پلاتفرم دمکراتیک ایران: "آزادی هر ملتی در خاورمیانه در گرو آزادی دیگر ملیتهای تحت ستم میباشد"
پلاتفرم دمکراتیک ایران در بیانیهای به ارزیابی وضعیت لبنان پس از انفجارهای بندر بیروت و تحولات آتی در این کشور پرداخته است.
پلاتفرم دمکراتیک ایران در بیانیهای به ارزیابی وضعیت لبنان پس از انفجارهای بندر بیروت و تحولات آتی در این کشور پرداخته است.
متن بیانیه پلاتفرم دمکراتیک ایران با عنوان «انقلاب در لبنان با پیشاهنگی زنان و شعار سرنگونی رژیم حاکم» به شرح زیر است:
"ترورها و انفجارات و جنگهای متعدد در لبنان، نشانگر عدم ثبات این کشور کوچک در غرب آسیا با داشتن مرز مشترک با اسرائیل میباشد و شاید به همین دلیل و البته، در شرایط کنونی و جابجائی نمودن معامله قرن در منطقه، ضریب حادثهای بودن انفجار اخیر در بیروت را در سطحی پائین محاصبه نمودن منطقی به نظر میآید.
پس از انفجار فاجعهبار انبار نیترات آمونیوم در بیروت و یکی دو روز بعد از سوگواری، موج جدیدی از اعتراضات در لبنان آغاز شد؛ اعتراضاتی که به هیچوجه جدید نیستند ولی بازنماییِ آنها در رسانههای جریان اصلی، چنین القاء میکند که ارتباطی منطقی با سفر امانوئل مکرون به بیروت دارند.
مردم لبنان خواهان تغییر حکومت هستند. معترضان همان شعارهایی را سر دادهاند که در جریان اعتراضات موسوم به بهار عربی در سال ۲۰۱۱ میلادی شنیده میشد. فریاد انقلاب، انقلاب و استعفا و البته امروز بیروت و فردا تهران در اینجا حائز اهمیت بسیار میباشد. شعاری که برخواسته از آگاهی مردم محروم و جان به لب رسیده است، علم به پشتیبانی ملل محروم و تحت ستم که تنها در گذر اتحاد و پشتیبانی از قیامهای همدیگر، راه بر پیروزی قیامشان باز خواهد گذاست.
همانگونه که بر همگان عیان است، از آمریکا و اتحادیه اروپا و اسرائیل و عربستان گرفته تا چین و روسیه و ایران و عراق و لبنان سخت مشغول پیادهسازی سیاستهای سازمان اطلاعاتی و امنیتی در لبنان میباشند. باید این مهم را مد نظر قرار داد که به طور رسمی در لبنان ۱۸ گروه دینی و مذهبی و بیش از ۷۲ طایفه حضور دارند که هر کدام از آنها طالب خواستهای اخص به خود میباشند.
لبنان به سبب بحران اقتصادی و همچنین اپیدمی کوید-۱۹ تضعیف شده است. تا پیش از وقوع این فاجعه، پول ملی لبنان بیش از ۸۵ درصد از ارزش خود را از دست داده بود.۴۵ درصد از شهروندان لبنانی زیر خط فقر زندگی میکنند، نرخ بیکاری بیش از ۳۵ درصد میباشد و با توجه به آنکه سیلوهای غلات نیز از بین رفتهاند، قطعا لبنان در ماههای آینده به کمک های انسانی نیاز بیشتری پیدا خواهد نمود و در این شرایط بحرانی حضوررئیس جمهور منفور فرانسه در میان جوانان کشورش امانوئل مکرون در بیروت، سخن از چیزی ورای کمکهای مقطعی به مردم بحران زده دارد.
دخالتهای خارجی لبنان را به لبه پرتگاه فروپاشی کشانده و اکنون با بحران جدید وضعیت این کشور بحرانی تر گشته است.
از زمانی که حکومت عثمانی در معرض فروپاشی قرار گرفت، فرانسه قیمومیت لبنان را بهدست گرفت. ساختارهای فرانسوی و زبان و فرهنگ فرانسوی به سرعت در لبنان گسترش یافت و بیروت لقب «پاریس خاورمیانه» را گرفت. زمانی که لبنان دچار جنگ داخلی و دو دستگی شد، فرانسه ناچار بود که تنها از یکی از گروهها حمایت کند و آن نقش قیم و چتر گسترده بر روی نیروهای مختلف نبود. وضعیت بعدها بدترهم شد و حتی اردوگاه مسیحیان لبنان که بهصورت تاریخی به پاریس تکیه داشتند، دچار از هم گسیختگی شدند و کشورهای تازهای برای ایجاد نفوذ در لبنان به وجود آمدند؛ عربستان، ایران، سوریه و البته ایالات متحده از آن جملهاند.
در مبحث دخالتهای خارجی حضور ایران را نباید نادیده گرفت. به اذعان رهبران رژیم ضد مردمی ایران لبنان همیشه به عنوان عمق استراتژیک سیاستهای خارجی ایران نامبرده شده است.
