جمیل باییک ریاست شورای رهبری کنگرهی جوامع کردستان ک.ج.ک در طی گفتوگویی با خبرگزاری فرات انتخابات محلی استانبول را که در 23 ژوئن برگزار شد ارزیابی نمود. در این گفتوگو باییک خاطر نشان ساخت که بلوک آ.ک.پ/ م.ه.پ در این انتخابات با اختلافی بسیار شکست خورد. باییک در این گفتوگو اظهار داشت، اگر ترکیه کشوری دمکراتیک بود، این انتخابات راه را بر پیامدهای بسیار گستردهای در این کشور هموار مینمود. اما از آنجا که ترکیه یک کشور دمکراتیک به شمار نمیرود ما در فرایند زمان میبینیم که این انتخابات و این نتایج از چه تاثیری بر ائتلاف آ.ک.پ- م.ه.پ برخودار بوده و بدون شک تاثیرگذار نیز خواهد بود. همانگونه که برخی از طرفهای دیگر نیز براین باورند، روند امور بر مدار گذشته نخواهد بود، و این سخن صحیح به نظر میرسد. زیرا حاکمیت آ.ک.پ- م.ه.پ در انتخابات از نوامبر سال 2002 به بعد، مداوما بر آرای خود افزوده است و درهیچ انتخاباتی نیز با شکست مواجه نشده است. بدون تردید در انتخابات 7 ژوئن این ائتلاف با شکست مواجه شد. اما از آنجا که نیروهای دمکراسیخواه قادر نشدند به درستی سیاست ورزی کنند، نتوانستند از شکست آ.ک.پ استفاده سیاسی کنند. حاکمیت آ.ک.پ نیز از این امر استفاده کرد. بعد از انتخابات 7 ژوئن با دشمنان خلق کرد دست به ائتلاف زدند و با اتخاذ سیاستهای جنگی، نتایج انتخابات را واژگون ساختند. انتخابات 7 ژوئن دمکراتیزاسیون را بر ترکیه امری واجب و الزام آور ساخت. اراده خلق در جریان انتخابات خود را نمایان ساخت. اما این اراده و موضع خلق بر فرایند سیاسی تاثیرگذار نبود. این امر نیز نشات گرفته از اشتباه نیروهای دمکراسیخواه بود. از آن روز تاکنون م.ه.پ و دشمنان خلق کرد به ایجاد ائتلاف دست زده و سیاستهای فاشیستی و خودکامانه را به پیش برده و به حملات متعددی علیه خلق کرد و نیروهای دمکراسیخواه دست زدهاند. علیه جنبش آزادیخواه به سیاستهای نابودگرانه دست زده و درصدد نابودی کردها برآمدند. در هر جایی که کردها دستاوردی داشته باشند، به این دستاوردها حمله کردهاند. همانند تمامی حاکمیتهای فاشیستی درصدد بسط و ترویج شوونیسم برآمده و با ایجاد دشمنیهای خارجی و داخلی، تلاش نمودند حاکمیت خود را همچنان تداوم بخشند.
