دلنوشته مادر ریحانه جباری برای آمنه- مادر زانیار مرادی-
آمنه! دلشورههایت را بین همه مادران تقسیم کن ... غمت را هم ...
آمنه! دلشورههایت را بین همه مادران تقسیم کن ... غمت را هم ...
شعله پاکروان مادر زندهیاد ریحانه جباری در دلنوشتهای برای مادر آمنه- مادرِ زانیار مرادی و همسر شهید اقبال مرادی- ضمن ابراز همدردی از پشتکار و مقاومت وی تجلیل نموده است.
متن نامه شعله پاکروان به این شرح است:
"برای آمنه, همسر اقبال مرادی
میخواهم دنیا را از چشمان تو ببینم
فقط برای یک لحظه ...
زنی که زندگیش مالامال از انتظار و دلشوره بوده و هست
چند سال دلهرهآور را گذراندهای؟
از وقتی پاره تنت زانیار حکم اعدام گرفت؟ نه سال؟ ده سال؟ اشتباه میکنم!؟
ده قرن است تپش قلب گرفتهای برای میوه دل ...
در هزار سالی که کابوس اعدام بر گلویت چنگ زده شاهد بودی که مرد و همراه زندگیت برای زنده ماندن فرزند به آب و اتش میزند.
به شانه های او تکیه داده بودی تا از طوفان دلهرههای بی پایان در امان باشی.
اکنون پرنده شوم ترور بر شانههای او نشسته تا دلشورههایت بیشتر و بیشتر شود ...
با بهت به دنیا نگاه میکنی و میگویی سهم من از زندگی چیست جز دلشوره و انتظار؟
آسیمه سر به دنبال تابوت میدوی و در دل فریاد میزنی نرو ...
بمان ...
بیشتر بمان ...
بی تو چه کنم در لحظههای کابوس بختک اعدام دل غنچهام، زانیار؟
اشک نداری ...
چرا که دلشوره و خشم
بر چشمهی اشکهایت سدی سدید بسته ...
دندان بر جگر فرو میکنی مبادا در همهمه مشایعت مردت,
نام زانیار را بر زبان بیاوری و اقبال زندگیت را برآشوبی ...
با خودت میگویی زین پس غم دوری زانیار را در گوش که زمزمه کنم؟ ...
در میان جمعیت احساس تنهایی بر تو غلبه میکند
تل عظیم فرزندی زیر تیغ بر پشتت آوار میشود
همه وجودت نبض میگیرد..
مثل تک درختی در بیابان برهوت که چشم بر آسمان دوخته,
به تابوت چوبی که روی دستها میدود خیره میشوی ..
در دل میگویی نکند اقبالم را کشتند تا در زندان چوبه برپا دارند؟
آمنه !
بیدار شو ...
تو تنها نیستی ...
زانیار فرزند همه پدران و مادران و جوانمردان و شیرزنان ایران است ...
همچنان که لقمان،
همچنان که آرش و سهیل و سعید و خالد و عبدالله و هزاران زندانی دیگر ...
آمنه!
دلشورههایت را بین همه مادران تقسیم کن ...
غمت را هم ...
کنار مادر رامین بایست و طناب دار را بسوزان.
تو در کنار دایه شریفه و دایه سلطنه و دایه شوکت و هزاران مادر دیگر رشتهکوهی خواهی ساخت رفیعتر از کوه دماوند ...
به پهنای فلات ایران
ایران زانیارت را میرهاند
تو تنها نیستی ...