مراد کاراییلان: دولت ترکیه شکست خورده است

مراد کاراییلان از اعضای شورای رهبری پ.ک.ک اعلام نمود که دولت ترکیه هم در برابر مبارزات آزادیخواهانه‌ی خلق کرد و هم در منطقه با شکست سنگینی روبرو شده است.

مراد کاراییلان از اعضای شورای رهبری پ.ک.ک اعلام نمود که دولت ترکیه هم در برابر مبارزات آزادیخواهانه‌ی خلق کرد و هم در منطقه با شکست سنگینی روبرو شده است.

 

مراد کاراییلان عضو شورای رهبری پ.ک.ک و فرمانده‌ی کل قرارگاه مدافع خلق، از طریق رادیوی ده‌نگێ وه‌لات (آوای میهن) به سوالاتی در مورد موضوعاتی همچون، اعمال گوشه‌گیری بر عبدالله اوجالان رهبر خلق کرد ، مقاومت خودمدیریتی در باکور کردستان، تلاش ارتش ترکیه برای اشغال باشور کردستان، مناسبات آ.ک.پ با حزب دمکرات کردستان عراق پ.د.ک، حملات هواپیماهای جنگی و اخبار مربوط به جنگ روانی آ.ک.پ و حمله‌ به عفرین، پاسخ گفت.

 

 

کاراییلان اعلام نمود که دولت ترکیه برای اینکه شکست خود در برابر کردها را مخفی نماید، می‌تواند به عفرین حمله نماید، ولی باید بداند که با مقاومتی تاریخی روبرو خواهد شد. کاراییلان همچنین به واکنش روسیه و آمریکا نیز در این مورد پرداخت.

 

 

کاراییلان برای رادیوی "ده‌نگێ وه‌لات" چنین گفت:

 

