باییک: مقاومت کردها به منظور درهم شکستن کشتار جمعی است- بخش نخست

جمیل باییک ریاست مشترک شورای رهبری ک.ج.ک: حاکمیت باخچلی-اردوغان مبتنی بر کشتار جمعی خلق کرد و دمکراتها بوده و مقاومت کنونی به معنای ایستادگی در مقابل فاشیسم کشتارگر است

جمیل باییک با شرکت در برنامه روژوا ولاتِ تلویزیون سترک به پرسشهای انس ییلدز پاسخ داد. جمیل باییک ریاست مشترک شورای رهبری ک.ج.ک در این برنامه به ارزیابی موضوعات روز پرداخته و مسائل پر اهمیتی مانند اعتصابهای غذا، طرحهای جدید در ارتباط با کشتار کردها و ارتباط سیاستهای حکومت باخچلی- اردوغان را با جنگ ویژه ارزیابی کرد.

 

در بخش دیگری از ارزیابی های خود، جمیل باییک به مساله اشغال عفرین و تغییرات دمگرافیکی منطقه نیز پرداخت. در این گفتوگو جمیل باییک ریاست مشترک شورای رهبری ک.ج.ک به حکومت عراق، حاکمیت جنوب کردستان و احزاب سیاسی هشدار داد که به منظور کشتار کردها، با اردوغان- باخچلی همکاری نکنند.

 

▫️: مدت ۱۷۴ روز است که با پیشاهنگی لیلا گوون، ریاست مشترک ک.ج.د اعتصابهای غذا در جریان هستند. به منظر پایان دادن به انزوا و درهم شکستن فاشیسم این اقدامات باید وارد چه مرحله دیگری شوند؟

▪️: همانگونه که اطلاع دارید ماه اردیبهشت-مه است؛ ماه مه ماه شهداست. ۱۸ مه نیز روز شهداست. درست که در تمامی ماههای سال، در تمامی روزها شهید داده ایم، اما شهدای ماه مه واجد ویژگی خاصی هستند. در این ماه انقلابیون بسیار بزرگی شهید شدند و شمار فراوانی نیز در این ماه شهید شده اند. در ۱۸ مه هاکی کارر، ابراهیم کایپاک کایا و در زندانها نیز بسیاری از رفقا به شهادت رسیدند. به این مناسبت یاد و خاطره این شهدا را گرامی داشته و در مقابل آنان سر تعظیم فرود می‌اورم. با این شهدا مجددا پیمان می‌بندیم و من نیز بالشخصه این پیمان را تجدید می‌کنم. در جنبش آپویی شهید از دلایل پیشرفت مبارزه ما به شمار می‌رود. خواست این شهدا، تحقق امیدها و اهداف آنهاست. جنبش آپوچی، میلیتانهای آن، دوستان این جنبش براین مبنا حرکت کرده و این حرکت بر این مبناست که تا کنون نیز تداوم خود را حفظ کرده است. باید همه بر این مساله واقف باشند. روز اول ماه مه، روز کارگان و رنجبران را پیش رو داریم؛ این روز جشن کارگران و رنجبران است. جشن تمامی کارگران و رنجبران را شادباش می‌گویم و برایشان آرزوی موفقیت دارم. یاد و خاطره تمامی شهدای اول ماه مه، در کردستان یا در ترکیه، در خاورمیانه یا عرصه جهانی را گرامی می‌دارم.

 

