باییک: تجزیه اجتماعی در ترکیه هیچگاه تا حد کنونی نبوده است - بخش دوم

جمیل باییک: در صورت وجود یک مساله، باید در ارتباط با آن به گفتوگو پرداخته و آن را حل نمود. حقوق، قوانین، وجدان، اخلاق و ارزشهای دمکراتیک در این میان وجود دارند. زمانی که این معیارها مبنا قرار گیرند، کدام مساله و مشکل حل نخواهد شد؟

ریاست مشترک شورای رهبری ک.ج.ک جمیل باییک در ارتباط با دیدارهای انجام شده با رهبر خلق کرد عبدالله اوجالان، انتخابات شهرداری در استانبول و کاررزار "پایان دادن به انزوا، درهم شکستن فاشیسم و آزادی کردستان " به پرسشهای ما پاسخ داد.  

- بینالی ییلدریم مدتی قبل به آمد رفت، و در آنجا اشاره کرد که در مجلس نخست نمانیدگانی از کردستان وجود داشتەاند، از لازستان نمایندگانی وجود داشته اند، از سوی دیگر به کشتار درسیم نیز اشاره میکند و مسئولیت آن را متوجه حزب جمهوری خلق می‌نمایند. این سخنان را چگونه ارزیابی میکنید؟ چرا ییلدریم باید با عجله عازم آمد شده باشد و اینگونه سخن بگوید؟

  - یک کودک نیز میتواند سخنان بینالی ییلدریم را درک کند. چرا به آمد رفته و درآنجا سخنرانی نمود؟ چرا قبل از انتخابات  استانبول سخنرانی می‌نماید؟ همه این مساله را درک میکنند. برای درک این مساله لازم نیست سیاستمداری وارد به امور بود. مردمان کوچه و بازار، قهوه خانەها و... میدانند که این سخنرانی به منظور انتخابات استانبول است. برای فریب کردهاست، برای کسب رای کردهاست. یعنی کردها را تا به این اندازه کم عقل میبینند؟ کردها را کوته بین می بینند. به کردها توهین می کنند. به نمایندگانی حمله نمایی که در مجلس از کرد- کردستان سخن گفتەاند، آنها را تهدید کنی، اجازه ندهی هیچ کس به کرد و کردستان اشاره ای داشته باشد، اما در آمد از کردستان سخن بگویی. در زمان ریاست بینالی در مجلس آشکارا اعلام شد که بر زبان آوردن کرد و کردستان ممنوع است. نمایندگان را به اخراج از مجلس تهدید کرد. مجازات اخراج از پارلمان را نیز مقرر نمود. این مجازات در زمان ریاست ییلدرم در مجلس مقرر شد و اکنون ییلدرم در آمد به کردستان اشاره مینماید. چه کسی تو را جدی می‌بیند؟ مدتی قبل، اردوغان پیش از انتخابات 31 مارس گفت: کردستانی وجود ندارد، کسی که از کردستان دم میزند به عراق برود. یکی از زنان نماینده آ.ک.پ در مجلس که نمایندگی ریاست پارلمان را بر عهده داشت پرسید که کردستان کجاست؟ در آن زمان عثمان بایدمیر جواب وی را داده اما در رسانەهای آ.ک.پ به شدت به وی حمله کردند. اکنون نیز در هر منطقەای تابلوهای نوشته شده  به زبان کردی را بر داشته و میخواهند هرچیزی با اسامی کردی را نابود نمایند. اما بینالی ییلدریم برای انتخابات استانبول از کردستان سخن میگوید و تصور میکند که از این طریق میتواند آرای کردها را به سوی خود جلب کند. آیا چنین امری امکان پذیر است؟ از سوی دیگر میگوید که حزب جمهوری خلق در درسیم دست به قتل عام زده است. اما اندکی قبل شورای شهر درسیم، دستور داد که تابلوی درسیم نصب شود، در مقابل این امر رسانەهای آ.ک.پ اعتراض نمودند. وزرای حکومت آ.ک.پ، استاندار و دادستانی وارد عمل شدند، درسیم را آماج خود قرار دادند. علیه بر زبان آوردن درسیم موضع گرفته و همزمان علیه درسیم به بسیج افکار عمومی دست زدند. در چنین زمینەای از واقعیات، بینالی ییلدریم و کسانی که بە او عق میدهند، با گفته کردستان در آمد، با دو کلمه کردی نمیتواند هیچ کسی را فریب دهند. پیشتر هم دوغان گورش که مسئول جنگهای پلید در کردستان طی سالهای 1990 است، به شرناخ میرود و در سخنرانیش دو کلمه کردی بر زبان آورده بود.