"در ابتدا جشن ایزی را به تمامی خلق ایزدی مان، تمامی اعضای یگان‌های مقاومت شنگال ی.ب.ش و همه‌ی رفقا تبریک و تهنیت گفته و امیدواریم که این جشن به وسیله‌ای برای اتحاد همه‌ی خلقمان از جامعه‌ی ایزدی تبدیل گردد و برای اینکه در آینده بتوانیم در شنگال به طور مستقل و دمکراتیک به استقبال این جشن برویم، تلاش خواهیم نمود. همچنین در شخص رفقا چیاگر، خباتکار، زریان، آخین، روکن، چَکو و رفیق اسلامان، تمامی رفقای شهید مقاومت خودمدیریتی باکور کردستان گرامی داشته و در مقابلشان سر تعظیم فرو خواهیم آورد. این قهرمانان در تاریخ خلق کرد آغازگر مرحله‌ای نو می‌باشند. در کوچه‌های شهرهای کردستان داستان‌های قهرمانی نوشتند. ما همیشه آنان را به یاد خواهیم آورد و مقاومت فدایی و روحیه‌ی آپویی آنان در مبارزات ما جایگاهی ویژه خواهد داشت و ما همیشه به آرمان‌هایشان وفادار خواهیم ماند. در سال ٢٠١۵، خلق ما در برابر حمله‌ی نژادپرستی پلیس آ.ک.پ، از محلات خود دفاع نمود. جنبش جوانان انقلابی میهن دوست، دفاع از محلات را بعهده گرفت و مجلس شهرها نیز خودمدیریتی محلات را پسندید. این یک در سیستم‌های دمکراتیک حقی مشروع است. برای چاره‌یابی آن نیز می‌توانستند راهکار جداگانه‌ای را پیش گیرند. ولی حکومت آ.ک.پ، خود خواهان بکارگیری خشونت در کردستان بود. قبل از آن آ.ک.پ برای ویران نمودن شهرها تصمیم گرفته بود. در واقع اگر شهرهای کردستان چنین تصمیمی نیز نمی‌گرفتند، آنها به شهرهای کردستان خصوصا (جزیره، نصیبین، شرناخ، سور، گَوَر)حمله می‌کردند. برنامه‌ای بدین شکل داشتند و برای همین خواستند تا با تمامی ارتش خود در سطحی گسترده حمله نمایند. در ابتدا فرمانده‌ی کل ارتش گفت: کار تانک‌ها در شهر چیست؟ لیکن بعدا ما دیدیم که از ٢٣آذرماه، تصمیم گرفتند که دولت ترکیه با ارتش، تانک، پلیس و همه‌ی نیروهای خود به آن شهرهایی که مقاومت در جریان است، حمله نمایند. به اینصورت در شهرهای کردستان مرحله‌ای از ویرانی و کشتار جمعی را به راه انداختند. خصوصا به شیوه‌ای تاکتیکی در ابتدا شهرها را محاصره و راه را بر هرنوع مایحتاج روزانه‌ی خلق گرفتند. در همان حال بمباران شهرها را شروع کردند. کودک، زن، پیر و هرکسی را مورد حمله قرار دادند. شماها دیدید که در جزیره، کودک ٢ماهه و ٨ ماهه  و پیر ٧٨ ساله را نیز شهید نمودند. تک تیراندازها برادری که می‌خواست جنازه‌ی خواهرش را بلند کند، شهید کردند. جنازه‌ی شهدا روزها در کوچه‌ها ماند، جنازه‌ی مادری در شهر سلوپی، جلو درب منزل خود بمدت ٧ روز افتاده بود. برعلیه خلق‌مان نژادپرستی وحشیانه را احمال کردند. هدف این بود که شهرها را تخلیه و مقاومت را درهم بشکنند. زمانیکه شهرها را محاصره نمودند و همه‌ی وسایل معیشتی را قطع نمودند، خلق ناچارا از شهرها خارج شد. بعد از ۴٠ روز، دو ماه و شماری نیز پس از چهارماه، کوچ نمودند و تنها مدافعین محلات در شهرها باقی ماندند. آنها نیز با پیشاهنگی جوانان از خود دفاع می‌نمودند. زمانیکه ارتش حمله نمود، آنان نیز خود را بعنوان یگان‌های مدافع غیرنظامیان اعلام نمودند. آنان که مقاومت می‌کردند، از شهر خارج نشدند. مقاومت کننده‌گان در هر شهری داستان‌هایی از فداکاری و قهرمانی را آفریدند. در شهرهای سور، حَەزَخ، شرناخ، نصیبین، جزیره، گَوَر و بسیاری از مناطق دیگر، جوانان کرد حقیقتا روحیه‌ای وصف ناپذیر از خود به نمایش گذاشتند. مقاومتی تاریخی نمودند. اینگونه بود که دشمن شهرها را ویران کرد، لیکن نتوانست اراده‌ی خلق را بشکند. در این مقاومت تاریخی، دشمن درهم شکست. مثلا ٩ماه نتوانستند داخل شهرهای نصیبین و شرناخ شوند، همچنین بمدت ١٠۵ روز، ۶٠ مبارز با پیشاهنگی فرمانده چیاگر با تمامی ارتش ترکیه مستقر در شهر آمد، جنگید. آنان با مقاومت خود، دولت ترکیه را درهم شکستند. بدینصورت مرحله‌ای مهم تاریخی بوقوع پیوست. سپس دشمن، نخواست محلاتی را که در آن مقاومت روی داده است، همانطور باقی بمانند. در جریان جنگ برخی از جاها ویران شدند، ولی دولت آ.ک.پ تصمیم به ویرانی تمامی محله‌هایی گرفت که در آنها مقاومت روی داده بود. جاهایی را که در آن جنگ نیز روی نداده بود، ویران نمود. مثلا در حالیکه ۵ درصد شهر شرناخ ویران شده بود، آنان ٨۵ درصد آن را تخریب نمودند. دشمن در آنجا روی وحشی‌گری و نژادپرستی خود را ‌آشکار نمود. در کل مرحله‌ای بسیار تاریخی بود. این مقاومت در مبارزات آزادیخواهانه‌ی خلق کرد گامی بسیار مهم و رو به جلو می‌باشد. در حقیقت با این فداکاری و قهرمانی، از شرف و کرامت خلق کرد دفاع نمودند. با یادآوری آنان، مبارزات آزادیخواهی کردستان همچنان بزرگتر و نیرومندتر خواهد شد. بدون شک در اینجا اشتباهاتی هم بوده است. یعنی اگر قبل از هرچیز پیشاهنگان و آن دسته از پیشاهنگانی که بیشتر با خلق مرتبط بودند، از لحاظ آذوقه، آب، وسایل تندرستی و سازماندهی، آماده‌کاری لازم را انجام می‌دادند، این چنین کوچ نمودن خلق از شهرها صورت نمی‌گرفت. این اشتباه بود و حتی اقدامی نیز انجام نشد. میتوان گفت در بسیاری از جاها آنانکه بایستی پیشاهنگی می‌نمودند، به وظیفه‌ی خود عمل نکردند. ما بعنوان رهبری یک جنبش نمی‌توانیم بگوییم که برخی به وظایف خود عمل نموده و یا برخی عمل نکرده‌اند. یعنی نباید خودمان را از مسئولیت، تبرئه نماییم. مسئول این رویداد ما هستیم و شورای رهبری ما برای اینکه نتوانست خلق را برای این مرحله آماده نماید، خود را نقد خواهد کرد. اگر هرچیز از قبیل سازماندهی، خوراک، آب، وسایل تندرستی، مهیا میشد و سیستمی خودمدیریتی ایجاد می‌گردید، شاید نتیجه این چنین نمی‌بود و دشمن تماما در هم می‌شکست. این ممکن بود. پراکتیک انجام گرفته نشان داد که اگر آماده‌کاری انجام می شد، توانایی بیرون راندن دشمن از شهرها وجود داشت. بایستی رهبری جنبش ما این مسئولیت را به عهده می‌گرفت، کارها را انجام میداد و به راه می‌انداخت. در اینجا اشتباهاتی رخ داد. مسئولیت این اشتباه بر دوش رهبری جنبش، کادر و مسئولین ماست. رهبری ما در این مورد اشتباهات خود را خواهد پذیرفت و می‌خواهیم بیشتر نیز نتایج را بررسی کنیم. برای اینکه ما بتوانیم از مقاومت آن قهرمانان الهام گرفته و مبارزات آزادیخوهی خلق کرد را به پیروزی رسانیم، بایستی از نتایج این مبارزه عبرت گرفته و به شیوه‌ای صحیح پاسخ صحیح به آن داده شود. وفاداری و به انجام رساندن آرمان‌های آن رفقای شهید، پاسخی در خور به جانفشانی‌ها و فداکاری آنان خواهد بود. این مقاومت درمیان جنبش ما راه را بر مرحله‌ی نوینی از فداکاری و مبارزه گشوده است. گامی رو به جلو بود. سیستم دشمن را به لرزه درآورد. دشمن تنها با اعمال وضعیت استراری خود را سرپا نگه داشته است. زیرا دشمن نیز بخوبی می‌داند که در آن مناطق جایی برای ماندن ندارد. دنیا نیز مشاهده کرد که این دشمن آن مناطق را اشغال نموده، غصب کرده و با قوای نظامی قادر به ماندن شده است. در این مرحله، بیشتر از پیش آشکار شد و اگر بر روی تجربیات بدست آمده کار شود، قادر به پیروز نمودن مبارزات آزادیخواهانه‌ی کردستان بر مبنای خودمدیریتی دمکراتیک، خواهیم بود".