 اکنون در کردستان با پیشاهنگی لیلا گوون فعالیتی تاریخ ساز در جریان است. این اقدام و فعالیت در مقابله با فاشیسم و انزوای تحمیلی انجام شده است. هدف از این اعتصاب غذا پایان دادن به انزوای تحمیلی بر رهبر آپو، درهم شکستن فاشیسم و تحقق آزادی در کردستان و دمکراتیزاسیون در ترکیه است. این مقاومت، مقاومتی تاریخی به شمار می‌رود. این مقاومت در تمامی کردستان، خارج از کردستان و در زندانها در حال انجام بوده و صرفا برای خلق کرد نیست. برای خلقهای ترکیه نیز می‌باشد، تمامی خلقها را شامل گشته و برای انسانیت است. این مقاومت در مقابله با فاشیسم است. در مقابله با کشتارگری است. حراست و دفاع از ارزشهای خلق کرد و انسانیت است. به این منظور این مقاومت، مقاومتی برای دمکراسی و آزدی قلمداد می‌شود. اگر علیه خلق کرد و خلق ترکیه، علیه خاورمیانه و ارزشهای بشری تهدیدی عظیم در جریان نبود، این مقاومت نیز انجام نمیشد. زیرا در جریان این مقاومت، انسانها بدنهایشان را در معرض مرگ قرار داده‌اند. هر روز در آستانه مرگ قرار دارند، یعنی اگر تهدید جدی نمی‌بود، هیچ کس بدنش را در معرض مرگ قرار نمی‌داد. از این رو درک می‌گردد که خلق کرد و ارزشهای بشری، جنبش دمکراسی و آزادی با تهدیدی عظیم مواجه هستند. از همین رو این انسانها در شرایط بسیار دشواری قرار گرفته و در حال حراست از ارزشهای بشری هستند. تهدید به هر میزان بزرگ باشد، به همان اندازه مقاومت نیز بزرگ خواهد بود. اگر امروز هزاران انسان در حال این مقاومت هستند، می‌توان گفت که فقط کردها نیستند که در مقاومت درگیر هستند، غیر از کردها، خلقهای دیگری نیز در میان صفوف این مقاومت جای گرفته‌اند. شمار حامیان و مشارکت کنندگان در این مقاومت روز به روز افزایش می‌یابد، چرا؟ زیرا می‌بینند که خلق کرد با تهدیدی عظیم مواجه است. بدین منظور در صفوف این مقاومت جای گرفته یا حامی آن هستند. با اراده‌ای بزرگ، با فرصتی بزرگ، با اهدافی بزرگ لحظه لحظه این مقاومت را زندگی می‌کنند. به منظور از میان بردشتن این تهدید لازم است وارد مقاومتی بزرگتر شد.این امر بدون جسارت امکانپذیر نیست. لازم است که انسان این جسارت را درک کند. بدینوسیله، یاد و خاطره تمامی کسانی که در این مقاومت جان خود را از دست داده‌اند، به شهادت رسیده‌اند گرامی می‌دارم، با احترام در مقابل آنان سر تعظیم فرود می‌آورم. کسانی در صفوف این مقاومت حاصر هستند که بر این اقدام و اعتصاب غذا اصرار ورزیده و براین باورند که: تا زمانیکه انزوای تحمیلی بر رهبر آپو پایان نیابد، فاشیسم درهم نشکند، هر هزینه‌ای که لازم باشد آن را پرداخته و مقاومت را تداوم می‌بخشیم، تا زمانیکه ما به آزمانهایمان دست نیابیم.

 

اگر در این مقاومت آرمانی عظیم وجود نداشته باشد، ایمان و اراده‌ای بزرگ حضور نداشته باشد، رفقا چنین بر زبان نمی‌آورند. زیرا همه می‌بینند که اقتدار دولت باخچلی و اردوغان بر زندانها، بر خلق کرد، بر دمکراتها، بر روشنفکران و هنرمندانی که علیه فاشیسم هستند، کسانی که علیه کشتار و سیاستهای فاشیستی هستند ار میان رفته است. باخچلی و اردوغان اظهار می‌دارند که یا باید تسلیم گشته و در خدمت ما قرار گیرید یا در غیر اینصورت حق زندگی را نخواهید داشت. این مساله را صراحتا اعلام می‌کنند. انسان نمی‌تواند چنین امری را بپذیرد. [ما و رفقایمان] می‌گوییم که تسلیم فاشیسم و کشتار نخواهیم شد. از ارزشهای انسانی عدول نکرده و در مدار خیانت قرار نمی‌گیریم. ما با این ارزشهای بزرگ زندگی کرده و آنها را در سراسر حیطه‌های زندگی ساری و جار خواهیم کرد. ما نخواهیم گذاشت که فاشیسم و سیاستهای مبتنی بر کشتار بر خلق کرد تداوم داشته و  به اهداف خود دست یابد. تا آخرین نفس ما در مقابل آن قرار خواهیم گرفت.

