تکین: باید جامعه در مقابل حملات نوکران و خائنان هشیار باشد
عضو شورای رهبری پ.ک.ک بوزان تکین حملات هوایی دولت اشغالگر ترکیه را مورد ارزیابی قرار داد و گفت: "جامعه نباید جاسوسان میان خود را آسوده بگزارد".
عضو شورای رهبری پ.ک.ک بوزان تکین حملات هوایی دولت اشغالگر ترکیه را مورد ارزیابی قرار داد و گفت: "جامعه نباید جاسوسان میان خود را آسوده بگزارد".
بوزان تکین عضو شورای رهبری پ.ک.ک در مورد حملات دولت ترکیه به کردستان و شبکهی جاسوسی که در کردستان به ویژه در باشور کردستان وجود دارد، ارزیابیهای مهمی نمود. تکین گفت:"هیچکس نگوید چونکه رفیق هلمت و مام ذکی را شهید کردیم، پس مسئله تمام شد، خیر بالعکس مبارزه نیرومندتر ادامه مییابد".
لوزان قاتل کردهاست
تکین در ارزیابیهای خود گفت: "میدانیم که اشغالگری ترکیه برای نابود کردن کردستان است. معاهدهی لوزان کردستان را تکه تکه کرد. حتی یک کلمه هم در مورد کرد و کردستان در آن نیامده است. این چنین معاهدهای است. کردها اکنون خلق بودنِ خود را اثبات کردهاند، زندگی میکنند، تاریخی هزاران ساله دارند. سرزمینی که در آن زندگی میکند، آنرا هیچگاه به حساب نیاوردند. این خلق را هیچ فرض کردند. این سرزمین را تکه تکه کردند و گفتند چنین سرزمینی وجود ندارد. وقتی کسی میمیرد یا کشته میشود وی را در مکانی خاک میکنند و به آن مزار میگویند و بر روی آن نشانهای قرار میدهند، درست است مانند یک تکه سنگ است اما اسم خود را دارد و میگوید فلان کس اینجا خاک شده است. وقتی کسی برای وی دعا میکند یک بار دیگر اسمش تکرار میشود. اما پیمان لوزان پیمانیست که میگویند فاعلش مشخص نیست. آنهایی که مورد حمله قرار گرفتهاند چه کسانیند؟ آنهایی که کشته شدهاند چه کسانی هستند؟ مشخص نیست. ما میدانیم قاتل کردستان لوزان است. اشغالگری ترکیه نیز بر اساس آن خود را بنیاد نهاد. بخش بزرگی را برای اشغالگری ترکیه قرار دادند. اشغالگری ترکیه نیز آنرا انجام داد. مسئله این است که دولت ترکیه خود را باقیماندهی عثمانیها میداند. خود را میراثدار عثمانیها میداند و میگوید؛ اینها همه زیر دست ما بود، تا لیبی، تا الجزایر همه تحت کنترل ما بود. تا یمن و عربستان سعودی. همه مال ما بود.
اکنون نیز میگوید، "در دست ماست". پس از آغاز جنگ جهانی سوم، در صدر اخبار قرار دارد. در مرحلهی اول جنگ خلیج نیز در صدر اخبار قرار گرفت، میخواستند موصل و کرکوک را اشغال کنند. آنهایی که اینها را میگویند فقط فاشیستهای م.ه.پ نیستند. حتی آنهایی که خود را لیبرال میدانند نیز چنین فکر میکنند. میخواهند هم از راه باشور کردستان و هم از راه احزاب باشور کردستان پ.ک.ک را تضعیف کنند. در آنجا نیروهای را تحت کنترل خود قرار داده و وابسته کنند. این سیاست اصلی آنهاست. دولت ترکیه از لحاظ اقتصادی بحرانش را اینچنین میخواهد حل کند.