با این انتخابات نمایان شد که خلقهای ترکیه از سیاستهای آ.ک.پ- م.ه.پ حمایت نمیکنند. زیرا در بالاترین سطح مفهوم دشمنی داخلی و خارجی این انتخابات محلی نمایان گردید. قبل از انتخابات محلی، همه را به دشمنی با خود واداشتند. اعتراف کردند که مساله بقای آنها مطرح بوده و تلاش نمودند تا خلقهای ترکیه به حمایت از آنها دست بزنند. اما مشخص گردید که خلق نسبت به آنها اطمینان نداشته و از سیاستهای آنان حمایتی به عمل نمیآورد. خلق اعلام داشت که ائتلاف آ.ک.پ/ م.ه.پ قادر به حل مشکلات ترکیه نبوده و خلقها نیازمندیهای دیگری داشته و در عمل خط بطلانی بر سیاستهای آ.ک.پ- م.ه.پ کشیدند. بدون هیچ تردیدی چنین انتخابی از سوی مردم پیامدها و نتایجی را به دنبال خواهد داشت. اگر نیروهای دمکراسیخواه سیاست درست و صحیحی را دنبال نمایند، میتوانند سیاستهای آ.ک.پ- م.ه.پ را با آشفتگیهای بیشتری مواجه سازند. زیرا در انتخابات 31 مارس طی ائتلاف دو حزب آ.ک.پ- م.ه.پ؛ حزب عدالت و توسعه با شکست مواجه شد. در انتخابات مرحله اول استانبول، تفاوت آرا چندان زیاد نبود. اکنون نیز شکست در انتخابات استانبول باعث مناقشات و مباحثات شدید و گستردهای شده است. بعد از این انتخابات نیز ائتلاف این دو حزب مناقشات و مباحثاتی را به دنبال خواهد داشت.
ما براین باوریم که در میان م.ه.پ نیز مباحثات و استیضاحهایی صورت میپذیرد. آنها تلاش میکنند تا ائتلاف کنونی تداوم یابد. زیرا از این حاکمیت کنونی نفع میبرند. م.ه.پ در تاریخ سیاسی خود نخستین بار است که چنین فرصتی را یافته است. به همین دلیل نیز تلاش مینماید تا ائتلاف خود را با آ.ک.پ ادامه دهد. سیاست اصلی م.ه.پ بر چنین اصلی استوار است. بیش از پیش به حمایت از آ.ک.پ دست خواهند زد. اما وضعیت آ.ک.پ متفاوت است. آک.پ در این ائتلاف شکست خورده است. احتمالا آ.ک.پ درصدد دوری از م.ه.پ برخواهد آمد و احتمالا ائتلاف خود را با م.ه.پ تضعیف خواهد نمود. در یک کشور دمکراتیک چنین مباحثاتی راه را بر مباحثات دمکراتیک هموار خواهد نمود. اما در این مقطع مشخص نیست که آ.ک.پ چگونه عمل مینماید. زیرا تا مقطع کنونی آ.ک.پ سیاستهای ضدیت با خلق کرد را به پیش برده و غیر از حمله، دشمنی با کردها هیچ مرزی را باقی نگذاشته است. در این راه آ.ک.پ غیر از دشمنی با خلق کرد هیچ دلیل موجه سیاسی دیگری در دست ندارد. شعارها و توجیهاتی مانند دمکراسی و آزادی اکنون در دست مخالفان این حزب قرار گرفته است. برخی از اعضای آ.ک.پ اعلام نمودەاند که در جریان این انتخابات روحیه خود را از دست دادهاند و ابتکار عمل به دست اپوزیسیون افتاده است. چنین مسالهای نیز مشخص مینماید که در سیاست داخلی ترکیه مسائلی را که آ.ک.پ به آنها اتکا می نماید از دست رفتهاند. آ.ک.پ و اردوغان نیز اکنون تنها میتوانند شعارهای شونیستی را ترویج داده و دشمنی داخلی و خارجی را در اذهان افکار عمومی برجسته نمایند. زیرا تمامی حاکمیتهای فاشیستی و خودکامه با ایجاد دشمن میتوانند بقای خود را تداوم بخشند.
