پ.د.ک اسب ترواست | یادداشت

دولت‌های غاصب حاکم بر کوردستان خیزش‌هایی که توان متوقف کردن آن‌ها را نداشته‌اند از طریق خائنان سرکوب کرده‌اند. از هرپاگ تا به امروز دلیل عدم دستیابی کوردها به آزادی این است که خیانت در کوردستان به پدیده‌ای روزمره مبدل شده است.

◼️ می‌توان گفت که لشکرکشی رژیم ترک به زاپ آخرین خودنمایی این رژیم خواهد بود. چارچوب، عمق برنامه، تدارکات، اهداف سیاسی و نظامی آن بیانگر این واقعیت است. انسان باید از نقشه‌ای سخن بگوید که «نه در چارچوب حمله و عقب‌نشینی، بلکه با هدف پایان دادن و به نتیجه‌رسیدن» به مرحله اجرا گذاشته شده است.

هدف از آخرین لشکرکشی گذاشتن نقطه پایانی است. هدف نقطه پایانی نیز پایان دادن به مبارزه ۵٠ ساله‌ای است که با مقاومت گریلایی محقق شده بود. دلیل اینکه اردوغان می‌گوید،'از زاپ بسوی گاره می‌رویم، از آنجا به قندیل و اینچنین همه چیز تمام می‌شود' و وزیر جنگ ترک می‌گوید 'راه بازگشت وجود ندارد، اینبار هدف این است که به ترور پایان دهیم' نیز همین است. برنامه‌ را بر اساس ریشه‌کن کردن آماده‌ کرده‌اند. شواهد مربوط به تحرکات نظامی و سیاسی مرتبط با این لشکرکشی نشان می‌دهند که برنامه در این راستا به مرحله اجرا گذاشته شده است.

دلیل اینکه طراحان این برنامه و کانسپت اینگونه شفاف و تند سخن می‌گویند چیست؟ چرا با چنین لحنی زبان به سخن گشوده‌اند؟ پیش از این نیز در رابطه با این مباحث سخن گفته، برنامه‌ریزی کرده و کانسپت‌های جداگانه گام‌هایی را برداشته بودند، اما نگفته بودند که 'گسترده‌ترین و بزرگترین تحرکات جمهوری ترکیه' در مرحله اجراست. در واقع سئوال این است که چرا تا این حد صریح و با خشم سخن می‌گویند؟ بدون شک تبلیغات و ویژگی جنگ نرم و روانی در این مورد قابل مشاهده است اما آیا همه به این موضوع مرتبط می‌باشد؟

قیام‌ها را با خیانت در هم شکسته‌اند

بدون شک نه، در میان این کاسنپت واقعیت خیانت وجود دارد. این کانسپت به این معنی نیست که جلادهای سراسر دنیا از داعش را با یونیفرم‌ ارتش ترک تسلیح کرده و آنرا به میدان فرستاده‌اند. پیش از این نیز بارها از این جانی‌ها در حملات متعددی به کوردستان بهره گرفته بودند اما به نتیجه‌ای دست نیافتند.

بنیان اساسی این کانسپت «خیانت» است.

همه می‌دانیم که رژیم‌هایی که کوردستان را به اشغال خود درآورده‌اند در آخرین لشکرکشی از «خیانت» به عنوان نیروی اساسی بهره‌گیری کرده‌اند. به درازای تاریخ در کوردستان قیام‌های بسیاری برپا شده‌اند، خلق کورد همیشه مقاومت کرده و بپا خواسته است. این قیام‌ها و مقاومت‌ها هر بار با دست خائنان به شکست انجامیده‌اند. دولت‌های غاصب حاکم بر کوردستان خیزش‌هایی که توان متوقف کردن آن‌ها را نداشته‌اند از طریق خائنان سرکوب کرده‌اند. همیشه از این راه، یعنی از طریق خائنان قیام‌ها را درهم شکسته‌اند.

امپراطوری‌های عثمانی، ساسانی و صفوی، سپس دولت ترکیه، عراق، ایران و سوریه به همین شیوه قیام‌های آزادیخواهانه کوردها را درهم شکسته‌اند و سپس دست به قتل‌عام‌های بزرگ زده‌اند.

خائنان به پیشاهنگان قیام‌ها نزدیک شدند

می‌توان گفت که خیانت در تمامی قیام‌ها همچون اسب تروا مورد بهره‌برداری قرار  گرفته است. رژیم‌های اشغالگر و استعمارگر زمانی که دریافته‌اند نمی‌توانند در مقابل قیام‌ها اقدامی صورت دهند به خیانت داخلی متوسل شده‌اند. سپس نزدیکترین افراد به پیشاهنگان قیام‌ها را همچون لبه تیز خیانت مورد استفاده قرار داده‌اند.

رِبَر که خود برادرزاده سید رضا درسیمی بود، علیشر و ظریفه پیشاهنگان مقاومت کوچگری و درسیم را به قتل رساند. خدو پرچو سر برادر خود شاهین آغا که یکی از پیشاهنگان مقاومت درسیم بود را از تن جدا کرده و به جانیان هدیه داد. علیشان آغا که او نیز از پیشاهنگان مقاومت درسیم بود با خیانت گردن زده شد و به اشغالگران درسیم واگذار گردید.

قیام بدرخان که از بزرگترین قیام‌های کوردستان است با خیانت یزدانشیر، برادرزاده بدرخان بگ در هم شکسته شد. اگر یزدان شیر به بدرخانی‌ها خیانت نکرده بود احتمال پیروزی قیام وجود داشت، ارتش عثمانی نتوانسته بود قیام را شکست دهد به همین دلیل با خیانت یزدان‌شیر به هدف خود رسید و قیام را شکست داد.

