشکلات جامعه و همچنین هویت‌های فرهنگی، آیینی و جنسیتی در همه زمینه‌ها ارائه دهیم. ملت-دولت به معنای جنگ، رقابت، نسل کشی، اشغال، غارت، استعمار، بیکاری و برده‌داری است. اما کنفدرالیسم دمکراتیک به معنای صلح اجتماعی، برابری، وحدت، کمونیالیسم یا اجتماع گرایی، آزادی جنسیتی، اقتصاد مبتنی بر محیط زیست است.

تلاش‌های صورت گرفته برای دستیابی به ملت – دولت در روژهلات کوردستان راه را بر نسل‌کشی و وضعیت بسیار بدتر هموار کرد. منجر به نفاق و چنددستگی، عطش دستیابی به اقتدار شده است، اما اگر روژهلات کوردستان سیستم کنفدرالیسم دمکراتیک را مبنا قرار دهد در آنصورت می‌تواند به الگویی برای تمامی خلق‌ها در ایران مبدل شود. اما نباید فراموش کرد تا زمانی که در ایران دمکراسی محقق نشود مسئله کورد و یا خلق‌های دیگر همچنان باقی خواهند بود و سیستم مبتنی بر ملا-دولت هم خطر نسل‌کشی‌های بیشتری را بر خلق‌ها تحمیل خواهد کرد. از اینرو ما به عنوان خلق‌های ساکن در جغرافیای ایران زمینه های ایجاد سیستم کنفدرالیسم دمکراتیک را فراهم می‌کنیم تا از این طریق بتوانیم امنیت خلق خویش را تضمین نماییم. یعنی ما مبارزه‌ای موازی و مشترک را به پیش می‌بریم. این واقعیت برای تمامی خلق‌های خاورمیانه صدق می‌کند. تنها در این صورت می‌توانیم از بحران‌ها و کائوس‌ موجود رهایی‌ یابیم.