جمیل باییک، رئیس مشترک شورای رهبری ک.ج.ک در ویژه برنامهی 'سترک تیوی' شرکت کرد و همزمان با رخدادهای کوردستان، ترکیه و خاورمیانه، کارزار ک.ج.ک با شعار «حصر، فاشیسم و اشغالگری کافیست، زمان آزادی فرا رسیده است» را تشریح کرد. مشروح این گفتوگو در سه بخش به زبان فارسی منتشر میشود.
سترک تیوی: شما کارزاری را با شعار «حصر، فاشیسم و اشغالگری کافیست، زمان آزادی فرا رسیده است» آغاز کردهاید، این به چه معنیست؟
باییک: قبل از آنکه پاسخ پرسش شما را بدهم، کارزاری که ما آغاز کردهایم و فراخوان ما، در بسیاری از بخشهای میهن، خارج از میهن، توسط بسیاری از سازمانها پاسخ داده شده است و بیانیههایی در این رابطه منتشر کردهاند و در آن شرکت نمودهاند. برخی هم میگویند "ما هم در آن سهیم خواهیم شد"، من به همهی آنها درود و سلام میفرستم.
رهبر آپو همهی زندگی خود را در راه خدمت به ملت کورد و بشریت صرف کرد. هرگز برای خود زندگی شخصی نداشته و ندارد. هرگز به زندگی شخصی خود فکر نکرده است و این زندگی را برای خود در پیش نگرفته است. اگر زندگیی وجود دارد باید در خدمت آزادی باشد. او زندگی که در خدمت آزادی نباشد را نمیپذیرد. برای این هدف همهی زندگی خود را بر این اساس و در این چهارچوب در خدمت خلق کوردو بشریت قرار داد. اگر امروز در کوردستان خلق کورد زنده شده، بپا خواسته و غیر آزادی چیز دیگری را نمیپذیرند، برای آزادی مبارزه میکند، اگر خلق کورد امروز در جهان شناخته شده است، کوردها دارای احترام هستند، خلق کورد مورد محبت و دوستی قرار میگیرند، اینها همه با مبارزات رهبر آپو بدست آمده است. در اینجا مبارزاتی که رهبر آپو به پیش برده حائز اهمیت هستند و نقش مهمی ایفا کردهاند. به همین دلیل ما همه خود را وامدار رهبر آپو میدانیم. باید همه این دَین را ادا کرده و برای آن تلاش کنند. رهبر آپو فقط رهبر خلق کورد نیست بلکه همهی خلقهای خاورمیانه و بشریت را رهبری میکند. مسائل و مشکلات آنها را مسئلهی خود میداند و آن مسائل را در خود چارهیابی میکند. به همین دلیل راه را به آنها نشان میدهد تا بدانند این مسائل را چگونه حل کنند. به همین دلیل همگان بدهکار آزادی رهبر آپو هستند.
به همین دلیل آزادی رهبر آپو مسئلهی ملی، مسئلهی بشریت، مسئلهی دمکراسی و آزادی و اخلاقی و وجدانی است. به همین دلیل چارهیابی آن فقط مشکل پ.ک.ک و کوردها نیست، بلکه مسئلهای عمومی و همگانی است. هر که میگوید؛"من خواهان آزادی و دمکراسی هستم"، چارهیابی این مسئله را برای خود اساس قرار میدهد. اگر امروز همه از آزادی رهبر آپو صیانت میکنند و میگویند، زمان آنرا فرا رسیده و آنرا وظیفهی خود میدانند، این به آن حقیقت مرتبط است. مسئلهی رهبر آپو و خلق کورد با هم درآمیخته است. هیچ کسی نمیتواند این مسائل را از هم دور و یا جدا کند. آزادی رهبر آپو آزادی خلق کورد است. اکنون رهبری یک ملت به گروگان گرفته شده است، در زیر شکنجه قرار دارد، در حقیقت کل این خلق به گروگان گرفته شدهاند و تحت شکنجه قرار دارند. این یک حقیقت است. تا رهبری این ملت آزاد نشود، این ملت هرگز آزاد نخواهد شد. به همین دلیل خلق کورد هرگاه آزادی رهبر آپو را به پیش ببرد، میتواند آزادی خود را پیش برده و زندگی کند، آنگاه آزادی خود را مشروع میکند، آنگاه همه آزادی خلق کورد را مشروع میدانند. اکنون مشخص شده است، سیاستی که دولت اشغالگر و فاشیستی ترک در مورد رهبر آپو به کار میگیرد، همان سیاستی است که علیه خلق کورد در ترکیه و نیروهای دمکراتیک در خاورمیانه و علیه خلقها و فرهنگها و بشریت به کار میگیرد. به همین دلیل این سیاست بسیار قبیح است. نه تنها علیه رهبر آپو، بلکه در وجود رهبر آپو علیه همهی خلقها و علیه بشریت به کار میگیرد. علیه دمکراسی، آزادی و