در صورتیکه راهی مبتنی بر دمکراسی و ذهنیت سیاسی دمکراتیک مورد پذریش واقع نشود، حاکمیت برای تداوم اقتدار خود مجددا سیاستهای دشمنی داخلی و خارجی را دستور کار قرار میدهد. در بیانیەهای پیشین اردوغان میتوان این مساله را مشاهده کرد. گفتەهایی بر این مبنی که دمکراسی پیروز شد، دمکراسی موجود است و این نتیجه در راستای خدمت به دمکراسی است بر زبان رانده میشوند. از این طریق درصدد هستند که تاثیر نتایج انتخابات را تضعیف نمایند، تلاش دارند تا از نیروهای دمکراتیک ممانعت به عمل آورند و مطالبات خلق ترک را برای دمکراسی از میان بردارند. اما سیاست با نیات به پیش برده نمیشود. معادلات اجتماعی، واقعیت اجتماعی، احساس و تفکر بر سیاست تاثیرگذار است. در درون حزب عدالت و توسعه استیضاح شروع شده است. حتی قبل از انتخابات نیز انتقاداتی نسبت به سیاستهای آ.ک.پ در درون این حزب در جریان بود و اشاراتی مبنی بر سیاست بدیل وجود داشت. در صورتیکه آ.ک.پ حمایت اجتماعی را کسب میکرد، اسامی افرادی مانند داوود اوغلو، باباجان و گل به میان نمیآمد. اگر آ.ک.پ دست از سیاست موجود برندارد، آلترناتیوهایی مانند باباجان و داوود اوغلو آ.ک.پ را دچار انشعاب نموده و این افراد تلاش می کنند تا به آلترناتیو آ.ک.پ بدل شوند. به همین دلیل نیز باید سیاست موجود در آ.ک.پ به بحث گذارده شود.
با تاسیس آ.ک.پ و سیاستهای بعدی این حزب، مسائلی تغییر یافتند. زیرا مشخص شده است که آ.ک.پ از هیچ ویژگی آزادیخواهی برخوردار نبوده و در مقابل مبارزه آزادیخواهانه خلق کرد با شکست مواجه شده است. برای تداوم حاکمیت خود به سیاستهای دیگری دست زده است. به همین دلیل در میان خود آ.ک.پ مناقشات و مباحثات دیگری در جریان هستند. اینکه آنها این مناظرات درونی را چگونه محدود می کنند، باید منتظر ماند. احتمال دارد وزرایی را تغییر دهند. همانگونه که سیاستهای خود را تغییر دادند، اقداماتی را در پیش گیرند. حاکمیت آک.پ بدین دلیل که سیاستهای مبتنی بر دشمنی با خلق کرد و دمکراسی را به پیش برده است، شکست خود در انتخابات را به این سیاستها انتساب نمیدهد. بلکه می گویند که ما نتوانستیم خود را به به خوبی معرفی کنیم. در حالی که سیاستهای مبتنی بر دشمنی با کردها، خلق، کارگران و زنان به پیش برده میشود، بر این نکته تاکید میکنند که خود را به خوبی معرفی نکردهاند. این نکته بدین معناست که سیاستهای ما درست و صحیح بوده اما ما نتوانستهایم خود را به خوبی معرفی نماییم. اما از آنجا که خلق، سیاستهای آ.ک.پ را بدرستی درک کردهاند، راه دیگری را برگزیدهاند. با چنین گفتهای نمیتوانند آشفتگیهای درون آ.ک.پ را مهار کنند.
در نتایج انتخابات محلی حزب دمکراتیک خلقها از نقشی بسیار مهم برخوردار است
باییک در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشت، در نتایج انتخابات محلی حزب دمکراتیک خلقها از نقشی بسیار مهم برخوردار بود و نقش یک آلترناتیو را ایفا کرده است، نقش حزب دمکراتیک خلقها همانند ائتلاف آلترناتیو دمکراتیک بسیار بسیار مهم است. اگر کردها صرفا از طریق مبارزه خود عمل میکردند، بدون تردید مبارزه دمکراسی را تقویت میکردند، اما نتایج کنونی به دست نمیآمد. آنچه که باعث شد نتایج کنونی بدست بیاید، توافق نیروهای دمکراسی انقلابی در ترکیه با نیروهای انقلابی خلق کرد است که در وجود حزب دمکراتیک خلقها برجسته شده است. جنبشی سیاسی مشترک ایجاد شد این دستاورد مهم است. اگر آلترناتیوی مانند حزب دمکراتیک خلقها در عرصه سیاسی ظاهر نمیگردید که نیروهای دمکراتیک خلق کرد و نیروهای دمکراسی را بدور هم جمع نماید، نتایج کنونی در دسترس نبودند. اما پروژه، ذهنیت و ائتلاف حزب دمکراتیک خلقها دستیابی به نتایج کنونی را میسر نموده است. این واقعیت نشان داده است که دمکراتیزاسیون ترکیه با چه نوع ائتلافی، با کدام ذهنیت میتواند ایجاد شود. با این انتخابات صراحتا اثبات شده است که زمانیکه مبارزه کردها و خلقهای ترکیه بر مبنای دمکراسی به اتحاد دست یابند، در ترکیه خواهند توانست تغییرات را ایجاد نمایند، و نتایج مهمی را رقم زنند.
