با روح کاوه معاصر، با روح مظلوم دوغان به استقبال نوروز می‌رویم

مظلوم دوغان ۲۱ مارس، در زندان آمد با سه عدد کبریت بدن خود را به آتش کشید و به کاوه معاصر تبدیل شد. برادر مظلوم دوغان، فوزی دوغان در این رابطه گفت: برادرش به عنوان کاوه معاصر وارد تاریخ شده است. ما نیز با روح مظلوم و مقاومت وی از نوروز استقبال می‌کنیم.

از نوروز کاوه ۲۶۳۳ سال گذشته است. ۲۶۳۳ سال است که خلق‌های خاورمیانه از نوروز استقبال می کنند و آتش نوروز را شعله‌ور نگاه داشته‌اند. خلق کورد نیز علیه ظلم ضحاک‌ها ۲۶۳۳ سال است که از نوروز استقبال می‌کند. نوروز برای کورد به نماد مقاومت و مبارزه تبدیل شده است. در تاریخ معاصر کورد، بعد از کودتای ۱۲ سپتامبر ۱۹۸۰، در زندان آمد، در ۲۱ مارس ۱۹۸۲ پیشاهنگ حزب کارگران کوردستان، مظلوم دوغان در مقابله با ظلم و شکنجه ضحاکان زمان، با سه عدد کبریت بدن خود را به آتش کشید و به نماد نوروز معاصر خلق کورد تبدیل شد. بعد از این اقدام مظلوم دوغان بود که کورد وی را به عنوان کاوه عاصر شناخته و نام مظلوم دوغان بر تارک تاریح کورد همچنان می‌درخشد. در میان کوردها، بعد از کاوه آهنگر، اقدام مظلوم دوغان به مهمترین نماد نوروز تبدیل شده است. بعد از مظلوم دوغان این فعالیت در حافظه سیاسی و تاریخی کورد نقش بسته و همانند افسانه کاوه آهنگر به جهان سیاسی کورد و نوروز معنای دیگری بخشیده است. مظلوم دوغان با مقاومت خود در مقابل شکنجه شناخته می‌شود. در مقابله با ضحاک معاصر برای کوردها کاوه‌ای دیگر به شمار می‌رود. اکنون هزاران کودک کورد مظلوم نام دارند.

سالهای دانشگاه

مظلوم دوغان درسال ۱۹۵۵ در یکی از روستاهای تابعه درسیم با نام «گمان» متولد شد. دوران ابتدایی را در مدرسه این روستا و دوره متوسطه را در منطقه قره‌قوچاخ از توابع خارپوت ادامه می‌دهد. بعد از آن در دانشسرای درسیم پذرفته می‌شود. مظلوم دوغان در مدرسه به عنوان یکی از دانش آموزان سر سختی شناخته می‌شد که هیچگاه ظلم و بیعدالتی را قبول نمی‌کرد. مدتی بعد وی و جمعی از دانش آموزان دیگر به دانشسرای بالیکسیر فرستاده می‌شوند. علیرغم شرایط دشوار این دوره تحصیلی را از سر گذراند. سپس در دانشگاه حاجی تپه در رشته اقتصاد پذیرفته می‌شود. مظلوم دوغان در سال سوم دانشگاه تحصیل را رها کرد و به فعالیتهای سیاسی روی آورد. در ۳۹ سالگرد اقدام مظلوم دوغان، برادرش فوزی دوغان در رابطه با زندگی و فعالیتهای سیاسی وی در جنبش آزادی سخن گفت.

دوران کودکی

فوزی دوغان در خاطرات خود از مظلوم دوغان می‌گوید: مانند روستاییان دیگر ملازگرت آنها نیز در شرایط دشواری زندگی می‌کردند. ما در آن زمان از طریق دامداری و کشاورزی روزگار می‌گذراندیم. ۷-۸ نفر در یک اتاق زندگی می‌کردیم. مظلوم از همان زمانی که کودکی بیش نبود، از موضع و روحیه‌ای جسور برخوردار بود، هوشیار و مملو از درک بود. مظلوم در دوران کودکی بسیار هم پر جنب و جوش بود. دوستان زیادی داشت. همیشه به نوعی فرماندهی دوستانش را برعهده داشت. کمی لکنت زبان داشت اما خیلی صحبت می‌کرد. پس از مطالعه بسیار لکنت زبان وی هم رفع شد. بسیار شوخی می‌کرد. همیشه دور و برش شلوغ بود.

