کاراییلان در این بخش از اظهارات خود به تشدید بحرانهای میان رژیم ترکیه با روسیه و سوریه، اهداف اردوغان از اشغال سوریه، مدیریت داعش از سوی اردوغان، لزوم وحدت کوردها و خلقهای آزادیخواه در منطقه، تداوم محاصره و تحریم اقتصادی کمپ پناهجویان مخمور از سوی حکومت اقلیم کوردستان و گسترش مقاومت خلق و گریلا میپردازد.
متن بخش دوم سخنان مراد کاراییلان با رادیو «دنگی ولات» به این شرح است:
اردوغان به تهدیدهایی بزرگتر از وزن خود دست زد، نتایج آن را میبینیم
ترکیه تا کنون به دلیل برخی از منافع خود با روسیه در ارتباط بوده است. اما این روابطه وارد مرحلهای شده است که به نظر میرسد به بنبست رسیده باشد. هیات دولت ترک عازم روسیه شد، پیش از این نیز هیات اعزامی روس دو بار به ترکیه رفت، بدون آنکه به نتیجهای دست یابند، این هیات بازگشت. تلاش میشود امتیازات داده شده را حداقلی نشان دهند، تلاش میکنند تا مشکلات را کمتر از آنچه که هست نشان دهند. با این وجود به توافق نرسیدند. صرفا موضوعاتی را که باعث ادامه دیالوگها شود پیگیری میکنند. اردوغان به تهدیدهایی فراتر از وزن خود دست زد. با عربدهکشی گفت، نیروهای رژیم سوریه باید تا آخر فوریه به مناطقی عقبنشینی کنند که خارج از کنترل نیروهای ترک است. سپس اظهار داشت که دولت سوریه مناطقی را که از کنترل تبهکاران النصره خارج کرده است، باید ترک کرده و عقبنشینی نماید، در غیر اینصورت حمله آغاز میشود. بفرما، ببینیم چکار میکند؟ ببینیم میتواند چنین کاری را انجام دهد؟ روسیه امروز بیانیهای را منتشر کرده و یادآور شد که این بدترین سناریو است.
هدف اردوغان اشغال سوریه است
سیاستهای سوریهای اردوغان کاملا به بنبست رسیدهاند، دیگر از توان پیشروی برخوردار نیستند. باید از تمامی مناطق سوریه عقبنشینی نماید. از سوی دیگر اشکارا میخواهد که سوریه را اشغال نماید، از طرف دیگر هم میخواهد ما به خاک سوریه چشم ندوختهایم. شاید به بخشی از خاک سوریه چشم ندوخته باشد، اما به خود سوریه چشم دوخته است. تلاش میکند تا در آنجا اخوانالمسلمین را به حاکمیت برساند، تلاش دارد تا مناطقی را که اکنون در آن مستقر شده است به اشغال دربیاورد. تحت کنترل خود قرار دهد. با این اقدامات چگونه میتواند بگوید که به سوریه چشم ندوخته است؟ کاملا اشکار است که سیاست اشغالگری در سوریه را به پیش میبرد.