 

کارییلان در بخشی از سخنان خود افزود:"

 

در ابتدا به فعالان ستراسبورگ درود می‌فرستم. ۵۴ روز است که در زیر این سرما مقابل ساختمان شورای اروپا و سازمان منع شکنجه‌ی اروپا سی.پی.تی نشسته‌اند. در همه‌ی کشورهای اروپا، روژاوا، باکور و باشور کردستان و برخی اوقات در روژهَلات کردستان نیز، اعمال گوشه‌گیری بر رهبرآپو محکوم می‌گردد. رهبر آپو شخصی معمولی نیست. هرکس میداند که وی رهبر خلق کرد می‌باشد. این خلق با جمع‌آوری ١٠میلیون امضا گفتند که رهبر عبدالله اوجالان، نماینه‌ی اراده‌ی ماست و آن امضاها را نیز تسلیم نهادهای اروپا نموده و به ثبت رسانده‌اند. دولت ترکیه بر علیه رهبر آپو سیستم شکنجه‌گر امرالی و انزوا را اعمال می‌کند. این شکنجه و گوشه‌گیر کردن اراده‌ی خلق کرد است. آنچه را که دولت ترکیه بر علیه رهبر آپو اعمال می‌کند، اعمال آن بر روی خلق کرد می‌باشد. اردوغان و آ.ک.پ بخوبی بر این واقفند. هرکس بخوبی این را درک می‌کند. آنها با کردها دشمنی می‌کنند. از کردها و مبارزات آزادیخواهیشان هراس دارند. برای همین است که سیستم امرالی را که در جهان بی‌همتاست، اعمال می‌کنند. از اینکه صدای رهبر آپو به خلق و جنبش برسد و خلق و جنبش از آن نیرو گیرد، می‌ترسند. آنها خواهان نابودی جنبش آزادیخوهی کرد هستند، در مقابل آن مقاومتی در امرالی، کوهستان، زندان‌ها و در تمامی کردستان، وجود دارد. جنگی در جریان است. چیزی را که ما می‌خواهیم افکار عمومی جهان درک کند، همین است. در این جنگ، آ.ک.پ قوانین جنگ را زیر پا گذاشته و به معیارهای جنگ پایبند نیست. جنگی غیر اخلاقی به راه انداخته است. به شیوه‌ای نژادپرستانه زندانیان را شکنجه می کند. این جای شرمساری و نشان از اشغالگری بدون مرز دولت ترکیه می‌باشد. همه می‌دانند که این مقاومت است. در اینجا بایستی خلق ما بداند که رهبر آپو نماینده اراده‌ی خلق است. حمله‌ی این چنینی به رهبر آپو، نشان از تسلیم گرفتن اراده خلق کُرد می باشد.هر فردی از ما در کردستان و بیرون از آن باید حمله به رهبر آپو را به مثابه‌ی حمله به خود ببیند و در مقابل آن سکوت نکند. بایستی هر کس خود را سازماندهی نماید. حمله به رهبر آپو، همچون حمله‌ای معمولی نیست. حمله به تمامی خلق کرد، به اراده و کرامت خلق می‌باشد. لذا بایستی هر کسی که ادعای کُرد بودن و آزادی خواهی را دارد، بایستی در مقابل این حملات سکوت ننماید. همه می‌دانند تا زمانیکه سیستم امرالی وجود داشته باشد، در ترکیه دمکراسی برقرار نخواهد شد. یعنی امروز راه آزادی خلق کرد، راه دمکراتیک شدن ترکیه، راه دمکراسی و انقلاب خاورمیانه تا اندازه‌ای به آن بستگی دارد. برای همین فشارهای علیه رهبر آپو نه تنها حمله به اراده‌ی کردها بلکه حمله به آینده‌ی خلق‌های منطقه نیز می‌باشد. به نظر ما باید هرکس در این مورد، چنین دیدگاهی داشته باشد و در مقابل آن بایستد، واکنش نشان دهد و در هر نوع نارضایتی شرکت نماید. مسئولیت این نیز بر دوش ماست. اگر ما بموقع به وظایف خود عمل میکردیم، دشمن چنین فرصتی نمی‌یافت. برای نمونه در موضوع شهرها، رهبر آپو برای شهرها نظریات خود را در ٩ ماده اعلام نموده بود. اگر در راستای آن ٩ ماده، آماده‌کاری صورت می‌گرفت، دشمن به اینگونه وسیع قادر به حمله به این شهرها نمی‌بود و ممکن بود که وضعیت متفاوت تری بوجود بیاید. ما می‌دانیم که مسئول اصلی آن جنبش ما و کادر رهبری آن می‌باشد. لیکن هرکس باید از این حقیقت دفاع کند و مقابل اعمال فشار بر علیه رهبری و در شخص وی بر علیه خلق کرد، ایستادگی کند.  مسئولیت اساسی بر دوش ما می‌باشد. ما می‌بینیم که در سیستم امرالی که در جهان نمونه ندارد، نه اخلاق، نه حقوق و نه انسانیت وجود ندارد و نقض کامل حقوق بشر می‌باشد و از هر طرف کاملا سلیقه ای است. این سیستم را اندک اندک به زندان‌های دیگر نیز می‌کشانند. گزارش‌ها و اخبار مربوطه حاکی از آنست که از زندان آیدین گرفته تا زندان وان، در هرجایی ظلم برقرار است. این نشانگر ذهنیتی فاشیستی است. ظلم هست، بدون شک در برابر آن نیز مقاومت زندانیان وجود دارد. در زندان خارپیت، بمدت ۴٩ روز است که در بند زنان مقاومت و اعتصاب در جریان است. در بیشتر زندان‌ها به شیوه‌های گوناگون مقاومت وجود دارد. چون در اینجا حقوق بشر پایمال خواهد شد، کرامت و شخصیت انسانها مورد تعرض قرار می‌گیرد. بدون شک در برابر آن ایستادگی نیز وجود دارد. این یک حقیقت است که رژیم آ.ک.پ – م.ه.پ بها پیشاهنگی اردوغان در ترکیه و کردستان فاشیسم را پیاده کرده‌اند. نژادپرستی دشوار را به راه انداخته اند. هم در میان خلق و هم در زندان‌ها از سیاستی ظالمانه پیروی می‌کند و این است حقیقت آنان. در مقابل این بایستی آنهایی که در کشورهای دیگر جهان ساکن هستند، سکوت نکنند. در مقابل این حملات ضد انسانی ما بعنوان صدای انسانیت خواهیم ایستاد. این وظیفه‌ی هرکسی است که خود را مساوات طلب، میهن دوست و انقلابی می‌خواند. در برابر آن بایستی مبارزه نمود.

