فرماندهی یگان‌های مدافع زنان: «هیوی گابار» سمبل یکپارچگی مبارزات آزادیخواهیست

فرماندهی کل ی.پ.ژ در بیانیه‌ای به انقلابی کورد گلستان آکسوی با کُد سازمانی «هیوی گابار» ادای احترام کرد.

هیوی گابار، مبارز انقلابی کورد روز ٢۶ ژوئیه در برلین پایتخت آلمان به سبب بیماری به کاروان شهیدان راه آزادی کوردستان پیوست. فرماندهی کل یگان‌های مدافع زنان (ی.پ.ژ) به مناسبت وی بیانیه‌ای منتشر کرد.

در بیانیه آمده است:

"رفیق هیوی که همه زندگی خود را همچون یک شمع در راه مبارزه آزادیخواهی خلق خویش صرف کرد و هر نفس خود را برای روحیه‌بخشیدن به همرزمانش بخشید. از اینرو ما یکی از رفقای جسور و بزرگ همچنین یک انقلابی بزرگ را از دست دادیم. مراتب همدردی خود را با خانواده گرامی ایشان و خلق میهن‌دوستمان ابراز می‌داریم. اما همزمان به شهامت و مقاومت بی‌همتای وی نیز سربلندیم. رفیق هیوی هم بسان هر کدام از رفقای شهید به وظایف خود نسبت به انقلاب، نسبت به زنان و خلقش با سربلندی عمل نمود و تداوم این راه را به ما واگذار کرد.

همچنان که رفیق هیوی در مبارزات جوانان، در فعالیت‌های رسانه‌های آزاد و در مبارزه آزادیخواهی زنان نقشی تعیین کننده را ایفا کرده بود، در روژاوای کوردستان نیز همان نقش را بر عهده گرفت. اینچنین در سخت‌ترین مراحلی که مزدوران داعش و النصره به شیوه‌ای وحشیانه به میهنمان در روژاوای کوردستان حمله‌ور شده بودند و به غارت و تاراج می‌پرداختند، انقلابی بزرگ هیوی همچون سدها جوان دیگر کورد گفت؛«من باید آنجا باشم» و در واقع در سخت‌ترین در برابر مصائب اشغالگری به سپری برای دفاع از خلق خویش مبدل شد.

هیوی به روژاوا آمد و در اینجا نیز در جبهه‌های مقدم جنگ قرار گرفت و با جسارتی بزرگ شانه به شانه همرزمانش در ی.پ.ژ و ی.پ.ژ علیه اشغالگران جنگید. با شهامتی بزرگ در بسیاری از جنگ‌های روژاوا جای گرفت. در مرحله رهایی تل‌کوچر از پای خود زخمی شد. با اینکه مجروح شده بود اما رفقایش را تنها نگذاشت و یکبار دیگر شانه به شانه همرزمانش در بسیاری از حملات علیه تبهکاران شرکت کرده و دشمنان را درهم شکست. سال ٢٠١۵ به منطقه مقاومت شرف در سریکانی رفت و متأ‌سفانه در حین انفجار یک مین تبهکاران داعش بشدت زخمی شد.

پس از جراحت‌ سنگین مذکور، دو سال در روژاوا تحت مداوا قرار گرفت. در طی آن دو سال در مقابل آلام ناشی از زخم‌های خویش مقاومتی بزرگ نشان داد. به یکی از نخستین جانبازان انقلاب روژاوا مبدل شده و اظهار کرد:"ما به عنوان کمیته جانبازان که کمیته‌ای متعلق به رهبر آپوست، باید در زندگی و مبارزاتمان مشی شهدا را همیشه زنده نگه داریم." با اینکه توانایی سخن گفتن را از دست داده بود اما هیچ زمانی تبسم از صورتش کم نمی‌شد. به سبب اینکه در سال‌های نخست امکانات مداوا بسیار محدود بود برای مداوا به آلمان منتقل گشت و در آنجا به دلیل شدت جراحات و بیماری‌ چشم از جهان فروبست و به کاروان شهیدان همیشه جاوید پیوست.

رفیقمان هیوی، یک انقلابی جوان که با ژرف‌اندیشی، مبارزه، ایستادگی و نبرد در جبهه‌های مقدم جنگ به سمبل ایستار انقلابی که به وظایف تاریخی خویش عمل می‌کند مبدل شد. با شخصیت پیشاهنگ، با روحیه‌‌ای والا و پرشور در زندگی و همچنین کینه و حس انتقامجویی علیه دشمنان الگوی رفقایش بود. وی سمبل یکپارچگی مبارزات آزادیخواهیست. با درک به ضروریات مرحله به روزنامه‌نگاری روی آوارده و آلام خلقش و مبارزه ارزشمند زنان برای آزادی را برای جهانیان بازتاب داد، وقتی ضرورت فعالیت در میان جوانان را دریافت با فعالیت در میان جوانان میهنش راه صحیح مبارزه را به دختران جوان نشان داد و زمانی که به مخاطرات حملات اشغالگران پی برد به جبهه‌های مقدم جنگ رفت و علیه حملات اشغالگران جنگید، مقاومت کرد و برای آرمان‌هایش از هیچ هزینه‌ای چشم‌پوشی نکرد.

زحمت‌کش انقلاب، هیوی* رفقای همرزمش، به رغم جراحات سنگین تا واپسین نفس‌ با شور و هیجانی بزرگ زندگی کرد. ده‌ها بار جلادهایی همچون مزدوران داعش را به میدان نبرد فراخواند، در شخصیت خویش ایستار زن آزاد را به ثمر رساند و به رهرو واقعی راه رفقای شهیدش بدل شد. امروز رفیق هیوی همچون هزاران شهیدی که جان خویش را فدای این سرزمین نموده‌اند، ما را به ارتقای مبارزه فرا می‌‌خواند. ما نیز همچون یگان‌های مدافع زنان (ی.پ.ژ) اعلام می‌کنیم که ایستار رفیق هیوی، شهامت و ایستادگی وی به روشنایی راه زندگی و جنگ ما مبدل شده است. برای تحقق آینده‌ای آزاد، بیرق مبارزه را که به ما سپرده‌اند بلندتر خواهیم کرد و با عزمی راسختر به وظایفمان عمل می‌کنیم. ما یکبار دیگر با ادای به رفیق هیوی، یاد و خاطره تمامی شهیدان انقلاب را گرامی می‌داریم و پیمان می‌بندیم زندگی آزاد را که آرمان زندگی و مبارزات شهیدان بود مسجل کنیم."


*هیوی؛ در زبان کوردی به معنی امید، آرزو؛ آرمان و امل.