رهبری جدید داعش تحت کنترل میت است
به این علت که روسیه منافع و محاسبات دیگری در این زمینه داشت زمینه را برای سیاستهای ترکیه مهیا میکرده است. اکنون این روند با بنبست مواجه شده است، دولت ترک وعدههایی را که روسیه داده بود، برآورده نکرده است. در این زمینه درک میشود هر یک از طرفین توافقنامه سوچی این توافق را بر اساس منافع خود تفسیر کردهاند. دولت ترک میگوید که آنها بر اساس این توافقنامه عمل میکنند. روسیه نیز براین باور است که ترکیه بر اساس آن عمل نکرده و وعدههای خود را محقق نساخته است. به همین دلیل است که تنشها گسترش یافتهاند، باید ترکیه تبهکاران را از سوریه اخراج کند و چون این کار را نکرده است، دولت سوریه به این کار دست میزند. ترکیه به جای اینکه این تبهکاران را از سوریه اخراج کند، به تسلیح و تقویت آنها دست زده و آنها را تجمیع کرده است. در این رابطه نیز تلاش میکند که القاعده را تقویت کند. خط القاعده و جبهه النصره برهم منطبق است. به منظور حراست از آنها، از آنها خواست خودشان را منحل کنند، نام خود را تغییر دهند، ذیل ارتش ملی سوریه قرار گیرند که در آنصورت از آنها حفاظت میشود. بار دیگر نشان داده شد که رهبر داعش مدت سه سال است که در بورسا حضور دارد. آشکارا میتوانم بگویم که رهبری جدید داعش در ترکیه قرار دارد. رهبر جدیدی که اکنون انتخاب شده است، السلوی نیز، در ترکیه قرار داشته میت از آنها حفاظت میکند. سازمانهای اطلاعاتی جهانی از این مسئله اطلاع داشته و اما چشم خود را بر این مسئله میبندند.
فاشیسم آ.ک.پ/ م.ه.پ عرصه خارجی و داخلی ترکیه را از دست میدهد
تلاشهای مشهود اردوغان مبنی بر حفاظت از النصره اکنون کاملا آشکار شده است. به همین علت نارضایتیهایی در جریان است. نیروهای ناتو، آمریکا نیز به دلیل برخی از منافع خود چشمان خود را نسبت به همکاریهای ترکیه با اخوان المسلمین، داعش و االنصره میبندند. حقیقت اردوغان دیگر رو شده است، سیاست سوریه و لیبی وی بدون نتیجه مانده است. بدین شیوه این سیاست به سوی فروپاشی میرود. بدون شک این وضعیت فرصت جدیدی را برای خلقهای منطقه در کل و ملت کورد مهیا میکند. زیرا آ.ک.پ/م.ه.پ و رژیم ارگنکون نه فقط برای خلق کورد، بلکه برای خلق عرب، خلقهای منطقه و تمامی خلقهای ترکیه خطر به شمار میرود. برای چپهای ترکیه، سوسیالیست، دمکراتها و دمکراسی در ترکیه تهدیدی جدی به شمار می رود. به همین دلیل فرایندی را که اکنون در آن قرار گرفته ایم، به همه ارتباط دارد، این فرایند مهم است. فاشیسم آ.ک.پ/م.ه.پ هر روز بیشتر موقعیت خود را از دست میدهد. در سوریه این فاشیسم دستاوردی نخواهد داشت.
اتخاذ یک استراتژی میتواند کوردها را آزاد نماید
ما در فرایند مهم و حساسی قرار گرفتهایم. اتحاد ملی در میان ملت کورد اکنون در دستور کار قرار دارد. چون وضعیت موجود فرصت خوبی را برای خلق کورد مهیا میکند. اگر خلق کورد بتواند یک استراتژی متحد را پیگیری نماید، کورد نیز میتواند همسایههای خود را در منطقه آزاد نماید. شرایط چنین مسئلهای مهیا شده است. همانگونه که اطلاع دارید نیروهای اشغالگر دیگری با رهبری ترک موانعی را ایجاد میکنند. تلاش میکنند تا کوردها را به لوزان دیگری محکوم کنند، و در صورت امکان اقدامات شنیعتری را نیز انجام دهند. در مقابله با چنین اقداماتی شکلگیری اتحاد ملی بسیار مهم است. اکنون در این رابطه تلاشهایی در دست اقدام است، ما مایل نیستیم به هیچ یک از این اقدامات آسیبی برسد. باید از طرق در پیش گرفتن عقلی سلیم و با حس مسئولیت پذیری آن را عملی کنند. نوع برخورد ما در این چارچوب عمومی است.
