سیامند معینی: تنها با همپیمانی نیروهای آزادیخواه می‌توان انقلابی دمکراتیک را رقم زد

... پرسپکتیو و جهانبینی محدود و عدم برخوداری از خوانش دقیق و وسیع، سبب شده است تا برخی از احزاب با تنگ نظری به مسایل نگریسته و حتی سعی در خنثی‌سازی اقدامات یکدیگر نمایند؛ که این امر در درازمدت قطعا به نفع نیروهای اپوزسیون نخواهد بود ...

  سیامند معینی رییس مشترک حزب حیات آزاد کردستان در گفتوگوی اختصاصی با بخش فارسی خبرگزاری فرات تحولات جاری در کردستان، ایران و منطقه را مورد ارزیابی قرار داد. معینی با یادآوری تدوام گفتگو با احزاب دمکراتیک بر لزوم همیابی و همگرایی نیروهای پیشاهنگ مبارزه دمکراتیک در شرق کردستان و ایران تأکید کرد.

متن گفتوگوی سیامند معینی با خبرگزاری فرات:

 رفیق سیامند معینی با تشکر از اینکه در این گفتگو شرکت کردید. به عنوان نخستین سوال؛ جنبش شما با شروع جنگهای نیابتی در خاورمیانه، اصطلاح جنگ جهانی سوم را به منظور تبیین وضعیت خاورمیانه به کار برد، با گذشت بیش از ۵ سال از بکاربردن این مفهوم، جنبش آپویی چرا هنوز درصدد تبیین وضعیت خاورمیانه با استفاده از این اصطلاح برآمده است؟

  من هم سپاسگزارم و امیدوارم بتوانم از دریچهای واقعی به سئوالات شما در حد امکان پاسخ بدهم.  همچنانکه شما هم اشاره فرمودید، اوضاع خاورمیانه در وضعیت متشنجی قرار گرفته و طراحی نوین منطقه در حال تکوین است، جنگهای نیابتی چند سال است که میدانهای جنگ را در بر گرفته و بازیگران مختلف برای حفظ موقعیت خود در منطقه و حفظ  معادله و بالانس سیاسی- نظامی در جنگی تمام عیار درگیر شدهاند. شماری از نیروها یا به عبارت دیگر، دولتهایی نیز درگیر این جنگ بوده و خواستار نقش آفرینی در طراحی نوینی هستند که به ان اشاره نمودم. جنبش آپویی و حزب ما پژاک، بر این باور است که این جنگ جهانی سوم با خصیصهای متمایز از جنگ کلاسیک در حال وقوع است، و بر اساس این خوانش وضعیت متشنج موجود در خاورمیانه که به نظر می‌رسد هر چه بیشتر نیز گسترش خواهد یافت، جز در چارچوب و اصطلاح سیاسی جنگ جهانی سوم قابل تبیین و توضیح نیست.

اکنون خاورمیانه در وضعیت بغرنجی به سر می‌برد. اعتصاب غذای نامحدود و بدون بازگشت بیش از ٧٠٠٠ زندانی با پیشاهنگی لیلا گوون، نبردهای سنگین در باکور و روژآوا، حمله ارتش ترکیه به جنوب کردستان بخشی از این وضعیت را نشان می‌دهد. جنبش شما به عنوان یک جنبش با بخشهای مدنی و نظامی چگونه توانسته است در مقابل این حملات همچنان مقاومت نموده و طراوت و شادابی خود را حفظ نماید؟

  همچنانکه شما هم اشاره کردید اوضاع منطقه و بالاخص کردستان در وضعیتی بسر میبرد که از هر طرف مورد هجوم و حملهای وحشیانه قرار دارد، سوای این وضعیت، جنبش آپویی با ارادهای پولادین در برابر هر یورشی پاسخ داده و نیز خواهد داد، حال این حمله یورش نظامی باشد یا در اشکال دیگر باشد. لیلا گوون با عزمی نستوه و ارادهای پولادین با پیشاهنگی در مبارزه انقلابی خود نشان داد که دیگر استبداد و دیکتاتوری حربهای کارا در برابر ارادهای که تصمیم گرفته است به آزادی دست یابد نیست، لذا میتوان لیلا گوون را سمبل مقاومت و مبارزه آزادیخواهی و اراده زن کرد قلمداد دانست. مبارزه برای آزادی، انسانها را شاداب و مقاوم نگاه داشته و روح مبارزه خالق تغییراتی در بطن جامعه خواهد بود؛ بر این اساس جنبش ما با تمامی ناملایمات سیاسی، همچنان در مبارزه برای آزادی پیشاهنگی خود را حفظ کرده و نیز خواهد کرد؛ هیچ نیرویی قادر به پیشگیری از این خواست مبارزاتی و انقلابی ما نخواهد بود.