 

 از سوی دیگر مادران کردستان در مقابل این سیاست ایستادگی می‌کنند. واقعا با جسارت و قهرمانی در مقابل این سیاست ایستادگی می‌کنند. هر روز به کنش ورزی دست می‌زنند. هر روز با زندانیان هستند. هر روز همراه و همگام با کسانی هستند که در مقابله با فاشیسم و کشتار مقاومت می‌کنند. حملات انجام شده علیه این مادران را همه می‌بینند. به گونه‌ای سبعانه به حمله دست زده و این در حالی انجام می‌شود که مادر مقدس است. در دین اسلام نیز مادر تقدس دارد. اما فاشیسم آ.ک.پ/ م.ه.پ و کسانی که در خدمت آن قرار گرفته‌اند، حمله به مادران را به عنوان وظیفه‌ای برای خود می‌دانند. حمله علیه مادران حمله به انسانیت است. حمله به خود زندگی است. زیرا فاشیسم دشمن زندگی است. دشمن خلقهاست. دشمن آزادی و دمکراسی است. خصوص دشمن زنان است. به همین دلیل است که به چنین حملاتی علیه مادران دست می‌زند و این در حالی است که مادران وظیفه‌ای مقدس را به جای می‌آورند. کسانی که به حیاتی آزاد پایبند باشند، کسانی که علیه فاشیسم باشند، کسانی هستند که شأن و احترام این مادران را به جای آورده و ضمن دستبوسی این مادران اظهار می‌دارند که شما مادران از وظیفه‌ای مقدس برخوردارید. ما شما را گرامی می‌داریم. اما ما می‌بینیم که اقتدرگرایی اردوغان و باخچلی به حمله علیه مادران دست می‌زنند. بی‌احترامیهای بزرگی را در حق مادران روا می‌دارند. با بی‌احترامی به مادران، به زنان بی‌احترامی می‌کنند. به خلق کرد بی احترامی می‌کنند، نسبت به دمکراتها بی‌احترامی می‌کنند. کسانی که می‌گویند من کردم، من انسانم، من دمکرات هستم، میهن دوست هستم، سوسیالیستم، علیه فاشیسم و کشتار هستم نمی‌تواند چنین بی‌احترامی‌ای را پذیرا باشد. نمی‌تواند این بی‌احترامی را تحمل نماید. در میان آحاد خلق کرد، در میان جوانان کرد کسی نیست که این مساله را مورد حسابرسی قرار دهد؟ لازم است که این مساله مورد بازخواست و حسابرسی قرار گیرد. در انظار عمومی به حمله علیه مادران دست می‌زنند، آنها را تحقیر می‌کنند و این امر صرفا محدود به مادران نیست. با بی‌احترامی به مادران، به تمامی زنان، جوانان، خلق کرد و انسانیت بی‌احترامی کرده و چنین عملی را آشکارا انجام می‌دهند. زیرا علیه زنان، علیه نیروهای دمکراسی‌خواه سیاستی مبتنی بر کشتار به پیش برده می‌شود. چه کسی در مقابل فاشیسم اقدام می‌کند، چه کسی واقعیتهای اردوغان و باغچلی را بازنمایی می‌کند، به همین افراد واشخاص حمله می‌شود. مادران بیش از همه این واقعیتها را بازنمایی می‌کنند. از همین رو به آنها حمله می‌شود. خلق کرد نباید این بی‌احترامی را قبول نماید. خصوصا زنان کرد و جوانان کرد این امر را قبول نمی‌کنند. لازم است نسبت به این مساله بازخواست و حسابرسی شود. این یک واقعیت است.