فوزی دوغان در بخش دیگری از خاطرات برادرش گفت: از دوران کودکی با برادرش خاطرات بسیاری دارد. و به شرح یکی از این خاطرات می‌پردازد: در نزدیکی روستایمان رودخانه‌ای به اسم تمان وجود دارد. در بهار زمانیکه برف‌ها آب می‌شوند، رودخانه بسیار پر آب می‌شد. جایی شبیه به آبشار در آنجا وجود داشت. جایی مهیب و ترسناک بود. زمانی که شلوغی می‌کردیم پدر و مادرمان به ما نهیب زده و می‌گفتند که اگر شلوغی کنید شما را به این آبشار می‌اندازیم. ما نیز از ترس دیگر شلوغی نمی‌کردیم اما مظلوم هیچگاه از این تهدیدات نمی‌ترسید. می‌گفت بیایید من را به این آبشار بیاندازید. بسیار جسور بود.

فوزی دوغان در بخش دیگری از خاطراتش از مظلوم می‌گوید که: در دوره ابتدایی و راهنمایی روند تحصیلی وی بسیار خوب بود. بسیار اهل مطالعه بود. به مطالعه علاقه بسیاری داشت. علیرغم اینکه تحصیلات دانشسرایی داشت اما در یکی از بهترین دانشگاه‌های ترکیه نیز پذیرفته شده بود. بعد از انکه به دانشگاه رفت، فعالانه وارد سیاست شد. بعد از آنکه به دانشگاه رفت، مدتی از وی خبری نداشتیم. بعد از مدتی مطلع شدیم که دستگیر شده است و در زندان آمد به سر می‌برد. بعد از یکسال از دستگیری وی، یکی از اقوام که از زندان آزاد شده بود به ما اطلاع داد که مظلوم زندانی شده است. بعد از این مدت بود که به ملاقات وی رفتیم. چند بار در زندان به دیدار وی رفتم. بار اول که به ملاقات وی رفتم، پیش از کودتای ۱۲ سپتامبر بود و زندان آمد را به منطقه ریزان انتقال نداده بودند. زندانی غیرنظامی بود. در این زندان عادی با وی ملاقات داشتیم. بعد از انکه زندان را به منطقه ریزان انتقال دادند، چند بار به دیدار وی رفتیم. اما به دیدارهای این زندان نمی‌توان ملاقات گفت. ملاقات بیش از چند ثانیه و دقیقه نبود. زیرا افراد بسیاری زندانی شده بودند.

فوزی دوغان با اشاره به اقدام تاریخ‌ساز مظلوم دوغان نیز گفت: در اداره‌ای کار می‌کردم، روزی مدیر این اداره من را صدا زد. گفت برادرت در زندان نظامی جان خود را از دست داده است. بعد از آن بود که زندان آمد رفتم. اقواممان آمدند. من رفتم و جنازه وی را به خارپوت اوردم. تا رسیدن به خارپوت نیروهای نظامی ما را تعقیب کردند. سرانجام جنازه مطلوم دوغان را در روستایی که در آن متولد شده بود به خاک سپردیم. همیشه فکر می‌کنم که اگر اکنون مظلوم زنده بود چکار می‌کرد؟ کاش زنده بود. اما متاسفانه در مقابله با شکنجه، فشار و سرکوب پایان‌ناپذیر جاودانه شد. مظلوم همیشه در روح و جان ما زنده است. در نوروز با روحی سرکش و بیش از پیش یاد و خاطره وی را گرامی می‌داریم.

کاوه معاصر

فوزی دوغان خاطرنشان ساخت که خلق کورد مظلوم دوغان را به عنوان کاوه معاصر شناخته و نام وی در حافظه تاریخی خلق کورد حک شده است. برهمین اساس است که در ترانه‌ها و زندگی روزمره مردم نام و یاد مظلوم دوغان ساری و جاری است.

فوزی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: نوروز در خاورمیانه مورد استقبال قرار می‌گیرد. مظلوم دوغان در شب نوروز این اقدام را انجام داد. و خلق نیز در مقابل بهای فراوانی برای مظلوم قائل هستند. این مسئله برای ما به عنوان خانواده مظلوم دوغان بسیار مهم است. به دلیل اهمیت و معنای نوروز برادرم در این روزها بیش از هر زمان دیگری در خاطرات مردم زنده می‌شود. مظلوم عضوی از خانواده ما بود که به نماد مبارزه تبدیل شده است.

فوزی دوغان در خاتمه سخنان خود ضمن شادباش نوروز به تمامی خلق‌ها، خواستار مشارکت در مراسم نوروز و شعله‌ور ساختن آتش نوروز با روح کاوه معاصر شد.