تشریح قتل‌عام پاریس

هشت سال از قتل‌عام پاریس می‌گذرد ولی هنوز مسئولینش محاکمه نشده‌اند. تحقیقات جدیدی که در سال ۲۰۱۹ آغاز شد، یک شبکه بزرگ تُرک، اروپا را هدف قرار داده که به این قتل‌عام مرتبط است.

دور گردنش یک روسری قهوه‌ای تیره پوشیده و موهایش مثل همیشه از پشت بسته شده بود. پس از سه روز کار سخت و طاقت فرسا به دنبال کلید خود در کیفش بود اما پیدایش نمی‌کرد. علیرغم خستگی که در چهره‌اش پیدا بود او همچنان لبخند می‌زد.

سه ماه و ۲۴ روز قبل از قتل سه زن مبارز کورد بود. کوردها نیز چادرهای خود را در جشنواره "Humanité" که توسط روزنامه Humanité بین ۱۴ تا ۱۶ سپتامبر ۲۰۱۲ برگزار شد، برپا کرده بودند. پرچم پ.ک.ک بر فراز چادر در اهتزاز بود. این جشنواره سیاسی از سال ۱۹۳۰ برای همبستگی برگزار می‌شود.

روژبین (فیدان دوغان) کلید مغناطیسی مورد نظر خود را در کیفش پیدا نمی‌کرد. این کلید مرکز انفورماسیون کوردستان در شهر پاریس بود. آیا دزدیده شده، آن را گم کرده یا جایی فراموش شده است؟ آن روز او یک پیراهن سفید با متن "آزادی برای زندانیان سیاسی" به تن داشت. در سه روز ۳۵هزار امضا جمع آوری شد و آنها به هزاران نفر در مورد مبارزات کوردها گفتند.

کلید تنها چیزی نبود که در کیفش جستجو می‌کرد بلکه تلفن همراه دوم او نیز گم شده بود.

تلاشهای قبل از جنایت

کوردها در طول جشنواره تنها نبودند، همچنین کسانی وجود داشتند که فعالیت‌های آنها را تماشا می کردند و در کمین بودند. چندین تن از فعالان کورد به دو مظنون نشسته در چادری روبرو اشاره می‌کردند. به تصورشان، آنها اعضای سرویس اطلاعاتی فرانسه بودند. تعجب‌آور نبود که آنها نیز آنجا بودند.

"منبع" در کمین منتظر بود. او "عمر گونی" بود که در اسناد رسمی ترکیه از او به عنوان "منبع" یا "لژیونر" نام برده شده. او ماه‌ها آماده شده بود. در آن زمان او ناگهان از آلمان به پاریس عبور کرد و در فعالیت‌های سیاسی کوردها نفوذ کرد.

او همچنین قصد داشت دو فعال کورد را در جشنواره اومانیته بکشد. طی جشنواره‌ای که در لاکورنو برگزار شد، برخی از فعالان کورد شب را در چادرها می‌گذراندند. در حالی که یکی از آنها شبانه در یک چادر خوابیده بود، "منبع" سعی در اجرای طرح سوءقصد داشت اما به دلیل نامعلومی منصرف می‌شود.

روز بعد وقتی شب هنوز تمام نشده بود او دوباره به حرکت درآمد. یکی از اعضای جنبش جوانان او را در راه خانه همراهی می‌کرد. او در حال رانندگی با وسیله نقلیه بود. در حالی که این فعال جوان در وسایل نقلیه خوابیده بود، ناگهان منبع تغییر جهت داد و در مقابل مانعی در ورودی یک منطقه جنگلی متوقف شد. منبع پس از واکنش جوان بیدار، بازگشت.

دستور‌العملی که منبع منتظرش بود

به دنبال این تلاش‌ها، دستورالعملی که منبع در انتظارش بود به تأخیر نیفتاد. دو هفته پس از جشنواره، اوایل ماه اکتبر در ترکیه بود. او در حال بحث در مورد نقشه‌های جنایت با دو نفر دور یک میز بود. افرادی که به او خوش آمد گفتند کارمندان میت (سازمان اطلاعات ملی ترکیه) بودند. منبع گاهی دماغش را بالا می‌کشید. بعضی اوقات صدای تلفن با صدای قدم‌ها و خش خش صندلی‌ها تداخل پیدا می‌کرد. منبع با ذکر نام می‌گفت این سه نفر باید حذف شوند. من از زمانی که در پاریس بودم آنها را تحت نظر دارم. او در مورد سه فعال کورد در پاریس صحبت می‌کرد.