 

▫️: بعد از انتخابات ۳۱ مارس، حکومت آ.ک.پ در بعد حکومتی متحمل ضربه سنگینی از سوی کردها و نیروهای دمکراسیخواه شده است. با این شکست اردوغان می‌توان مترصد انتقام اردوغان از کردها بود؟

▪️: ۷ ژوئن سال ۲۰۱۵ فاشیسم آ.ک.پ/ م.ه.پ متحمل ضربه سنگینی از سوی کردها شد. خصوصا آ.ک.پ و به ویژه اردوغان اقتدار خود را از دست دادند. دومین ضربه را نیز در ۳۱ مارس سال ۲۰۱۹ متحمل شدند. ضربه ای که در جریان انتخابات محلی ۳۱ مارس متحمل شدند، بزرگتر از ضربه ۷ ژوئن سال ۲۰۱۵ می باشد. کسی که استانبول، آنکارا و آنتالیا را از دست بدهد، اقتدار خود را از دست می‌دهد. کسانی که این مناطق را از دست بدهند قادر به اداره ترکیه نیستند. اگر از ذره‌ای روح دمکراتیک و ارزشهای دمکراسی برخوردار بودند، می‌بایست استعفا می‌کردند. در همه جای جهان بدینگونه است. کسی که انتخابات را از دست بدهند، کسی که شکست می‌خورد باید استعفا بدهد. اما می‌بینیم که اردوغان و باخچلی نه تنها استعفا ندادند، دیدیم که در مقابل انظار عمومی همچنان مسند قدرت را حفظ کرده‌اند. یعنی اظهار می‌دارند حتی اگر ما را از مسند قدرت نیز برکنار نمایید، ما دست از این مسند برنمی‌داریم. از طریق زور هم شده باشد در مسند قدرت باقی خواهیم ماند. باید این امر را بپذیرید و در غیر اینصورت به شما حمله می‌کنیم. این امر نیز ناشی از تجمیع تمامی منابع دولتی در دست آنهاست.

 