 

  

همینطور است. دیروز برای مدتی طولانی منطقه‌ی خواکورک، توسط هواپیماهای ارتش ترکیه بمباران شد. در آغاز مناطق (گه‌‌لی رش، کانی رش، ئه‌ودال کووی، دشت حیات و ...) را مورد تهاجم هوایی قرار دادند. سپس برخی از مناطق که بصورت رسمی جزء اراضی جنوب کردستان می‌باشد، از سوی ترکیه اشغال شدند. در دشت حیات، ''گِرِهِ سیرو و سترِن ماوان" اکنون در اشغال دولت ترکیه می‌باشد. در آن منطقه که هرچند نزدیک خواکورک می‌باشد، بعلت پست بودن اراضی، نیروهای گریلا در آنجا حضور ندارند. چون دشمن از نیروهایمان هراس دارد، در ابتدا خواکورک را مورد حمله قرار داد و سپس نیروهایش را مقداری به جلو کشید. گِرِهِ سیرو که اکنون اشغال شده است، پیشتر نیز هیچ نیرویی در آنجا وجود نداشت. گریلا نیز در آن منطقه حضور ندارد. واقعیت این رویدادها، بدین شیوه است. اینکه بخواهند منطقه‌ی بیشتری را در اختیار گیرند یا اینکه برعلیه خواکورک عملیاتی را آغاز کنند، مشخص نیست. اگر بسوی خواکورک بیایند، بدون شک با مقاومتی جدی روبرو خواهد شد. جنگ روی خواهد داد. آسان نیست که به خواکورک نفوذ کنند. این برای آنان نه آسان و نه ممکن است. جنگی وسیع درخواهد گرفت. ولی نزدیک شده‌اند. گه‌لی رش و آوا حاجی‌بگ را پشت سر گذاشته و به آن تپه( گرِهِ سیرو) رسیده‌اند. آن تپه، خاک باشور کردستان است. بنا به گفته‌ی خلق منطقه، حکومت اقلیم کردستان و حکومت عراق از آن مطلع هستند. شاید این گفته حقیقت داشته باشد چون کسی اعتراض ننمود. چرا آمده‌اند و آن تپه را گرفته‌اند؟ آن تپه در مثلث مرزی واقع شده است. از سوی باشور، قادر به کنترل نمودن همه‌ی رفت و آمدها خواهند بود. برای اشغالگری ترکیه، آن تپه مهم است. برای همین آن را اشغال نموده‌اند. بدون شک این موضوع انتقاد است. چرا بر روی اشغال آن تپه توسط دولت ترکیه چشمشان را می‌بندند؟ آن تپه در اختیار ما نبود. آن تپه در اراضی پست‌تر قرار دارد و ما در آنجا نبودیم. ولی می‌دانیم که آنها بخاطر ما به آنجا آمده‌اند. برای کنترل نمودن خلق ما که در آن منطقه تجارت و آمد و رفت می‌کنند، آنجا را اشغال نموده‌اند. احتمال دارد که در همین سطح باقی بمانند. باید دید امروز و فردا چه خواهند کرد. رفقای ما نیز در آن منطقه در آماده باش می‌باشند. اگر بخواهند رو به جلو و بطرف خواکورک بیایند، چنانچه گفتم جنگی وسیع درخواهد گرفت. این عملیات فعلا در این حد می‌باشد. میتوان در این مورد، همین را گفت".