منبع اصرار داشت که مرکز فرهنگی کوردها در پاریس مکان ایده‌آل برای ارتکاب قتل‌ها است. افسر اطلاعات می‌پرسید: "آیا مسیرهایی را که ممکن است فرار کنند مشاهده کرده‌ای؟". منبع با اطمینان از برنامه خود صحبت می‌کرد. او هنگام رفتن به خانه با کمین در پارکینگ زیر انجمن کوردها، می‌خواست یکی از اهداف خود را از بین ببرد.

در میان تاریخ ۱ تا ۳ اکتبر او برای طرح‌ریزی نقشه ترور به ترکیه رفت و برای خرید یک اسلحه "تمیز" پول می‌خواست. اوایل ماه آگوست نیز او یک سفر مخفیانه به ترکیه انجام داده بود.

نامه مشکوک و دسیسه

یکم اکتبر روزی که منبع از ترکیه دیدار می‌کرد یک ایمیل رسوایی‌آمیز از پاریس به آنکارا ارسال شد.

دادستان تیری فراگنولی که به عملیات پر سر و صدا علیه کوردها معروف شده در نامه خشم‌آلود خود که ساعت ۰۹:۱۲ دقیقه به سفارت فرانسه در آنکارا ارسال شده بود، به رجب طیب اردوغان نخست وزیر وقت ترکیه پاسخ می‌داد.

اردوغان چند روز قبل از این ایمیل به ویژه آلمان و فرانسه را هدف قرار داد و گفته بود كه آنها نمی‌خواهند این مسئله را حل كنند و كمك نكردند. به گفته اردوغان، غربی‌ها از پ.ک.ک پشتیبانی مالی می‌کردند و به نمایندگان آن اجازه می‌دادند تا آزادانه حرکت کنند. عصبانیت فراگنولی در واکنش به این سخنان بود. دادستان در ایمیلش افتخار می‌کرد "فرانسه تنها کشوری است که از سال ۲۰۰۶ رزمندگان پ.ک.ک را بازداشت، محاکمه و محکوم کرده است".

فراگنولی اعتراف کرد که به همراه وی، سه قاضی دیگر، یک معاون قاضی و ۲۸ کمیسر فقط در مورد فعالیت‌های پ.ک.ک کار می‌کردند. این نامه همچنین روابط نزدیک دادستان با یک ملیگرای ترک را نشان می‌داد. همین نامه ساعت ۱۱:۳۲ دقیقه برای فردی با نام اختصاری م.گ که دشمن کوردها و ارامنه بود و خودش را یک محقق معرفی می‌کرد در پیامی دوستانه با مضمون "مراقب خودش باش" ارسال شده بود.

کمتر از یک هفته پس از ارسال نامه در روز ۶ اکتبر، آدم اوزون از مدیران کنگره ملی کوردستان "ک.ن.ک" حین یک ملاقات در مونتپارناس طی یک حمله دستگیر شد. دادستان مدعی بود که اوزون برای خرید اسلحه تلاش می‌کرد.

گزارش گویا از سرویس‌های ترک برایشان آمده بود و سرویس‌های فرانسوی هم با تخطی از قوانین، اقدام به تحرک جاسوسان خود کرده بودند تا کمین‌گذاری کنند. از مکالمات تلفنی اوزون که مورد شنود قرار گرفته بودند اما چیزی که می‌خواستند را نیافتند.

در حقیقت، دادگستری فرانسه پذیرفت که دادستان توطئه کرده و تصمیم به آزادی اوزون در ۹ آگوست ۲۰۱۳ گرفت. با این حال اقدامات ضد کورد مقامات فرانسوی و سیاستهای دولت در آن زمان زمینه را برای ارتکاب جنایات وحشتناک توسط دولت ترکیه فراهم کرد.