تصمیم به اعدام در هولیر
محاکمات برگزار شده در هولیر بیعدالتی هستند. تصمیم دادگاه یک تصمیم سیاسی است. تا جایی که میتوان گفت حتی یک تصمیم سیاسی نیز به شمار نمیرود. به منظور آنکه خود را در مقابل ترکیه خوب و صمیمی نشان بدهند، تلاشهایی در این رابطه وجود دارند. تصمیم اتخاذ شده از سوی دادگاه، در نتیجه چنین تلاشهایی است. جوانانی که در این رابطه دستگیر شدهاند، از اعضای پ.ک.ک به شمار نمیروند. اما کورد هستند، سمپاتیهای جنبش آزادی کوردستان هستند. این امر نیز به این معنا نیست که از آنها صیانت نشود. از نظر ما باید در وهله نخست تمامی آحاد خلقمان در باشور (جنوب کوردستان) و تمامی سازمانهای مدنی از این جوانان حمایت به عمل آورند تا عدالت تامین شود. اجازه اجرایی شدن این بیعدالتی داده نشود. هر چه میشود باداباد، در یک نشست معمولی چنین اتفاقی نمیافتد؟ طبق اطلاعات ما حتی یکی از این جوانان نیز به این پرونده ارتباطی ندارد. حتی در تصاویر منتشر شده از سوی رسانهها نیز آنها حضوری ندارند. به رغم این مورد، اتخاذ چنین تصمیمی درست نیست. به منظور تحقق عدالت در کوردستان، وجود وکیل و پیگیری این پرونده از طریق عادلانه لازم است تا تحقیقاتی انجام شده و بررسی شود که چه عواملی باعث دست زدن به چنین اقدامی شده است، دلایل آن باید بررسی شود. باید فرایند بررسی و پیگیری این پرونده عادلانه انجام شود. اتخاذ این تصمیم با چنین سرعتی خود پرسش برانگیز است. ما این تصمیم را به عنوان تصمیمی حقوقی ارزیابی نمیکنیم.
وضعیت مخمور
در این رابطه موضوعاتی وجود دارند که نباید در مورد آنها زیاد بحث شود. چرا؟ زیرا این موارد مواردی هستند که ویژه، مستقل و موارد ارزشمند به شمار میروند. اگر در مورد آنها بحث و بررسی شود، ارزشهای آنها با چون و چرا مواجه میشود. به این منظور و بدون انکه در مورد آنها صحبتی شود، باید درک شود و هر کس از نگاه خود به آن بنگرد و با آن برخورد و تعامل کند. منظور من چیست؟ منظورم مخمور است. ما نمیخواهیم مخمور را به یک مسئله سیاسی تبدیل کنیم.
خلق فداکار و آواره ما در مخمور، سینه خود را در مقابل حملات داعش سپر کرده و پایتخت اقلیم کوردستان را حراست نمود. اگر خلقمان در مخمور سدی در مقابل داعش نمیشد، در مقابل تبهکاران سنگر نمیگرفت و مقاومت نمیکرد، آیا داعش نمیتوانست وارد هولیر شود؟ بله، میتوانست وارد هولیر شود، چون چیزی در مقابل نداشت. به منظور حفظ دستاوردهای کورد، علیه خلقی که بدین اندازه فداکاری کرده است، باید به شیوهای مناسب و درخور واکنش نشان داد. نباید فداکاریهای این خلق را نادیده گرفت. تا کنون امید و انتظارات ما بر این اساس قرار داشت، از این به بعد نیز بدینگونه خواهد بود. باید حکومت جنوب کوردستان با این مسئله از این طریق برخورد نماید. زیرا در نهایت جامعهای در این جا زندگی میکند.
