ششمین سالروز انقلاب روژاوا و پروژه دمکراتیک روژهلات و ایران [یادداشت]

پس از قیامهای موسوم به بهارعربی که رهبر خلقها، رهبر آپو این‌ها را به بهار خلق‌ها تشبیه کرده، نامی نوین به تاریخ مبارزات بشریت درجهت نیل به آرمان رهایی انسان افزوده شد؛ 'انقلاب روژاوا'

پس از قیامهای موسوم بە بهارعربی کە رهبر خلقها، رهبر آپو این‌ها را به بهار خلق‌ها تشبیه کرده، نامی نوین بە تاریخ مبارزات بشریت درجهت نیل بە آرمان رهایی انسان افزودە شد؛ 'انقلاب روژاوا'

 

در حالی کە جهان در احتضار تسلیم در برابر نیروهای جهانی سازی تحت لوای سیاستهای مزورانە نئو لیبرالیسم بود، روژآوا دمی مسیحائی در کالبد بی‌رمق اتوپیا و پراکسیس انقلابی بود کە سالهای متمادی تحت سیاست حذف و انکار کلیە اشکال سیاست مردمی و رهائی‌بخش انقلابی بە حاشیە راندە شدە بود. انقلاب تکین روژآوا با نفی نیروهای اقتدار‌طلب و هژمون‌گرای نظام بین‌الملل کنونی از یکسو و سیاستهای منفعلانە چپ کلاسیک  و ملیگرای لیبرال از دیگرسو با تبیین "خط سوم "سریعا در فرم و محتوا بە آلترناتیوی برای امیدها و آرزوهای چندین قرن جنبش رهائی‌بخش مبدل شد و با شجاعتی بی‌نظیر از دل پراکسیس انقلابی دورنمای جنبش را متحول و بازسازی کرد.

 

قدرتهای جهانی و نیروهای مرتجع منطقە در توطئه‌ای از پیش طراحی شدە با همراهی گروهی کوچکی از مزدوران کُرد- وابستگان بارزانی‌ها- کە همیشە بە عنوان بازو و موتور محرکە سیاستهای امپریالیسم در منطقە عمل نمودە هرانچە در توان داشتند برای شکست انقلاب بە کار گرفتند و تا سودای اهریمنانەی سقوط انقلاب نیز پیش رفتند، اما انقلابیون روژآوا با اتکا بە نیروی ذاتی مردم ستمدیده در مقابل تمام این دسایس ایستادگی کرد. چنانچه ورود اهریمن داعش در تکمیل تثلیث توحش کاپیتالیزم، در برخورد با مقاومت بی‌همپای کوبانی ناباورانه درهم شکست و تثبیت پارادایم انقلاب روژآوا بیش از هر زمانی بە حقیقت نزدیک شد. گوئی اینبار خاورمیانە زایمان واقعی داشت کە  قرار بود بە حقیقت تاریخ جامە عمل بپوشاند و دست بر قضا چنین نیز شد، انقلاب پایەهای خود را برقرار کرده است و اکنون در ششمین سالگرد آغاز انقلاب  مبارزە پا برجاست.

 

اما مزدوران محلی دروغ و سرمایه با عِلم بە شکست‌ناپذیری انقلاب خلق سازمان یافتە، آگاه و مسلحِ روژآوا، اکنون در ائتلافی دشمن گونه در ارتباط با ارائه نقشه راه کودار و پژاک برای روژهلات در صدد تخریب جنبش آزادی کردستان در هر چهار بخش وطن برآمده و با همسویی با جریانات سلطنت طلب، پان‌ایرانیست‌های فراری و مجاهدین خلق به دشمنی و مبارزه بر علیه تنها راه چاره ایران و روژهلات که همان کنفدرالیسم دموکراتیک و نقشه راه ارائه شده از سوی کودار و پژاک بوده است پیوستند و غافل از اینکه کموناردهای خالق کمونالیزم و دمکراسی رادیکال خاورمیانە بیش از پیش دشمنان انسانیت را می‌شناسند. 

 

خلق‌های ایران در انقلاب ١٣۵٧ رژیم پهلوی‌ها را برای همیشه قی‌ کرده‌اند. جریان ناسیونالیست‌های معکوس کُردی که به ساز و دهل اردوغان در ضیافت‌های بازمانده‌های پهلوی‌ها حاضر می‌شوند بناچار در فقر فکری، سیاسی و ایدئولوژیکیِ خود در قبال پروژه دمکراتیک کودار و پژاک، برآشفته کم مانده هویت خود را هم به چالش بکشند.