عدالت است. به همین دلیل دیگر این سیاست هیچ مشروعیتی ندارد. هیچ معنی ندارد و دیگر هیچ کس نمیتواند از آن صیانت کند. آنهایی که سالهاست این سیاست را در وجود رهبر آپو علیه خلق کورد و بشریت به کار میگیرند دیگر نمیتوانند از آن صیانت کنند. به عنوان مثال کمیتهی جهانی منع شکنجه (شورای اروپا)، سیپیتی. ما سالهاست به سیپیتی میگوییم که رهبر آپو شکنجه میشود، به صورت نامحدود شکنجه میشود، اما سیپیتی سکوت کرده بود و چیزی نمیگفت، اما اخیرا خود آنرا پذیرفت و گفت، رهبر آپو شکنجه میشود. حصر شکنجه است. سیپیتی خود اذعان کرد که حصر بر رهبر آپو تحمیل شده است. این با مبارزات خلقمان بدست آمد و پذیرفته شد. اگر خلقمان مبارزه نمیکرد آنگاه سیپیتی هم چیزی را نمیپذیرفت. به دلیل مبارزات ما و خلقمان از هر لحاظ ماهیت حکومت آ.ک.پ-م.ه.پ آشکار شد. همه را آگاه کرد که این حکومت بلای ناگواری علیه بشریت است. اگر امروز سیپیتی میگوید رهبر آپو شکنجه میشود، علتش این است. همهی دوستان خلق کورد و آنهایی که هدفشان آزادی و دمکراسی است میگویند، باید رهبر آپو از لحاظ فیزیکی آزاد شود. ما نمیپذیریم که در این شرایط بماند. این درخواست همهی خلق کورد، نیروهای دمکراتیک در ترکیه و همهی کسانی است که در جهان برای دمکراسی و آزادی و عدالت مبارزه میکنند. در این چهارچوب تلاش میکنند. من به همهی کسانی که این موضوع را به صدر مباحث خود آورده و میگویند باید رهبر آپو آزاد شود، سلام و درود میفرستم.
سترک تیوی: شورای رهبری ک.ج.ک گردهمایی قدرتمندی انجام داد، پیش از آن نیز کمیتهی رهبری پ.ک.ک گردهمایی خود را انجام داده بود، پس از آنها نیز مرکز مدافع خلق گرد هم آمد و در نهایت تصمیم به انجام این کارزار گرفته شد. در میانهی این جنگ سنگین این گردهماییهای بزرگ و قدرتمند به چه معنی میباشد؟
باییک: بله، مدتیست سازمانها و نهادها و همهی دوستانمان در گفتگوهای فشردهای با هم بودند و این گردهماییها را سازمان دادند. در نتیجهی این گردهماییها و گفتگوها تصمیم گرفتیم این کارزار را انجام دهیم، چون همهی سازمانها و دستگاههایمان و دوستانمان و خلقمان خواستار چنین کارزاری بودند. به همین منظور ما هم درخواستها و پیشنهادات و گفتگوها را تشریح کردیم و در نتیجه تصمیم گرفتیم این کارزار را برگزار کنیم. ما همگی در این کارزار شرکت میهکنیم چون ما دیدیم که همه خواهان آن هستند. چون همه خواستار آن هستند پس همگی باید در آن شرکت کنند. آنگاه این درخواستها و پیشنهادات و تصمیم محقق خواهد شد. ما آن را به پیش بردیم، این فقط به آن دلیل مربوط نمیشود، بلکه دلایل دیگر نیز وجود دارند.
ما همهی اینها را مد نظر قرار دادیم و اینگونه کارزار آغاز شد. چون در خاورمیانه جنگ جهانی سوم در جریان است و جنگی بسیار سنگین و دشوار است و هیچ کس از آن در امان نمانده است و این جنگ بر همه تاثیر میگذارد. در خاورمیانه معادلات در حال بر هم خوردن هستند و جایگاهها و مقیاسها و کیانهای گذشته یکی پس از دیگری از هم میپاشند. معادلات جدید ایجاد شدهاند، جایگاه و مقیاسهای جدید پدید آمدهاند. به همین دلیل همه منافع خود را در نظر گرفتهاند. مدام در تلاشند تا منافع خود را حفظ کنند. به همین دلیل مشکلات بسیاری رخ میدهند و در کوردستان نیز این مسائل وجود دارند. در مناطق اعراب نیز وجود دارد. میان اعراب و اسرائیل هم مشکل وجود دارد. در عراق و سوریه و ایران هم همین طور. اینها فقط مشکلات و مسائل نظامی نیستند. مسئلهی جامعه، سازماندهی، فرهنگ و بسیاری مسائل دیگر وجود دارند. در میان این مشکلات و مسائل، خلق کورد نیز مسائل بزرگی دارد. به همین دلیل جنگ جهانی سوم در واقع در کوردستان رخ میدهد. سرنوشت کوردها و سرنوشت خاورمیانه نیز به این جنگها وابسته هستند.