حل مسئله هولیر و مخمور نیازمند برخوردی ملی است
در اینباره به برخوردی با استفاده از روح ملی نیاز داریم. انتظار حل این مسئله را براین مبنا داریم. هم برای تحقق عدالت و هم برای حفظ دستاوردها و همه دیگر موارد از طریق احترامی معنادار. حراست و حفاظت از ارزشهای ملی از این مهم معنا میگیرد. در چنین مقطعی خلقمان در هر چهار بخش کوردستان، و حتی اگر به اتحاد نیز دست نیابند، بیش از هر خواسته دیگری نیازمند کمک و حمایت از یکدیگر میباشند. در این مقطع حساس اگر ما اتحاد ملی را تحقق نبخشیم، تلاشی در اینباره صورت نگیرد و فرصتهای موجود از دست روند، فردا هر شخصی ما را در رابطه با عدم تحقق این امر متهم و مقصر میشناسد. در این رابطه من به تمامی تلاشهایی که برای اتحاد ملی انجام میشوند احترام قایل شده و به آنان درود میفرستیم. باید در این مقطع تلاش برای اتحاد ملی فراتر از تمامی تلاشهای دیگر دیده شود.
هر کورد برخوردار از هویت ملی و شرافتمند آماج رژیم نابودگر ترک قرار دارد
اکنون در ترکیه رژیم اقتدارگرای آ.ک.پ/م.ه.پ و رژیم ارگنگون تلاش دارند تا موجودیت خود را بر اساس نابودی خلق کورد تداوم بخشند. به منظور خاتمه دادن به رژیم فاشیست، نه فقط مبارزه آزادیخواهی خلق کورد، بلکه از میان برداشتن خلق کورد را هدف قرار دادهاند. پیش از این میگفتند که دست از مبارزه مسلحانه و کوهها بردارید. بیایید سیاست کنید. اما اکنون کسانی که در کوهها و شهرها بر کورد ستم میکنند یکی هستند. چرا؟ بدین دلیل که سیاست آنها به سیاست نابودگری تغییر پیدا کرده است. به همین دلیل هر کورد با شخصیت و سربلندی و برخوردار از هویتی هدف رژیم نابودگر قرار میگیرد.
رژیم با تضعیف بیشتر دچار واهمه شده و با واهمه بیشتر دست به حمله میزند
رژیم فاشیست ترک تلاش میکند که با اعمال فشار به خلق، خلق به نقطه تسلیم برساند. زیرا خلق نیروی اساسی بوده است، خلق بنیاد حرکت ماست. خلقمان باید بر این نکته به خوبی واقف باشد. نیروی اساسی خود خلق است و نه شخص یا گروه دیگر. در فوریه با این ادعا که جزو اعضای پ.ک.ک هستند، بیش از ۵٠٠ نفر دستگیر شدند. اعضای حزب دمکراتیک خلقها، اعضای نهادها و جنبشهای زنان، جوانان، کسانی که با هویت کوردایتی فعالیت میکردند، هر کس که پ.ک.ک را دوست دارد، به اتهام ارتباط با پ.ک.ک دستگیر شده است. چرا اینگونه؟ در فصل زمستان مگر این افراد چه کردهاند؟ مگر قیامی روی داده است؟ راهپیمایی شده است؟ این دستگیریها نشان دهنده ترس رژیم است. چون رژیم در هراس است، از ترس اینکه مبادا نتواند موجودیت خود را تداوم بخشد، به این کار دست زده است. به همین دلیل هر چقدر تضعیف شود، مرتبا دست به حمله میزند. از طریق این حملات تصور میکند که میتواند ضعف خود پنهان کند. اکنون خلق در ترکیه دچار فقر و گرسنگی شده است، بیکاری وجود دارد و بحران در کشور قابل مشاهده است. شاهد افرادی هستیم که در مراکز دولتی دست به خودکشی میزنند، در منازلشان خود را مسموم کرده و خودکشی میکنند، خلق در زمینههای فراوانی دچار بحران شده است.
