زندگینامه 'دلال آمَد' فرمانده یژا ستار

دلال آمد، فرمانده یگان‌های زنان آزاد (یژا ستار) که برای آزادی مردمش و زنان می‌جنگید، پرچمدار یک زندگی آزاد بود. او هشتم مارس، روز جهانی زن گفته بود که «مبازره آزادی زن همه جا به صدا درآمده و آزادی خیلی نزدیک است».

در تاریخ جنبش آزادیخواهی کوردستان، بسیاری از دختران و پسران برای آزادسازی و رهائی سرزمینشان جان فدا کردند و به کاروان شهیدان پیوستند. یکی از همسفران این کاروان، هولیا اراوغلو، عضو کمیته رهبری حزب کارگران کوردستان معروف به "دلال آمد" است. او دوازدهم دسامبر ۲۰۱۷ به همراه دوازده همرزمش در اثر یک حمله هوایی ارتش ترکیه شهید شد. دلال آمد ۲۵ سال از عمرش را صرف مبارزه کرد و مسئولیت‌‌های متعددی بر عهده داشت.

در این سال‌ها او زحمات زیادی برای تشکیل ارتش زنان متحمل شد تا همچون فرمانده بزرگ، ساکینه جانسیز "سارا" دستاوردهای بزرگی رقم بزند.

با آموزش هزاران زن جوان آنها را به ارتش زنان یژا ستار رساند. برای همین زنان کورد که اکنون در سراسر کوردستان علیه اشغالگران می‌جنگند و نتایج بزرگی به دست می‌آوردند، مدیون رنج سالیان طولانی دلال آمد هستند.

پرچم آزادی را به دلال‌های جدید سپرد

دلال آمد مسئولیت‌های از قبیل عضویت در کمیته رهبری پ.ک.ک و فرماندهی قرارگاه مرکزی نیروهای یژا ستار را بر عهده داشت و فدائیانه برای آزادی زن و خاکش مبارزه می‌کرد. او در مقطع قبل از شهادتش سال ۲۰۱۷ فرمانده ایالت بوتان بود. دلال آمد که یکی از نمادهای آزادی بود، وقتی شهید شد پرچم آزادی را به دلال‌های جدید سپرد.

روزنامه "ولات" برای بازگویی داستان زندگی دلال آمد، مصاحبه‌ای با مسعود و اویا اراوغلو، برادر و خواهر او که در باکور زندگی می‌کنند انجام داده است.

خانواده دلال آمد نیز مانند بسیاری از خانواده‌های میهندوست کوردستان، دغدغه سرزمینشان را دارند.

حاجی عودال، پدربزرگ دلال در اوایل شکل‌گیری جمهوری ترکیه با همسرش خجی در یک روستای ناحیه شمرخ از توابع مردین در باکور زندگی می‌کرد.

در این روستا طی واقعه‌ای یک نفر کشته می‌شود و روستائیان، حاجی عودال را عامل آن معرفی می‌کنند. او بدین ترتیب محکوم می‌شود. از سویی حکومت ترکیه می‌خواست او را به سربازی اجباری بفرستد. حاجی عودال بخاطر محکومیتش و اینکه نمی‌خواست به سربازی برود، بهمراه همسرش به قامشلو در روژاوا مهاجرت می‌کند.

ساعت‌ها برای فوت پدرش گریه کرد

حاجی عودال چند سال بعد در میان مرزهای روژاوا و باکور توسط نظامیان ترک به قتل می‌رسد. همسرش خجی به دنبال این واقعه پس از سالیان مدید با ۶ فرزند خود دوباره به شمال کوردستان بازمی‌گردد و ساکن روستای "چنار" از توابع شهر آمد می‌شوند.

توفیق و حوا اراوغلو، پدر و مادر دلال آمد سال‌های دهه هفتاد میلادی سدەی بیستم، به یکی از محلات شهرستان سور در ایالت آمد نقل مکان می‌کنند. دلال آمد در این محله زندگی می‌کرد تا زمانی که به نیروهای گریلا پیوست.

دلال که در ماه مه ۱۹۷۵ متولد شد و فرزند کوچک خانواده بود، در چهار سالگی پدرش را از دست داد. در آن روز دلال ساعت‌ها برای پدری که خیلی دوستش داشت گریه کرد. او بعد از مرگ پدرش در پنج سالگی به دبستان رفت.

رفیقی که بیش از همه دوستش داشت

دلال در مدرسه زودتر از بقیه خواندن و نوشتن را یاد می‌گیرد. او دورەهای راهنمائی و دبیرستان را در شهر آمَد به پایان می‌رساند. بخاطر موفقیت تحصیلی هر ساله تقدیرنامه دریافت می‌کند و سال ۱۹۹۱ در رشته معماری دانشگاه دجله شروع بکار می‌کند.