  کردها نیز در مقابل به ییلدریم میگویند: مدت 17 سال است که تو در مسند قدرت قرار داری؛ در این مدت چه اقدامی را انجام دادەای؟ غیر از ظلم به کردها، غیر از دستگیری سیاستمداران کرد، غیر از شکنجه کردها چه کاری کردەای؟ این شمار زیاد از نمایندگان و شهرداران چرا دستگیر شدەاند؟ چرا نمی‌توانی اراده کردها را ببینی؟ طی 6-7 سال گذشته، چرا رفتن بە ییلاقها در کردستان ممنوع شده است؟ چرا هر روز  در چند شهر و شهرک، ممنوعیت رفت و آمد برقرار میشود؟ چرا رفتن بەنواحی کوهستانی ممنوع است؟ ده شهر کردها تخریب شد، به آتش کشیده شد، عفرین اشغال شد، مگر آ.ک.پ به این اقدامات دست نزده است؟ این حاکمیت درصدد است ریشه کردها را از میان بردارد. اما هیچ کس گفتەهای ییلدرم را جدی نمیگیرد. سخنان رییس آ.ک.پ، اردوغان نیز به همین شیوه، زمانی که او ریاست مجلس را برعهده داشت، چه بلایی بر سر افرادی که از کرد و کردستان سخن گفتند نیامد؟ چه توهینها و افتراهایی بر آنها بسته نشد؟ از همین رو آنچه که انجام شد، تبلیغاتی بی ارزش و ناچیز است. زیرا دریافتەاند که نه فقط در استانبول؛ در آنتالیا، مرسین، هاتای، آنکارا، و در کل در کلان شهرهای ترکیه کردها باعث درهم شکستن آ.ک.پ شدند. به همین دلیل پیروزی در انتخابات استانبول برای آ.ک.پ بسیار مهم است. برای پیروزی در این انتخابات هر سخنی را بر زبان میآورند، برای پیروزی هر دروغی را خواهند گفت، برای پیروزی وعده خواهند داد که دریا را به آمد خواهند آورد!، احتمال دارد که اردوغان فردا به دروغهای بیشتری روی آورد، زیرا در جریان کارزار انتخاباتی آ.ک.پ می بینیم که چه وعدەها داده شد و چه وعدەها که فراموش نشد!

  - در زمان مقاومت اعتصاب غذا، نامەهای زندانیان و پیامهای آنان منتشر شد. آیا این فرصت برایتان مهیا شد که به آنها جواب بدهید؟ زمانی که بر اراده و عزم خود تاکید داشتند هم به خود انتقادی دست زده و هم به انتقاد نیز می‌پرداختند. خصوصا در ارتباط با سازماندهی اجتماعی و اقدامات خود انتقاداتی داشتند. برخی از انتقادات متوجه کادرهای خارج بود. این مساله را چگونه ارزیابی میکنید؟

