"در آستانه‌‌‌ی پیروزی قرار داریم"

نعمیه چلیک که به منظور خاتمه دادن به انزوای تحمیلی بر رهبر خلق کرد، عبدالله اوجالان در زندان گروه T در زندان آمد دست به اعتصاب غذا زده بود و متعاقبا از زندان آزاد شد، همچنان اعتصاب غذای خود را ادامه می‌‌‌دهد. 

نعمیه چلیک فعال سیاسی زن طی گفتوگویی با خبرگزاری فرات اظهار داشت که مقاومت آنها در آستانه‌‌‌ی پیروزی بوده و از خلق کرد خواست که از بیش از پیش از اعتصاب کنندگان و مقاومت آنان حمایت شود.

 

امروز اعتصاب غذایی که در اعتراض به انزوای تحمیلی بر رهبر خلق کرد، عبدالله اوجالان با پیشاهنگی لیلا گوون آغاز شده است وارد ۱۶۰ روز خود شده است. در زندانها کردستان و ترکیه نیز از ۱۶ دسامبر صدها زندانی با همان منظور دست به اعتصاب غذا زده‌‌‌اند. از اول مارس سالجاری نیز هزاران زندانی پرونده‌‌‌ی حزب کارگران کردستان به این اعتصاب پیوسته و تا کنون آن را ادامه داده‌‌‌اند. زندانیانی که از زندان نیز آزاد می‌‌‌شوند این اعتصاب را در خانه‌‌‌های خود ادامه می‌‌‌دهند. یکی از این اعتصاب کنندگان نعمیه چلیک است که از ال مارس سالجاری در زندان گروه E شهر آمد دست به اعتصاب غذای نامحدود و بدون بازگشت زده است. نعمیه چلیک بعد از ۲۸ مارس سالجاری از زندان آزاد شد و این اعتصاب را در منزل خود ادامه می‌‌‌دهد. چلیک بعد از ۲ سال و ۶ ماه زندانی، این اعتصاب را در محله‌‌‌ی فاتح، منطقه‌‌‌‌‌‌ی باغلار شهر آمد ادامه می‌‌‌دهد. نعیمه در ارتباط با  این اعتصاب غذا با  خبرگزاری فرات نیوز به گفتوگو پرداخته است.

 

چلیک در این گفتوگو خاطرنشان می‌‌‌سازد که تمامی رفقای وی در ۱ مارس در اعتراض به انزوای رهبر خلق کرد به این اعتصاب غذای نامحدود و بدون بازگشت پیوسته‌‌‌اند. چلیک اظهار داشت که دولت ترک درصدد است نا با آزادی اعتصاب کنندگان مقاومت انان را درهم شکسته و در ۲۸ مارس وی را از زندان آزاد کرده است. چلیک گفت که وی به اتهام عضویت در سازمان و ارائه‌‌‌ی کمک به آن دستگیر و ۲ سال و ۶ ماه را در زندان به سر برده است. در این گفتوگو چلیک اظهار داشت که تا زمانیکه این اعتصاب غذا به اهداف خود دست نیابد دست از اعتصاب نخواهد کشید.

 

می‌‌‌خواهیم رهبرمان بتواند از حقوق خود استفاده نماید
چلیک با اشاره به اینکه لیلا گوون در دادگاه ترکیه پیش از این هدف خود را از دست زدن به این اعتصاب اعلام کرده است، گفت: ما نی خواسته‌‌‌ی متفاوتی نداریم. ما می‌‌‌خواهیم رهبر ما نیز همانند هر زندانی دیگری از حقوق دیدار با وکلا و خانواده خود برخوردار باشد. اهمیت این گفته زمانی معلوم می‌‌‌شود که ما اکنون از زندگی و مرگ رهبریمان نیز اطلاعی نداریم. این عشق ما به رهبریمان در حدی است که می‌‌‌توانیم جانمان را فدا کنیم. امروز  هزاران نفر از رفقای ما در زندان دست به اعتصاب نامحدود زده-اند. ما می‌‌‌خواهیم رهبری ما نیز همانند دیگر زندانیان از حقوق خود بهره گرفته و انزوای تحمیلی بر وی خاتمه یابد. ترکیه با تحمیل انزوا بر آقای اوجالان حقوق خود را نقض می‌‌‌کند. زندانیان بر مبنای قانون، از حقوق برخوردار هستند اما همین حقوق را از زندانیان دریغ میدارند. آقای اجالان امروزه حتی قادر نیست از حقوق مشروع خود نیز استفاده نماید. نمی‌‌‌تواند با خانواده و وکلای خود دیدار نماید. من و رفقایم به منظور خاتمه دادن به انزوای تشدید شده بر آقای اوجالان دست به اعتصاب غذای نامحدود و بدون بازگشت زده‌‌‌ایم. خواست ما پایان دادن به این انزوا است. وزیر کشور ترکیه و دادستانی اظهار می‌‌‌دارند که چرا آقای اوجالان خود دست به اعتصاب غذا نمی‌‌‌زند؟ ده‌‌‌ها بار به مقامات گوشزد کرده‌‌‌ایم. آقای اوجالان یک فرد نیست، اوجالان رهبر خلقهای است. اوجالان خود به تنهایی یک خلق است. رهبر آپو هر آنچه را که در توان داشته است انجام داده است. از اینجا به بعد بر عهده‌‌‌ی ماست. از همین رو ما به این اعتصاب غذا دست زده‌‌‌ایم. با تحمیل  انزوای سنگین درصدد هستند پیوندهای اجالان و خلق را از هم بگسلند. از همین رو ما به این اعتصاب غذا دست زده‌‌‌ایم. در برهه‌‌‌ی کنونی هیچ اطلاعی از وضعیت آقای اوجالان در دست نبوده و نسبت به سلامتی و حیات وی نگران هستیم.