اجازه بدهید از این مقطع به بعد، پرسشهایمان را مشخصا در ارتباط با شرق کردستان و ایران ادامه دهیم؛ ماه جاری سالگرد شهادت معلم شهید فرزاد کمانگر، شیرین علم هولی، فرهاد وکیلی و علی حیدریان بود. در فاصله این ٩ سال پژاک چه مسیری را در راستای ارتقای مساله کرد و دمکراتیزاسیون در شرق کردستان و ایران طی کرده است؟ چگونه و از چه طریقی توانسته است فرهنگ مقاومت را در شرق کردستان اعتلا بخشیده و مخالفت خود را با حکومت جمهوری اسلامی ایران به پیش ببرد؟

  پژاک بر اساس پارادایم آزادی، خود را سازماندهی کرده است. برای دمکراتیزاسیون و آزادی در ایران و شرق کردستان مبارزه‌ای پیگیر و مبتنی بر اراده را در پیش گرفته است، فرهنگ مقاومت یکی از اصول بنیادین مبارزاتی پژاک محصوب می‌شود و بر اساس اراده و باور به ملت و نیروی ذاتی خود آرایش مبارزاتی را تعیین میکند، در هر نقطه یا جایی که نیروی مبارزاتی ما حضور داشته باشند، بر اساس این عزم و اراده خود را برای مبارزه آماده کرده است. در زندانهای جمهوری اسلامی ایران نشان دادیم که دشمن هیچوقت نمی‌تواند اراده ما را در مبارزه علیه ظلم و ستم و نیل به آزادی منکوب نماید، شیرین علم هولی، فرزاد کمانگر، فرهاد وکیلی و علی حیدریان این مهم را به اثبات رساندند.  در دیگر عرصههای مبارزاتی نیز نیروهای ما قدرت خود را در بحبوبه عمل نشان دادهاند و در آینده نیز ملت ما شاهد قهرمانیهای نیروهای ما خواهند بود که با چه ارادهای برای نیل به آزادی مبارزه میکند.

  با انتخاب شما به عنوان ریاست مشترک پژاک ناظران سیاسی براین باور بودند که پژاک دچار تحولی در پراکتیک سیاسی و نظامی می‌شود. اما از زمانی که شما در این جایگاه قرار گرفته‌اید، پژاک از دید ناظران سیاسی فعالیت ملموسی از خود نشان نداده است. چرا؟

  ممکن است شما یا همان ناظران سیاسی که بدانها اشاره کردهاند، تنها درگیریهای نظامی را جزو فعالیت محسوب کرده و دیگر موارد و تمهیدات سازماندهی و آماده سازیهای دیگر را جزو فعالیت محسوب ننمایند. این حقیقت دارد که ما نتوانستهایم انتظارات خلقمان را که همان دستیابی به آزادی است برآورده سازیم و با این امر به عنوان خودانتقادی برخورد می‌کنیم. ایران بهکلی و روژهلات کردستان به طور اخص در شرایطی غیرعادی قرار دارد، سیاست‌ورزی درست، عمل بر مبنای رئال پولتیک یکی از شیوههای صحیح در شرایط بحرانی کنونی است و این به معنای غیرفعال بودن قلمداد نخواهد بود. تحلیل درست سیاسی در این مرحله از شرایط جهانی و محلی، عملکرد و رویکردی متناسب با این شرایط را می‌طلبد و ما بر اساس این اوضاع عملکردهای خود را برنامهریزی می‌نماییم.

