پس از ٢١ سال، مقاومت در سنگری که خواهر گریلایش در آن به شهادت رسید
اریش گَوَر گریلای نیروهای مدافع خلق کردستان پس از ٢١ سال در همان جایی که خواهرش "آدار" در برابر سربازان رژیم غاصب ترک جنگید و به شهادت رسید در برابر اشغالگران مقاومت میکند.
اریش گَوَر گریلای نیروهای مدافع خلق کردستان پس از ٢١ سال در همان جایی که خواهرش "آدار" در برابر سربازان رژیم غاصب ترک جنگید و به شهادت رسید در برابر اشغالگران مقاومت میکند.
اریش گَوَر گریلای نیروهای مدافع خلق کردستان پس از ٢١ سال در همان جایی که خواهرش "آدار" در برابر سربازان رژیم غاصب ترک جنگید و به شهادت رسید در برابر اشغالگران مقاومت میکند. اریش میگوید:"مبارزه در جایی که شهید آدار در آن جان خود را فدا کرده است اهمیتی ویژه دارد."
هزاران جوان از کردستان و دیگر خلقهای خاورمیانه برای مبارزه به کوهستانهای آزاد کردستان پناه بردهاند. کمتر خانوادهای در کردستان وجود دارد که یک عضو خود و یا یک نفر از خویشان آنان در مبارزه پ.ک.ک جای نگرفته باشد. برخی خانوادهها حتی سه یا چهار خواهر و برادر در این جنبش شرکت کرده و یا به شهادت رسیدهاند. خانواده اریش گوَر از خانوادههایی است که فعالانه در جنبش آزادیخواهی کردستان جای گرفتهاند. اریش میگوید که سه خواهر و برادر در مبارزه آزادی شرکت کردهاند، پس از آنکه خواهران وبرادران وی به صفوف انقلاب پیوستند او هم راه آنان را ادامه میدهد. اریش اکنون پس از ٢١ سال در منطقه للیکان در همان جایی است که خواهرش آدار علیه سربازان غاصبگر ترک جنگید و به شهادت رسیده است. اریش در گفتگو با خبرگزاری فرات میگوید که چگونه به مبارزه در صفوف پ.ک.ک پیوسته و از مقاومت در للیکان سخن گفت.
اریش خاطرنشان کرد که سال ١٩٩٣ زمانی که آدار (خواهر وی) به نیروهای گریلا پیوست او هنوز کودکی بیش نبود. وی افزود:"هر چه که بزرگتر شدم واقعیت حملات نابودگرانه دشمن را بیشتر درک کردم. فهمیدم که خواهر من در مبارزه آزادی جای گرفته و ما هم باید در برابر دشمن خود را نیرومند کنیم. والدین وبزرگان همیشه از گریلاها سخن میگفتند. وقتی میشنیدم که ما هم دارای ارتش هستیم و خواهرم از اعضای این ارتش است بیشتر به آن علاقهمند میشدم. گریلا شدن برای من یک آرزو بود. کودکی ما اینگونه سپری شد که روزی گریلا میشویم و اسلحه دفاع از خلق خویش را بر دوش خواهیم گرفت.
میراثدار آدارِ بر مزار آدار
اریش میگوید که پس از آنکه یکی از خواهرانش به نام آدار در سیدکان به شهادت رسید یکی دیگر از خواهران به مبارزه پیوست و او هم نام آدار را برای خود برگزید. اریش میافزاید:"دو خواهر من گریلا شده بودند و من را یک گام دیگر به مبارزه نزدیک کردند. قتلعامهایی که در کردستان صورت میگرفت، کودکانی که در کوچهها از سوی سربازان کشته میشدند و قتلعام فاعل مجهول (این قتلها از سوی سازمان میت انجام شد و ١٧ هزار نفر را در شمال کردستان و ترکیه را در برمیگیرد) آگاهی ما را نسبت به مبارزه و انتقام بیشتر کرد. مبارزه در کوهستان تنها راه باقیمانده برای جنگ با این رژیم بود. آنانی که پیش از ما به جنبش پیوسته بودند راه را به ما نشان دادند. ما هم به راه آنان ادامه میدهیم و از میراث آنان دفاع میکنیم."
اریش میگوید که پس از آمدن به صفوف مبارزه به عرصهای آمد که خواهرش آدار در آن به شهادت رسید. وی افزود:"آمدن به جایی که خواهرم آدار در آن به شهادت رسیده تصادفی نبود. نیرویی ما را به همان جا فراخوانده بود. وقتی به خاکورک آمده خواهرم آدار را دیدم. با آدار به زیارت مزار خواهر بزرگترمان "شهید آدار" رفتیم. ملاقات سه نفره ما در این منطقه اصلا تصادفی نیست. آنروز با هم بودیم، به آرزوی خود برای زیارت شهید آدار رسیدیم. خواهرانم آدار رفقای مبارزه من بوده و هستند."
در للیکان حماسه قهرمانی شکل میگیرد
این گریلای کردستان در رابطه با مقاومت للیکان میگوید:"اکنون در بخش سیدکان- للیکان هستم. برای من مایه شرف است که در مناطقی مبارزه میکنم که خواهرم آدار جان خود را فدای آزادی کردستان کرده است. هزاران رفیق من در این راه جان خود را فدا کردهاند. پس از ٢١ سال در جایی که خواهرم جان خود را به کردستان بخشید مبارزه با تمام نیرو ادامه دارد. مقاومت للیکان آفریدن حماسهای دیگر برای تاریخ کردستان است. رفقا روزانه عملیات بزرگی را علیه اشغالگران به انجام میرسانند. هر لحظه مبارزه در للیکان خود یک رمان است.
اریش گور در پایان به عملیات مؤثر گریلایی در برابر اشغالگران اشاره کرده و گفت:"تدابیری که رفقا در برابر پهپادهای تجسسی رژیم ترکیه به کار گرفتهاند عملا سربازان اشغالگر را فلج کرده است. دشمن جسارت خروج از مواضع و سنگرهای خود را هم از دست داده. اشغالگران همیشه محکوم به شکست شدهاند. سرنوشت دیگری برای آنان متصور نیست. آنان اشغالگرند و باید شکست را بپذیرند."