در قیام شیخ سعید هم نقش اساسی شکست قیام را خائنان بازی می‌کنند. قاسم آتاچ، باجناغ شیخ سعید و برادر خالدبگ جبری کاری کرد که شیخ سعید به اسارت گرفته شود و قیام به شکست بیانجامد.

در قیام آگری نیز خیانت به شیوه‌ای جداگانه ایفای نقش کرد. برخی از عشایر علیه قیام با پیشاهنگی احسان نوری بکار گرفته شدند و قیام قبل از آنکه به اهداف خود دست یابد با شکست مواجه شد.

یکی از دلایل اساسی شکست‌ قیام‌ها، خیانت داخلی است. خیانت داخلی همچون اسب تروا روح خلق کورد را به تسلیم‌ واداشته است. از هرپاگ تا به امروز دلیل عدم دستیابی کوردها به آزادی این است که خیانت در کوردستان به پدیده‌ای روزمره مبدل شده است.

باید ماهیت پ.د.ک را بدرستی درک کرد

تا زمانیکه این واقعیت درک نگردد و بر اساس حقیقت مورد ارزیابی واقع نشود، ماهیت پ.د.ک و لشکرکشی ارتش ترک به زاپ درک نخواهد شد. رژیم ترک سه سال اخیر با خلق کورد جنگیده و تمامی توانایی خود را بکار گرفته است. از نیروهای بین‌المللی در سطح استراتژیک کمک دریافت کرده اما بازهم نتوانسته است به نتیجه‌ای دست یابد. همچون گذشته زمانی که از دستیابی به نتیجه ناامید شده، یکبار دیگر درصدد وارد کردن خیانت به این جنگ است.

اگر به این موضوع توجه کنیم به خوبی می‌بینیم، زمانیکه نتوانسته‌اند از طریق نظامی قیام‌ها را شکست دهند به خیانت متوسل شده‌اند. آخرین لشکرکشی با حمله خائنان صورت می‌گیرد. در این مرحله پ.د.ک وارد میدان می‌شود. به همین دلیل اردوغان می‌گوید 'ما به پایان رسیدیم، ما امسال به ترور پایان می‌دهیم، به همین دلیل ما تمامی توان و امکانات خود را بسیج می‌کنیم. اگر دوستان ما، نیروهای محلی، ناتو به کمک ما بیایند، اکنون زمان آن فرا رسیده است. زیرا ما حمله‌ای همه‌جانبه را آغاز کرده‌ایم.'

اردوغان وقتی از 'نیروهای محلی' سخن می‌گوید بدون شک منظورش پ.د.ک است. چنین می‌گوید 'دوستی با نچیروان بارزانی برای ما جایگاه ویژه‌ای دارد و سطح روابط ما بسیار گسترده است. در تمامی زمینه‌ها با هم توافق نظر داریم. او هم گفت در این زمینه هر آنچه را که بتواند انجام می‌دهد.'

این نه دیپلماسی و نه یک رابطه عادیست. این اظهارات به این معنی است که اردوغان به پ.د.ک دستور داده است در کانسپت تسویه جنبش آزادیخواهی ایفای نقش کند. لازم است هیچ کسی به شیوه جداگانه‌ای این موضوع را درک نکند و آنرا یک رابطه دیپلماتیک به شمار نیاورد. نیروهای بین‌المللی که از ایدئولوژی پ.ک.ک ناراحت شده‌اند، خاندان بارزانی را به جنگ علیه جنبش آزادیخواهی کوردستان رهنمون کرده‌اند. هیچ کسی نمی‌تواند این واقعیت را انکار کند و به شیوه‌ای دیگر درصدد لاپوشانی آن باشد.

رژیم ترک و نیروهای بین‌المللی می‌خواهند جنبش آزادیخواهی را با دست خاندان بارزانی از میان بردارند. مثل قیام‌های سابق کوردها در این قیام نیز خط خیانت را وارد میدان کرده‌اند. خاندان بارزانی را همچون اسب تروا به کار می‌گیرند و می‌خواهند خط جنبش آزادی و رهبری آنرا تسویه کنند. لازم است هر کس این واقعیت را دیده و درک کند. لازم است نگوید 'پ.د.ک کورد است، پیشمرگ دارند، برای کوردها مبارزه کرده‌اند و به همین دلیل خیانت نخواهند کرد'. هم رِبَر، هم خدو پرچو، هم قاسم آتاچ و هم یزدان‌شیر نیز کورد بودند.

خاندان بارزانی تنها به جنبش آزادیخواهی و یا نیروهای گریلا حمله نکرده‌اند. خاندان بارزانی قاتل سعید قرمزی توپراک هستند. تعداد بسیاری از فرماندهان جنبش آزادیخواهی کوردستان را اعدام کرده‌اند. در جنگ با ی.ن.ک هزاران پیشمرگ را قتل‌عام کرده‌اند.

کوتاه سخن، رژیم ترک از پا افتاده و با بهره‌گیری از خاندان بارزانی همچون اسب تروا درصدد دستیابی به اهداف خود است. اما کوردها دیگر کوردهای سابق نیستند. خلق کورد واقعیت خلق سیاسی را کسب کرده است. گریلاهایی که در مقابل اشغالگری و خیانت در زاپ، آواشین و متینا ایستادگی می‌کنند، قطعا خائنان را نیز شکست خواهند داد. یک بار دیگر رژیم ترک که سردستگی دشمنی با کوردها را یدک می‌کشد و اینبار دست به دامان خائنان کورد شده است به اهداف خود دست نخواهد یافت. گریلا ریشه خیانت را از کوردستان برمی‌کشد.◻️