سد داریان با حجم تقریبا ۳۳۰ میلیون متر مکعب ذخیره آب، بر روی رودخانهی سیروان و در استان کرماشان، شهرستان پاوه(منطقهی هورامان) ساخته شده است. چشمهی طبیعی و تاریخی بل یا "کانی بل" که دارای املاح معدنی فراوانی میباشد و توانایی تامین آب شرب بیش از دو میلیون نفر را داراست، در مسیر دریاچهی این سد قرار گرفته است.
سد داریان که با اهداف تامین آب شرب و کشاورزی منطقهی پاوه و اورامانات و همچنین تولید برق احداث و آبگیری شده است، از همان ابتدای عنوان طرح ساخت آن مخالفان زیادی از جمله سازمان محیط زیست، مردم بومی منطقه و فعالان محیط زیستی داشته است. دلیل آن نیز نابودی چند هزار هکتار از جنگلهای زاگرس، نابودی کانی بل و دچار شدن به عاقبت و وضعیت دریاچههایی نظیر دریاچهی ارومیه عنوان شده است.
با وجود تمام مخالفتهای هزارها تن از اهالی، مسئولان و کارشناسان کرماشانی در رابطه با بیتوجهی به خسارت وارده به محیط زیست هورامان و غرقشدن کانیبل در اثر آبگیری سد دارایان، این سد در سال ۱۳۹۴ در بیاطلاعی کامل وزارت نیرو، مسئولان استانی و کشوری و اهالی منطقه آبگیری شد.
بدون شک آبگیری از سد داریان با این میزان مخالفت و بدون اطلاع تمامی سازمانها و نهادهای دولتی و مردمی تنها از عهدهی ارگانهای امنیتی و الاخصوص سپاه پاسداران برمیآید که به مافیای نابودی محیطزیست و منابع آبی ایران تبدیل شدهاند.
آغاز طرحهای سدسازی در ایران به دههی ۳۰ شمسی برمیگردد، یعنی زمانی که محمدرضا پهلوی با تقلیدی کورکورانه از کشورهایی توسعهیافته نظیر آمریکا درصدد ایجاد ایرانی به اصطلاح مدرن بود اما ساخت سد در ایران و الاخصوص در دورهی کنونی حکومت جمهوریاسلامی از استانداردهای جهانی گذر کرده است.
ارگانهای توسعهی بینالمللی به کشور ایران پیشنهاد کردهاند که اگر تنها از ۲۰ درصد منابع آبی خود استفاده نماید، محیط زیست آن سالم خواهد ماند. اما کشور ایران اکنون با میزان ۹۷ درصد استفاده از منابع آبی، رکورددار استفادهی نامناسب از منابع آب در سطح جهان است.
بیش از ۹۵ درصد از آبهای جاری ایران در مهار سدهای بیشماری قرار گرفتهاند که توسط نهادهای دولتی و تحت نظارت نهادهای امنیتی نظیر سپاه پاسداران و در راستای منافع اقتصادی و سیاسی آنها ساخته میشوند.
سدسازیهای بیرویه بر روی رودخانههایی که بسیاری از دریاچهها و تالابهای ایران را تغذیه میکنند و به حوزهی آبخیز آنها میریزند، باعث خشکشدن تعدادی از دریاچهها و تالابهای مهم ایران شده است که از جملهی آنها میتوان دریاچهی اورمیه و تالاب هامون را نام برد. در واقع بحران کمآبی در ایران نه به دلیل خشکسالی بلکه به دلیل سوء مدیریت منابع آبی که نتیجهی سدسازیهای بیرویه میباشد، به وجود آمده است.
سدسازی بر روی رودخانههای مهم ایران از جمله سد داریان نیز در تبلیغات دولتی با هدف اشتغالزایی و تامین رفاه اقتصادی منطقه صورت میگیرد اما این سدها در حقیقت به غیر از نابودی محیط زیست، تبدیل دریاچهها و رودخانهها به خشکزار و نابودی دهها گونهی جانوری و گیاهی دستاورد دیگری برای مناطق احداث سدها در برنداشته است. و اکنون با احداث سد داریان در منطقهی هورامان، قربانی دیگر سدسازیهایی که با سوء مدیریت مافیای سدسازی یعنی سپاه پاسداران صورت میگیرد، محیطزیست بکر هورامان خواهد بود.
یکی دیگر از طرحهایی که مافیاهای سدسازی در کنار سدها احداث میکنند، سازههایی است که در تبلیغاتهای دولت برای انتقال آب سدها به مناطق دارای بحران آب ساخته میشوند. اما این سازهها در حقیقت برای انتقال آب به مناطق دارای بحران آب ساخته نمیشوند بلکه برای انتقال آب به هزارها هکتار زمین کشاورزی تحت مالکیت سران رژیم و فرماندهان سپاه پاسداران منتقل میشوند. آب موجود در سد داریان نیز نه برای مصارف کشاورزی منطقهی هورامان بلکه برای آبیاری زمینهای کشاورزی متعلق به سران رژیم و فرماندهان سپاه در دشتزَهاو و یا برای کارخانهها و صنایع تحت نفوذ آنها در کرمان و یزد منتقل میشود.
طرحهای انتقال آب علاوه بر اثرات مخرب زیستمحیطی و اقتصادی، اثرات مخرب دیگری از جنبهی اجتماعی و سیاسی نیز خواهد داشت. به دلیل اینکه با انتقال آب از یک اقلیم به اقلیم دیگر به اختلافات قومی و نژادی نیز دامن میزنند.
هزاران سال مردم بومی مناطق مختلف ایران از جمله مردم منطقهی زاگرس، با شناخت کافی از شرایط اقلیم جغرافیایی خود به گونهای منابع آبی را مدیریت کردهاند که در سازگاری کامل با محیط زیست و بر اساس فرهنگ حرمت به طبیعت بوده است. اما در چند دههی اخیر دولت با همکاری ارگانهای امنیتی و سپاه و تحت عنوان توسعهی اقتصادی به تاراج، انحصار و نابودی منابع مختلف ایران پرداخته است و بدون شک منابع سرشار روژهلات کردستان هم از چشم طمع این مافیاها بدور نبوده نخواهد ماند.
تنها راه مقابله با اقدامات نابودگرانهی سران رژیم جمهوری اسلامی که سدسازی یکی از ابعاد خطرناک آن بوده و تبعات آن به صورت از بین رفتن هکتارها جنگل و مزارع، رودخانهها، دریاچهها، تالابها و گونههای مختلف جانوری و گیاهی و خشکسالی خود را نشان میدهد، آگاهسازی مردم از اهداف پشتپردهی دولت در ساخت این سازهها و همچنین اثرات مخرب آنها بر محیطزیست است که بایستی توسط نهادهای مردمی و دوستدار حفظ محیطزیست صورت بگیرد.