 

مرارد کارییلان در ادامه سخنانش دست نشان کرد:"

 

ما دیگر لازم نمی‌بینیم که به هر دروغ دولت ترکیه جواب بدهیم. لیکن بایستی خلق ما و هرکسی که اخبار ما را دنبال می‌نمایند، بدانند که دولت ترکیه به این وسیله جنگی روانی براه انداخته است. مثلا تلویزیون‌هایشان. بگوییم که اتفاقی افتاده است، در جایی مقادیری مهمات را ضبط کرده‌اند و یا هرچیز دیگری که رویداده است. آنها نمی‌گویند که چگونه و چه شده است. میگویند پ.ک.ک پشت سر هم ضربه می‌خورد. یعنی همیشه می‌گویند که ما پیروز شدیم و پ.ک.ک ضربه خورد. این دروغ پردازی و در راستای جنگی روانی می‌باشد. در هفته‌ی گذشته این تعداد از رفقای ما شهید نشده‌اند.هر وقت که باشور را بمباران می‌کنند، همین را می‌گویند. هر بار مطابق میل خود، چیزی را خواهند گفت و این بدون برنامه نیست. دروغ پردازی می‌کنند و این جنگی روانی است. مگر جنگ روانی چیست؟ دروغگویی است. یعنی بیا و دروغ بگو. قانون جنگ روانی همین است. ٢٠ دروغ را به جای یک حقیقت بیان می‌کنند. می‌خواهند به مردم بقبولانند. اینگونه رفتار می‌کنند. این حقیقت ندارد. لیکن بدون شک جنگ روی می‌دهد. عملیات انجام می‌دهند. ما می‌دانیم که در هفته‌ی گذشته دولت اشغالگر ترکیه در خیلی از جاها عملیاتی را به انجام رسانید. ولی عملیات‌هایشان بدون نتیجه است. شکست خورده‌اند و نتیجه نگرفته‌اند. هم در حملات هوایی در مناطق حفاظت شده مدیا و هم عملیات‌هایشان در باکور کردستان در این اواخر، تلفاتی در بر نداشته  و درگیری روی نداده است. معلوم است که میخواهند در منطقه سنگر بندی نمایند. در اینباره مهم است که هرکس هوشیار باشد. برای بی‌نتیجه نمودن برنامه‌های دشمن، بایستی هرکس بیشتر تلاش کند. معیارهای استتار را به‌خوبی به جای آورد. معتقدم که همه رفقا، همه‌ی واحدهای گریلا در این مورد با حساسیت بیشتری عمل کنند و سیاست‌های دشمن را بی نتیجه خواهند نمود.  اگر سخنانشان حقیقت داشت با وجود آن‌همه هواپیمای جاسوسی، آن‌همه بمباران و آن‌همه عملیات، اکنون مایی وجود نداشت. اینطور نیست. آشکار است که برخی تدابیر وجود دارد و تجربه‌ی گریلا نیز وجود دارد که تلاش‌هایشان را ناکام می‌گذارد. در این مورد ما می‌گوییم که بایستی تمامی فرماندهان، مبارزان و هواداران ما، بیشتر از پیش حساس باشند. برای اینکه قادر به شکست کلی برنامه‌ای دشمن بود، بایستی ظریفتر و با تعمق بیشتری کار و تلاش نمایند. وظیفه‌ی ما تنها ناکام نمودن برنامه‌هایشان نیست بلکه درهم شکستن دشمن می‌باشد. بایستی به تلاش‌هایشان پایان داده شود. وظیفه‌ی بنیادی ما همین است. برای رسیدن به این نتیجه نیز لازم است که در این زمستان، بیشتر آمادگی داشته باشیم. بیشتر تعمق کرده و آموزش اساس گرفته شود. مناسبات داخلی، روحیه‌ی رفاقت، برابری و آزادی را تعمیق تر نمود. به معنایی دیگر ما تدارکات لازم را در حد اعلاء لازم دیده باشیم. اگر هرکس در انجام وظایف، بیشتر فداکاری نماید، مسئولیت پذیرتر باشد و بهتر درک نماید، بر این باوریم که هم از لحاظ امنیتی تدابیر لازم اندیشیده و هم از لحاظ تدارکات بهتر عمل خواهیم نمود. بدین صورت  کسب نتیجه امکان پذیر خواهد بود".

