"با اسلحهای که میراث خواهرم است مبارزه را تا آخرین نفس ادامه میدهم"
سرگذشت یک گریلای زن که میگوید سلاح خواهرش را بر زمین نمیگذارد
سرگذشت یک گریلای زن که میگوید سلاح خواهرش را بر زمین نمیگذارد
سرگذشت یک گریلای زن که میگوید سلاح خواهرش را بر زمین نمیگذارد
یک زن هنرمند که از اروپا به حزب کارگران کردستان پیوسته است میگوید وقتی که به آلمان کوچ کردند نتوانست سرزمینش را فراموش کند. او وقتی که در کوهها به دنبال خواهر گریلای خود میگشت متوجه شد که او در جنگ با نظامیان ترکیه شهید شده است. آزه میگوید سلاح خواهرش را بر زمین نمیغگذارد.
آزه ویان، یک گریلای نیروی یژاستار است. او که در شهرستان قارص در شمال کردستان به دنیا آمده بود با خانوادهاش در آلمان زندگی میکرد.
او یک سال پیش تصمیم گرفت به کوهستان برود. آزه که یک هنرمند است میگوید ابتدا به استانبول رفت و با جمعی از دوستانش مشغول آواز خوانی در خیابانها شد تا کفشی بخرد و به کوهستان برود. او به کردی میخواند اما نه برای جلب توجه دیگران بلکه برای آنکه زبان مادریاش را دوست داشت.
آزه از وقتی که به اروپا کوچ کردند برای کردستان احساس دلتنگی میکرد و دوست داشت با خواهر دو قلوی خود به جمع گریلاهای آزادیخواه ملحق شود. خواهرش اما بدون آنکه خبری بدهد، از آلمان خارج شد و تنهایی به کوهستان رفت.
او هم که سال ٢٠١٧ چنین تصمیمی گرفت میگوید: وقتی به کمپ مخمور رسیدم رفیقی با نام سارا از من استقبال کرد و پرسید که برای چه آمدهام؟ وقتی گفتم آمدهام که گریلا شوم، صدایی از نهادش بر آمد و در آغوشم گرفت. رفاقت را از همان لحظه احساس کردم. او نام یک همرزم شهید را برایم انتخاب کرد؛ آزه.
او به میان گریلاها میرود و خوشحال است که پس از چهار سال، خواهرش را خواهد دید. اما پس از مدتی متوجه میشود که خواهرش در جنگ شهید شده است.
آزه میگوید شنیدن این خبر ارادهاش برای مبارزه و تحقق آرمانهای خواهرش را دوچندان کرد و هرگز سلاح خواهرش را بر زمین نخواهد گذاشت.