  - در این رابطه و به ویژه در خصوص انتقاداتی که در حوزه سازماندهی و مبارزه اجتماعی وارد شد محق بودند. زیرا  به رغم آنکه مقاومتی بزرگ را از خود نشان دادند، به رغم آنکه انزوای سنگینی علیه رهبر آپو در جریان بود، به رغم آنکه حاکمیت آ.ک.پ در کردستان سیاست مبتنی بر کشتار را به پیش می برد، به اشغال عفرین دست زد، به تهدید علیه سوریه دست زد، به رغم آنکه به تهدید جنوب کردستان پرداختند، حملات اشغالگرانه خود را علیه مناطق حفاظتی مدیا تداوم دادەاند، در شمال کردستان هم در حوزه سیاسی و هم در مبارزه اجتماعی سازماندهی کم بود. به همین دلیل انتقادات رفقای زندان به حوزه سیاسی، سازماندهی اجتماعی و کنش وررزیهای اجتماعی کاملا برحق هستند. رهبر آپو در ملاقات وکلا و دیدار با خانواده این کمبودها و نقائص را مورد انتقاد قرار داده است. صراحتا اعلام نمودند که اعتصابهای غذا تا مرحلەای مشخص از نتیجه برخوردار است. اما اساس، مبارزه اجتماعی است که نتیجه به دنبال دارد. به همین دلیل این مسئولیتی اجتماعی است که همه نقائص و کمبودهای کنش ورزی و سازماندهی زمان اعتصاب را ببینند. بر مبنای آن سازماندهی و کنش ورزیها را تقویت نمایند، به منظور پایان دادن به حصر مبارزه دمکراتیک را تشدید و تقویت کرده و در این چارچوب ائتلاف فاشیستی آ.ک.پ- م.ه.پ را در هم شکنند. بعد از شهادت رفقایمان در روزه مرگ 14 ژولای، خلق کرد، گریلاهای آزادیخواه کردستان و کادرهای خارج این گونه درک کردند که اگر رفقایشان در زندان خود را فدا می نمایند، در این شرایط دشوار مبارزه، از فرصتهای بیشتری در خارج برخوردار بوده و باید این مبارزه را هر چه بیشتر تقویت نماییم. از همین رو بعد از مقاومت 14 ژولای این مساله به پرسشهایی در میان جامعه دامن زد؛ که این امر نیز به نوبه خود به سازماندهی و مبارزه در جامعه چرخش نمود. از سوی دیگر کادرهای خارج نیز میگفتند که اگر رفقای زندان به چنین فداکاریهایی دست می زنند و زندگی خود را فدا می نمایند، ما در خارج از فرصتهای بیشتری برخوردار بوده و به مبارزه گریلایی دست زدند. در این چارچوب بود که مبارزه آزادیخواهی توسعه یافت.

  در این زمان نیز که هزاران نفر از رفقای ما در زندان به اعتصاب غذا دست زدند، اگر لیلا گوون به چنین اقدامی دست زد؛ کسانی که در خارج بودند؛ زنان، جوانان و ...  میتوانستند در خارج بیش از آنچه که به آن دست زدند، به سازماندهی دست زنند، به مبارزه دست بزنند. آنچه که باید انجام شود این مساله است. فشار و ستم و سرکوب نباید این مساله را توجیه کند؛ در دنیا بدون مبارزه، آزادی، دمکراسی، حقوق و قانون حاصل نمی‌شود. بدون دادن هزینه، بدون مبارزه، آزادی و دمکراسی کسب نمی‌شود. کمترین حقوق نیز بدون مبارزه حاصل نمی شوند. تمامی پیشرفتهای دمکراتیک از طریق مباره حاصل شدەاند. در هر نقطه ای ازجهان، اگر پیشرفتی در دمکراسی حاصل شده باشد، از طریق مبارزه و  هزینه حاصل شده است. به همین دلیل بدون در نظر داشتن زحمت و محدودیتها، باید سازماندهی توسعه و برای آزادی کردستان و دمکراتیزاسیون ترکیه مبارزه بیش از پیش توسعه و گسترش یابد. موضع رفقا در زندان، موضع لیلا گوون، موضع رفقا در جنوب کردستان و اروپا، فراخوانی برای جوانان و تمامی آحاد جامعه است که خود را سازماندهی نمایند، برای مبارزه آزادی و دمکراسی فعالیتهایشان را تشدید نمایند.برای مبارزه  در راه آزادی و دمکراسی فراخوانی است برای مسئولیت پذیری و عمل.  

  -اعتصابهای غذا و روزه مرگ به پایان رسیدند، اما درمان و مراحل بعد از اعتصاب غذا نیز دشواریهای فراوانی برای درمان اعتصابیون ایجاد کردەاند؛ با وجود این هنوز زندانهای ترکیه با صدها زندانی در شرایط  ناگواری به سر می برند. در مرحله دیالوگ نیز در ارتباط با زندانیان بیمار قدم‌هایی برداشته نشد. علت این موضع دولت ترک چه بود؟