 

کارییلان همچنین درباره وضعیت دولت ترکیه نیز اظهار داشت:"

 

دولت ترکیه و حکومت آ.ک.پ – م.ه.پ در مرحله‌ی دشواری قرار گرفته‌اند. تلاش‌هایشان علیه روژاوای کردستان بی نتیجه ماند. در واقع سیاست‌شان در خاورمیانه به شکست انجامید. محور سیاستشان در خاورمیانه دشمنی با کردها بود که آن هم به پیروزی نرسید. آنها میخواستند در تغییر و تحولات منطقه و آینده‌ی سوریه، کردها قادر به کسب هیچ حقوق و موقعیتی سیاسی نباشند. حتی موقعیت سیاسی باشور کردستان را محدودتر نمایند. این مسائل را ما ۴-۵ سال است که به زبان می‌آوریم. ببینید، فرصت ایجاد شد. سیاست باشور کردستان، اشتباهاتی را انجام داد. فورا دولت ترکیه به صحنه آمد، با ایران و عراق توافق نمود. برای محدود نمودن موقعیت سیاسی باشور کردستان، هرآنچه از دستشان برآمد، انجام دادند. چرا؟ زیرا قبلا اردوغان گفته بود که در نتیجه‌ی اشتباهات ما در باشور کردستان، این موقعیت سیاسی بوجود آمد. گفت که این برای ما اشتباهی بزرگ بود. این به چه معناست؟ یعنی هر وقت فرصت آن بوجود آید، این موقعیت سیاسی را از میان بردارد. ما این را مداوم گوشزد می‌نمودیم ولی به هر شکلی ما نتوانستیم این موضوع را به سیاست‌مداران باشور تفهیم کنیم. یعنی آنان نخواستند موضوع را درک نمایند. اکنون آشکار است که متاسفانه از این همه وقایع درس عبرتی نگرفته‌اند. هنوز هم می‌گویند که ترکیه در مراحل دشوار کمک نموده و ما امیدواریم مناسبات ما با ترکیه خوب شود. آخر کجا و در کدام مرحله به شما کمک نموده است؟ ترکیه برای اینکه شما را به جان هم بیاندازد و خون کردها ریخته شود، برخی اوقات به شما کمک هایی نموده است. این در واقع دشمنی با شماست.

 

 