از این امکانات نیز استفاده میکنند. هم در انتخابات ۷ ژوئن و هم انتخابات ۳۱ مارس با نتیجه‌ای که در انتخابات گرفتند می‌گویند: علت این نتایج کردها هستند. کردها اقتدار را از دست ما گرفتند. به همین علت می‌خواهند تلافی خود را از خلق کرد و دمکراتها بگیرند، ۷ ژوئن را از دست دادند و اقتدار خود را از دست دادند و به حمله علیه کردها دست زدند، علیه سیاست‌ورزان دمکراتیک دست به حمله زدند. همه بر این نکته واقف هستند. ۳۱ مارس نیز ضربه مهلک‌تری را متحمل شدند و اقتدار خود را از دست دادند؛ خلق‌ها اظهار داشتند دیگر بس است. باید از این سیاست ورزی دست بردارید. اما آنها چه می‌گویند؟ ما دست برنداشته و آنهایی که این شکست را بر ما تحمیل كرده‌اند نمی‌بخشیم. بر چه مبنایی اینگونه سخن می‌گویند؟ می‌گویند ترکیه در وضعیت ناگواری قرار داشته و این ما هم هستیم ترکیه را از این وضعیت رهایی بخشیم. ما می‌توانیم ترکیه را نجات بخشیم. غیر از ما هیچ کس نمی‌تواند ترکیه را از تهدید خارج نماید. در صورتیکه ما در مسند قدرت قرار داشته باشیم ترکیه وجود دارد، اما اگر ما در این مسند نباشیم ترکیه‌ای نیز وجود نخواهد داشت. فاشیسم هیتلری نیز در گذشته اینگونه سخن می‌گفت. کسانی که در این برهه نیز هیتلر را نمایندگی می‌کنند چنین حرفی می‌زنند؛ هیتلر آلمان است، تا زمانیکه هیتلر وجود داشته باشد آلمان نیز وجود دارد. نه، وجود ندارد؛ اکنون آ.ک.پ/ م.ه.پ نیز  این گفته را تکرار می‌کنند. غلامان اردوغان و باخچلی نیز اینگونه سخن می‌گویند. می‌گویند آینده و تقدیر ترکیه به ما بستگی دارد. در حالیکه کسانی که ترکیه را تجزیه کردند، کسانی که جامعه را تجزیه کردند، کسانی که عداوت شدید را بین خلق‌های ترکیه ایجاد کردند، اردوغان و باخچلی هستند. درصددند کرده‌های خود را مخفی کنند. درصددند اتهامات را متوجه خلق کرد و دمکراتها و روشنفکران ترکیه نمایند. می‌خواهند به گردن سوسیالیستهای ترکیه بیاندازند. ویژگی فاشیسم اردوغان و باخچلی چیست؟ دروغ و فریب. درصددند اقداماتی را که انجام می‌دهند مخفی کنند. کسانی که جنگ ویژه و روانی را به پیش می‌برند لازم این مساله را درک کنند. زیرا در غیر اینصورت نمی‌توانند در مسند قدرت باقی بمانند. نمی‌توانند هیچ کسی را فریب دهند. نمی‌توانند بر طول عمر خود بیفزایند. به منظور پنهان کردن واقعیت آشکار شده، خصوصا مساله‌ای در ارتباط با خلق کرد به دروغپردازی، حیله و اغوا  دست می‌زنند. چگونه خود را نشان می‌دهند؟ خود را به عنوان انسانهایی دمکراتیک معرفی می‌کنند. خود را به عنوان انسانهایی که به جای ترکیه فکر می‌کنند جا می‌زنند. خودشان را اینچنین نشان می‌دهند. درصدد اغوا و فریب همگان برآمده‌اند. دیگر نمی‌توانند به این شیوه هیچ کسی را فریب دهند. مساله بقای ترکیه نیست. مساله اقتدار فاشیسم آ.ک.پ/م.ه.پ است. به منظور ماندن در مسند قدرت، به دروغ، حیله، فریب و ظلم و ستم دست می‌زنند. باید همگان بر این نکته واقف باشند. می‌گویند حزب کارگران کردستان، کرد، دمکرات، سوسیالیستها ترکیه را تجزیه می‌کنند. ترکیه را از صحنه روزگار محو می‌کنند. به همین علت است که ما به حمله علیه آنها دست می‌زنیم. بدینگونه می‌خواهند که همه را نسبت به ظلم و ستمی که روا می‌دارند، آماده نمایند. اردوغان در انتخابات شکست خورد. باید استعفا دهد. به منظور ماندن در مسند قدرت چه می‌گوید؟ لازم است ما اتحاد در ترکیه را تعمیق نماییم. از این طریق درصدد است چکار نماید؟ از این طریق احزاب ترکیه را خطاب قرار می‌دهد، خلقهای ترکیه را خطاب قرار می‌دهد. می‌گوید لازم است ما همه علیه کردها، و علیه حزب کارگران کردستان قرار گرفته و متحد شویم. درصدد این صف آرایی است. اما این سیاست متحمل ضربه شده است. تا کنون این گونه سیاست‌ورزی را به پیش برده‌اند و شکست نیز خورده‌اند. می‌گفتند: روح ینی کاپی! این روح به چه معنایی است؟ موضع گرفتن علیه حزب کارگران کردستان و علیه نیروهای دمکراتیک بود. پیشبرد فاشیسم و سیاست مبتنی بر کشتار بود. از این طریق این سیاست را به پیش بردند. اما در انتخابات ۳۱ مارس آشکار شد که هیچ کس این سیاست را نمی‌پذیرد. این سیاست ترکیه را به سوی موفقیت به پیش نمی‌برد. بلکه ترکیه را تجزیه نموده و از میان بر‌می‌دارد. برای ترکیه تهدیدهای بزرگی را رقم می‌زند. به همین علین خلق نیز این سیاست را نپذیرفته و آنها را از مسند قدرت کنار زدند. اما هنوز درصدد هستند که این سیاست را تداوم بخشند. از همین روست که چنین سخنانی را بر زبان می‌اورد. لازم است همه بدانند و در دام این سخنان نیافتند، در خدمت فاشیسم قرار نگیرند، ابزار سیاستهای مبتنی بر کشتار نشوند. من صراحتا اعلام می‌کنم هر کس از اردوغان و باغچلی حمایت نماید، در ترکیه یا خارج از ترکیه، به فاشیسم خدمت می‌نماید، به کشتار کردها خدمت می‌نماید. به شریک اقدامات آنان تبدیل می‌شود و ما آن را از یاد نمی‌بریم.