در انتخابات استانبول، تضعیف ائتلاف آک.پ- م.ه.پ یکی از پیروزیهای حزب دمکراتیک خلقهاست
جمیل باییک ریاست مشترک شورای رهبری کنگره جوامع کردستان در بخش دیگری از سخنان خود گفت؛ تضعیف سیاست و ائتلاف آ.ک.پ -م.ه.پ در انتخابات استانبول پیروزی حزب دمکراتیک خلقها بوده و بدون تردید مهمترین عنصر سازنده این حزب نیز کردها هستند، نیروهای دمکراتیک کردها هستند. اما اگر اظهار دارند که این پیروزی صرفا متعلق به کردهاست، این امر نیز اشتباه میباشد. اگر کردها با نیروهای دمکراسیخواه ترکیه، پروژه حزب دمکراتیک خلقها را به اجرا نمیگذاشتند، در ترکیه برنامه سیاسی آلترناتیو خلق نمیشد. پیروزی امروز نیز خلق نمیشد. مهم اینست که این امر بدرستی اعلام گردد. به همین دلیل نیز پروژه حزب دمکراتیک خلقها هم برای کردها حایز اهمیت است و هم برای نیروهای دمکراسیخواه در ترکیه اهمیت دارد. با نتایج انتخابات بایسته است کردها اهمیت این پروژه را بیش از پیش درک کرده و بی علاقگی نسبت به این پروژه را از میان بردارند.
انرژی ناشی از حضور حزب دمکراتیک خلقها، نتیجەای عظیمتر از خود آفرید
باییک در ادامه اظهارداشت، نتایجی که حزب دمکراتیک خلقها کسب نمود مشهود بوده و این گفته که بگوییم نتایج خوبی است، کافی نیست. این نتیجه چگونه کسب شد؟ تحت لوای کدام ذهنیت و سیاست خلق شد؟ باید این ابعاد را بدرستی دید. زمانی که این ابعاد مشاهده گردد در آن زمان است که سیاست و ائتلاف تقویت گشته و گسترش مییابد. زیرا وجود و تقویت این ائتلاف در راستای منافع تمامی نیروهای دمکراسیخواه است.
باییک در ادامه افزود، در انتخابات استانبول اگر کردها و نیروهای دمکراسیخواه تحت لوای حزب دمکراتیک خلقها موضع نمیگرفتند، امکان نداشت که فاشیسم آک.پ-م.ه.پ در استانبول و شهرهای بزرگ دیگر ترکیه تضعیف میشد. 15 درصد از بخش اجتماعی نقش تعیین کنندەای در این انتخابات ایفا کرد. در این انتخابات با موضعگیری درست، انرژی عظیمی را ایجاد کردند. اتحاد نیروهای دمکراسی و کردها انرژی بیشتری از خود را خلق کرد. باید مشاهد گردد که در مبارزه برای آزادی و دمکراسی انرژیای خلق می گردد که در نتیجه آن انرژی و تاثیرگذاری بزرگتری حاصل میگردد.