محله‌ای که دلال در آن به دنیا آمده بود بافت جمعیتی متنوعی داشت و صمیمی‌ترین دوست او نامش "پابیونا" از اهالی مسیحی بود. دلال که علاقه زیادی به رقصیدن داشت، در دوران دبیرستان با جمعی از دوستانش یک گروه تئاتر هم تشکیل می‌دهد. آنها به عروسی‌ها می‌رفتند و هولیا اراوغلو علاوه بر سرپرستی گروه رقص، برای حاضرین نمایشی از سرگذشت کوردها اجرا می‌کرد.

عروس و دامادی که بعد از عروسی به پ.ک.ک پیوستند

یک مراسم که دلال آمد با مادرش در آن شرکت می‌کند، عروسی "هبون" و "ژیان" در شهر رزان بود. او "سرچوپی" رقصی را بر عهده داشت که قرار بود روزی فرمانده آن شود. هبون و ژیان، پانزدهم آگوست ۱۹۹۱ در شبی که برایشان شمع روشن کردند و در دستانشان حنا گذاشتند، هر دو به گریلاهای آزادیخواه پیوستند. به عبارتی به رقص آزادی ملحق شدند. ده‌ها پسر و دختری که شاهد این رویداد بودند نیز پا در راه آنها گذاشتند. دلال آمد یکی از آنهاست. دلال و دوستانش نمایشنامه رقص آزادی هبون و ژیان را تهیه و آنچه رخ داد را با زبان تئاتر بیان می‌کردند.

او در سال‌های دانشگاه از طریق مجله‌های "اوزگور هالک" و "سرخوبون"، با جنبش آشنا و مبارزه انقلابی را شروع می‌کند. در آنزمان از پیشگامان تجمعات و راهپیمایی اعتراضی بود.

دلال آمد در مراسم یادبود قربانیان کشتار جمعی گورگوم از طرف پلیس بازداشت می‌شود. در آن دوران همچنین شماری از یاران دانشگاهی دلال به شکل وحشیانه توسط نهادهای امنیتی کشته یا زخمی می‌شوند.

حرکت بسوی دمشق

دلال آمد وقتی که این وحشیگری را به چشم می‌بیند، دیگر اعتمادی به تحصیل در سیستم آموزشی ترکیه ندارد. هفدهم آوریل ۱۹۹۳ همزمان با فوت تورگوت اوزال رئیس جمهور وقت ترکیه وقتی که از دانشگاه به خانه برمی‌گردد، با جمعی از یارانش راه کوهستان‌های آزاد را در پیش می‌گیرد تا به گریلاهای پ.ک.ک بپیوندد.

او پس از پیوستن به نیروهای گریلا برای دوره آموزشی به دمشق محل سکونت رهبر عبدالله اوجالان حرکت می‌کند و ماه‌ها در کلاس‌های اوجالان حضور می‌یابد. دلال آمد بعدها برای آماده سازی زمینه انقلاب روژاوا که اکنون آوازەی آن جهانی شده است، در سال‌های دهه ۱۹۹۰ میلادی به مدت دو سال در قامشلو، کوبانی و عفرین به سازماندهی خلق مشغول می‌شود.

دلال سال ۱۹۹۶ برای انجام مأموریتی از روژاوا به شمال کوردستان می‌رود اما بازگشت او به گوش حکومت می‌رسد. طی حملاتی به خانواده او، مسعود و اویا، خواهر و برادر دلال دستگیر می‌شوند.

آنها طی چندین روز بازجویی در حالی تحت فشار و خشونت قرار می‌گیرند که خبری از خواهرشان ندارند. در روزهایی که مسعود و اویا در بازداشت بودند، دلال از ایالت آمد خارج شده و راهی کوه‌های باشکوه درسیم می‌شود.

پیوستن به کاروان شهیدان

دلال علاوه بر شمال و روژاوا در دو بخش دیگر کوردستان یعنی جنوب و روژهلات کوردستان هم برای آزادی مبارزه می‌کند. او که نقش برجسته‌ای در شکل‌گیری ارتش زنان کورد دارد با عزم و شجاعتش شناخته می‌شد. دلال آمد دوازدم دسامبر ۲۰۱۷ بهمراه دوازده همرزم خود در حال مقاومتی تاریخی در برابر ارتش ترکیه بود که در یک حمله هوایی در شرنخ شهید شد.

منبع: روزنامه ولات