"شریک دزد و رفیق قافله" | یادداشت

پیشینیان ما درست گفته‌اند، شریک دزد و رفیق قافله. خانواده بارزانی همیشه از ذهنیت و فکر ملی بی‌بهره بوده‌اند، همیشه با دشمنان کوردها دست به یکی کرده‌اند. خود را صاحبخانه جا زده‌اند ولی با دزد هم شریک شده‌اند.

◼️ چندین ماه است که جهان با بیماری کرونا دست وپنجه نرم می‌کند، یعنی مبارزه‌ای در زمینه پیشگیری و درمان. بدون شک پیشگیری تنها محدود به زندگی یا مرگ نمی‌شود. بهترین شیوه محافظت این است که انسان در زمینه فکری و روحی خود را از بی‌اخلاقی و بی‌فرهنگی مدرنیته سرمایه‌داری مصون دارد.

در چنین شرایطی دشمنان قسم خورده کوردها، ضحاکان فاشیست معاصر که امروز خود را در تحت عنوان آ.ک.پ/م.ه.پ نامگذاری کرده‌ و با ذهنیت جمعیت اتحاد ترقی عثمانی‌ها عمل می‌کنند برای نابودی ملت کورد از هیچ اقدامی چشم‌پوشی نمی‌کنند. برای اینکه خلق کورد به جایگاهی شایسته دست نیابد در تمامی کوردستان علیه کورد‌ها اعلان جنگ کرده‌اند. بدون شک این جنگ تنها از سوی رژیم فاشیست آ.ک.پ/م.ه.پ تحمیل نمی‌شود. نیروهایی همچون آمریکا، روسیه، انگلیس و اسرائیل از سیاست‌های رژیم فاشیست ترکیه حمایت می‌کنند. نیروهای امپریالیست، کاپیتالیست و اقتدارگرا به موازات جنگ ویژه دولت ترک در تلاش هستند کوردها را وادار به تسلیم نموده و به تمامی خلق کورد را از صحنه تاریخ محو کنند. در این راستا بدون وقفه بر کوردها می‌تازند. یقینا چنین سیاستی هم برای کوردها و هم برای دیگر خلق‌های خاورمیانه نتایج بسیار خطرناکی را به همراه خواهد داشت و آینده منطقه را به مخاطره می‌افکند.

آنچه در این میان بیش از همه خطرناک‌تر است سیاست نیروهای مزدور و ملی‌گرایان مرتجعی است که تحت عنوان احزاب کوردی پ.د.ک و ی.ن.ک نامگذاری شده‌اند. در باشور کوردستان دو حزب پ.د.ک و ی.ن.ک در لوای احزاب کورد به هر اقدام کوردستیزانه‌ای دست می‌زنند. این احزاب به جریان‌های بدون اراده‌ای مبدل شده‌اند که سرنوشت خود را به نیروهای بیگانه واگذار کرده و زندگی فرومایه‌ای را برای خود رقم زده‌اند. این نیروهای مرتجع بدون وقفه در تلاش مشروعیت بخشی به خیانت در میان کوردها هستند. آنان نه تنها خیانت را در کوردستان مشروع می‌کنند بلکه به کشتار و قتلعام کوردها هم دست می‌زنند. تمامی کورد‌ها اذعان دارند که پ.د.ک نیرویی بدون اراده و از ناف خود به ترکیه و آمریکا گره خورده است. پ.د.ک هیچگاه به ملت کورد تعلق نداشته است. این حزب به  نیرویی مبدل شده که خلق کورد، ارزش‌های مادی و معنوی خلق کورد را به حراج گذاشته است. این حزب هیچگاه برای دفاع از کوردها و کوردستان مبارزه نکرده است. به تاریخ نگاه کنیم؛ ذکر چند نمونه برای پی‌بردن به ماهیت این خانواده کافیست. چه کسی و کدام خانواده، جمهوری کوردستان در مهاباد را به نابودی کشید، مگر نه اینکه ملا مصطفی بارزانی از حمایت پیشوا قاضی محمد دست کشید و او را تنها گذاشت. بارزانی از مهاباد گریخت و کوردها و جمهوری کوردستان را به دشمنان واگذار کرد. به عراق بازگشت و سپس به شوروی گریخت. ملا مصطفی می‌توانست با پیشمرگ‌های که در اختیار داشت از جمهوری مهاباد دفاع کند، اما او تسلیم شدن را پذیرفت و میدان را خالی کرد. مگر همین ملا مصطفی پس از پیمان الجزایر تحت عنوان «آشت بتال»[وا دادن] عقب‌نشینی نکرد و راه تسلیم را برنگزید؟ این شکست در باشور به معنی شکست تمامی کوردها بود. باشور می‌توانست مرکزی برای محافظت از دستاوردهای تاریخی خلق کورد باشد و از ایستادگی کوردها حمایت کند. البته اگر منافع فردی و عشیره‌ای بر منافع ملی و میهنی ترجیح داده نمی‌شدند. امروز هم همان حکایت تکرار می‌شود. خانواده بارزانی ... خانواده‌ای که همیشه خلق خود و سرزمین خود را دو دستی به دشمنان واگذار کرده‌ و به خصم تکیه کرده‌اند. اشغال میهن‌ خود، خاک خود و خلق خود را مشروع می‌داند. اینان نه تنها خیانت به خاک خود را روا می‌شمارند بلکه در تلاش مشروعیت بخشیدن به خیانت در میان کوردها و کوردستانیان هستند. این خانواده هیچ زمانی به توانایی خلق خود اعتماد نکرده‌اند، همیشه به نیروها و کشورهای اشغالگر و بیگانگان تکیه کرده‌اند.