دستور‌العمل قتل

این تحولات در حالی بود که دستورالعملی که منبع منتظر آن بود نوامبر ۲۰۱۲ رسید. این یک پاسخ واضح بود. این یادداشت در پاسخ به اطلاعات جاسوسی ارسال شده با نام "لژیونر" از یک ماه پیش نوشته شده است. با این حال، برخی تغییرات در این طرح ایجاد شد. سکینه جانسز (سارا)، یکی از بنیانگذاران پ.ک.ک، برای تمدید گذرنامه خود از آلمان به پاریس بازگشته بود.

"سند دستورالعمل میت به تاریخ ۱۸ نوامبر ۲۰۱۲ با برچسب مخفی و امضای سه فرد با اسامی عسل، آیک و یورت. پیام روشن بود: سکینه جانسز با نام کد سارا."

لژیونر که برای رمزگشایی از فعالیت‌های ک.ج.ک، اقدامات کنگره خلق (پ.ک.ک) و خنثی‌سازی اعضای بلندپایه سازمان مأموریت یافته در ایمیلی که اکتبر ۲۰۱۲ به ما ارسال کرد نوشته که سکینه جانسز از مهمترین کادرهای کنگره خلق و ک.ج.ک در اروپا به پاریس آمده است.

سکینه جانسز چند روز پس از دستگیری آدم اوزون توسط نیروهای امنیتی فرانسه، به پاریس آمده و به عنوان بخشی از وظیفه سازمان، اقدامات رسمی مانند اجازه اقامت و تمدید گذرنامه را با کمک منبع انجام داده است.

وقتی منبع برای گفتگوی با ما آخرین بار به کشور برگشته بود توانایی‌های حمله، خرابکاری و ترور علیه اهداف تعیین شده سازمان در اروپا را آموزش دیده تا بتواند تجهیزات لازم را حین کار فراهم کند. همچنین هنگام ارتباط با ما بیشترین توجه را داشته باشد. ۶ هزار یورو برای هزینه‌های احتمالی به او پرداخت شده است.

منبع در آینده این فرصت را دارد که از فعالیتها، کانال‌های ارتباطی، مکاتبات و آدرس‌های محل اقامت در سراسر اروپا مطلع باشد. او می‌تواند در چارچوب یک طرح عملیاتی ارزیابی شود تا عضوی از سازمان مورد نظر را خنثی کند.

در این زمینه منبع و امنیت او در نظر گرفته شده و چارچوب اقدام لژیونر علیه سکینه جانسز با کد سارا طرح ریزی شده است.

ژانویه ۲۰۱۳

حکومت برای قتل برنامه‌ریزی می‌کرد

در حالی که نقشه‌های قتل در خط آنکارا-پاریس در دست تهیه بود، دوره سختی وجود داشت. حکومت ترکیه در حال محاسبه بود که زمستان ۲۰۱۱-۲۰۱۲ پ.ک.ک را نبیند.

بمباران شدیدی علیه مناطق گریلایی صورت می‌گرفت. تمام تابستان نیز درگیری وجود داشت. این یکی از خشن‌ترین سال‌های ۳۰ سال گذشته بود. در تابستان ۲۰۱۲ پ.ک.ک اعلام کرد که کنترل مناطق بزرگ کوهستانی را طی یک هفته به دست گرفته است. ارتش ترکیه نمی‌توانست وارد این مناطق شود.

این روند تا ژانویه ۲۰۱۳ ادامه داشت. سارا و روژبین در ۶ ژانویه از بروکسل به پاریس بازگشتند. هر یک از آنها برای کارهای مختلف در بلژیک بودند. به موازات این مذاکرات مخفی بین حکومت ترکیه و رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان آغاز شده بود. در این راستا هیئتی تشکیل شده توسط ب.د.پ برای اولین بار در ۳ ژانویه به جزیره امرالی رفت و با اوجالان دیدار کرد. این جلسه آغاز یک روند جدید بود. عبدالله اوجالان در حال آماده‌سازی اعلام آغاز یک دوره جدید در مسیری شکننده در ۲۱ مارس بود.

حکومت ترکیه در حال برنامه‌ریزی برای ترور جدیدی در پاریس بود. منبع اهداف خود را از نزدیک تحت نظر داشت. در شب ۷ و ۸ ژانویه به انجمن کوردها در منطقه ویلیرس لبل نفوذ کرد و اطلاعات اعضای انجمن را از رایانه استخراج و با تلفن همراه خود عکس گرفت. حوالی ساعت ۰۴:۰۰ بود. او در مجموع از ۳۲۹ سند عضویت عکس گرفته بود.