میترسند که مباد سرهلدان ملت کورد به ترکیه نیز نفوذ کند
رژیم فاشیست از گسترش سرهلدان کوردستان و نیز تاثیر آن بر قیام خلقهای ترکیه به منظور درهم شکستن رژیم در هراس است. به همین دلیل از خلق میترسد. از سرهلدان خلق کورد در آمَد، وان، الیح و گسترش آن در میان خلق و تسری یافتن ان به شهرها و میادین کوردستان که میتواند اشاره به خلقهای ترکیه باشد در هراس است. چرا در برهه کنونی به مسئله گزی اشاره میکنند؟ دادگاه برای متهمان پرونده پارک گزی به برائت حکم داد. اما اردوغان در مقابل سخنرانی کرده و گفت: در فعالیتهای مرتبط به پارک گزی هیچگونه خشونتی روی نداده است. بلکه در مقابل تلاش شده است که رژیم سرنگون شود، زیرا از گزی بسیار ترسیده است. از اینکه قیام خلق کوردستان باعث ایجاد جنبشی خلقی شود که حتی از قیام پارک گزی نیز گستردهتر باشد، بسیار در ترس و هراس است. به همین دلیل است که پلیس همواره در همه جا حضور دارد.
خلقمان یک قدم عقبنشینی نمیکند
اکنون در آمَد، روزنامه نگاران، وکلای حقوق بشر و نمایندگان احزاب سیاسی و برهی از افراد دیگر دستگیر شدهاند. این افراد از سوی خلق شناخته شده هستند و غیر از کار روزنامهنگاری هیچ فعالیت دیگری نداشتهاند، اما با این وجود دستگیر شدهاند، این فاشیسم است. اردوغان از خود میترسد. از سایه خود میترسد. به همین دلیل به همه حمله میکند. خلقمان باید براین نکته واقف باشد و یک قدم عقبنشینی نکند. خلقمان تا کنون حتی یک قدم عقبنشینی نکرده است و از این به بعد نیز عقب نخواهد نشست. او در مقابل از خلق واهمه دارد و درصدد است نیروی خلق را از میان بردارد. عملیات و دستگیریهای انجام شده به منظور کشتار سیاسی در این راستا انجام میشوند.
عملیاتهای ضد گریلا، به هیچ نتیجهای دست نمییابند
عملیاتی که علیه نیروهای گریلا صورت میگیرند همچنان ادامه دارند. در ابتدا گفتند که قادر به نابودی شدهاند، بعد این عملیات به عنوان تله-دام تغییر نام پیدا کرد. نتیجه این حملات را نیز مانند عملیاتهای پیشین با آب و تاب در رسانه منتشر نمیکنند. چرا؟ زیرا به هیچ نتیجهای دست نیافتهاند؛ بدون نتیجه بودهاند. در مواقعی وسایل و ابزارهای به جا مانده از کمپهای پیشین رفقایمان را پیدا کرده و زبالههای آنها را یافته و به خورد رسانهها میدهند و ادعا میکنند که ما کمپهای پ.ک.ک را کنترل و از بین بردهایم. اما تا کنون در این فرایند مداوم، عملیات دام نیز مانند عملیات چاقو به هیچ نتیجهای دست نیافته است.
گریلاهای آزادی کوردستان از تجربهای دیرینه برخوردارند. بر این اساس گریلاهای ما خود را تقویت کردهاند، به بسط و گسترش نیروی خود دست زدهاند. به این سطح از آگاهی رسیده است که چگونه موضع بگیرد و چگونه به فداکاری دست بزند. در این راستا به این نکته اشاره میکنم که: در رابطه با حملات هوایی ارتش اشغالگر ترک به مناطق حفاظتی میدیا، بیانیههای لازم منتشر میشوند، مناطق حفاظتی میدیا همواره در حال بمباران هستند. در باکور (شمال کوردستان) تحت عناوین مختلف، همواره عملیاتهایی در حال اجرا است. این مسئله نیز موضع تحقق پروژه بازتاسیس را خاطرنشان میسازد. ما نیروهای مدافع خلق و نیروهای حفاظت از کوردستان، هر چقدر مراحل پروژه بازتاسیس را بیشتر اجرایی کنیم، نیروهای موفق ما به همان اندازه موفق خواهند شد. امید و باورمان قدرتمندتر از هر زمانی است.