  - مساله مهمی است. در واقع یکی از ویژگیهای دولت ترک را به شیوەای ملموس در مقابل دیده به نمایش می گذارد. سال 2013 به رغم آنکه پلیس و نظامیان آزاد شدند، دولت ترک حتی یک زندانی سیاسی بیمار را نیز آزاد نکرد. در حقیقت اگر یک راه حل و یک دیالوگ [واقعی] در جریان بود میتوانست به آزادی زندانیان بیمار منجر شود. این امر نشان میدهد که حاکمتی آ.ک.پ در این فرایند صمیمانه حرکت نکرده است. در واقع یک ماه بعد از سال 2013 آشکار شد که حاکمیت آ.ک.پ از هیچ پروژەای برای راه حل برخوردار نیست. در این راستا صمیمیتی ندارد. به رغم آنکه نیروهای نظامی خودمان را به عقب نشینی واداشتیم، نیروهای نظامی آنها را آزاد کردیم، آ.ک.پ قدمی را در این راستا برنداشت. از سوی دیگر گفتند به هر جا می روند بروند، به جهنم! در آن دوره برخی خواستار آزادی زندانیان بیمار شدند، اما آ.ک.پ در این راستا قدمی بر نداشت. سیاست دولت ترک در ارتباط با زندانیان بیمار همان سیاست این دولت در مقابل کردهاست. دستگیری هزاران سیاستمدار کرد نتیجه همان سیاست آ.ک.پ در مقابل کردها است. نتیجه دشمنی با کردهاست. ذهنیت حاکمیت آ.ک.پ به ذهنیت کودتاچیان 12 سپتامبر و حتی بدتر از آن چرخش نموده است. در حاکمیت 12 سپتامبر نمونەهای اندکی از سنت‌های دولتی مشاهده می‌شد و حداقل بر مبنای قوانین خود عمل می کردند. اما حاکمیت آ.ک.پ گونەای از عداوت متصلب را به پیش می برد. ذهنیت انتقام گیری در آن وجود دارد. حتی در جنگها نیز طرفین جنگی به یکدیگر احترام میگذارند، اما در حاکمیت آ.ک.پ چنین برخوردی مشاهده نمیشود. اخیرا در خلفتی بعد از کشته شدن یک پلیس، به ارعاب و ترور پرداخته و این امر بازتاب دهنده ذهنیت فاشیستی آنهاست. برای انتقام گیری به شکنجه زنان، مردان و جوانان پرداختند. خشونت دولتی را اعمال کردند. در زندانها نیز انتقام گیری می کنند. مجازات زندانها برای آنها کافی نیست. در هر جایی که مقدور باشد زندانیان را مورد سرکوب و شکنجه قرار داده و تحت فشار قرار میدهند. با عدم درمان زندانیان به انتقام گیری دست میزنند. این واقعیت این دولت است.

  حاکمیت آ.ک.پ نیز با چنین واقعیتی بیش از پیش این اقدامات را تشدید کرده است. ستم و ظلم به یکی از ویژگیهای این دولت تبدیل شده است. میتوان گفت حاکمیت آ.ک.پ به حاکمیتی تبدیل شده است که سیاستهای ظلم و ستم را در ترکیه به حداکثر رسانده است. سیاستی که اکنون در کردستان، هم در داخل و هم در خارج و در زندان‌ها نیز اعمال می‌گردد بدینگونه است. هر کس که با کردها دشمنی داشته باشد به حمایت از آ.ک.پ دست می زند. م.ه.پ چرا تا این اندازه به حمایت از آ.ک.پ دست زد؟ چرا نیروهایی که در دشمنی با کردها ثابت قدم بوده و این امر را به اثبات رسانیدەاند خود را به اردوغان پیوند زده اند؟ چون اردوغان را به عنوان نماینده خود می بینند. برخی از ملیگرایانی که پیشتر از حزب خلق جمهوری  حمایت می کردند، اکنون از آ.ک.پ حمایت می کنند. می گویند که حزب خلق جمهوری در ردیف تروریستها قرار گرفته است. زیرا آ.ک.پ دشمنی با کردها را بیش از پیش تعمیق بخشیده است. این دشمنی تا حدی است که م.ه.پ تا کنون به چنین سطحی از دشمنی با کردها دست نزده است. کاری را که نیروهای ارگنکون قادر به انجام آن نشده بودند، آ.ک.پ توانسته است ان را انجام دهد. در زندانها نیز با انتقام گیری، با خشم و کین آن را انجام می دهند. به همین دلیل حاکمیت ا.ک.پ رفتارهای سیاسی خطرناکی را علیه کردها به پیش می برد. در این میان نیز هیچ ارزش و معیاری را نمی پذیرد. سیاست را از مسیر خود خارج کرده است. حتی اکنون ورای این گفته که هر اقدامی را می توان انجام داد نیز حرکت می کند. به همین دلیل اقداماتی را که در زندان‌ها انجام میدهند، نشان دهنده ویژگی این نوع حاکمیت است.