سارا قصد داشت در ۹ ژانویه به همراه مبارز جوان روناهی (لیلا شایملز) به کلن آلمان برود. به همین منظور، روژبین از ساعت ۱۸:۰۰ عصر ۸ ژانویه مکانی را برای هر دو در اینترنت رزرو کرده بود. سارا و روناهی قرار بود در تاریخ ۹ ژانویه از بندر لا چاپل به کلن بروند. روناهی جوان دو ماه در فرانسه بود.

۹ ژانویه،۳۰ ثانیه

روناهی پس از گذراندن شب در لس موراکس، در حوالی ساعت ۱۱:۰۵ روز ۹ ژانویه به مرکز انفورماسیون کوردستان در نزدیکی ایستگاه قطار "گاره‌ د نورد" رسید. در آن زمان، سارا در حال بازگشت از دفتر پست در "بوبیگنی" به مقر بود. منبع همچنان سارا را دنبال می‌کرد. آنها با هم به اداره پست رفته بودند. منبع به زبان فرانسوی کمک می‌کرد. حدود ساعت ۱۱:۳۰ هر دو به مرکز اطلاعات رسیدند. وقت زیادی برای سارا و روناهی باقی نمانده بود، آنها باید سریع آماده شوند و بروند. منبع حدود ۲۰ دقیقه بعد، ساعت ۱۱:۴۹ از ساختمان خارج شد. روژبین آخرین بار در ساعت ۱۲:۳۲ به دنبال یک فعال در زمینه ترجمه بود. این آخرین تماس او از مرکز اطلاعات با کنگره ملی کوردستان در بروکسل بود.

منبع در یک پارکینگ زیرزمینی به وسیله نقلیه خود بازگشت و صندوق عقب را باز کرد. پنج دقیقه بعد، او ساعت ۱۲:۰۵ از پارکینگ خارج شد. با راه رفتن سریع در ساعت ۱۲:۱۰ به جلوی مرکز انفورماسیون کوردستان رسید. تصور می‌شود که او بدون استفاده از رمز عبور در را باز کرد. گمان می‌رود که او قبلاً آن را باز گذاشته باشد. او کت خاکی کلاه دار و شلوار جین به تن داشت. بلافاصله پس از ورود به درب ورودی بالا نرفت. دفتر در طبقه اول واقع شده بود. درب میانی باید با یک کلید مغناطیسی باز می‌شد.

روژبین برای صاحب وسیله نقلیه ترتیب داده شده برای سفر سارا و روناهی در ساعت ۱۲:۲۰ پیامک فرستاد. ۲۰ دقیقه بعد او به سایت "Freeocalan" در اینترنت نگاه کرد.

منبع هنوز در ورودی ساختمان منتظر بود. خانمی که در طبقه سوم نشسته بود از کنارش رد شد و بیرون آمد. هنگامی که سارا و روناهی آماده شدند تا ساختمان را ترک کنند، منبع درب اتاق ظاهر شد. آنها هیچ فرصتی برای مقابله نداشتند. منبع که پشت سارا ایستاده بود شروع به شلیک کرد. ابتدا روژبین از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفت و سپس روناهی. گلوله سوم سارا را هدف گرفت. منبع که از تپانچه کالیبر ۷.۶۵ استفاده کرده بود، سه گلوله به سر سه زن کورد شلیک کرد. آخرین باری که به روژبین نزدیک شد تیر به دهانش شلیک کرد. وقتی منبع با سر پوشیده از ساختمان خارج شد، ساعت ۱۲:۵۶ بود. لحظات قتل تنها ۳۰ ثانیه به طول انجامید. با این حال، این ورودی دوم به ساختمان در کل ۴۵ دقیقه بود.

روز بی‌پایان

تلفن‌های سارا، روژبین و روناهی در طول روز زنگ می‌خورد. دفتر مرکز انفورماسیون کوردستان مورد تماس قرار می‌گرفت و پیام‌های الکترونیکی ارسال می‌شد. ساعت ۱۳:۳۱ شخصی آشنا درب ساختمان را کوبید، هیچ کس پاسخ نمی‌داد. او ۴۵ ثانیه بعد برگشت بدون آنکه به چیزی شک کند. تا ساعت ۲۰:۳۰ نگرانی‌ها بیشتر شد. نیمه شب، دو کورد که یکی از آنها زن بود به محل رفتند و از درب ورودی وارد شدند.