تحت عنوان امنیت و آرامش ثروتهای کردستان را تصاحب میکنند
با ایجاد بحرانها شرایطی فراهم کردند تا در آنجا برای خود جایی درست کرده و کار کنند. سرمایهگذاری کردند. نفت و گاز، غیر از اینها اکنون اشغالگری دولت ترکیه به ویژه در منطقهی بادینان حاکم است. در منطقهی سوران نیز تلاشهایی جدی در جریان است. هزاران شرکت در آنجا دارند و همه شاهد هستند. در هولیر دیگر هیچ کس به کردی نیاز ندارد، با ترکی هم میتواند زندگی کند. چون شرکتها و اقتصاد در دست غارتگران ترک است. سیاست باشور را نیز کنترل میکنند. اشغالگری دولت ترک با اینها سیر نمیشود. برای منافع خود با این چیزها سیر نمیشود و میخواهند همه چیز را تحت کنترل خود در آورند. هدف اصلی این است. اینها تحت نام امنیت انجام میشود. اشغالگران در روز اول نگفتند، همه چیز را غارت کنید و دزدی کنید. اشغالگران همیشه میگفتند؛ تمدن ایجاد میکنیم، پیشرفت درست میکنیم. از اسکندر تا کنون اینگونه بوده است. دولت ترکیه نیز امنیت و آرامش را به آنجا میبرد، پیشرفت و تمدن را به کردستان میبرد، کردستان را با این شعارها غارت کردند. تحت این شعارها قتل عام کردند، غارت کردند، جرایم ضد بشری انجام دادند، تجاوز کردند. تجاوز به یک خلق، غارت یک خلق، آیا اینها تمدن است؟ اینها دمکراسیست؟ اکنون مدتیست دولت ترکیه از لحاظ نظامی نیز میخواهد عملیاتی جدی انجام دهد. در سالهای ۱۹۹۰ تا کنون دهها مقر درست کرده است. خلق باشور کردستان علیه این اشغالگریها صدها هزار امضا جمع کردند، این اشغالگری را نمیپذیرند. خلق باشور اینگونه فکر میکند. در اقلیم نیروهای هژمونگرا میخواهند حاکمیت خود را پیش ببرند. روز به روز میخواهند میدان گستردهتری را در کنترل خود بگیرند. بر این اساس ترکیه میخواهد باشور و روژاوا را کنترل کند.
دولت ترکیه میخواهد به طور همه جانبه باشور را اشغال کند
[کردها] میخواهند خط ملت دمکراتیک گسترش یابد. در غرب و شرق سوریه پخش شود، در میان جامعه ی عربی و در میان سایر جوامع باشور و شنگال هم تاثیرگذار باشد. این تاثیر تا حدی بر جامعهی عرب عراق وجود دارد. چندین روشنفکر که از خط ملت دمکراتیک حمایت میکنند، وجود دارند. اکنون هدف آنها جلوگیری از این پروسه است. نه تنها از لحاظ اقتصادی و سیاسی، از لحاظ فرهنگی نیز دولت ترکیه با سریالها و فیلمهایش در تلویزیونهای باشور کردستان حاکمیت خود را تحمیل کرده است. مردم این سریالها را برای خود نمونه قرار میدهند. دولت ترکیه دو شخصیت را که در مقابل خود میبینند، هدف قرار دادند. در شنگال رفیق ذکی و در باشور هم رفیق هلمت. این دو را در تقابل خود دیدند به همین دلیل آنها را هدف قرار دادند. رفیق ذکی پیشتر نیز در شنگال کار میکرد. در مرحلهی سال ۲۰۰۰ تلاشهایی را به پیش برد. رفیق ذکی جامعهی ایزدخان را میشناخت. شناخت جامعهی ایزدخان در خارج هم وجود داشت. ایزدیهایی که به اروپا رفتند، به روسیه رفتند، آنها وجود داشتند. آنها رفیق ذکی را میشناختند.