ایران توانسته است از حزبالله یک پایگاه مستحکم برای نفوذ سیاسی خود در منطقه بسازد. این نفوذ اما منحصر به بیروت نیست. ایران از حزبالله کمک میگیرد تا موضوع حکومت سوریه را تقویت کند، تا نفوذ بیشتری در جریانهای سیاسی لبنانی پیدا کند و البته حزبالله لبنان کنترل مرزهای لبنان و اسرائیل را در اختیار دارد با یک زرادخانه موشکی اهدایی از طرف حکومت اسلامی ایران.
ایران در گیرودار اقتصاد بحرانزده خود در پی تحریمها و سیاست «فشار حداکثری» واشنگتن است. تحریمها اما با بحران کرونا و البته سوءمدیریتها در ایران دستبهدست هم داده تا وضعیت ایران سختتر نیز شود. بنابراین، بهنظر نمیرسد که ایران کشوری باشد که بتواند به لبنان کمک موثری همچون گذشته کند و گرچه نگرانیهایی از تزلزل موقعیت حزبالله و دولت مورد حمایت حزبالله در بیروت دارد، اما احتمالا حکومت اسلامی ایران نگران قلعه خود در جنوب لبنان است، قلعهای که با شعار امروز بیروت فردا تهران نخستین گام در ریزش خود نهاده است.
فساد ساختاری و غارتِ بیوقفهی مردم بهویژه کارگران و تهیدستان شهری در لبنان توسط طبقهی حاکم چیز تازهای نیست و اساسا همین حاکمان فاسد و غارتگرانند که لبنان را از مدتها قبل به قعر بحرانی عظیم کشانده اند.
قیام باشکوه لبنانیها در اکتبر سال ۲۰۱۹ یکپارچه خواستار انقلاب برای زیر و رو کردن تمام جامعهی لبنان شد و کلیت طبقهی حاکم لبنان را هدف گرفت. انقلابیها هم خواستار بیرون شدن تمام احزاب و جناحهای موجود از حلقهی قدرت بودند و هم خواستار پایان بخشیدن به یکهتازی و فرمایشاتِ نهادهای مالی مانند صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی؛ امری که در اعتراضات یک سال و نیمه از راه هجوم معترضان به شعب بانکها و نابود کردنشان بازنمایی شد.
بدون کمترین تردیدی هیچیک از احزاب و نخبگانِ حاکم بر لبنان، انقلاب را برنمیتابند چرا که بهخوبی میدانند تحقق خواستههای انقلابی بهمعنای برچیده شدن بساط ظلم و استبدادشان است.
برای همین هم بود که ارتش لبنان و شبهنظامیان حزبالله و امل یکپارچه علیه انقلابیها وارد عمل میشدند و بعد از سرکوب، هر یک بهطور جداگانه خود را حامی تهیدستان نشان میدادند.
در همین حال تمام رسانههای جریان اصلی نیز انقلاب و خواستهای انقلابی را بایکوت میکردند؛ رسانههای نزدیک به ایران و روسیه مدعی میشدند معترضان علیه بوروکراتهای غربگرا بهپا خواستهاند و رسانههای نزدیک به غرب مدعی میشدند معترضان جز کمرنگ کردن نقش حزبالله خواستهی دیگری ندارند. هیچیک از ذینفعان در سیاست لبنان و هیچیک از عوامل سیهروزی این سرزمین، حامی انقلابیها نبودند و در بهترین حالت استمرار وضع موجود را با برخی اصلاحات سیاسی مناسبترین گزینه میدانستند؛ البته اصلاحاتی که منافع حداکثری بورژوای لبنان را تامین کند و موقتا مانع از قیام و پیشروی طبقهی کارگر خشمگین لبنان شود.
بیهوده نبود که به محض بروز فاجعه در لبنان، امانوئل مکرون سراسیمه روانهی بیروت شد تا با ژست استعمارگرِ انساندوست، وعدههایی دهد و طبقهی متوسط لبنان را از فکر اقدام علیه ریاضتهای اقتصادی و همراهی با خواست طبقهی کارگر منصرف کند. همچنین بیهوده نبود که صندوق بینالمللی پول که تا همین چند هفته قبل حتی از مذاکره با دولت بیکفایت لبنان برای پرداخت وام جدید خودداری میکرد صحبت از اصلاحات اقتصادی گسترده بهمیان آورد و خود را حامی مردم لبنان نشان داد. و حتی بیهوده نبود که حسن نصرالله در سخنرانیاش، حامیان دوآتشهاش را ناامید کرد وقتی گفت از حضور همهی کشورها در لبنان برای همکاری استقبال میکنیم حتی از سفر مکرون.
از حسن دیاب و شرکای بیخاصیتاش، دار و دستهی فاسد خانوادهی حریری تا چماقداران حزبالله، همه و همه بهخوبی میدانند راه نجات خودشان _نه زحمتکشانِ لبنان_ در استمرار وضع موجود با اجرایِ بدونه چون و چرای سیاستهای ریاضتی صندوق و اوامر بورژوازی لبنان است.