آن دو کد ورودی نخست را می‌دانستند اما برای ورود به درب دوم به کلید مغناطیسی نیاز بود. آنها قادر به باز كردن درب دفتر انفورماسیون کوردستان نبودند و با همسایگان تماس گرفتند. فقط یكی پاسخ داد و تهدید كرد كه پلیس را مطلع خواهد كرد. پس از مدتی، نفر سوم در محل حادثه حاضر شد.

درب نهایتا با یک فشار ملایم باز شد و وارد دفتر شدند. صحنه‌ای که آنها دیدند وحشتناک بود.

روژبین روی شانه‌هایش با زانوهای جمع شده کنار سارا افتاده بود. پشت سارا به تلویزیون بود. کنار هر دوی آنها چمدانی کوچک وجود داشت. روناهی هم روی صورت افتاده و موهایش صورتش را پوشانده بود. همه چیز سرجای خودش قرار داشت اما کف خانه‌ها مملو از خون بود. سه نسل در همان مکان قتل‌عام شده بودند.

هنگامی که خبرگزاری فرات (ANF) اولین خبر را در ۱۰ ژانویه منتشر کرد، حدود ساعت ۰۲:۳۰ بود. موج شوک به سرعت گسترش می‌یافت. توده‌ها شروع به تجمع در مقابل مرکز انفورماسیون و انجمن کوردها کردند.

از طرف دیگر منبع از شر اسلحه و کیف دستی سارا که با خود به همراه داشت خلاص شد و قصد داشت لباس‌هایش را تمیز کند. گذرنامه‌ای که سفرهای او به ترکیه را نشان می‌داد در پشت رادیوی ماشین پنهان کرده بود. او همچنین در میان اولین کسانی بود که به محل حادثه رفت.

موقع غروب اکثر کوردها از آنچه اتفاق می‌افتاد آگاه بودند. گریلاهای در کوه‌های کوردستان تا اروپا، افریقا، استرالیا و آمریکا همه در یک شوک اجتماعی بودند. غم و اندوه عمیق به زودی جای خود را به خشم می‌داد.

جمعیت در خیابان لافایت در حال افزایش بود. آنها می‌دانستند که این یک اقدام تحریک‌ آمیز بزرگ است. صرف نظر از نظرات مقامات، قاتل برای کوردها برهنه بود.

مسئول کسانی بودند که دشمن صلح با جنبش آزادی کوردها بودند، کسانی که علیه راه حل صلح آمیز موضع می‌گرفتند و کسانی که از خون و نفرت تغذیه می‌کردند. قاتل، حکومت ترکیه بود. این از همان ابتدا برای کوردها مشخص بود.

وزیر کشور وقت فرانسه، مانوئل والس هنگامی که در ساعت ۰۹:۰۰ روز ۱۰ ژانویه به محل رسید گفت "آنها بدون شک اعدام شدند" و افزود؛"این یک واقعه غیر قابل قبول و جدی است".

رئیس جمهور فرانسوا اولاند نیز در حالی که این رویداد را "وحشتناک" خوانده بود، اشاره کرد که روژبین را خودش می‌شناسد. برخی از منابع ترکی و فرانسوی در تلاش بودند این واقعه را از واقعیت قتل سیاسی منحرف کنند. با واکنش‌های اولیه سعی می‌کردند مردم را متقاعد کنند که "تسویه حساب داخلی" انجام شده، اما تلاش آنها موفقیت آمیز نبود.

اسنادی که موجود هستند

یک صدای ضبط شده و سندی که یک سال پس از کشتار منتشر شد، نشان داد که قتل‌ها مستقیماً توسط میت و با تأیید حکومت ترکیه سازماندهی شده‌اند. صدای ضبط شده از ملاقات بین منبع و میت که در آن نقشه‌های قتل مورد بحث قرار می‌گرفت، در ۱۲ ژانویه ۲۰۱۴ در اینترنت فاش شد. دو روز بعد، در ۱۴ ژانویه، "سند تأمین" که این بار در نوامبر ۲۰۱۲ امضا کرده بود، ظاهر شد.