آنهایی که با دولت ترکیه همکاری وجاسوسی میکنند، باید بدانند راه بسیار اشتباهی در پیش گرفتهاند
رفیق هلمت نیز در این چهارچوب شناخته میشد. حرفهایش و سخنانش با دقت گوش داده میشد. به همین دلیل این دو رفیق هدف قرار گرفتند. الان چه درسی باید گرفته شود؟ درس اول؛ باید نیروهایی که در حال خیانت هستند و با آنها در ارتباطند و در مزدوری و نوکری بدون مرز کار میکنند، باید بدانند این راه راه درستی نیست. به ویژه در باشور نیروهایی که برای ترکیه جاسوسی میکنند باید بدانند در راهی بسیار اشتباه قدم نهادهاند. ممکن است از لحاظ مالی به فرصتهایی دست یابند اما باید بدانند این فرصتها با خون شهیدان برای آنها بدست آمده است. باید همه این را ببینند و بدانند که نمیتوان با چنین کارهایی مانع آزادی کردستان شد. درسی که قبل از هر چیزی باید بگیریم همین است.
ژنرالهای ترک اعتراف میکنند
جنگ بود و نبود در حال انجام است. از لحاظ امنیتی نیز ما باید درسی بگیریم. ما سیاست دولت ترکیه را میدانیم اما چون راه و مکان درست در پیش گرفته نشده این افراد شهید شدند. باید راه و روش و مکان درست را انتخاب کنیم چون خائنین و مزدوان حضور دارند. باید آنها را رسوا کنیم. باید مکان و راه و روش درست را انتخاب کنیم چون دولت ترک غیر از این راه دیگری ندارد.در نهایت شکست خواهد خورد. اکنون نه در روژاوا و نه در باشور توان پیروزی ندارد. یک ژنرال که چند روز پیش بازنشسته شده است آشکارا به روزنامهی جمهوریت گفته است: "با بنبستی مواجه شدهایم که خروج از آن برای ما بسیار دشوار است". این ژنرال یک مقام عالی رتبه و مسئول نیروهای ویژه بود که این چنین اعتراف میکند.
اگر خلقمان علیه خیانت و نوکری قیام نکند، دشمن قوی خواهد شد
دشمن در مورد اشغالگری اصرار دارد، اگر اردوغان و باخچلی بر اشغالگری اصرار نداشته باشند، نه نسلکشی در درسیم و نه آوارگی عفرین. باید اشغالگران ترک این را خوب بدانند. خلقمان چه در باشور، باکور، روژهلات و روژاوا نباید گرفتار جنگ روانی و جنگ ویژهی دولت ترکیه شوند. به ویژه برخی از کانالهای باشور نباید به کنترل ترکیه در آیند. آنها میخواهند نتیجهای بدست بیاورند و بر اساس آن زندگی کنند. اکنون خیانت را مشروع میکنند. میخواهند امید مقاومت را تضعیف کنند. اینها همه موضوعات جدی هستند. نباید هیچ کس با دولت ترکیه همکاری کند. شمشیرهایشان را تیز نکنند، سلاحهایشان را قوی نکنند. آنهایی که حقیقت مقاومت را نمیدانند حداقل در جبههی خیانت جای نگیرند. نتیجهای که ما از شهادت این دو رفیق باید بگیریم همین است. اگر از ما پشتیبانی نمیکنید لااقل از دولت ترکیه هم پشتیبانی نکنید. اگر تا امروز نفهمیدهاند باید از الان به بعد بدانند. شهید کردن رفیق هلمت در مقابل چشم همگان انجام شد.
اگر دستگاههای اطلاعاتی نبود این شهادت رخ نمیداد. در این حملات سه بار حمله رخ داده است. هم در مورد رفیق ذکی و هم در مورد رفیق هلمت، نیروهای منطقهای این اطلاعات را دادهاند. چه در دستگاه اطلاعاتی باشند یا در دستگاه دفاعی. در مدارک میت نیروهایی که در باشور کردستان کار میکنند وجود دارند. رفقا در سخنان و بیانیه هایشان در این مورد صحبت کردند. با دستگاه اطلاعاتی در این حد کار کردن جرمی ملی است. آنها چه منافعی دارند؟ باید بگوییم ما از این ارتباط سود بردیم. من غیر از چند خانوادهای میگویم. درسی که باید گرفته شود در مقابل خیانت، در مقابل نوکری، در مقابل منافع کوچک، باید واکنش نشان داده شود. این به خلقمان نیرو نخواهد داد. برعکس دشمن را قدرتمند میکند. در بعشیقه و همهی مناطق کردستان مقر و پایگاه درست کردهاند.