انفجار انبارهای نیترات آمونیوم در بیروت اگر آتش خشم انقلاب را رادیکالتر نکند، به امدادرسانِ دشمنان منطقهای و بینالمللیِ انقلاب در لبنان تبدیل خواهد شد.
موجسواری این روزهای رسانههای راستگرا که تا دیروز انقلاب لبنان را بایکوت کرده بودند، فقط و فقط نشانهی هراسشان از متشکل شدن تهیدستان لبنان علیه تمام غارتگران است.
انقلاب اجازه نخواهد داد که مردم لبنان زیر یوغ استعماری جدید روند ولی کوتاه آمدن از خواستهای انقلابی لبنان را بیش از پیش به غلام حلقه به گوش تبدیل خواهد کرد که همچون تکهای لاشه میان چنگ و دندان کفتارهای امپریالیست و مرتجع تکه تکه گردد.
لبنان هیچ دوستی ندارد و امروز هر دولتی که خود را دوست لبنان نشان میدهد فقط و فقط در فکر غصب وانحصار این سرزمین و تامین منافع منطقهای خود است.
هرگونه مداخلهی خارجی در سرنوشت این کشور محکوم است و مردم لبنان خود باید برای استقلال کشورشان و برپایی برابری دست به کار شوند.
انقلاب در لبنان هم انقلابی زنانه است، انقلابی که زنان در آن در صف مقدم و علیه قوانین مردسالارانه و اسلامیاند.
در ماه دسامبر ۲۰۱۹، زنان لبنانی به خیابانهای بیروت آمدند و علیه خشونت جنسی شعار دادند.
سازماندهندگان و شرکتکنندگان ان تجمع، همان زنانی بودند که طی دو ماه قبل از آن اعتراضات، نقشی موثر در تظاهرات ضددولتی در لبنان داشتند. تلاشها و کمپینسازیهای این زنان در راستای استعفای سیستم سیاسی فاسد لبنان، در پیوند با مبارزه با مردسالاری قرار دارد. مردسالاریای که در نهادهای سیاسی لبنان نمود پیدا میکند.
«زنان در لبنان به واسطه قوانین محدود میشوند، قوانینی که تحت کنترل نهادهای مذهبی هستند. بنابراین یکی از مطالبات عمده انقلاب ما، حقوق برابر برای زنان است.»
علیرغم تلاشهای طولانیمدت کنشگران حقوق زنان، آزار جنسی به طور مشخص در قوانین لبنان جرمانگاری نشده است و لوایح ارائه شده پیشین توسط پارلمان مردود اعلام شدهاند. چند سال قبل در واکنش به ارائه لایحه منع آزار جنسی، تعدادی از نمایندهها موضوع را به سخره گرفتند و گفتند که این قانون ممنوعیت تعریف و تمجید از زنان را رقم خواهد زد. پیش از انقلاب لبنان، فعالان حقوق زنان با همکاری وزیر امور زنان، در حال تدوین پیشنویس جدیدی بودند که به نظر میرسد تحولات اخیر در این روند تعویق ایجاد کرده است.
پس از قیام پر شکوه آبان ماه ۱۳۹۸ شعار انقلابیون و معترضین در عراق، سوریه ، یمن، افغانستان و اکنون لبنان همانا سرنگونی حکومت ضد بشری ایران بوده و این پیام روشنی از آگاهی ملتهای منطقه است که با اتحاد و پشتیبانی از دگر اعتراضات و همبستگی همه جانبه از خواست مشترک که همانا سرنگونی دولتهای مستبد و تحت حاکمیت سیستم پول و سرمایه در منطقه میباشد را در خود به ارمغان دارد. آزادی هر ملتی در خاورمیانه در گرو آزادی دیگر ملیتهای تحت ستم میباشد.
راه آزادی بیروت از طریق تغییر رژیم در تهران میگذرد. با توجه به اعتراضات اخیر در لبنان علیه حاکمیت این کشور و نفوذ حزبالله و جمهوری اسلامی، سرنگونی حکومت ضد بشری ایران ضرورت حل مسائل سایر کشورهایئ نظیر لبنان، سوریه، یمن، عراق و البته رهائی مردم ایران از یوغ استبداد ۴۱ ساله این حکومت میباشد.
پلاتفرم دمکراتیک ایران با شعار از انقلاب در لبنان دفاع میکنیم نه از اصلاحات، از تمامی آزادیخواهان و مدافعین دمکراسی میخواهد که با پشتیبانی همهجانبه خود از اعتصابات کارگری مشوق دیگر اصناف در پیوستن به این امر بوده و با اتحاد و انسجام در اعتراضات و پشتیبانی از دیگر ملل تحت ستم و انقلاب برحق و مردمی لبنان آخرین گام را در جهت براندازی حکومت ضد بشری جمهوری اسلامی برداشته و با شعار حاکمیت در دست مردم و شورا نویدگر سیستم خودمدیریت در منطقه گردند.
پلاتفرم دمکراتیک ایران
۲۰۲۰/۰۸/۰۹"