عمر گونی قبل از انتشار این اسناد چهارم ژانویه در زندان منتظر یک ملاقات بود. در هنگام دیدار همدستانش "روحی-اس" و "اومیت-اس" که ساکن آلمان بودند، دادستان به مکالمه گوش می‌داد. گونی می‌خواست روحی اس با چند کلمه رمزگذاری شده نزد میت برود. در ۶ ژانویه در تماس تلفنی بین گونی و روحی اس، او خواست که بار دیگر به ملاقات "مادر" خود (میت) برود. او با بیان اینکه به زودی در بیمارستان بستری خواهد شد بنوعی اشاره می‌کرد نقشه فرار را که در جلسه قبلی گفته بود عملی خواهد کرد. قضات فاش کردند که در بازرسی و بازجویی از خانه روحی اس، کلمه "مادر" بجای میت و کلمه "آقا" برای یک کارمند میت بوده است. به عبارت دیگر، روحی اس اعتراف کرد. بر روی کاغذی که به او داده شد، به مقر میت در اولوس آنکارا اشاره شده بود. تلفن روحی اس توسط کارشناسان باز شد و عکس‌های پاک شده نیز به دست آمد.

در سه عکس مورخ ۹ ژانویه ۲۰۱۴ یک طرح فرار از بیمارستان Pitié Salpêtriere در پاریس وجود داشت. لیست خواسته‌ها وحشتناک بود: ۱۵۰ کیلوگرم جیوه (C4)، ۱۰ نارنجک، ۲ قبضه یوزی، ۱ آر‌پی‌جی ۷ و ... لیست دیگری با همین خواسته‌ها وجود داشت. از هر دو پیام تحویل شده به روحی اس یکی از آنها با امضای "گرگ زخمی" پایان یافته است.

مرگ مشکوک

چهار سال پس از کشتار، در حالی که خانواده‌های سه زن انقلابی، خلق کورد و دوستانشان در انتظار عدالت بودند، عمر گونی که پس از بازداشت در ۱۷ ژانویه ۲۰۱۳ محبوس شد، در ۱۷ دسامبر ۲۰۱۶ در ۳۴ سالگی به طرز مشکوکی فوت کرد. فقط یک ماه مانده بود که دادگاه او آغاز شود. دادگاه قرار بود در ماه دسامبر آغاز شود اما به دلایل غیر علنی به تأخیر افتاد و تاریخ جدید دادرسی اول ۲۳ ژانویه ۲۰۱۷ تعیین شد. قرار بود جلسات دادگاه در دادگاه کیفری ویژه پاریس تا ۲۴ فوریه برگزار شود. با مرگ عمر گونی پرونده به طور فعلی بسته شد.

اعترافات عناصر میت

با اسنادی که به مرور فاش شد بطور قطعی مشخص گشت که سرویس اطلاعاتی ترکیه قتل‌ها را سازماندهی کرده است. نقش میت به وضوح در کیفرخواست ذکر شده بود، اما عنوان شد مشخص نیست که این دستور از طریق سلسله مراتب بالا بوده باشد. طرف ترک به هیچ وجه از تحقیقات پشتیبانی نکرد و همه درخواست‌ها را بی‌پاسخ گذاشت.

خانواده‌ها در اوایل سال ۲۰۱۷ خواستار ادامه تحقیقات بودند و شکایت کیفری جدیدی را به دادستانی پاریس ارائه دادند. یک شکایت دیگر هم در تاریخ ۱۲ مارس ۲۰۱۸ ارائه شد. خانواده‌ها برای انجام تحقیقات خواستار یک قاضی جدید شدند. اسناد جدیدی به گزارش جنایی اضافه شد که نشان می‌داد ترورها توسط اطلاعات ترکیه برنامه ریزی شده است.

خبرگزاری فرات دهم ژانویه ۲۰۱۸ اعترافات دو مقام میت را منتشر کرد. ارهان پکچتین مسئول عملیات خارج از کشور و آیدین گونل افسر منابع انسانی، در تاریخ ۴ آگوست ۲۰۱۷ در جریان توطئه چینی برای سوءقصد علیه مسئولان پ.ک.ک در جنوب کوردستان دستگیر شده بودند. پکچتین و گونل، ضبط صدای جلسه‌ای را که در آن نقشه‌های قتل با دستور مخفی میت مورد بحث قرار گرفته بود را تأیید کردند. اسامی و وظایف روشن مقامات میت که سند محرمانه فاش شده در ۱۴ ژانویه ۲۰۱۴ را امضا کردند با این اعترافات روشن شد:

اوغور کان آیک: در زمان اعتراف‌ها رئیس فعالیت‌های ویژه بود. طبق اعترافات گونل، او در زمان ترور سه انقلابی زن، رئیس بخش فعالیت‌های جدایی‌خواهانه اتنیکی در خارج از کشور بود.