 

در آستانه‌‌‌ی پیروزی قرار داریم
 چلیک در بخش دیگری از سخنان خود افزود: لیلا گوون با اقدام خود نشان داد که تا چه حدی به پیروزی نزدیک هستیم، لیلا گوون در داداه تصمیم گرفته بود که به این اقدام دست بزند. ما اطلاعی نداشتیم. زمانی که به بند آمد این تصمیم خود را برای ما بازگو کرد. شور و شوق وی پر از شکوه و احساس بود. اینگونه بود که ما به هم پیوستیم، هنگامی که از ما جدا شد ما خودمان را تنها احساس کردیم. بعد از آزادی لیلا از زندان، بسیار غمگین شدیم. لیلا هر کجا که باشد شور و خروش دست یابی به پیروزی همچنان ادامه خواهد یافت. لیلا با موضع خود خواست خود را به تمامی جهان نشان داد. لیلایی که در تمامی مدت این اعتصاب غذا خنده از لبانش محو نشده است. با لبخند خود نشان داده است که چگونه می‌‌‌توان پیشاهنگ یک انقلاب بود. لیلا از رفقای بسیار حساس است. از همین رو خواست که این اقدام را نیز به شیوه‌‌‌ای شخصی انجام دهد.  دغدغه‌‌‌ی این مساله را داشت که این اقدام وی راه را بر مرگ دیگر رفقا بگشاید. بعد از مدتی خواستیم از این اعتصاب و این اقداممان با اقدامی فدایی بیش از پیش حمایت نماییم. اما گوون مانع از مرگ جوانان شد. می‌‌‌خواست به تنهایی این اعتصاب را ادامه دهد. می دانستیم که این اقدام در سرتاسر جهان گسترش می‌‌‌یابد. از حیطه‌‌‌ی ترکیه خارج شده است. همه می‌‌‌دانند که در این کشور چیزی به اسم قانون اساسی وجود ندارد. هیچ کس نمی‌‌‌تواند با فرهنگ و زبان خود زندگی نماید. ما می‌‌‌دانیم در مقابل این فشارها واکنش وجود دارد. ما می‌‌‌گفتیم واکنش‌‌‌های بسیاری برانگیخته می‌‌‌شوند. اما در رسانه‌‌‌ها انعکاس وسیعی نیافت. امروز جهانیان در ارتباط با اعتصاب غذای ما سخن می‌‌‌گویند، اما رسانه‌‌‌های ترکیه این امر را مشاهده نمی‌‌‌کنند.

 

دولت از این اقدام در هراس است
چلیک با اشاره به بازیهای دولت ترک که درصدد شکستن مقاومت و اراده‌‌‌ی اعتصاب کنندگان است اظهار داشت: خدف دولت اینست که در زندانها مانع از این اقدامات و این اعتصاب غذا شود؛ اهداف آن را خنثی نماید. بیش از دوسال بود که در زندان بودم. به رغم اینکه در پرونده‌‌‌ی من مورد خاصی وجود نداشت هر بار بنابه دلایل واهی قرار بازداشت من را تمدید می‌‌‌کردند. اکنون نیز به منظور پایان دادن به اعتصاب غذا من را از زندان آزاد کرده‌‌‌اند. از این اعتصاب غذا در هراسند. از همین رو تلاش می‌‌‌کنند تا رفقا اعتصاب را پایان دهند. از این طریق میخواهند اعتصاب بیش از این گسترش نیابد. اگر هدف دولت شکستن اعتصاب غذای ما باشد، ما نیز صراحتا می‌‌‌گوییم که در جایی باشیم این اعتصاب غذا را ادامه می‌‌‌دهیم. دولت نخواهد توانست اعتصاب ما را در هم بشکند. من خودم شخصا در هر کجا که باشم این اعتصاب را ادامه خواهم داد؛ تا زمانی‌‌‌که اهدافمان دست یابیم.

 

از عشقمان صیانت خواهیم کرد
چلیک از افکار عمومی خواست تا به خواسته‌‌‌های آنان توجه نمایند. ما از هیچ کس خواسته‌‌‌ی زیادی نداریم، می‌‌‌خواهیم که افکار عمومی اقدام ما را ببیند. باید خلقمان اهداف ما را دریابد که چرا ما با دست زدن به این اعتصاب غذا، بدنهامیان را به تحیلیل می-بریم. دیگر بس است؛ لازم است خلقمان چشم و گوش خود را بازنماید و ما را ببیند. امروز جنازه‌‌‌ی رفقایمان از زندان خارج می-شود، سیستم دولت به گونه‌‌‌ای طراحی شده است که خلقمان نمی‌‌‌تواند جنازه‌‌‌ی فرزندانش را تحویل بگیرد. اجازه نمی‌‌‌دهد که مادران جنازه‌‌‌ی فرزندانشان را تحویل بگیرند. از خلقمان می‌‌‌خواهیم که از جنازه‌‌‌های فرزندانشان صیانت نمایند، ما نیز بسیار مشتاق زندگی هستیم، زندگی را دوست داریم. تصور نمی‌‌‌کنم هیچ کس به اندازه‌‌‌ی من زندگی را دوست داشته باشد، اما امروز برای زندگی، می‌‌‌توانم بدنم را اینگونه به تحلیل ببرم.