 آن چه کسی بود که در مدت ۶٠ روز در دشت سلوپی مانور نظامی انجام میداد و می‌گفت: ناگهان دیدید که شبی آمدم؟ اینرا برای جه کسی می‌گفت؟ مگر اینرا برای مسئولین پ.د.ک و خانواده‌ی بارزانی نمی‌گفت؟ کی بود که می‌گفت شبی ناگهان می‌آیم؟ مگر اردوغان نبود؟ حالا باز هم آمده‌ای و می‌گویی امیدوارم مناسبات ما خوب شود. این بمعنای تسلیمیت است. در سیاست جهان و ادبیات دیپلماسی، چیزهایی وجود دارد که اگر آنها را انجام ندهی، نخواهی توانست آن سیاست را به پیش ببری. این یعنی تسلیمیت. او تو را شکنجه می‌دهد و تو عاشقش شده‌ای و می‌گویی امان بده و بیا دوست باشیم. مسئله‌ی حیثیت و کرامت چه شد؟ بایستی می‌گفتند که ما مناسبات خود را با عراق بهتر خواهیم نمودو برای گفتگو آماده‌ایم و هیچگونه مناسباتی را با دولت هایی که دشمن ما هستند، نخواهیم داشت. پاسخ صحیح همین است. دیگر معلوم شد که سیاست مختص به یک بخش کردستان موفق نخواهد شد. باید چگونه می‌بود؟ بایستی بصورت جدی سیاست ملی، اتحاد داخلی، اتحاد همه‌ی بخش‌ها و اتحاد همه‌ی کردستان، دنبال و پیگیری می‌شد. لیکن ما می‌بینیم که نگرشی چنین و تلاش‌هایی بدین منظور وجود ندارد. برای همین میتوان گفت که متاسفانه عبرت نگرفته‌اند. برای همین است که دولت ترکیه، بصورت جدی دشمنی با کردها را به سیاست استراتژیک خود تبدیل نموده است. سیاست اساسی آ.ک.پ -‌ اردوغان دشمنی با کردهاست. بر روی همین سیاست، با جمع نمودن شوونیسم ترکیه در پیرامون خویش، حاکمیت خود را ادامه می‌دهد و می‌خواهد چنین پیروز شود. وی پیروزی خود را به نابودی دستاوردهای کردها گره زده است. علیرغم همه‌ی اینها، بار دیگر عاشقش شوی، هیچ معنایی ندارد. اینگونه رفتار در سیاست نیز جایی ندارد. همانطور که می‌دانیم همان دشمنی را با روژاوا هم دارد. چنانکه قبلا گفته شد، در  جزیره، سلوپی و... دشمنی خود را نشان داد. اکنون در هرجایی نشان می‌دهد. ولی شکست خورده است. در برابر روژاوا شکست خورده است. در ابتدا تا سال ٢٠١۴ النصره و آنان که ادعا می‌کنند که " ارتش آزاد"ند را به نمایش گذاشت. آنان شکست خوردند. بعدا داعش را فرستادند، آنان نیز شکست خوردند. اکنون خود به همراه شماری از تبهکاران وابسته‌ به میدان آمده است. همه می‌دانند که آنها اراده‌ای از خود ندارند. آنها جاسوس و مزدورند. نیرویی شبه نظامی می‌باشند و در حقیقت در در الباب، جرابلس و ادلب نیروهای ترکیه حضور دارند. اگر ترکیه نباشد، آنها قادر به ماندن در آنجاها نیستند. سیاست‌هایشان در خاورمیانه و در سوریه  و بر علیه کردها نیز، هم در باکور و هم در روژاوای کردستان به شکست انجامید. اکنون قصد دارند با حمله‌ای دیگر شکست خود را پنهان سازند. دزدی‌های خود را مخفی نمایند. چرا؟ معلوم است، در حال حاضر در آمریکا موضوع رضا ضراب و معاون مدیر کل هالک بانک بعنوان شاهد در جریان است. آنها نه بعنوان متهم بلکه بعنوان شاهد در دادگاه حضور دارند. این محاکمه با اردوغان در ارتباط است. ێعنی جرایم و دزدی‌هایی را که اردوغان و گروه وی نموده‌اند، همگی در حال برملا شدن می‌باشد.  رهبران آ.ک.پ و اردوغان از این موضوع خیلی ترسیده‌اند. اردوغان برای اینکه این موضوع را تغییر دهد و در ترکیه به موضوع بحث تبدیل نگردد، بدنبال فرصتی است. یکی از فرصت‌ها موضوع قدس می‌باشد که از سوی رییس جمهور آمریکا بعنوان پایتخت اسراییل برسمیت شناخته شد. بدون شک این اقدام به جایی نیست. قدس دارای ویژگیهایی مختص به خود است. برای سه دین آسمانی و همه‌ی مذاهب جایی مقدس می‌باشد. نقطه‌ی مشترکی در آنجا وجود دارد. لیکن طیب اردوغان آنرا برای خود بعنوان فرصتی تلقی نمود. می‌خواهد موضوع بحث را در ترکیه تغییر دهد. برای این نیز بمانند هر بار آنچه را عادت وی می‌باشد، انجام داد. برای تغییر مبحث، کشورهای مسلمان را به گردهمایی دعوت نمود. در این مورد تلاش‌هایی انجام داد. مثلا فعلا فقط بر روی قدس تمرکز کرده‌اند. شیاد و دروغگو می‌باشند. اردوغان حامی جنبش فلسطینیان نیست. هیچ زمانی حقیقتا از جنبش فلسطینیان حمایت ننموده‌است. ریاکاری بیش نیست. آنکه راهکار حل مسئله‌ی فلسطین، اسراییل، کردستان و همه‌ی منطقه را آفریده است، بار دیگر رهبر آپو می‌باشد. اگر مدل ملت دمکراتیک در فلسطین – اسراییل ایجاد گردد، همه‌ی مشکلات حل خواهد شد.  موضوع قدس نیز موضوع مشترکی است. مسئله‌ی این سرزمین نیز مسئله‌ی مشترکی می‌باشد. برابری لازم است نه یکدست نمودن. مدل ملت دمکراتیک راه حل این موضوع می‌باشد. اردوغان بمانند بازرگان حقه باز است. فرصت را بدست آورده و به کار می‌گیرد. برای موضوعات دینی، موضوع قدس و موضوعاتی از این دست نیز بمانند یک تاجر رفتار می‌نماید. در حال حاضر روی این موضوع زیاد مانور می‌دهد. یا اینکه می‌خواهد بگوید که ترکیه با خطرات جدی مواجه شده و من می‌خواهم ترکیه را نجات دهم. برای این لازم است که به عفرین حمله کنم.  