 

 همواره در میان کردها می‌گوید آ.ک.پ خوب است، کسی که در میان صفوف آ.ک.پ جای بگیرد، کسی که در شهرداریهای متعلق به آنان قرار بگیرد علیه خلق کرد، در خدمت سیاستهای کشتارگرانه آنان است. باید همه بر این نکته واقف باشند. جای گرفتن در صفوف آ.ک.پ غیر از این معنایی ندارد. پیش از این واقعیت سیاستهای آ.ک.پ/ م.ه.پ بدرستی مشهود نبود، اما امروزه کاملا مشهود است. این دو کاملا علیه کردها هستند. نه فقط علیه کردها در شمال کردستان، بلکه علیه کردها در بخشهای دیگر نیز هستند. در صدد هستند هر آنچیزی را که تحت نام کرد و کردستان باشد از میان بردارند. این نکته را به صراحتا و طبیعی بازگو می‌کنند. چه کسی می‌تواند در میان صفوف این دو حزب جای گرفته و کردستانی باشد؟ کدام کرد، میهن دوست، انسانی که در کردستان نمایندگی انها را برعهده داشته باشد. هر کسی که دست به چنین کاری بزند حتی اگر کرد نیز باشد دشمن کردها است. لازم است تمامی کردها، دمکراتها، سوسیالیستها این نکته را درک کنند. نباید دیگر این مسائل را امری عادی ارزیابی کنند. لازم است بدانند که دیگر آنها نیز در کشتار کردها سهیم هستند. نباید آنها قتل کنند و باید موضع بگیرند. میهن دوستان از ما چنین چیزی را می‌طلبند.

 

▫️: در رسانه‌ها به طور گسترده‌ای این نکته بازتاب یافته است که دولت ترک از طریق میت و خصوصا در جنوب کردستان تلاش می‌نماید تا دست به قتل عام بزند، اعضای حزب کارگران کردستان را از میان بردارد. مولود چاوش اوغلو در دیدار خود از عراق از مسئولان عراقی و جنوب کردستان خواسته است که باید نیروهای حزب کارگران کردستان را از عراق اخراج نمایند. این سیاست را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

▪️: اردوغان و باغچلی، آ.ک.پ/ م.ه.پ سیاستهای مبتنی بر کشتار را علیه کرد به پیش می‌برند. این امر را نیز پرده‌پوشی نمی‌کنند. اینکه چه کسی از انها حمایت نماید، در خدمت آنها باشد، در کشتار کردها مشارکت داشته باشد فرقی ندارد. در شمال کردستان، جنوب کردستان، در ترکیه یا اروپا باشد. در هر جایی باشد، دولت، حکومت یا حزب باشد به دوستی با آنها دست زده و به حمایت از اردوغان و باغچلی بپردازد، در خدمت فاشیسم مبتنی بر کشتار کردهاست. اردوغان و باغچلی، آ.ک.پ/ م.ه.پ به طرحهایی علیه کردها دست زده و آشکارا آن را اعلام می‌کنند. برای چه کسی؟ هر کس که به حمایت از آنها دست زده و در خدمت آنها بوده و به کشتار کردها بپردازد. در شمال کردستان، جنوب کردستان یا ترکیه یا اروپا فرقی ندارد. هر دولتی که باشد باز برای آنها فرقی ندارد. کسانی که حمایت از اردوغان و باخچلی دست می‌زنند در کشتار کردها سهیم هستند و این امری بدیهی است. هیچ کس نباید از  فاشیسم و کشتار کردها حمایت نماید.

