ما همچنان منتظر چه هستیم؟ | یادداشت

اگر ما به عنوان ملتی مبارز در مقابل اشغالگری و فاشیسم، عکس‌العملی مناسب از خود نشان نداده و در برابر حملات دشمن سکوت کنیم، بدون شک دشمن با نیرو و توان بیشتری ما را هدف قرار خواهد داد.

در جنگ و زمانی که نسل‌كشی تحمیل می‌شود، ملت انقلابی، مبارزه خود را کی و چگونه آغاز می‌کند؟ هر جامعه‌ای دارای ارزش‌های مشترک است. ارزش‌های مشترک همزمان ارزش‌های ملی هستند. ارزش‌های ملی شامل تاریخ، مقاومت، شهدا، خلق، سرزمین و هر آنچه متعلق به آینده یک جامعه است، می‌باشند. هر ملتی آزادی، هویت و موجودیت خود را با حفظ این ارزش‌های مشترک محافظت می‌کند. هنگامی که حملات نیروهای خارجی جهت اشغال و نابودی ارزش‌های مشترک و با هدف نابودی اتفاق می‌افتد، آن زمان مبارزه و مقاومت ملت انقلابی نیز آغاز می‌شود. امروز سازمان ناتو و دولت‌های ایالات متحده آمریکا، روسیه و اتحادیه اروپا با پیش‌ قراولی دولت فاشیست و اشغالگر ترکیه در حال اجرای توطئه بین‌المللی برای از بین بردن دستاوردهای ملت کورد هستند. در این چارچوب؛ انزوای شدید بر رهبر آپو، حملات بی‌وقفه و سراسری به نیروهای گریلا، فشار و ترور علیه اعضا و هواداران ه.د.پ، تهدید انقلاب روژاوا، شنگال و باشور کوردستان با شدت تمام از طریق عملیات‌های نظامی و اطلاعاتی ادامه دارد. همزمان با تمامی حملاتی در جریان می‌باشند پاسخ انقلابی و مقاوم تاریخ ساز گریلاهای جنبش آزادیخواهی کوردستان نیز ادامه دارد.

گریلاهای جنبش آزادیخواهی کوردستان در عرصه‌های هفتانین، گاره، زاپ، آواشین و متینا، هرچند که از لحاظ تجهیزات و نیروها در حالت برابر نیستند، مقاومت و دفاع  بی‌نظیری از خود نشان داده‌اند. روزی نیست که خبر شهادت ۴ یا ۵ گریلا در رسانه‌ها منتشر نشود. بله، درست است، گریلاها با روحیه فدایی و انقلابی از سرزمین خود دفاع می‌کنند و ضربات سنگینی را بر دشمن وارد می‌کنند. در گاره، زندوره، مام رشو و مناطق دیگر شاهد این مبارزه تاریخی هستیم. اما اگر این مبارزه و دفاع تنها به جنگ گریلایی محدود نمی‌شد، ملت در چارچوب مبازره آزادی و دفاع انقلابی به خیابان آمده و صدای اعتراض خودشان را به گوش اشغالگران می‌رساندند و موضعی رادیکال در قبال این حملات از خود نشان می‌دادند، رژیم استعمارگر نمی‌توانست با بی‌پروایی حصر شدید را بر رهبر آپو تحمیل کند، اعضا و رهبران ه.د.پ را بازداشت کند، زندانیان سیاسی پ.ک.ک و پاژک را در زندان‌ها مورد شکنجه قرار دهد و سطح شکنجه آنان را تا حد بسیار وحشتناکی افزایش دهد، همچنین از سلاح‌های شیمیایی علیه گریلاهای جنبش آزادیخواهی کوردستان استفاده کند و روزانه شاهد شهادت ۴ یا ۵ گریلا باشیم.

وقتی ما شاهد این واقعیت در مقابل چشمان خود هستیم دیگر منتظر چه چیز دیگری باید باشیم؟ ما منتظر هستیم جنگ گریلایی به پایان برسد. مبارزه ملت انقلابی فقط وظیفه گریلا نیست و گریلا به تنهایی نمی‌تواند این مبارزه را به سرانجام برساند. همانطور که از نامش م‌یتوان درک کرد، جنگ ملت انقلابی در قبال تهاجم و تجاوز دشمن به ارزش‌های مشترک جامعه با مشارکت زنان، مردان و حتی کودکان و سالخوردگان انجام می‌گیرد. امروزه ما به عنوان ملت کورد و جنبش آزادیخواهی کوردستان در وضعیت حساس و پرمخاطره‌ای قرار گرفته‌ایم. این خطر فقط با یک مبارزه فراگیر ملت انقلابی برطرف می‌شود. حمله به ارزش‌های مشترک ما به بالاترین سطح رسیده است، اگر اما اعتراض و واکنش انقلابی خود را در همه جا، در کوچه و خیابان و تمامی عرصه‌های زندگی نشان ندهیم، در برابر این روند خطرناک سهل‌انگاری کرده‌ایم. بعضی از فرایندها و خطرات هم‌زمان می‌توانند به فرصتی برای موفقیت تبدیل شوند. دقیقا آنچه در حال حاضر اتفاق می‌افتد، یکی از اهداف دشمن آزمایش این موقعیت‌ها می‌باشد، آنها از طریق حملات سیستماتیک و همه‌جانبه، جنگ ویژه و روانی و انواع اعمال ظالمانه، آمادگی و توان ما را می‌سنجند.