  - وکلا با اوجالان دو دیدار داشتند، 30 ماه مه بار دیگر خواستند که با وی دیدار داشته باشند، اما  وکلا اجازه نیافتند و در عوض اجازه داده شد که خانواده با ایشان دیدار داشته باشند. در این دیدارها به عنوان معیار نقاطی وجود دارند که تغییر نیافتەاند. سه تعریف توافق اجتماعی، مذاکرات دمکراتیک و قدرت نرم. چه کسانی مخاطب این سه مفهوم هستند؟

  - رهبری در این ملاقاتها اعلام داشته است که او در پیام نوروزی خود در سال 2013 این مفاهیم را ذکر و در این چارچوب بار دیگر نشان میدهد که باید مشکلات ترکیه در این چارچوب حل شوند. رهبری در زندان امرالی همواره این نوع تعامل را تداوم بخشیده است. در چارچوب مذاکرات دمکراتیک، بر اساس مبانی دمکراتیزاسیون ترکیه میخواهد به راه حلی دست یابد. از همین رو،  برخورد رهبری برای حل مساله کرد بدیهی و آشکار است؛ مذاکرات دمکراتیک در میان مرزهای ترکیه. در این رابطه می گویند که این مساله عمیق تر شده است. اما رهبری به خلق‌های ترکیه و افکار عمومی در سطح جهانی پیام داده است. زیرا طی 3-4 سال اخیر حاکمیت آ.ک.پ همراه با م.ه.پ، به رهبر آپو و جنبش آزادیخواهی خلق کرد، سیاست دمکراتیک کرد و خطاب به کردها گفت: بدترین دشمنان ترکیه و بدین صورت درصدد جوسازی برآمدند. از سوی دیگر در میان خلق ترکیه نیز برای دست یابی به راه حلی برای مساله کرد پیشرفتهایی در جریان بودند. در رابطه با این موضوع برخوردی نرم در میان بود. اما حاکمیت آ.ک.پ با سخنان سالهای اخیر خود، با سیاستهای خود این مساله را از میان برداشته و چنان سیاستی را به پیش بردند که اکنون هیچ کس را یارای دفاع از دمکراتیزاسیون و مساله کرد  نیست. چنان وضعیتی را ایجاد کردند که هر کس خواستار دمکراسی و حل مساله کرد باشد باید از جسارتی بزرگ برخوردار باشد. رهبر آپو فرصت دیدار با اعتصاب کنندگان در زندان را ارزیابی کرده و از طریق وکلای خود بار دیگر نشان داد که او، جنبش آزادیخواهی خلق کرد، خلق کرد با چه شیوەای با دمکراتیزاسیون در ترکیه و مساله کرد روبرو میشوند. خواسته است که مساله کرد در داخل مرزهای ترکیه با توافقی دمکراتیک به راه حل دست یابد. خلقهای ترکیه بار دیگر آشکارا دریافتند که پروژه رهبر آپو برای ترکیه واجد چه ابعادی بوده است و برای حل مساله کرد چه راه حلی را پیش رو گذاشته است. رهبر آپو چگونه شخصیتی سیاسی است، چه سیاستی را در پیش گرفته است و جنبش آزادیخواهی خلق کرد چگونه جنبشی است.

  گقتند که؛ توافق اجتماعی بسیار مهم است. حاکمیت آ.ک.پ بخش‌های مختلف جامعه را در مقابل یکدیگر قرار داده است تا جایی که این شدت از آن، در تاریخ جمهوری بی سابقه است. در دورەهای پیشین نیز علیه کردها چنین سیاستهایی در جریان بود، قتل و کشتار وجود داشت. قتل عام درسیم روی داده بود؛ ظلم و ستم و سرکوب در جریان بود. اما این سیاست دولت بود. در سطح اجتماعی نتوانسته  بود به نتایجی دست یابد. غیر از چند نیروی ملی گرا، نتوانسته بود بخشهای اسلامگرا، خلق ترک، کارگران و روستاییان ترکیه و کردها را در مقابل یکدیگر قرار دهد. در ترکیه مردم می توانستند به احزاب مختلف رای داده و در محله ها و کوچه ها بدین دلیل که به این یا آن حزب رای دادەاند، به دشمنی با یکدیگر نمی پرداختند. مانند الان نبود. در ادارت دولتی کارمندان دولت، بوروکراتهای برخوردار از ایستارهای متفاوت سیاسی و هویتهای مختلف سیاسی در کنار هم حضور داشتند. اکنون اگر فردی بخواهد به کارمندی یا کارگری بپردازد، باید به یکی از این دو حزب آ.ک.پ یا م.ه.پ تعلق داشته باشد. یعنی شکاف و تجزیه اجتماعی در ترکیه هیچگاه تا حد کنونی نبوده است. رهبری گفته است که این مساله برای ترکیه فایده ای نخواهد داشت. هم برای کردها و هم برای خلقهای ترکیه فراخوانی را مبنی بر توافق اجتماعی دااده است تا از این تجزیه اجتماعی جلوگیری شود.