به ویژه جنگی که در کوردستان در جریان است، زیرا نتیجهی این جنگ تعیین میکند که خاورمیانه بر چه اساسی سازماندهی شود و معادلات و جایگاهها و کیان بر چه اساسی دوباره درست شوند، این هم معادلات اساسی جهان هستند. یعنی این جنگ فقط بر کوردستان و خاورمیانه تاثیر نمیگذارد، بلکه بر کل جهات تاثیر میگذارد. ما در مورد همهی اینها گفتگو کردیم، چون اینها از نزدیک به ما مرتبط هستند. بیشتر از همه به ما کوردها ارتباط دارد. دولت فاشیستی و اشغالگر این مسئله را دریافت که جنگ جهانی سوم در خاورمیانه رخ میدهد و این جنگ جایگاه و مقیاس و معادلات پیشین را از هم میپاشد. بیشتر از همه کورد از این مسئله بهرهمند میشود. برای آنکه کوردها در این جنگ بهرهای نگیرند، چون چنین جنگ بزرگی همان طور که برای همه فرصت ایجاد میکند و خطر هم به همراه دارد، برای دولت ترکیه هم فرصت و خطر به همراه دارد. تهدید بزرگ برای آنها چه بود، کوردها بودند. چون آن مقیاس و جایگاهی که در خاورمیانه علیه کوردها ایجاد شده بود و هر روزه کوردها را به سمت مرگ میبردند، اینها از هم میپاشند. کوردها هم مانند گذشته نیستند و خود را سازماندهی کرده و نیروی خود را درست کردهاند و مبارزه میکنند. میتوانند در این جنگ برای خود جایگاه و کیان درست کنند. در معادلات جدید جایگاه خود را خواهد داشت. این هم برای دولت ترکیه مرگ است، زیرا دولت ترکیه به طور کامل بر اساس انکار و پاکسازی کوردها ایجاد شده است و این سیاست را اجرا میکند. در خاورمیانه کورد در جنگ جهانی سوم به نیرویی تبدیل میشود که جایگاه خود را بدست میآورد و به این سیاست پایان میدهد. دولت ترکیه دیگر نمیتواند سیاست پاکسازی را علیه کورد به کار گیرد. این را برای خود یک تهدید دید، حالا چگونه مانع این تهدید شود، این را برای خود امری اساسی دانست تا بتواند در جنگ جهانی سوم آن مناطقی را که پیشتر در کنترلش بودند دوباره به چنگ آورد و اینگونه میتواند امپراتوری جدید عثمانی را درست کند. امپراتوری عثمانی هم که با این روش مشغول پاکسازی خلقها بود، اشغالگری میکرد، سرکوب مینمود. از جنبه اقتصادی هم با غارت کردن این کشورها خود را پیش میبرد. اگر اینگونه نبود از لحاظ فرهنگ و زبان اینگونه به شدت دست به پاکسازی خلقها نمیزد. اما حکومت آ.ک.پ-م.ه.پ در ترکیه این روئیای عثمانی را به اجرا در میآورند و بر اساس دولت-ملت هم این کار را میکنند. بر اساس پاکسازی خلقها آنرا اجرا میکنند. در مقابل این هم بزرگترین مانع و بزرگترین تهدید، خلق کورد است. برای خلق کورد نیز فرصتی تاریخی بوجود آمده است اگر برای این فرصت مانع تراشی نکنند، دست به پاکسازی نزنند، آنگاه نمیتوانند به اهداف خود دست یابند. آن سیاستی که تاکنون بر اساس پاکسازی خلقها اجرا میکردند، دیگر به پایان میرسد. برای همین نژادپرستی را پیش بردند و آیین را هم به خدمت این نژادپرستی در آوردند تا بتوانند در خاورمیانه به هدف خود برسند. بر این اساس و در این چهارچوب دست به حمله زدند. دست به اشغالگری و پاکسازی زدند. این سیاست ترکیه، هم ترکیه را تحت فشار داخلی داده و هم فشارهای خارجی بسیاری را به دنبال داشته است. چون حقیقت برای همه آشکار شد، برای همین ما دیدیم که این سیاستی که دولت ترکیه اجرا میکند، این کشور را هم در داخل و هم در خارج در تنگنا قرار میدهد و ما در این رابطه هم گفتگو کردیم.