پیشینیان ما درست گفته‌اند، «شریک دزد و رفیق قافله». خانواده بارزانی همیشه از ذهنیت و فکر ملی بی‌بهره بوده‌اند، همیشه با دشمنان کوردها دست به یکی کرده‌اند. همیشه با دشمنان کوردها به سوداگری و معامله دست زده‌اند. وجب به وجب خاک باشور کوردستان را به دشمنان فروخته‌اند. در واقعیت زینی ورتی این موضوع را به وضوح می‌توان دید. آنچه در جریان است توطئه مشترک دو سازمان «میت» و «پاراستن» است. هم خود را صاحبخانه جا زده‌ و هم با دزد شریک شده‌اند. چنین چیزی چگونه ممکن است؟ پاسخ به این پرسش را برای وجدان شما می‌گذارم. چگونه امکان دارد حزبی که ادعای کوردیت دارد خلق خود و خاک خود را دو دستی به دشمنان تقدیم کرده و قتلعام، تاراج، اشغالگری و تجاوز بر خاک و خلق خود را به نظاره بنشیند.

بزرگترین و اساسی‌ترین نیرو وحدت ملت و خلق‌هاست. ما همچون کورد همچنانکه در قرن ٢٠ هزینه‌های سنگینی را به سبب عدم اتحاد داخلی متحمل شدیم امروز در قرن ٢١ نباید اجازه دهیم صد سال دیگر متحمل هزینه‌های سنگین عدم وحدت داخلی خود شویم. به عنوان ملت کورد باید به این مهم اذعان داشته و بر مبنای آن عمل کنیم. اگر ما به وحدت داخلی دست نیابیم، نخواهیم توانست خلقمان را از حملات اشغالگران، قاتلان و امحاگران مصون داریم. به نیروهای حاکم بر کوردستان نگاه کنید چگونه با هم در زمینه نابودی کوردها به توافق دست می‌یابند. بدیهی است که حکومت فاشیست آ.ک.پ/م.ه.پ سنگین‌ترین شکست‌های خود را تجربه کرده و بسوی فروپاشی پیش می‌رود. برای آنکه از فروپاشی نجات یابد در تلاش است کوردها را به جنگ کوردکشی (خودکشی ملی) بکشاند. نیروها و جریان‌هایی که موجودیت خود را به نیروهای هژمونیک گره زده‌اند همیشه در معرض نابودی قرار دارند. سازماندهی و اتحاد ملی ستون اصلی تمامی انقلاب‌هاست. این ذهنیت در افکار عمومی خلق کورد بسط یافته است که کوردها از سوی خود قتلعام نخواهند شد. با نگرش و ذهنیتی ملی و سازماندهی شده می‌توانیم به وحدت ملی دست یابیم. خلق کورد بیش از هر زمان دیگری به این مهم دست یافته است. ما برای دستیابی به وحدت ملی کورد به تمامی وظایف خود عمل می‌کنیم. ما با هویتی ملی در راستای منافع ملی کورد به مبارزه خود ادامه می‌دهیم. خلق کورد در جایگاهی است که می‌تواند به وحدت ملی دست یابد. خلق کورد باید در این زمینه هشیارانه عمل کنند و یقین داشته باشند که تنها راه دستیابی به پیروزی همبستگی و وحدت ملی است.◻️