مقاومت در زندوره رقم زده شده است

اکنون در زندوره زندگی در جریان است. انقلاب درد و رنج های زایش خود را تحمل می‌کند. آنچه رقم زده خواهد شد، آزادی است، زیرا در انقلاب فعلی حیات است.

رژیم فاشیست ترک برای جلوگیری از نابودی خود به هر دری می‌زند، جایی نمانده که بدان چنگ نیاندازد، در زندوره گیر افتاده است.

زمان فرا رسیده است. کمال پیر، یکی از بزرگترین فرماندهان مقاومت پ.ک.ک، با مقاومت خود دشمن را لرزاند. ترانه (اشقیا هیچگاه حکمران جهان نمی‌شوند) توسط گریلاهای ه.پ.گ و یژا ستار و مبارزان کمال پیر خوانده می‌شود که در حال حاضر با توصیه آپویی این آواز را در تپه زندوره در عرصه متینا می‌خوانند.

زمان اکنون در زندوره فرا رسیده است. انقلاب درد و رنج های زایش خود را تحمل میهکند. آنچه رقم زده خواهد شد، آزادی است، زیرا در انقلاب فعلی حیات است. یکی از دردهایی که در تاریخ هرگز تکرار نخواهد شد. نام زمان اکنون زندوره است، هر اتفاقی که بیفتد، مبارزانی که در زندوره در برابر سرنوشت خود مقاومت می‌کنند را می‌نویسند. حالا بگذارید تاریخ فکر کند، چه صفحه‌ای قرار داده و چه بنویسد... بگذارید این بزرگترین وظیفه تاریخ برای رزمندگان در سرزمین مزوپوتامیا باشد. بیایید مقاومت بزرگ در برابر اعمال ظلم را برای کودکان توضیح دهیم. دولت ترکیه برای جلوگیری از فروپاشی، خود را در خاک کوردستان جای داده است. تپه زندوره با تمام هیبت خود در معرض دید کامل است، بگذارید مقاومت گریلاها در تونل‌های جنگ را بنویسند. مقاومت و گریلاها در تونل‌های جنگ نه مانند ویتنام، نه کوبا که ٢ هزار سرباز به رهبری باستیستا، نه اسپانیا که در برابر دیکتاتوری فرانکو مبارزان در برابر او مقاوت کنند، نه شیلی که انقلابیون در آن اعدام شدند، این سرزمینی که بهار مردم خاورمیانه را زنده می‌کند، کوردستان است.

این کوردستان است که اشغالگران آن را به چهار قسمت تقسیم کرده‌اند، تبعید وجود دارد، فتواهایی برای مالکیت زنان وجود دارد، مردان مجبور به کنترا شدن می‌شوند، کودکان آسمیله می‌شوند. این مکان شمارش نمی‌شود، با هواپیما بمباران می‌شود، همه را مسموم می‌کند، همه طبیعت را از بین می‌برد، باران گازهای شیمیایی هر لحظه می‌بارد. در مرکز این سرزمین تپه زندورا مانند قلعه‌ مقاومت خودنمایی می‌کند. نگاه به هفتانینی دیده می‌شود که هنوز دشمن را به حالت ترس و وحشت در می‌آورد. از طرف دیگر زاپ وجود دارد که در طبیعت به دشمن نگاه می‌کند. یک مقاومت تاریخی وجود دارد که همه را متعجب می‌کند و دشمن را در کانون توجه قرار می‌دهد. اظهارات یک گریلای ه.پ.گ که چند روز پیش بیان شد، همه ماجرا را بازگو می‌کند و او نیز این را گفت: قهرمانان برای قهرمانان شاهد نشان نمی‌دهد، اکنون زندورا خود شاهد رفقای ما است. از ٢٣ آوریل به بعد، اشغالگران دیگر از بمب، سلاح و گاز استفاده نمی‌کنند. اشغالگران برای ورود به زندورا دیگر هیچ راهی و تاکتیکی ندارند.

حکومت آ.ک.پ – م.ه.پ تمام انسانیت خود را از دست داده و هر روز زنان را به دست مردان در کشور خود می‌کشد، برای اینکه از هم فرو نپاشد از هیچ ظلم و جنایتی دریغ نکرده است، اکنون در تونل‌های زندوره بر سر ما آمده است. نه یک قلم و نه یک جمله برای توصیف اقدامات قهرمانانه در تونل‌های جنگ کافی نیست. باید کلمات جدیدی برای توصیف مقاومت گریلا ساخته شوند. چیزهای جدید نیاز به توضیحات و گفتار جدید دارد. این در تاریخ نوشته خواهد شد، مقاومت آن تبدیل به یک دوره پیش رو می‌شود. با صبر آزادی به دست می‌آید، هر چقدر انقلاب دردناک و دشوار باشد، اکنون در آن تونل‌ها تا آخرین سلول خود احساس می‌شود. با وجود همه گفته‌های "باید زندگی کرد" ، زندگی باید جدی گرفته شود.

گریلاهای زندوره اکنون به قهرمانان کوردستان و مردم آن تبدیل شده‌اند. زیرا صفحه جدیدی از تاریخ را باز کردند. بار دیگر آپوییان به سمت اشغالگران شلیک کردند و در تپه زندوره نیز "مقاومت" را رقم زدند.