عدم پذیرش فوری نتایج انتخابات از سوی آ.ک.پ/ م.ه.پ
باییک به برخورد ئتلاف آ.ک.پ- م.ه.پ با نتایج انتخابات نیز اشاره کرده و گفت، اشتباه است اگر تصور نماییم که این ائتلاف نتایج انتخابات را میپذیرد. این گفته که دمکراسی به پیروزی دست یافت، اراده خلق تحقق یافت، گونهای عوامفریبی به شمار میرود. به منظور آن که شکست خود را ناچیز جلوه بدهند، افکار عمومی را فریب دهند چنین سخنانی را بر زبان میآورند. حاکمیتی که تا دیروز برای انتخابات شهرداری استانبول می گفت مساله بقا است، آیا میتوان امروزه با این گفته که دمکراسی به پیروزی رسیده است، اراده خلق تحقق یافته است، به این حاکمیت اطمینان داشته باشد؟ باید نیروهای خلق کرد و دمکراسیخواه به چنین گفتههایی باور نداشته باشند. در انتخابات 7 ژوئن اراده خلق تحقق یافت. حاکمت آ.ک.پ با شکست مواجه شد. آیا گفتند که اراده خلق تحقق یافت؟ گفتند که خلق طرفدار دمکراسی و دمکراتیزاسیون است؟ در چارچوب پیام خلق برای دمکراتیزاسیون گام برداشتند یا با اتخاذ سیاستهای جنگی و توطئه آمیز اراده دمکراتیک خلق، خواست دمکراتیزاسیون را از بین بردند و مجددا خود را در صحنه سیاسی ابقا کردند؟ باید چنین اقدامی نیز دیده شود. خصوصا که اردوغان شخصیتی عقدهای است. نباید مترصد بود که اردوغان اراده خلق را به رسمیت بشناسد یا به خود انتقادی دست زده واز مواضع خود عقب نشینی نماید. زیرا چنین فردی از عقده دست یابی به قدرت برخوردار است. اردوغان از این عقده دستیابی به قدرت، از این موضع جدال بی فایدە دست برنخواهد داشت. بلکه بر عکس، برای بقای خود در قدرت، برای دست یابی مجدد به قدرت به بازیها و توطئەهای دیگری دست میزند. خصوصا که در دشمنی با خلق کرد و نیروهای دمکراسیخواه دست به هر اقدامی زده و دست به اقدامات تخریبی و توطئه میزند. سیاستهای جنگی خود را نیز تداوم میبخشد.
اردوغان کینه جوست، حاکمیت آ.ک.پ انتقام جو است
شخصیت اردوغان، اقتدارگرایی آک.پ کینه جو و انتقام جواست. باید دریافت که چگونه دست به انتقام میزند. رفتار وی با صلاح الدین دمیرتاش بدین دلیل که گفته بود ما تو را به رهبری انتخاب نمی کنیم امری است کاملا مشهود. به همین دلیل است که امروز به حمله علیه افرادی مانند عثمان کاوالا، جان دوندار دست میزند. به انتقام از کسانی دست میزند که به مخالفت با وی پرداختهاند یا اقتدارگرایی وی را محدود کردهاند. باید این واقعیات را دید. اما به احتمال زیاد اردوغان علیه خلق کرد، علیه ائتلاف دمکراتیک حزب دمکراتیک خلقها که باعث شکست ائتلاف آ.ک.پ - م.ه.پ شده است به انتقامگیری دست زند. باییک در ادامه افزود، به همین دلیل به جنوب کردستان نیز حمله مینماید. شرق فرات را نیز تهدید میکند. از همین روست که باید خلق کرد و نیروهای دمکراسیخواه در این راستا حزم و احتیاط داشته و برخوردهای اشتباه و نا آگاهانهای را انجام ندهند. باید آگاه باشند که آ.ک.پ درصدد انتقامگیری است و باید موضعی را اتخاذ نمایند که این سیاست را با شکست مواجه نمایند.
