زلزله‌ی کرماشان، همیاری خلق و خصومت دولت | یادداشت

زلزله‌‌‌ی اخیر جنوب و شرق کردستان، موجب فاجعه‌ی انسانی دلخراشی گردید. پیش از هر چیز به‌ عموم خلق‌مان خاصه اهالی نواحی زلزله‌دیده‌ی کرماشان شامل سرپل زهاو، قصرشیرین، ازگله، دالاهو، ثلاث باوه‌جانی و شاآباد تسلیت عرض می‌کنم.

زلزله‌‌‌ی اخیر جنوب و شرق کردستان، موجب فاجعه‌ی انسانی دلخراشی گردید. پیش از هر چیز به‌ عموم خلق‌مان خاصه اهالی نواحی زلزله‌دیده‌ی کرماشان شامل سرپل زهاو، قصرشیرین، ازگله، دالاهو، ثلاث باوه‌جانی و شاآباد تسلیت عرض می‌کنم. برای خانواده‌ی قربانیان، طلب صبر و برای زخمی‌شدگان حادثه آرزوی شفای عاجل دارم. غم حادثه‌دیدگان را غم خود می‌دانم و عمیقا با آن‌ها احساس همدردی می‌نمایم.

 

به هنگام وقوع حوادث اینچنینی، حس همیاری و ارزش‌های والای انسانی هر فرد و جامعه‌ای را به تلاش و تکاپو وامی‌دارد. شاهد صحنه‌هایی ارزشمند از این تلاش و تکاپو در سرتاسر کردستان و ایران بودیم. اگر قرار است مرهمی بر زخم بازماندگان حادثه گذاشته شود، بی‌شک همین همیاری، همدردی و نوع‌دوستی خواهد بود. نه‌تنها خلق کُرد بلکه تمام خلق‌های ایران، درد و رنج کرماشان را با قلب و روح خود احساس کردند و هنوز هم با تمام توان می‌کوشند آنچه از دست‌شان برمی‌آید را انجام دهند. این اتحاد و روح همیاری، شایسته‌ی تقدیر است.

 

اما در عوض، عوامل رژیم جمهوری اسلامی خاصه عناصر نیروی انتظامی، سپاه پاسداران و روحانیون اعزام‌شده به منطقه صحنه‌هایی زشت و ناپسند رقم زدند. بی‌احترامی، تحقیر، سودجویی ابزاری و سیاسی از حادثه‌ی زلزله‌ و ممانعت از کمک‌رسانی جامعه‌ی جهانی، چیزی بود که رنج و درد کرماشان را دوچندان ساخت. سلفی‌گرفتن روحانی‌نماها در کنار خانه‌های ویران‌شده‌ی مردم، کتک‌زدن بازماندگان حادثه از سوی مأمورین نظامی و جلوگیری از رسیدن کمک‌های مردمی به زلزله‌زدگان آواره، گوشه‌هایی بود از برخورد دولت در قبال آلام جامعه‌ی حادثه‌دیده.

 

جمهوری اسلامی با فرصت‌طلبی تمام، مبلغین مذهبی بی‌وجدان خود را به کرماشان زلزله‌دیده فرستاده‌ تا از آب گل‌آلود ماهی بگیرد و بافت فرهنگی و باورداشت‌های کرماشان را تخریب کند.

 

انگار زلزله بهانه‌ای شد تا رژیم، سیمای کُردستیز و سرکوب‌گر خود را در ابعادی تازه‌تر به رخ بکشاند. خاصه برخورد سودجویانه در قبال کُردهای یارسان نشان می‌دهد که رژیم نادمکراتیکی همچون جمهوری اسلامی، حتی زلزله و بلایای طبیعی را فرصتی برای وابسته‌کردن جامعه به خود و به تسلیمیت‌کشاندن آن می‌شمارد.

 

اکنون می‌توان نتایج سیاست‌های محروم‌سازی و ترور اقتصادی کردستان توسط دولت را در این حادثه به‌خوبی مشاهده کرد. با این‌حال خلق کُرد چنان پایبند ارزش‌های فرهنگی، میهن‌دوستی و اخلاق اجتماعی خود هستند که هیچ فاجعه و مصیبتی قادر نیست دست آن‌ها را در مقابل دولتیان سودجو و در پوست میش فرورفته، دراز کند. کرماشان(یارسان‌ها، جاف‌ها، گوران‌ها و کلهرها) نیازمند دولت نیستند، چرا که اکنون از اورمیه تا لُرستان، روژاوا، باشور و باکور کردستان آستین همت برای امداد زلزله‌زدگان بالا زده‌اند.

 

شدیدترین آسیب‌ها و بیشترین شمار کشته‌ها ناشی از پروژه‌های دولتی بود. خود شخص روحانی هنگام حضور در نواحی زلزله‌زده، این واقعیت را آشکارا اعتراف نمود. دولت با پروژه‌ی مسکن مهر، اوج بی‌مهری و ماهیت سودپرست و ضداجتماعی خود را در کردستان به نمایش گذاشت. چنین برخوردهای سودجویانه‌‌ای که دولت در قبال خلق انجام می‌دهد، مایه‌ی شرم و ننگ است. بانیان چنین پروژه‌هایی باید به دادگاه عدالت‌گستر جامعه سپرده شوند.

 

کردستان، خاصه مناطق جنوبی شرق کردستان(کرماشان، ایلام، لُرستان) همیشه در نگاه دولت جمهوری اسلامی حکم یک سرزمین فتح‌شده را دارد که به میل خود می‌تواند هر رفتاری را در قبال آن انجام دهد. پروژه‌های اقتصادی دولت‌های رانت‌خوار احمدی‌نژاد و روحانی در این منطقه، گوشه‌ای از همین رفتار استعمارگونه است.

 

زلزله آمد و دل بسیاری را داغدار کرد اما آنچه هرگز از یاد نخواهد رفت، همیاری خلق‌مان در هر چهار بخش کردستان و کمپین‌های کمک‌رسانی همه‌ی خلق‌های ایران برای کرماشان است. بار دیگر عموم خلق‌مان در سرتاسر کردستان و ایران را دعوت می‌کنم که هر آنچه در توان دارند برای مرهم‌گذاشتن بر زخم‌های کرماشان انجام دهند. کرماشان هرگز یاران روزهای مصیبت و عزا را فراموش نخواهد کرد.