بی‌خبری از سرنوشت سه کولبر ناپدید شده اورمیه

از سرنوشت سه کولبر اورمیه که پنجشنبه هفته گذشته برای پیدا کردن یک لقمه نان، در میان برف و کولاک با کوله‌های خود به دل کوهستان زدند، خبری در دست نیست. آنها ناپدیده شده‌اند اما خانواده‌هایشان همچنان امیدوارند آنها زنده به خانه بازگردند.

سه کولبر که از پنجشنبه هفته گذشته در میان برف و کولاک کوه‌های مرزی اورمیه مفقود شدند تاکنون پیدا نشده‌اند. قصه زندگی اسفبار کولبران و خانواده‌های آنها قصه زندگی اسفبار یک ملت است که مردمانش هر روز، هر هفته، هر ماه و هر سال کشته می‌شوند.

سال قبل در همین روزها بود که پنج کولبر کورد اهل روستای "کوران" از توابع منطقه صومای برادوست اورمیه بر اثر سقوط بهمن غریبانه جان خود را از دست دادند. آنچه در میانه آن کوه‌های بلند یخ زد، فقط آن پنج کولبر نبودند، این انسانیت بود که یخ می‌زد. آنها سرپرستان خانواده‌هایی بودند که تا ابد باید چشم براه عزیزان خود بمانند؛ عزیزانی که دیگر باز نمی‌گردند.

فجایع انسانی در مرزهای تصنعی میان بخش‌های کوردستان پایانی ندارد. این مرزها قتل‌‌گاه یک خلق تحت ستم بوده‌اند که خون ده‌ها هزار کورد در امتداد آن ریخته شده است. مردم اورمیه و جولمرگ که در دو سوی مرزهای ایران و ترکیه قرار گرفته‌اند به یک زبان حرف می‌زنند، یک فرهنگ دارند و از یک مردم هستند. جالب اینکه آنها در سوی مرز تحت ستم حکومت ایران و ترکیه مجبور به کولبری و زندگی مشقت‌بار شده‌اند.

از چند روز پیش مردم بومی اورمیه به دنبال سه کولبر دیگر می‌گردند که چشمان خویشاوندانشان به در دوخته شده تا شاید بازگردند.

تلاش برای یافتن بهلول سیدانی، اسعد سیدانی و بارزان میهنی از اهالی روستای باوان تاکنون بی نتیجه بوده و خانواده مفقودشدگان و اهالی منطقه اندوهگین هستند. آنها روز پنجشنبه هفته گذشته ساعاتی پس از حرکت در یک تماس تلفنی گفته بودند که مسیر را گم کرده‌اند.

روزنامه شرق طی مطلبی در این باره به عدم امکان حرکت امدادگران که کول باری هم ندارند در آن مناطق اشاره کرده و در رابطه با کار کولبران می‌پرسد چرا انسانی جان خود را چنین به خطر می‌اندازد؟ این مطلب به اجبار ساکنین مناطق مرزی برای تأمین معاش پرداخته و به حرف‌های بی‌شرمانه یک نماینده سابق در مجلس اشاره می‌کند که گفته بود: "کسی که می‌خواهد به سمت مرز قاچاق ببرد حتما پیش‌بینی شلیک، گرفتارشدن در بهمن یا سقوط از دره و کوه را می‌کند، لابد برایش صرف دارد که می‌رود."