از سوی دیگر، اعلام نموده است که مساله کرد نه از طریق جنگ، بلکه از طریق گفتگو می تواند به راه حل دست یابد. در صورت وجود یک مساله، باید در ارتباط با ان به گفتوگو پرداخته و آن را حل نمود. حقوق، قوانین، وجدان، اخلاق و ارزشهای دمکراتیک در این میان وجود دارند. زمانی که این معیارها مبنا قرار گیرند، کدام مساله و مشکل حل نخواهد شد؟ نباید حقوق هیچ احدی نقض گردد، هیچ کس بر دیگری ظلمی روا نداشته و هیچ فردی بیش از دیگری خود را محق نداند. ایا جای دادن این خواسته‌ها در درون حقوق، وجدان بشری، عدالت، قوانین و دسترسی به معیارهای دمکراسی امری دشوار است؟ از سوی دیگر رهبر آپو به مذاکرات دمکراتیک اشاره کرده است. موضوع قدرت نرم نیز طی ده سال اخیر بسیار مورد کاربرد واقع شده است. زیرا جنگ به آسیبهای فراوانی منجر می شود.

  به منظور ممانعت از جنگ و ایجاد وسیلەای برای راه حل، بعد از جنگ دوم جهانی سازمانهای حقوق بشر، رسانه و برخی از نیروها با ایجاد فشار درصدد برآمدند تا مشکلات را حل نمایند. برخوردی از نوع دمکراسی مشارکتی در عرصه پدیدار شد. در ده سال گذشته نیز از قدرت نرم سخن گفته شده است و تمایلی از قدرت رسانەها، فرهنگی، اقتصادی، تمایلات، روشنفکری وارد عرصه گشته و درصدد است تا مسائل و مشکلات بدون جنگ و خشونت حل شوند. رهبر آپو زمانی که از قدرت نرم سخن گفتەاند، منظورش در پیش گرفتن راهکاری خارج از خشونت و ستمکاری است. سازمانها و نهادهای جامعه مدنی، سازمانهای جوان و زنان، همگی را به عنوان نیروی نرم مشاهده کرده و این موارد میتوانند بر راهکارهای خارج از جنگ تاثیر بگذارند. درصدد است راه حل از طریق نیروی نرم، از طریق رسانه، فرهنگ، هنر و ادبیات به نتیجه دست یابد. رهبر آپو با سخن گفتن از عقل، فرهنگ، سیاست دمکراتیک نشان داده است که این قدرت نرم واجد چه معنایی است.