اوغوز یورت: در سال ۲۰۱۸ رئیس بخش منطقه‌ای وان بود. او مدیر شعبه مسئول عملیات در سال ۲۰۱۳ بود.

صباحاتین عسل: معاون مشاور اطلاعات استراتژیک در سال ۲۰۱۸ بود. او معاون فعالیت‌های جدایی‌طلبی اتنیکی در سال ۲۰۱۳ بود.

آیهان اورهان: عضو شاخه عملیات.

او در هیئت دولت بود

اعتراف کنندگان در دست پ.ک.ک گفتند که صباح‌الدین عسل برنامه اعدام‌ها را برنامه‌ریزی کرده است. این فرد همچنین یکی از اعضای هیئت دولت بود که با رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان و پ.ک.ک مذاکره می‌کرد. او دست راست هاکان فیدان رئیس میت بود.

ارهان پكچتین می‌گوید می‌داند صدای ضبط شده که ۱۲ ژانویه ۲۰۱۴ ظاهر شد متعلق به چه افرادی است.

به گفتەی او این ملاقات در هتلی در آنكارا انجام شده و بلیط پرواز عمر گونی از آژانسی در ینی محله وابسته به میت دریافت شده است. به گفته پكچتین، چنین قتل حساسی بدون تأیید اردوغان نمی‌توانست اتفاق بیفتد.

دستگیری سوءقصدکنندگان در بلژیک

دادستانی پاریس در ماه مه ۲۰۱۹ تصمیم گرفت تحقیقات را دوباره آغاز کند. به همین منظور ابتدا یک قاضی برای تحقیق در مورد همدستان عمر گونی منصوب شد. مقامات فرانسوی بدین ترتیب اعتراف کردند که همه کارها برای یافتن جنایتکاران انجام نشده است.

مقامات آلمان و بلژیک نیز اطلاعات جدیدی در اختیار این تحقیق قرار دادند. خانواده‌ها و وكلای آنها نیز خاطرنشان كردند كه در اروپا شبكه وسيعی به قتلعام پاريس ارتباط دارد. در ژوئن ۲۰۱۷ پلیس بلژیک سه مظنون را مطابق با اطلاعات ارائه شده توسط سازمان‌های کورد متوقف کرد. این حادثه به طور قابل توجهی به از سرگیری تحقیقات در پاریس کمک کرد. چون سه نفری که در خودروی متوقف شده بودند در حال برنامه‌ریزی برای ترور رمزی کارتال، رئیس کنگره خلق بودند. یکی از مظنونان یک نظامی سابق ترکیه بود. دیگری کارت پلیس ترکیه را نشان داد. براساس اطلاعات به دست آمده از منابع نزدیک به تحقیقات، این دو نفر از ۱۶ ژوئن با چهار نفر ترک‌تبار در پاریس اقامت داشتند. عنوان شده که یکی از آنها تک تیرانداز است. به گفته منابع کورد، پلیس بلژیک شک دارد که یک دیپلمات ارشد ترکیه در پاریس این فعالیت‌ها را هماهنگ می‌کرده است. مقامات بلژیکی تحقیق را آغاز کردند، اما این پرونده حاوی یک دستور محرمانه است.

کوردها در آغاز سال ۲۰۲۱ به جستجوی عدالت ادامه می‌دهند. تمام قطعات این کشتار هنوز یکجا جمع نشده است. در بسیاری از کشورهای اروپایی، حکومت ترکیه دارای شبکه‌های مرتبط با قتلعام پاریس است. تحقیقات جدید راه اندازی شده نیز این شبکه را هدف قرار داده است، اما مشخص نیست که آیا به نتیجه می‌رسد یا خیر. مقامات تاکنون توضیحی در مورد اینکه آیا در تحقیقات پیشرفتی حاصل شده است نداده‌اند.