۱
در این شرایط سخت و ملتهب بین اتحادیه میهنی کوردستان و پ.د.ک از یک سو و به طور کلی منطقه از سوی دیگر، رئیس اقلیم و معاونانش در کجای حل این مشکلات هستند؟ آیا واقعا نقشی برای این سه نفر باقی مانده است؟ آیا خود حزبشان به آنها گوش فرا میدهند؟ آیا حسابی برای حرفها و تصمیماتشان میکنند؟ آیا آنها از این همه شکستن و توهین به یکدیگر آگاهند؟
۲
دیندار زیباری میگوید که در اقلیم کوردستان حتی یک زندانی سیاسی وجود ندارد، ولی از سوی دیگر مظلوم داغ و عبدالرحمن ار هستند که تنها جرم آنها این است که عقاید سیاسی متفاوتی دارند. آنها حدود یک ماه است که در اعتصاب غذا هستند و به بهانه کشتن یک عامل میت (سازمان استخباراتی ترکیه) و به خاطر ترکیه به زندان افتادهاند. باشد چه کسی همه این ترکهایی را که روزانه کوردها را به قتل میرسانند دستگیر کند؛ رئیس حکومت اقلیم و معاونانش چه کاری میتوانند انجام دهند؟
۳
همسر شیخ ادهم بارزانی را در یک ایست بازرسی متوقف میکنند، بعد از چند ساعت به او اجازه عبور میدهند، اما تلفن همراهشان را ضبط میکنند. شیخ ادهم پسر عموی مسعود بارزانی است، خاک بر سر خلق بیسر و پناه؛ به دیندار بگویید که علت متوقف نمودن همسر شیخ ادهم در سرزمینش چیست و چرا رئیس حکومت اقلیم و معاونانش نفس در گلو حبس کردهاند؟
۴
مدتی پیش از رفتن شاناز ابراهیم، همسر رئیسجمهور عراق به روژاوا برای شرکت در کنفرانسی در لوزان ممانعت به عمل آمد. پیشتر فردی مزدبگیر اهل روژهلات کوردستان در مورد شاناز ابراهیم همسر رئیسجمهور عراق و دختر ابراهیم احمد نویسنده، داستاننویس و سیاستمدار (که با وجود اینکه وفات کرده اما حتی در قبرش نیز او را راحت نمیگذارند)، کتابی با عنوان «از خیانت به ابراهیم احمد برای دخترش شاناز»؛ باشد رئیس حکومت اقلیم و معاونانش کی اینگونه نوشته و تهمتها را به مثابه جرمی بزرگ و پیشبرد دوقطبیگری قلمداد میکنند و محدودیتی برای آن در نظر میگیرند؟ چقدر شرمآور است که مرز ساختگی مابین روژآوا و باشور مسدود گردد.
۵
وزارت پیشمرگه در آستانه انحلال و فروپاشی است، وزیر آن مدتهاست که وزارت را ترک کرده و تنها امضای او باقی مانده است، رئیس حکومت اقلیم و دو معاونش که باید در این گونه مسائل حرف قاطع را بزنند و راهحلی داشته باشند، امضای آنرا جدی نمیگیرند و تصمیماتشان را به سطل زباله میاندازند و حرفی برای گفتن هم ندارند.