  اکنون بخشی از قدرت نرم در رسانەها قرار دارد.در صورتیکه رسانه به شکلی درست مورد استفاده قرار گیرد، در ترکیه و در هر جای دیگری تفکر و برخورد مثبت ظاهر میگردد. در زمان آتش بس تقاضا برای راه حل مساله کرد بسیار بود. زمانی که اردوغان به دمکراتیزاسیون اشاره داشت. آن زمان شمار افرادی که میخواستند وارد اتحادیه اروپا شوند بیش از 80 درصد بود. زیرا ورود به اتحادیه اروپا مانند عرصه صلح و دمکراتیزاسیون مشاهد می‌شد. زمانی که دشمنی با کردها گسترش یافت، این برخورد و درک نیز دچار تغییر شد. دشمنی با کردها به معنای دشمنی با دمکراتیزاسیون است. زمانی که با اررزش‌های دمکراتیک دشمنی نشان داده میشود با تمامی جهان دشمنی می شود. در همان حال شمار افرادی که خواهان حل مسئله کرد از راههای دمکراتیک بودند تقلیل یافت. شمار افرادی که خواهان ورود به اتحادیه اروپا بودند تقلیل یافت. بدون گمان این مساله که ورود به اتحادیه اروپا تا چه اندازه مفید بوده یا خیر مساله دیگری است و قابل بحث. در داخل اتحادیه اروپا نیز مشکلاتی وجود دارد. در ترکیه با اروپا در چارچوب این مباحثات دشمنی نمی‌شود. زیرا گفته می‌شود که باید مساله کرد از طریق جنگ حل نشود، یا نیز مانند شرایط خود مدیریتی محلی باید ارزش‌های دمکراتیک به رسمیت شناخته شوند، با اتحادیه اروپا دشمنی می شود. به اتحادیه اروپا گفته می شود چرا شما این ها را می‌خواهید، این موارد به نفع کردها است و شما آنها را مطالبه می کنید، به همین دلیل شما نیز دشمن ترکیه هستید، بدینگونه دشمنی با اروپا نیز تشدید میشود.

  رهبر آپو به مساله توافق اجتماعی و صلحی شرافتمندانه اشاره مینماید. میخواهد این مساله را از طریق قدرت نرم، توافق اجتماعی و مذاکره دمکراتیک حل نماید. زمانی که دست از جنگ برداشته شود و مساله از طریق قدرت نرم، یعنی از طریق عقلانیت، فرهنگ، سیاست دمکراتیک حل شود، آنگاه راه برای صلحی شرافتمندانه و توافق اجتماعی گشوده می شود. در غیر اینصورت جنگ همچنان ادامه خواهد یافت. رهبر آپو در دیدار اخیر با خانواده خود اعلام داشتند که از طرق جنگ دولت ترک نمیتواند هیچ مسالەای را حل نماید. رهبر آپو چند سال پیش گفته بود اگر تمامی نیروهای جهان را در اختیار داشته باشیم به کسی حمله نخواهیم کرد و بر عکس؛ اگر جهان به ما حمله نماید ما خود را حفاظت خواهیم کرد. با این سخن نوع برخورد و تعامل خود را با مساله نشان می دهد. از سوی دیگردر بسیاری از مواقع اعلام داشته است که ما خواهان راه حل از طریق جنگ نیستیم. آخرین و پاینی ترین نقطه مذاکره دمکراتیک و حل و فصل دمکراتیک است. از این طریق به دولت ترک نیز گفته است که باید دست از سیاستهای امحای جنبش آزادیخواهی از طریق جنگ برداشته شود. امروز نیز همین برخورد را با این مساله نشان می دهد.
  بدون گمان مخاطب این فراخوان‌ها نیروهای دمکراسی هستند. طرفداران حل و فصل مساله کرد خارج از جنگ هستند. بدون تردید برای این مساله نیز باید وجود مساله کرد پذیرفته است. تا زمانیکه وجود مساله کرد پذیرفته نشود،  تا زمانی که دست از سیاست مبتنی بر کشتار کردها برداشته نشود، یا دست از اهداف مبتنی بر قتل و کشتار فرهنگی کردها و تلاش برای ترک کردن برداشته نشود، نه مذاکره دمکراتیک امکان پذیر است، نه مساله کرد از طریق قدرت نرم می تواند به حل و فصل برسد. به همین دلیل باید ذهنیتی در ترکیه ایجاد شود که وجود کردها را به رسمیت بشناسد؛ کردها را مانند یک خلق و یک ملت به رسمیت بشناسد و بپذیرد و قبول نماید که آنها نیز واجد حقوق اساسی طبیعی خود هستند. به دلیل اینکه ذهنیتی اینچنین ظاهر نشده است، فرایندی که رهبر آپو از آن سخن میگوید پدید نخواهد آمد. رهبر آپو با این تلاشها، برخورد و موضعگیری مبتنی بر عقلانیت درصدد است این ذهنیت خشک را در ترکیه تغییر دهد. در صدد است درک ایجاد شده در درون جامعه ترکیه را تغییر داده و در یک ترکیه متحد مسائل را حل و فصل نماید.  باید تمامی نیروهای دمکراتیک دریابند که چارچوب تلاشهای رهبر آپو در این زمینه قرار داشته و برای تغییر ذهنیت باید بر این مبنا به تلاش و فعالیت دست زنند.