اما می‌بینیم که نوع عملکرد پژاک مورد انتقاد و حتی هجمه‌ی شدیدی واقع  شده است. چه پاسخی نسبت به انتقادات و این هجمه‌ها دارید؟

  دقیقا متوجه این انتقادها نیستم و نمیدانم منظور شما کدام انتقادهاست؛ ولی ما هر انتقادی را با جدیت بررسی می‌کنیم و اگر انتقادی وارد باشد سعی در بررسی مورد انتقادی نموده و در حد امکان از تکرار آن حذر خواهیم کرد. این هجمههایی که شما به آن اشاره نمودید، از تراوشات فکری ناسالم و غیر سازندهی برخی از افراد سرچشمه می‌گیرد که در برهه کنونی که جمهوری اسلامی ایران در حال اضمحلال می‌باشد، خود به مانعی اساسی در راستای همگرایی و همیاری کردها مبدل شده‌اند؛ ما همیشه از انتقادات سازنده و سالم استقبال نموده‌ایم، ولی هجمههایی که شما بدان اشاره نمودهاید، از نظر ما جدیت چندانی نداشته و نیازی نمیبینیم که انرژی سازمانی خود را بدان معطوف نمائیم.

با توجه به این پاسخ شما، طی دو سال گذشته دیدارهایی را با مسئولان دیگر احزاب شرق کردستان انجام داده‌اید. فارغ از هجمه‌های موجود، فضای این دیدارها را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

  از نقطه نظر اتحاد نیروها و گروههای سیاسی و ضرورت همیاری در مواردی مشخص، ما همواره با اعتقاد به ارادهای مستقل، خواهان دیالوگ و گفتگو با همه نیروها بودهایم؛  بر مبنای این نگرش دیدارهایی را با تعدادی از احزاب ایرانی و کردستانی داشتهایم، اگرچه دستاورد این دیدارها مطلوب شرایط حساس سیاسی کنونی نمیباشند، اما امیدواریم که کلیه احزاب اپوزیسیون جمهوری اسلامی ایران، مرحله حساس سیاسی کنونی را بخوبی درک نموده و از نگرش خودمحوری دوری جویند. واقعیت اوضاع سیاسی را مبنا قرار داده و با سعی در  همکاری و همیاری یا یکدیگر؛ مبارزه علیه جمهوری اسلامی ایران را در دستور کار خود قرار دهند. بر این مبنا ما طرح ١٠ مادهای پژاک را برای افکار عمومی و احزاب سیاسی مطرح نموده و مشخصا راهکارهای عملی را فرموله نموده‌ایم. تفاوت سلایق در دیدگاههای سیاسی و پروژهها قطعا وجود دارند و باید با نگرش پلورالیستی و دمکراتیک به این مهم نگریست. پرسپکتیو و جهانبینی محدود و عدم برخوداری از خوانش دقیق و وسیع، سبب شده است تا برخی از احزاب با تنگ نظری به مسایل نگریسته و حتی سعی در خنثی سازی اقدامات یکدیگر نمایند؛ که این امر در درازمدت قطعا به نفع نیروهای اپوزسیون نخواهد بود.

پس چرا این دیدارها منجر به همکاری مشترک شما نشده است؟ چرا برخی از این احزاب همچنان گونه‌ای از حساسیت آمیخته با عداوت را نسبت به حزب شما پیگیری می‌کنند؟

  دیدارها با بعضی از احزاب نتیجه بخش بوده است و در مراحلی، همکاری در برخی از عرصهها به مرحله عمل درآمده است، اما بعضی از سران احزاب به دلیل ارتباط با سازمان 'پاراستن' و بعضی حساب و کتابهای موجود در اینباره سعی می‌کنند که از پژاک دوری گزیده و حتی سعی در حذف حزبمان نمایند. به طور مشخص می‌توانم به دیداری اشاره کنم که اواخر آوریل امسال بین بعضی از احزاب روژهلات کردستان با یکی از کنسولگریهای تاثیرگذار در منطقه برگزار شد. ترتیب این دیدار و هماهنگی آن را یکی از اعضای خانوادهی بارزانی داده است. مشخصا می‌توانم اذعان نمایم که یکی از مباحث مطرح شده از سوی یکی از سران این احزاب در این نشست ظاهرا سری، ایجاد انشقاق و چندگانگی بین اپوزیسیون به خصوص احزاب کردی و صراحتا حذف پژاک بوده است. البته در این میان نقش پاراستن و سازمان متبوعش که به طوری تاریخی، دستی در این امور دارند را به هیچ وجه نباید به بوته فراموشی سپرد.