باید هرکس که ترکیه را دوست دارد و ملی‌گراها همه باید دور من جمع شوند. یک سال به انتخابات مانده است. برای آن می‌خواهد هیجانی چنان ایجاد کند که شوونیسم و موج شوونیستی را به اوج و عمق برساند. بهمین خاطر می‌خواهد نشان دهد که عفرین و کردها برای ترک بودن مشکل ایجاد نموده‌اند. به همین جهت می‌خواهد به عفرین حمله کند. ببینید، بار دیگر آینده‌ی خود را در دشمنی با خلق‌ها می‌بیند. ما میخواهیم همه این را درک کنند. یعنی سیاست‌مداران باشور و هرکس دیگری لازم است بدانند که این شخص، یعنی اردوغان و همفکرانش، موفقیت خود را در دشمنی با کردها می‌بینند. برای همین در دشمنی تقصیر نخواهند کرد. برای هر فرد کردی همینطور است. بدینصورت از خیلی مسائل سخن رانده و می‌خواهند به عفرین حمله نمایند. این احتمال وجود دارد که حمله کنند؟ وجود دارد. چرا؟ می خواهند موضوع بحث را تغییر داده و دزدی‌های خود را پنهان سازند. می‌خواهد خود را پیروز نماید. ذهنیت طیب اردوغان ذهنیتی نژادپرستانه است. معیارهای فاشیسم چیست؟ اینست که برای حاکمیت خود حاضر است هرکاری بکند. یعنی می‌تواند هزاران انسان را به کشتن دهد. یعنی خونخوار است. طیب اردوغان اینگونه است. برای اینکه پیروز شود، می‌خواهد خون کردها و تا حدودی ترک ها را نیز بریزد. این غم وی نیست و احتمال دارد اینکار را بکند. می‌خواهد طوری نشان دهد که اگر به عفرین حمله کند، همانطور آسان آن را اشغال می‌کند. بگذارید همه‌ی جهان و جهانیان بدانند که ارتش ترکیه در چنین حدی نیست. اینطور نیست. همه‌ی خلق ما در عفرین و هر جای دیگری بدانند که این ارتش ٩ ماه نتوانست وارد شرناخ شود. ٩ماه نتوانست وارد نصیبین گردد. نصیبین آنان را عقده‌ای نمود. چطور می‌تواند همینطوری داخل عفرین شود؟ ۶٠-٧٠ فدایی یگان‌های مدافع مدنی ی.پ.س، از نصیبین دفاع میکرد. این ارتش بمدت ٣ماه نتوانست داخل الباب شود، با همکاری روسیه داخل شد. طوری نشان می‌دهند که اگر بخواهند به راحتی داخل عفرین می‌شوند. چنین نیرویی ندارند. در عفرین تجربه‌ی ی.پ.گ و ق.س.د موجود است. آن همه عملکرد، آنان را پخته نموده است. کسی جرات نزدیک شدن به داعش را نداشت،لیکن آنان داعش را شکست دادند. در پایتختش شکستش دادند. ارتش ترکیه توان جنگ با ی.پ.گ را ندارد. خلق و ی.پ.گ در کنار همدیگر قرار دارند. تنها باید خلق باهم باشند. خلق و مبارزین با هم باشند، نمی‌تواند با آنان بجنگد. اگر بخواهد داخل عفرین شود، ضرباتی تاریخی خواهد خورد. بیاید و ببیند. تهدید می‌کند، بفرمایید بیایید. خلق ما نیز در آنجا همین را می‌گوید. ما بر این باوریم که خلق ما در عفرین با جسارت، میهن پرستی و فداکاری خود به همراه ی.پ.گ که آنقدر تجربه کسب نموده است، هیچ نیرویی خصوصا ارتش ترکیه را یارای مقابله با آنان نیست.  این آشکار است که ارتش ترکیه شکست خواهد خورد. نیرویی که نتوانست طی ٩ ماه نصیبین را بگیرد، عفرین را چگونه خواهد گرفت؟ در عفرین آنقدر نیرو وجود دارد. آنقدر میهن دوست وجود دارد. خلق ما و خلق عرب وجود دارد. یعنی مقاومت خلق‌ها وجود دارد. در مقابل مقاومت خلق‌ها زبان درازی‌های طیب اردوغان نژادپرست بی نتیجه است.  آنها می‌خواهند جنگ روانی راه بیاندازند و خود را چنانکه قوی هستند، نشان دهند. به روسیه التماس می‌کنند که به آنها اجازه دهد، داخل شوند. یعنی بجنگند. هواپیماهای جنگی خود را به پرواز درآورند. تنها امید آنان روسیه است. در حقیقت اگر دولت ترکیه به عفرین حمله نماید، به معنای چراغ سبز روسیه است. بدون اجازه‌ی روسیه و آمریکا، ترکیه خود چیزی نیست. روسیه به این علت که ترکیه تبهکاران وابسته‌ی خود را از حلب خارج کند، به آنان اجازه داد تا به الباب بیایند. اگر به عفرین حمله کند و هواپیماهای جنگی خود را بکار گیرد، در مقابل چه چیزی را به روسیه می‌دهد، اینرا ما نمی‌دانیم. ترکیه می‌تواند هرچیزی را بدهد. باید این انتظار را از اردوغان داشت. من گفتم که طیب اردوغان یک تاجر است. برای مخفی سازی شکست و دزدی‌هایش، قادر به هر کاری می‌باشد. می‌تواند ناموس خود را نیز بفروشد. آنها اینطوریند. به همین جهت باید انتظار حمله را داشت ولی نباید ترسید. اگر بیاید، پاسخ خود را نیز دریافت خواهد نمود. حرف ما اینست. امید و باوری ما هم چنین است. من معتقدم که اگر چنین اتفاقی بیافتد، همه‌ی خلق کرد و افکار عمومی جهان، دور مقاومت عفرین جمع خواهند شد. عفرین تنها نخواهد بود و حمایت از آن وسیع خواهد بود. همانگونه که حمایت از کوبانی وسیع بود، حمایت از عفرین فراوانتر نیز خواهد بود. جهان از آن حمایت خواهد کرد. در آنجا تاریخی نوین شروع خواهد شد. امید و اعتقاد ما این چنین است. با این امید به خلقمان در عفرین درود می‌فرستیم. ما به آنان امیدواریم که نماینده آفرینشی تاریخی جدید خواهند بود. نیروهای آنان نیز در این چهارچوب بیانیه‌هایی را صادر نموده‌اند. ما نیز می‌دانیم که در حقیقت پیروز خواهند گردید. ما اینرا از کجا می‌دانیم؟ برای اینکه عملکردشان معلوم است. عملکرد دولت ترکیه و ارتش ترکیه نیز عیان است. اینگونه نمی‌تواند همین طوری داخل عفرین شوند و برای خود سیاحت کند. آنها در این سطح نیستند. دیگر اینکه مقاومت روژاوای کردستان، مقاومت انقلابیون ی.پ.گ و ی.پ.ژ نیز آشکار است. وقتی که این دو تا را با همدیگر مقایسه کنی، به این نتیجه خواهی رسید که اگر دولت ترکیه به آنجا حمله کند، خواهد شکست. دیدگاه ما در این راستا چنین است".