امروز ٣٣مین سالروز قتلعام پنج هزار کورد هلبجه است
«هلبجه»، شهری که نماد مظلومیت کوردها نام گرفته است. تمام ساکنان این شهر در چند ساعت قتلعام شدند. بمبهای بکار گرفته شده در نسلکشی هلبجه زندگی جانداران و گیاهان هلبجه را هم گرفت.
«هلبجه»، شهری که نماد مظلومیت کوردها نام گرفته است. تمام ساکنان این شهر در چند ساعت قتلعام شدند. بمبهای بکار گرفته شده در نسلکشی هلبجه زندگی جانداران و گیاهان هلبجه را هم گرفت.
روز ۱۶ مارس ۱۹۸۸ برابر با ۲۶ اسفندماه ۱۳۶۶. سیوسه سال از آن روز میگذرد. رژیم صدام حسین دیکتاتور در سالهای پایانی جنگ با رژیم غاصب ایران دستور نسلکشی کوردها را صادر کرد. هلبجه توسط جنگندههای ارتش بعث بمباران شیمیایی شد.
هرچند قتلعام ساکنین این شهر به خاطر ابعاد آن شهرت جهانی پیدا کرد اما قتلعام هلبجه بخشی از عملیاتی بزرگتر به نام "انفال" بود که طی آن در دهه هشتاد میلادی سدهی بیستم، بیش از ۱۸۲ هزار کورد توسط نیروهای عراقی تیرباران و یا زنده به گور شدند.
هواپیماهای جنگی عراق پیش از بمباران شیمیایی هلبجه به مدت دو روز با بمبهای عادی شهر را بمباران کردند تا همەی شیشەهای منازل فرو بریزد و کسی از تأثیرات سموم شیمیایی نجات پیدا نکند.
تصاویر دردناک پس از بمباران، هر انسانی را در بهت فرو میبرد. کودکانی که در آغوش مادران خود جان سپردەاند و هزاران تصویر تکاندهنده دیگر که گویای وقوع یک تراژدی هستند.
هلبجه در چندین کیلومتری مرزهای قراردادی ایران است. صدام وقتی فرمان بمباران شیمیایی هلبجه را به پسر عمویش علی حسن المجید اعلام کرد که گفت کوردها با نیروهای ایرانی همکاری کردەاند. این در حالی بود که نیروهای ایرانی مد نظر صدام برای قتلعام پیشمرگههای سوسیالیست کورد حزب کومله به این شهر وارد شده بودند.
در جریان حملات هوایی به هلبجه، دهها تن از اعضای گردان شوان که بازوی نظامی کومله - سازمان کوردستان حزب کمونیست ایران بود نیز به شهادت رسیدند. آنها در منطقەی هورامان در حلقه محاصره نیروهای زمینی جمهوری اسلامی و نیروی هوایی عراق قرار گرفته بودند. مجموع جانباختگان بمباران هلبجه ۵ هزار انسان اعلام شده اما هزاران تن دیگر هرچند زنده ماندند، معلول یا ناقص شدند. در سه دهه گذشته، صدها نوزاد مرده نیز در هلبجه و اطراف آن به دنیا آمدەاند که جزئی از قربانیان حمله شیمیایی محسوب میشوند.
بمباران شیمیایی هلبجه علاوه بر آنکه در کوتاه مدت آثار دهشتناکی از خود بر جای گذاشت و باعث کشته و مصدوم شدن بسیاری از ساکنان، آواره شدن آنان از محل سکونت خود شد، آثار اجتماعی عمیق، وسیع و دراز مدت از خود بر جای گذاشت.
بعد دیگر فاجعه هلبجه سوء استفاده احزاب اقلیم کوردستان برای جمع آوری کمکهای بینالمللی و به جیب زدن سرمایههایی بود که برای خلق مظلوم هلبجه ارسال شده بود. احزاب حاکم بر باشور کوردستان در ٣٠ سال گذشته مداوما منابع مالی اهدایی برای آبادانی شهر ویران شده هلبجه را برای منافع شخصی و حزبی خود به خارج از کوردستان انتقال دادەاند و با عوامفریبی تنها در روز ۱۶ مارس هر سال به صدور بیانیه برای فریب خلق بسنده کردەاند. احزابی که برای کسب منافع اقتصادی و جایگاه سیاسی افراد خود در بغداد از هیچ تلاشی چشمپوشی نمیکنند برای به رسمیت شناختن ژنوساید هلبجه از سوی دولت عراق گامی برنداشتهاند. بدتر اینکه پارت دمکرات کوردستان (پ.د.ک) و خصوصا نوادگان بارزانیها از اشغال کوردستان و قتلعام کوردها توسط رژیمهای استعمارگر ترکیه و ایران به شیوهای علنی حمایت به عمل میآورند. نمونههای شنگال، کرکوک در باشور کوردستان و همچنین عفرین، سریکانی و گریسپی روژاوای کوردستان بیانگر واقعیتهای جاری در این رابطه است.
رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی ایران هرچند در ابتدا از روی دشمنی با حکومت عراق اجازه میداد مراسم سالگرد قربانیان هلبجه برگزار شود اما پس از سقوط صدام حسین، کمتر اجازه برگزاری این مراسم را داده است. سازمانهای امنیتی ضمن مخالفت با برگزاری هرگونه مراسم در یادبود بمباران شیمیایی هلبجه بسیاری از فعالان کورد را به همین خاطر بازداشت و بازجویی کردەاند.