 قتل‌عام در جریان است. چگونه می‌توان با اردوغان و باغچلی نشست و به آنها کمک کرد. چگونه می‌توان به دشمنی با حزب کارگران کردستان پرداخت؟ چگونه می‌توان برای ترکیه و به خاطر دستیابی به اندکی از منابع با ترکیه به همکاری پرداخت؟

خلق کرد هیچگاه چنین امری را قبول نمی‌کند. آنها را بازخواست می‌کند. همه باید این مساله را بدانند. اگر اردوغان- باغچلی فاشیسم را به پیش می‌برند، علیه کردها سیاست مبتنی بر کشتار را به پیش می‌برند علت آنست که برخی از کردها، و دولت و حکومت به منظور منافع خود به باغچلی-اردوغان کمک می‌کنند. اردوغان و باخچلی نیز با حمایت و پشتیبانی آنها این سیاست را به پیش می‌برند. اگر این گروهها به حمایت از اردوغان-باخچلی دست نزنند آنها به خودی خود از نیرویی برخوردار نیستند. اینان هستند که اردوغان- باخچلی را سر پا نگاه داشته‌اند. واقعیتی است که اینان از طریق حزب کارگران کردستان و کردها به بازرگانی دست می‌زنند. اما هیچ کس حق ندارد با وسیله قرار دادن حزب کارگران کردستان و کردها بازرگانی کند. در این رابطه نمی‌توانند بهره‌ای ببرند. شاید در سیاست روزانه بهره‌ای داشته باشند و بگویند بهره‌ای داشته‌ایم. اکنون علیه کردها و علیه حزب کارگران کردستان حملاتی در جریان است. قتل‌عام در جریان است. چگونه می‌توان با اردوغان و باغچلی نشست و به آنها کمک کرد. چگونه می‌توان به دشمنی با حزب کارگران کردستان پرداخت؟ چگونه می‌توان برای ترکیه و به خاطر دستیابی به اندکی از منابع با ترکیه به همکاری پرداخت؟ چنین محاسبه‌ای محاسبه غلط به شمار می‌رود. احتمالا براین باورند که حزب کارگران کردستان تضعیف می‌شود. حملاتی در جریان است، توطئه‌هایی در جریان است. براین باورند که می‌توانند با قرار گرفتن در مقابل حزب کارگران کردستان و علیه خلق کرد در شمال کردستان به کسب دستاوردهایی بپردازند. براین باورند که حزب کارگران کردستان و کردها باید متحمل ضربه‌ای شود، اما ما می‌مانیم. اما چنین محاسباتی بسیار اشتباه می‌باشند. زمانیکه حزب کارگران کردستان متحمل ضربه‌ای شود هیچ کس را یارای ماندن نخواهد بود. زمانیکه حزب کارگران کردستان متحمل ضربه‌ای شود این کردها هستند که متحمل این ضربه می‌شوند، اما همه نیز بر این نکته واقف هستند که این حزب کارگران کردستان است که به کردها حیات بخشیده و مایه شکوه و کرامت کردها بوده و از قبل این حزب بهره می‌برند. منافع آنها در از میان برداشتن حزب کارگران کردستان و خلق کرد نیست. منافع انها با خلق کرد و با حزب کارگران کردستان است.

 

▫️: آقای باییک؛ چگونه باید این امر را درک کرد؟ طی سی چهل سال گذشته، سیاست از میان برداشتن جنبش ما وجود داشته است. برخی از احزاب کرد نیز در این سیاست سهیم بوده‌اند. امروز نیز سیاستی از این دست وجود دارد. به نظر شما چنین سیاستی چه نتیجه‌ای در برخواهد داشت؟ در این رابطه چه نظری دارید؟