دیگر این حکومت نماینده اراده ترکیه نیست
باییک در ارتباط با مشروعیت آ.ک.پ نیز با یادآوری این گفته اردوغان که اگر در استانبول شکست بخوریم در ترکیه نیز شکست خواهیم خورد گفت، لازم نیست که اردوغان اینگونه سخن بگوید، این کلان شهرهای ترکیه هستند که مسیر سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی ترکیه را تعیین کرده و استانبول یکی از این شهرهاست. شهرهای استانبول، آنکارا، ازمیر، آدانا، مرسین، آنتالیا، هاتای، اسکی شهیر، دیلوک، بورسا نشان میدهند که که مدیریت و جریان سیاسی در ترکیه به سوی کدام مسیر گام مینهد. شهرهای یوزگات، چانگیری، نیگده، آفیون و سینوپ تعیین کننده نیستند. اگر در استانبول، آنکارا، ازمیر، آدانا، مرسین و آنتالیا اراده خلق سازماندهی متمایزی را نشان میدهد، این سازماندهی نشات گرفته از سازماندهی سیاسی متمایزی است، پس میتواند نشان از حاکمیت دیگری نیز باشد. این کلان شهرها مدیریت و آینده ترکیه را تعیین میکنند. اما کسانی که در این شهرها با شکست مواجه شوند، آیا میتوانند ترکیه را مدیریت نمایند؟ کسانی که در این شهرها با شکست مواجه شدهاند نه از مشروعیت حکمفرمایی و نه از نیرویی برای آن برخوردارند. در این شهرها دینامیسم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی اجتماع و خلقهای ترکیه راه دیگری، مسیر دیگری را بر میگزیند. اما حاکمیت کنونی سیاست معکوس را نیز به پیش میبرد. آیا امکانپذیر است که حاکمیت با چنین وضعیتی بقای خود را تداوم بخشد؟ آیا آیندهای سیاسی برای آن میتوان متصور شد؟ آیا از نیروی مدیریت فرمانروایی با چنین وضعیتی برخوردار است؟ طبیعی است که متعاقب از دست دادن این مناطق اکنون تضعیف شده است. این حاکمیت دیگر مدیریت و حاکمیت ترکیه را نمایندگی نمیکند. دیگر حاکمیتی نیست که اراده ترکیه را نمایندگی کند. باید این واقعیت دیده شود.
در صورتیکه ترکیه کشوری دمکراتیک و عادی بود، بعد از نتایج این انتخابات آ.ک.پ میبایست قدرت را واگذار میکرد
جمیل باییک ریاست مشترک کنگره جوامع کردستان ک.ج.ک در بخش دیگری از سخنان خود اعلام نمود، دیگر ائتلاف آ.ک.پ- م.ه.پ از قدرت مدیریت و حکمروایی ترکیه برخوردار نیست. اگر ترکیه کشوری دمکراتیک و عادی بود، بعد از نتایج این انتخابات، بعد از از دست دادن این شهرهای بزرگ آ.ک.پ میبایست قدرت را واگذار کرده و انتخابات زودرس در این کشور برگزار میشد. اگر ترکیه کشوری دمکراتیک بود حاکمیت آن اذعان میداشت که اراده خلق به گونه دیگری تحقق یافته است و از همین رو لازم است که قدرت را واگذار کرد. اما از آنجا که در ترکیه ذهنیت و درکی دمکراتیک وجود ندارد، خصوصا کسانی که به مسند قدرت میرسند، تمامی امکانات دولتی را به منظور استفاده طرفداران خود به کار میبندند، عرصه سیاست را نیز بدین گونه میبینند، به آسانی دست از حاکمیت و قدرت برنداشته و از همین رو حتی با عدم مشروعیت نیز دست از حکومت برنمیدارند. همانگونه که حکومتهای خودکامه تا زمان فروپاشی دست از حاکمیت و قدرت برنمیدارند، حاکمیتهایی که از ذهنیت غیردمکراتیک نیز برخوردارند، برای اراده خلق اهمیتی قائل نشده و دست از قدرت بر نمیدارند. به همین دلیل نباید متصور شد که آ.ک.پ دست از قدرت برداشته و با انتخابات قدرت را وانهد.
