زنان کارگر روژهلات از تبعیض جنسیتی تا رنجهای آنها
هر ساله با آغاز فصل برداشت محصول بازار زنان کارگر فصلی در روژهلات گرمتر میشود
هر ساله با آغاز فصل برداشت محصول بازار زنان کارگر فصلی در روژهلات گرمتر میشود
هر ساله با آغاز فصل برداشت محصول بازار زنان کارگر فصلی در روژهلات گرمتر میشود. تعدادی از این زنان کارگر با خبرگزار فرات در مورد شرایط کار و تبعیضهایی که با آن مواجه هستند گفتوگو کردهاند.
شمسه یکی از این زنان کارگر میباشد که در زمینهای پیاز به برداشت پیاز مشغول است. او میگوید آنها هر روز صبح از ساعت ۷ صبح شروع به کار میکنند و تا غروب خورشید مشغول برداشت محصول پیاز میباشند.
آنها ساعتهای متمادی بدون استراحت پیازها را از خاک در آورده و با کارد ریشه و ساقهی آن را بریده و جمع میکنند سپس آن را داخل گونی میریزند.
شمسه که ۵۵ سال سن دارد چهار دختر و یک پسر دارد و شوهر او به دلیل ازدواج دوم آنها را رها کرده. او در ازای این کار طاقت فرسا روزانه فقط ۳۰ هزار تومان دستمزد میگیرد و این در حالیست که کارگران مرد حداقل ۵۰ هزار تومان دستمزد میگیرند.
او میگوید، مجبور است برای گذران زندگی با این دستمزد کم از صبح تا شب کارگری کند.
شهلا یکی دیگر از این زنان کارگر است. او در مورد شرایط خود میگوید: من ۲۴ سال سن دارم دو سال پیش از شوهرم جدا شدم و با مادرم و خواهرها و برادرهایم زندگی میکنیم، پدر ما چند سالیست از دنیا رفته. من و مادرم هر دو مجبور به کار در مزرعهی سیر هستیم. ما با شروع فصل بهار کار خود را آغاز کردهایم، از زمان کاشت سیر تا الان که فصل برداشت است، دستمزد روزانهی ما ۳۵ هزار تومان است هزینهی رفت و برگشت هم پای خودمان است. ما کل روز زیر آفتاب سوزان کار میکنیم و در پایان دستمزدمان بسیار کم و گاهی اوقات نصف دستمزد مردان است.
در این شرایط مردان هم بیکار هستند چه برسد به زنان
یکی دیگر از زنان کارگر عایشه است. عایشه در کلانهپزی کار میکند. او میگوید هر روز صبح از ساعت ۹ تا ۲ ظهر مشغول پختن کلانه است، علی رغم ساعات زیاد کاری و همچنین سخت بودن کار که سبب کمر درد شدید او شده است وی ماهیانه فقط ۶۰۰ هزار تومان دستمزد میگیرد در حالی که حداقل دستمزد ماهیانه در ایران دو برابر آن و حدود یک میلیون و دویست هزار تومان است.
عایشه ۵۰ سال سن دارد و همسر او به دلیل کهولت سن وبیماری قادر به کار کردن نمیباشد به همین دلیل او مجبور است با این دستمزد کم کار کند.
عایشه میگوید با گران شدن همه چیز آنها به سختی زندگی میگذرانند و از عهدهی خرج خانه و زندگی بر نمیآیند، او میگوید همسرش هم قبلا کارگر بوده و از بیمه برخوردار نبوده است به همین دلیل الان آنها هیچ درآمد دیگری ندارند.
بیان دختر ۲٨ سالهای است که در یک کارخانهی تولید وسایل پلاستیکی کار میکند. بیان هر روز از ساعت ٨ صبح تا ۷ عصر کار میکند. او میگوید کار آنها بسیار تاقت فرسا و محل کارشان بسیار سرد و نمناک است به همین دلیل اکثر زنان شاغل در آنجا بیمار شدهاند، دستمزد ماهیانه ی آنها ۷۰۰ هزار تومان است و بیمه هم نیستند. بیان پدر و مادری سالخورده دارد که باید از آنها مراقبت کند.