▪️: سالهاست که چنین سیاستی در جریان است. با پیگری این سیاست به هیچ نتیجه‌ای دست نیافتند. حزب کارگران کردستان بیش از پیش قدرتمند شد. حزب کارگران کردستان به یک نیروی بین‌المللی و نه فقط کردستانی بدل شد تا جاییکه امروزه در خاورمیانه تاثیرگذار است. بدون کرد و بدون حزب کارگران کردستان هیچ کس نمی‌تواند سیاست‌ورزی کند. حزب کارگران کردستان بر سیاستهای جهانی تاثیرگذار است. با مطالعه تاریخ این حزب، چنین امری مکشوف می‌گردد. منافع آنها نه با ترکیه بلکه با خلق کرد و حزب کارگران کردستان تامین می‌گردد. باید این مساله را دریابند. ما مخالف ارتباطات آنها نیستیم. ارتباطات آنها ادامه داشته باشد، با هر کسی که دوست داشته باشند. اما نباید هیچ کس پیوندها و ارتباطات خود را بر مبنای دشمنی با خلق کرد و حزب کارگران کردستان قرار ندهد. تحت عنوان ارتباط نباید هیچ کس تحت نأثیر سیاستهای باغچلی- اردوغان قرار گرفته و با خدمت به سیاسهای آنان که مبتنی بر کشتار هستند به شرکای آنان تبدیل گشته و باید محاسبه شوند. چنین اقداماتی بدون محاسبه نخواهند بود. اکنون اردوغان-باغچلی اقتدار و حاکمیت خود تداوم می‌بخشند. اما تداوم این امر نیازمند از میان برداشتن حزب کرگان کردستان و کردها می‌باشد. راه دیگری وجود ندارد. برای چنین منظوری ترکیه را می‌فروشند. اما چیزی برای فروش باقی نمانده است. از ملیت و ملیگرایی بسیار سخن می‌گویند، اما با این سخنان درصدد اغوای مردم هستند. اکنون مولود چاوش اوغلو آمده است؛ اما تمامی مساله اردوغان حزب کارگران کردستان می‌باشد، نه چیز دیگر. آمده است که بگوید برای مقابله با حزب کارگران کردستان به ما کمک کنید. آنها نیز هر آنچه را لازم باشد در اختیارش قرار می‌دهند. از همین رو عراق و جنوب کردستان نباید در چنین مداری قرار گیرند. از این جایگاه می‌خواهم بگویم خلقمان لازم است بر این نکته واقف باشد؛ نه به دلیل آمدن چاوش اغلو یا اردوغان اقداماتی را در مقابله با حزب کارگران کردستان در پیش می‌گیرند. قبلا نیز دست به چنین اقداماتی زده‌اند. با خدمت به اردوغان- باخچلی با خلق کرد و حزب کارگران کردستان به دشمنی دست می‌زنند. هوایپماهای اکتشافی جنگی وارد منطقه حفاظتی مدیا می‌شوند، تا قندیل نیز می‌روند. همه می‌دانند اگر این هواپیماها از جنوب کردستان به پرواز در نیایند، تکنولوژی مدیریت و اداره آنها در جنوب کردستان قرار نداشته باشد، این هواپیماها نمی‌توانند تا قندیل پرواز کنند. نمی‌توانند هواپیماهای مسلح و جنگی را تا قندیل بفرستند. دولت ترک از پایگاههای بسیاری در جنوب کردستان برخوردار است. حکومت جنوب کردستان و احزاب حاکم اجازه داده‌اند که تکنولوژِی خود را در جنوب کردستان استقرار بخشند. این تکنولوژی هواپیماها را به حرکت انداخته و به همین علت که هواپیماهای مسلح و نظامی را به کار می‌بندند. درصدد کشتن نظامیان حزب کارگران کردستان بر می‌آیند. اگر ترکیه از این هواپیماها به چنین شکلی استفاده می‌کند، این فقط ترکیه نیست که گناهکار و دخیل در قتل نیروهای حزب کارگران کردستان می‌باشد، بلکه کسانی که به خدمت آنها دست زده‌اند نیز بدون هیچ تردیدی در این باره سهیم‌اند.

ادامه دارد ...