از زاویه دیگری این موضوع را پیگیری می‌کنیم؛ ایران در آستانه ورشکستگی اقتصادی قرار دارد، جنگ روز به روز بر این کشور بیشتر سایه می‌افکند. معادلات جهانی و منطقه‌ای را برای تسریع تسلیم ایران یا واداشتن به تغییر رفتار این کشور چگونه ارزیابی می‌کنید؟‌

  ورشکستگی اقتصادی موجود را بایستی ناشی از بحران ساختاری و مدیریت ناکارآمد و غیردمکراتیک چهار دهه اخیر ارزیابی کرد که بخش اعظم سرمایه‌های متعلق به خلق‌های ایران را صرف زیاده خواهیها و بسط سلطه و هژمونی خود در منطقه نموده است. این نقشی است که کاملا مغایر با پروژه طراحی نوین خاورمیانه از سوی نیروهای گلوبال و خصوصا امریکا است. غوغاسالاری موجود هیچ تطابقی با واقعیت و واقعیت جمهوری اسلامی نداشته و به نظر می‌رسد در نهایت امر رژیم دست به نرمش قهرمانه خواهد زد.

  به عنوان پژاک چه سناریوهای میان مدت و دراز مدتی را برای آینده ایران پیش بینی می‌کنید؟ در هر سناریو چه گزینه‌هایی را برای خلق کرد، همکاری احزاب کرد و خط استراتژیک آنها پیشنهاد می‌کنید؟

  در شرایط موجود ایران با آینده‌ای کاملا مبهم و تاریک روبروست. به سناریوهای متعددی می‌توان اشاره کرد. فاکتور مشترکی که از تمامی سناریوها می‌توان گرفت در نهایت امر اضمحلال و فروپاشی جمهوری اسلامی ایران است. برای نمونه می‌توان به دو سناریوی اساسی اشاره کرد؛ وضعیت به گونهای است که نظام جهانی حتی در صورت مذاکره به هیچ وجه با امتیازهای محدود و مقطعی از سوی ایران راضی نخواهد شد و هر مذاکرهای هم که صورت بگیرد هدف نهایی آن استحاله جمهوری اسلامی خواهد بود. اما سناریوی دیگر از طرف ایران، اصرار بر وضعیت موجود و ایجاد فضا برای غوغاسالارانی است که بر طبل جنگ می‌کوبند اما به هیچ وجه آمادگی چنین امری را هم ندارند. در حال حاضر سویه تغییر و تحولات در ایران بدین گونه است. این سناریو نیز اگرچه در کوتاه مدت شاید مطابق میل ارکان اساسی جمهوری اسلامی باشد اما در درازمدت می‌تواند به یک انفجار اجتماعی تبدیل گردد.

  فرصت برای کردها جهت دستیابی به یک ستاتوی سیاسی دمکراتیک در صورت وقوع هر یک از سناریوهای فوق الذکر مهیاست. مهم اتحاد و همگرایی نیروهای پیشاهنگ بر سر نقاط مشترک است. در شرایط موجود بایستی بدور از هرگونه تفرقهگرایی همیابی و همگرایی را مدنظر قرارداد.

●  از نظر شما و پژاک معادله قوای در ایران بعد از فروپاشی جمهوری اسلامی چگونه خواهد بود؟ استراتژی شما با احزاب دمکراتیک و مترقی ایرانی چگونه تبیین می‌شود؟

  به نظر ما جهت درنیفتادن در یک دور باطل و سیکل دوباره فروپاشی و برسرکار آمدن یک نظام قدرتگرا و غیردمکراتیک دیگر، نیاز مبرمی به بسترسازی جهت دمکراتیزاسیون و مشارکتی تکثرگرایانه و آزادانه از سوی تمامی خلقهای ایران وجود دارد. احزاب و جریانات سیاسی آزادیخواه میتوانند نقش پیشاهنگ و تسریع بخش را در این روند ایفا کنند. این یک واقعیت است که در جغرافیای سیاسی ایران تنها با همپیمانی نیروهای آزادیخواه می‌توان انقلابی دمکراتیک را رقم زد. از این نظر استراتژی ما در رابطه با تمامی احزاب دمکراتیک مشخص است. پژاک از هر نوع پروژه‌ای را که دربرگیرنده آزادی و دمکراسی برای همه خلقهای ایران باشد و احزاب و جریاناتی که نمود چنین امری باشند استقبال به عمل می‌آورد.