حاکمیت کنونی ا.ک.پ حاکمیتی موقت و مقطعی است
باییک در ادامه سخنان خود اشاره نمود که حاکمت کنونی قادر نیست بدین شیوه مدیریت خود را ادامه دهد. موضع و داستان اردک لنگان حقیقت حاکمیت آ.ک.پ است. حاکمیت لنگان نیز به صورت مقطعی و موقتی دیده میشوند. به همین دلیل باید به گونەای مقطعی و موقتی حاکمیت آ.ک.پ را ملاحظه کرد. باید ملاحظه کرد که این حاکمیت نمیتواند بقای خود را تداوم بخشد. باید نیروهای دمکراتیک خود را بر این مبنا آماده نمایند. نیروهای دمکراسی باید ائتلاف خود را گسترش داده و زمان آن فرا رسیده است که خود را برای مدیریت آینده ترکیه آماده نمایند. دینامیسم سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی ترکیه خواهان دمکراسیای از این دست است. برای چنین دمکراسیای باید زمینەهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی آن مهیا باشد. اگر نیروهای دمکراسیخواه با عزم راسخ در این راه فعالیت نمایند، ائتلاف خود را گسترش دهند، مطالبات دمکراتیک خود را با پروژەهای مختلف پیگیری نمایند، وضعیت ترکیه به سوی مدیریت جدیدی گام برخواهد داشت. باعث خواهد شد تا مدیریت دمکراتیک جدیدی در این کشور ظهور نماید.
نتایج بدست آمده سرآغاز فرایند سیاسی جدیدی خواهد بود
باییک در بخش دیگری از سخنان خود افزود نتایج بدست آمده فرایند سیاسی جدید و سرآغاز عصر جدیدی است. باید نتایج این انتخابات بدین گونه درک گردد. دیگر هیچ چیز همانند گذشته نیست. حاکمیت آ.ک.پ - م.ه.پ میخواهد حاکمیت بر سیاق و نمط پیشین ادامه یابد، احتمال دارد چنین مساله ای را به زور تحمیل کند، احتمال دارد بر سیاست جنگی خود پافشاری نماید. احتمال دارد که دگر باره بگوید مساله بقای این حاکمیت، دشمن خارجی، سوریه، شرق دریای مدیترانه، عراق و... و از این طریق سیاست موجود را تداوم بخشد. اما شرایط سیاسی داخلی و خارجی به محدودیتی در مقابل تداوم سیاستهای پیشین منجر میشوند. همانگونه که در استانبول، در کلانشهرها حاکمیت آ.ک.پ با شکست مواجه شد، با اراده اجتماعی، با اراده سیاسی، با عزم راسخ، این وضعیت سیاسی و نتایج آن نیز در عرصه سیاسی به ظهور رسیده و به منظور پیشبرد عصر جدید نیز لازم است که نیروهای دمکراتیک سیاسی، بازیگران و ائتلافهای دمکراتیک نقش بایسته خود را ایفا نمایند. با سیاستورزی و خلاقیت در سیاست، با ائتلافهای خود مبارزه را در چارچوب دمکراسی به پیش برده و میتوانند از این طریق عصر جدیدی را آغاز نمایند. بدون شک، عصر جدیدی آغاز شده است. اما تداوم این عصر جدید نیازمند موضعگیری نیروهای سیاسی دمکراتیک و منوط به موضع این نیروهاست.
باییک در خاتمه اعلام داشت که: ما می توانیم صراحتا و به آسانی بگوییم که نتایج این انتخابات می تواند همه را خوشحال نماید، درک نماید که زمانی که مبارزه نمایند و به پیروزی برسند، با شور و حماسه، با دینامیسم آن پیشاهنگی ایجاد شده و هم در این چارچوب مبارزه اجتماعی بسط و گسترش یابد.