گریلای روژهلاتی پ.ک.ک:"افکار رهبر آپو به زندگی انسان معنی میدهد"
میان گریلاهای جنبش آزادیخواهی کردستان، زندگی کمونال و رفاقتی پرمعنا وجود دارد. در اینجا برای آزادی میجنگند. "بایستی تمام دنیا شخصیت رهبر آپو را شناخته و با فلسفهی ایشان آشنا شوند.
میان گریلاهای جنبش آزادیخواهی کردستان، زندگی کمونال و رفاقتی پرمعنا وجود دارد. در اینجا برای آزادی میجنگند. "بایستی تمام دنیا شخصیت رهبر آپو را شناخته و با فلسفهی ایشان آشنا شوند.
میان گریلاهای جنبش آزادیخواهی کردستان، زندگی کمونال و رفاقتی پرمعنا وجود دارد. در اینجا برای آزادی میجنگند. "بایستی تمام دنیا شخصیت رهبر آپو را شناخته و با فلسفهی ایشان آشنا شوند. چرا که فلسفهی رهبر آپو تمامی انسانها را دربرمیگیرد"... این سخنان را جوانی از شرق کردستان که به صفوف پ.ک.ک ملحق شده ،بر زبان میراند.
باری دیگر در امتداد راههای عبور گریلا هستیم. هر چقدر که بیشتر راه را میپیماییم خاطرات بیشتری را مرور میکنیم. رفیق "رِناس رومَت" قدم به قدم راه را به ما میشناساند. سالیان متمادی نیروهای گریلا از این راهها عبور کردهاند و رفیق رِناس لحظه به لحظه خاطرات آنها را برایم بازگو میکند.
در میان راه، رفیق رِناس جای مرتفعی را برای استراحت انتخاب کرد و ما نیز به استراحت پرداختیم. به آن جای مرتفع تپهی "زندورا" گفته میشود. وقتی انسان بر بلندای این تپه قرار میگیرد، خود را بر بلندای زمین میبیند. زمانی که مشغول استراحت بودیم رفیق رِناس به جنبوجوش افتاد و به ما گفت " که هرکاری که از شما میخواهم همان را انجام بدهید." من نیز به نشانهی احترام قبول کردم. رفیق رِناس با صدایی آرام زیر گوشم زمزمه کرد و گفت:" این نیز یکی از شگفتیهای زندگی گریلا است."رفیق رومَت من را به بالای صخرهای بلند برد و گفت: " دستهایت را باز کن و چشمهایت را ببند. با طبیعت یکی شو و به غیر از صدای هوا، خاک، درخت و صدای پرندهها به هیچ چیز دیگری فکر نکن." نزدیک به پنج دقیقه در همان حالت ماندم، آن لحظه برای من بیاندازه ارزشمند و حاوی احساس بود. گاهی گفته میشود که بعضی چیزها را نمیتوان برزبان آورد، آن لحظه نیز برای من اینگونه بود.
پس از آن به راه خود ادامه دادیم و وقتی به جمعی از گریلاها رسیدیم، با رویی گشاده از ما استقبال کردند.
به مدت چند روز در جمع آن گریلاها ماندم. تا کنون هرگاه که به میان نیروهای گریلا رفتهام ، به سرگذشت آنان گوش سپردهام. این بار نیز داستانی که از میان دیگر داستانها بیشتر از همه نظرم را جلب کرد و درصدد نوشتن آن برآمدم، سرگذشت زندگی گریلایی به نام "رشید هیلو" بود. گریلا رشید اصالتا اهل روژهلات کردستان است. او از روی اجبار به عضویت نیروهای سپاه پاسداران ایران درآمده بود و پس از مشاهدهی ظلمهایی که دولت ایران در حق مردم روا میداشت، تصمیم گرفت که به صفوف نیروهای گریلا بپیوندد. من نیز فرصت را از دست نداده و به حرفهای او گوش سپردم.
دولت ایران به اجبار من را به عضویت نیروهای سپاه درآورد
گریلا رشید داستان زندگی و سرنوشت خود را چنین تعریف کرد: "من قبل از اینکه به نیروهای گریلا بپیوندم، به مدت ۱۱ سال در عضویت نیروهای سپاه پاسداران ایران بودم. در میان نیروهای سپاه، ظلم و سختی زیادی را تجربه کردم. من با خواست خود به عضویت نیروهای سپاه درنیامده بودم، بلکه از روی اجبار به این نیروها ملحق شدم.
سپاه پاسداران ایران با سواستفاده از دین و مذهب درصدد فریب مردم هستند و آن را برای توجیه اعمال خود در میان جامعه به کار میبرند.
پس از اینکه ساکن شهر تهران شدم، به دلیل اینکه پیش از آن هویت واقعی خود را نشناخته بودم، آسمیله شدم. در واقع سیاست دولت ایران در قبال جوانان کُرد همین است. از تهران نیز خواستم که به اروپا بروم. آن زمان تعدادی از رفقایم به من گفتند: "چرا باید به اروپا بروی؟ به جای آن به صفوف نیروهای آزادیخواه ملحق شو و به خلق خودت خدمت کن." بر اساس حرف آنها نیز من به نیروهای گریلا پیوستم.
به خاطر اینکه دیر به نیروهای آزادیخواهی ملحق شدم از خود انتقاد میکنم
گریلا رشید وقتی از دوران پس از عضویتش در نیروهای آزادیخواهی کُردستان صحبت میکند، بسیار احساساتی میشود. چرا که تغییرات زیادی را در زندگیاش ایجاد کرده است و هویت واقعی خود را شناخته است.
رشید سخنانش را اینگونه ادامه داد : "به خاطر دلایلی که عنوان کردم، تصمیم گرفتم که به جنبش آزادیخواهی ملحق شوم. پس از آن با تفکر و آگاهیای نوین آشنا شدم. من زمانی که در درون جامعه بودم، شیوهی صحیح زندگی را نمیدانستم و زندگیای عاری از معنا داشتم. پس از رهبر آپو شیوهی صحیح زندگی را آموختم، با خودم گفتم: "بە خاطر اینکه دیر به نیروهای آزادیخواه ملحق شدهام، از خود انتقاد میکنم."
"پیش از این راجع به زنان تصورات غلطی را که جامعه به من القا کرده بود، داشتم. اما اکنون میدانم که زنان پیشاهنگان مبارزه هستند.
اینجا در میان گریلاهای آزادیخواه کردستان، زندگی کمونال و رفاقتی پرمعنا وجود دارد. اینجا جنگ برای آزادی صورت میگیرد. بایستی تمام دنیا رهبر آپو را شناخته و با فلسفهی ایشان آشنا شوند. چرا که فلسفهی رهبر آپو تمامی انسانها را دربرمیگیرد."
"اکنون هدف بزرگ من اینست که برای آزادی رهبر آپو بجنگم. من از اینجا تمامی جوانان را فرا میخوانم که به مبارزهی آزادیخواهی ملحق شوند و تنها از این طریق است که میتوانیم آزادی خلق خود و رهبر خود را محقق سازیم."
رشید اولین گریلایی نیست که به سرگذشتش گوش سپرده و در موردش نوشتهام، صدها گریلا مانند رشید وجود دارند که به صفوف گریلا پیوسته و زندگی گریلایی تغییرات چشمگیری را در شخصیت آنان ایجاد کرده است.