تنها راه حل کنگرهی ملی است
هیچ کس نمیتواند در این زمینه گلایه کند، اگر لازم باشد ما نکته به نکته آنرا برای افکار عمومی فاش میکنیم. همه این را میدانند پس لازم نیست. خلق باشور کردستان علیه رژیم صدام حسن و در مقابل قتل عام صدام در حدی باشکوه مقاومت کردند. اما چرا در مقابل اشغالگری ترکیه سکوت کردهاند؟ سیاستمداران به گونهای سکوت کردهاند که انگار اشغالگری صدام بد بود اما اشغالگری ترکیه خوب است. اشغالگران میخواهند با ما بازی کنند. نباید هیچ کردی و هیچ سیاسمدارای در این زمینه کوتاه بیاید. ما نمیگوییم از اطرافیان فاصله گرفته و با هیچ کس ارتباط دیپلماتیک نداشته باشند. باید این روابط به حساب بخشهای دیگر و احزاب دیگر نباشند و همین کافیست. آنچه ما میگوییم همین است. برای این هدف به چه چیزی نیاز داریم؟ اتحاد خلق کرد، این تنها راه حل است. برخی افراد امید خود را از دست دادهاند. آنقدر که حرف زده میشود اما کنگره و کنفرانس برگزار نمیشود. ما باید این سوال را مطرح کنیم.
چند صد سال است که گفته میشود تقسیم کردستان خیلی چیزها را از ما گرفته است. از پیمان قصر شیرین تاکنون چهارصد تا پانصد سال است. در صد سال اخیر سه بخش را از میهنمان جدا کردند. هیچ کس انتظار نداشته باشد خرابکاریهایی که انجام شد، به آسانی حل شوند. مبارزه و رنج و تلاش لازم است. قلب کردها در سطح وسیعی با هم میتپد. در هر چهار بخش کردستان هشیاری وجود دارد. از راه تلویزیونها، از راه اینترنت و غیره درک خوبی از مسائل بدست آمده است. زمانی که یک جوان باکوری به شاهو میرود و شهید میشود، وقتی جوانی از کرماشان به درسیم میرود و شهید میشود، وقتی جوانی از دیلوک به کرکوک میرود و شهید میشود، این پیشرفت بزرگیست. باید آگاه سازی به جامعه راه پیدا کند. باید یک اراده درست شود. بدون شک امروز ۵۰ میلیون کرد وجود دارد. اقشار مختلف وجود دارند. باورهای مختلف و فرهنگهای مختلف وجود دارند.
ما علیه راه حل و یا احزاب جداگانه نیستیم. تنوع در کردستان به شکلگیری احزاب و جریانهای گوناگون انجامیده است. گفتگو در این باره بیمعنا نخواهد بود. تداوم حیات آنها و امنیتشان چگونه میسر میشود؟ با خطمشی رهبر آپو و ملت دمکراتیک ممکن میشود. این هم با علم و آگاهی پیش میرود. در این راه قربانی بسیار دادهایم. هنوز هم قربانی میدهیم. آنهایی که در راه رفیق ذکی و رفیق هلمت پا گذاشتند، ما هم در همان راهیم. هیچ کس فکر نکند با شهید کردن رفیق ذکی و رفیق هلمت همه چیز پایان مییابد. به این مناسبت یک بار دیگر به خانواده ی آنها و خلقمان تسلیت میگویم، چون ما پیروزی را در راه آنها میبینیم".