فاشیست‌ها بیش از هر چیزی از خیابان و حضور اعتراضی ملت در آن می‌ترسند. تاریخ جنگ ملت‌ها نشان می‌دهد که بسیاری از انقلاب‌ها از خیابان آغاز شده و در خیابان به موفقیت رسیده‌اند. ما ملت مبارز، در چنین فرایند و وضعیت مهمی، از کیان و موجودیت خود دفاع نکرده و حضور انقلابی و اعتراضی خود در خیابان به دشمن پاسخ نمی‌دهیم، این مسئله دشمن را جری‌تر خواهد کرد. نیروها و افراد انقلابی به ویژه دانشجویان، زنان، روشنفکران، هنرمندان، وکلا، کارگران، صنعتگران، اصناف، کشاورزان، بازرگانان باید وظیفه سازماندهی اعتراضات را به عهده گرفته و به خیابانها بیایند. مقاومت و موج اعتراضی ملت انقلابی همیشه به این شکل در برابر نیروهای طبقه حاکم، ظالم و حاکمیت موضع گرفته‌اند. در حال حاضر تنها شاهد مقاومت و مبارزه کارگران در استانبول، ازمیر، آمد، وان و دانشجویان دانشگاه دجله هستیم، که از زندگی خود مایه گذاشته‌اند، ما خواهیم دید که فاشیسم چگونه درهم خواهد شکست. فاشیسم از تنها چیزی که ترس دارد، قدرت مردم و شکستن ترس مردم در قبال خشونت‌های فاشیسم است. در همین پیوند وقتی به قدرت خود نگاه می‌کنیم، هیچ نیرویی در دنیا به اندازه ملت کوردستان، پرقدرت، زنده و پویا نیست. اگرچه می‌توان گفت، این قدرت و انرژی تا حدی تحت فشار زیادی است، اما جدای از آن و در بعدی دیگر، سهل انگاری نیز دیده می‌شود. در چنین روند حساسی که دود آتش جنگ و ویرانی در آسمان تمامی مناطق، روستاها و شهرهای وطنمان کوردستان مشاهده می‌شود، اگر برخی افراد نسبت به این وضعیت بی‌تفاوت باشند، به این معنی خواهد بود که آنها دنبال آزادی نیستند. تلاش برای آزادی یک ملت و سرزمین، ارتباط مستقیمی با آگاهی سیاسی، سازماندهی و سیاست‌ورزی دارد. این وضعیت باید منجر به این مهم شود که ما سطح آگاهی سیاسی، سازماندهی و سیاست‌ورزی خود را تعمیق بخشیم.

ما به عنوان ملت کورد، دیگر چیزی برای از دست دادن نداریم. برخلاف آنچه در این سال‌های پر تنش از دست داده‌ایم، در چهل سال اخیر جنگ و مقاومت ملت آزادیخواه را شروع کرده‌ایم. هر فرد کورد موظف است از ارزش‌های ملی در برابر حملات استعمارگران دفاع کند. مسئولیت تاریخی ما حفظ ازرش‌های ملی و مشترک ملتمان است. چرا؟ چونکه تمامی ارزش‌های مشترک ما هدف حمله قرار گرفته‌اند. در چنین وضعیتی حس میهن‌دوستی و دانش سیاسی، سازمانی و سیاست‌ورزی باید وارد عمل شوند. در این پیوند می‌توان به مثال‌های تاریخی اشاره کرد؛ خلیفه عباسی برای تسلیم شدن بابک، پسر او را بازداشت و بالای سر او می‌اورند، وقتی پسرش از او می‌خواهد که خود را تسلیم کند، به پسرش پاسخ می دهد: "من الان متوجه شدم که تو از من نیستی." باید اذعان کرد که یک روز زندگی آزاد به چهل سال زندگی توام با زیردستی و بردگی می‌ارزد. این تنها یک ادعا نیست، بلکه یک نگرش است، که به زندگی معنا بخشیده و زندگی آزاد را می‌آفریند.

در حقیقت شخص بابک متوجه درک وی از آزادی می‌شویم، از این نظر که یک انسان آزاد تفاوت بردگی و زندگی آزاد را در لحظه تشخیص می‌دهد، اما فردی که به بردگی خو گرفته باشد فاقد این آگاهیست. سوال این است، آیا دشمن در دویست سال گذشته ما را با بردگی و تسلیم بودن عادت داده است! در وضعیت و روند پیش رو،  ملت کوردستان به افرادی مانند بابک و در مبارزه برای تعیین سرنوشت به رهبران جوانی مانند چیاگر، آخین، ایسلام، زنار، محمد و بسیاری از قهرمانان ارزشمند دیگری که برای آزادی جان خود را فدا کرده‌اند، نیاز دارد. برای آزادی باید هزینه‌های زیادی داد و هر کسی نمی‌تواند این هزینه‌ها را متقبل شود. اما همه آحاد جامعه می‌توانند با بالا بردن درک سیاسی خود، به این جایگاه دست یابند. آزادی با انتخاب آزادی ممکن می‌شود. اتحاد بین آزادی و باورمندان به آزادی برای مقابله با حملات استعمارگران با اقدامات و نگرشهای رادیکال و فعال ممکن می‌شود. این فرایند اینگونه به نتیجه می‌رسد: "ما همچنان منتظر چه هستیم؟"